یارانراد
پسندها
3,813

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خب ميخوان با هاشون بازي كنين ديگه تا حالا بازي كردن با يه گربه
    اينقد لوس ميشن
    تونل ها به ما آموختند که حتی در دل سنگ هم راهی برای عبور هست . . .
    تئوری قورباغه
    ی روز ی زیست شناس ی ازمایشی کرد
    چن تا قورباغه رو انداخت تو اب جوش و اونام فوری پریدن بیرون البته نیم سوز شده اما زنده
    بعد چن تا دیگه قورباغه رو گذاشت تو ظرف ابی ک دمای اطاقو داشت و اروم اروم اب و گرم کرد تا ب نقطه جوش برسه
    وقتی اب ب جوش اومد قورباغه ها خندون و شاد و اب پز شده مردن!

    ادما هم همینطورن ...اگه اروم اروم ب بدبختیا و مشکلاتشون عادت کنن میمیرن بی اونکه بدونن

    شاید قورباغه نتونه شرایطو تغییر بده اما ادمی میتونه ....باید بخاد و بتونه....حتی نیم سوز شده اما زنده ..
    زندگانی جیره مختصری است مثل یک فنجان چای
    و
    کنارش مهربانیست، مثل یک حبه قند

    زندگی را با مهربانی نوش جان باید کرد
    ،
    نوش جانت باشد لحظه های لبخند .
    دلخواسته هایتان را آرزو کنید، میلاد کریم اهل بیت فرا رسیده:gol:
    طاعات قبول* عیدتون مبارک:gol:
    _ دختر نخستین گره را باز کرد...
    و دیری نگذشت که دیگر نه گره ای بود و نه پیله و نه کلافی.
    هنگامی که دختر از پیله ناامیدی به در آمد، شیطان مدت ها بود که گریخته بود.....

    سلااام. چرا نا امیدی؟

    خدا فرشته های امید را فرستاد
    قلب دختر از عشق بود، پاهایش از استواری و دستهایش از دعا. اما شیطان از عشق و استواری و دعا متنفر بود.
    پس کیسه ی شرارتش را گشود و محکم ترین ریسمانش را به در کشید. ریسمان نا امیدی را. ناامیدی را دور زندگی دختر پیچید، دور قلب و استواری و دعاهایش. نا امیدی پیله ای شد و دختر کرم کوچک ناتوانی.
    خدا فرشته های امید را فرستاد، تا کلاف نا امیدی را باز کنند، اما دختر به فرشته ها کمک نمی کرد. دختر پیله ی گره در گره اش را چسبیده بود و می گفت: نه باز نمی شود، همچ وقت باز نمی شود.
    شیطان می خندید و دور کلاف ناامیدی می چرخید.شیطان بود که می گفت:نه، باز نمی شود، هیچ وقت باز نمی شود.
    خدا پروانه ای را فرستاد تا پیامی به دختر برساند.
    پروانه بر شانه های رنجور دختر نشست و دختر به یاد آورد که این پروانه نیز زمانی کرم کوچک بود گرفتار در پیله ای. اما اگر کرمی می تواند از پیله اش به درآید پس انسان نیز می تواند.
    خدا گفت:نخستین گره را تو باز کن تا فرشته ها گره های دیگر را ...... _
    خدایا ببخش
    خدایا شکرت که هستی که می تونم به اندازه ی ظرفم بفهممت
    خدایا پاکم کن
    ظرفم رو بزرگ کن
    سلام داداشی من 2 هفته نبودم....ممنون که به یادم بودی...
    التماس دعا...
    خدايا مرا بخاطر تمامي گناهاني كه در طول روز با هزاران قدرت عقل توجيهشان مي كنم ببخش. "شهيد چمران"
    افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می روند و نمی دانند که خود آن حضرت چه التماسی دعایی از آنها دارد که برای تعجیل فرج او دعا کننده . . .
    (آیت ا... العظمی بهجت)
    کوه که نباید ناله کند
    کوه که نباید بخواهد
    کوه باید کوه باشد همین...
    خب....
    بگویم یا باز ....
    از طرفی قرار است پرستو ها کوچ کنند و مسافری را با خود به ان دورترین دور ها ببرند
    تنها می شوم...
    و از طرفی سکوت می کنم و به دور تنهایی ام پیله می تنم
    قرارم با مسافر این بود
    تا امدنش هرروز کوچه را اب و جارو کنم و تمییز نگه دارم
    اما همین که رفته نمی دانم چرا زانوی غم به بغل زدم
    با اینکه می دانم می اید...
    اما
    من نمی دانم کجا هستم؟؟
    پشت این دو راهی ها
    می گویم
    من که می خواستم کوه باشم
    تا بیای بر شانه هایم پا بگذاری
    تا خانه ای شوم
    و سایه بانی برای هر گاه که خواستی
    اما
    کوه که نباید ناله کند
    کوه که نباید بخواهد
    کوه باید کوه باشد همین...


    سلام ... به خدا منظور بدی نداشتم بابت فرستادن این مطلب
    خودم خیلی ناراحت هستم . . . خجالت میکشم اسم مهدی فاطمه (ع) رو به زبون ببرم . . .:cry:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا