یارانراد
پسندها
3,813

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • یاستین گوردر...
    تازه شروع کردم.
    دنیای فکری یک دختربنام سوفی و درگیرهای فلسفی ذهنش..
    باید جالب باشه
    آقــوی همساده:

    ما رفتیم محضر ماشینو به نام خودمون کنیم.....

    یهو نفهمیدیم چی شد اون وسط از یکی طلاق گرفتیم!
    ...



    ما که اصلا زن نداشتیم...

    الان 5 ساله دارم مهریه میدم...

    آقای مجری : به کی ؟
    نمیدونم به کی....

    ینی داغونمااااا له لهم......:biggrin:
    سلام

    عکس جدید من در تاپیک عکاسای باشگاه

    بندر گناوه ۲۵ کیلومتر
    سلام داداش گلم خوووووووووبی؟؟؟؟
    سال نوو مبارررررررک
    سالی پر از آرامش برات آرزو دارم
    امیدوارم همیشه موفق باشی

    هستین....
    انچه ازدل براید ...بردل نشیند..(این شعر ناشیانه خودم رونمیگمااا...شعرها و نوشته هاتون قشنگن)
    بعله
    :biggrin:گفتم یه جا ، مسیره کج میشه که ناشی بودنم مشخص بشه:دی



    باورکن
    تنها نیستی ای دل
    اینو میذاریم جای اون



    وای استاددددددددددددددددددد
    شمالطفتونه
    باورکن
    تنها نمی مانی ای دل...
    تاکه بارانی هست...
    و شوق ِ یکی شدن ...
    وقتی که سرشارمیشوی از آغوشش...
    خیس ِ خیس...
    باورکن دل ِ من...
    تنهانیستی وقتی..
    بارانی هست و ملودی عظیم زندگی...



    خیلی ناشیانه ست
    ولی میشه روش کارکرد
    باسبک حرفه ای تون ادغام کنین ببینم چی میشه
    استادددددددددددددددددد
    پس "حتی " نبایدباشه!
    باورکن.......
    تنها نمی مانی ای دل
    حتی اگر باران باشدو تو/////// تاکه باران است و تو
    حتی اگر خیس قطرا ت شوی///تا که خیس قطرات میشوی..
    باورکن
    تنها نیستی ای دل
    خب باورتون میخاسته بگه تنها نیست
    ربطش به بارون چیه؟
    یه مدته گیج میزنم یعنی ازلحظه سال تحویل
    قبلش کلی برنامه داشتم ولی یکهو سقوط شد...
    همش
    نه حوصلش هست
    نه هدفش نه هیچی
    این روزام که کلا اززمین و زمان میباره
    برای یه سایتی حدیث میذارم...همه حدیثهاش مربوط به درد من بودن
    میزدم شبکه ها روعوض میکردم یکهو یه چیزی نظرمو جلب کرد نگگهش داشتم
    انگارداشت میگفت سمیه چته؟
    این اخریاش هم که همین پیام پایینی شما...که درددل امشبم بود باخدا
    هی روزگار

    اهنگ چی؟اقااااااااااا
    منم میخامممممممممممممممم
    هوم..بهارشد...
    باورتون میشه همینطورهی داره نشونه نشونم میده
    مونده خدابیاد پایین با چوب یا چماقی بزنه به سرم بگه فلانی چته!
    والا!


    طرح تاییدشد:دی
    سلام که...خوبین؟
    باران کیه هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:D
    نگفته بودی شیطون خبریه :D
    "عوووووددداااااااااااا" چیست؟ کلمه ای که وقتی شادروان بروسلی میگفت، زورش ۳ برابر می شد :)


    پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم....

    با تو رازی دارم !..

    اندکی پیشتر اَی ..

    اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!.

    ... زیر چشمی به خدا می نگریست !..

    محو لبخند غم آلود خدا ! .. دلش انگار گریست .

    نازنینم اَدم!!. قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید !!!..

    یاد من باش ... که بس تنهایم !!.

    بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !!

    به خدا گفت :

    من به اندازه ی ....

    من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ...

    به اندازه عرش ..نه ....نه

    من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !!

    اَدم ،.. کوله اش را بر داشت

    خسته و سخت قدم بر می داشت !...

    راهی ظلمت پر شور زمین ..

    طفلکی بنده غمگین اَدم!..

    در میان لحظه ی جانکاه ، هبوط ...

    زیر لبهای خدا باز شنید ،...

    نازنینم اَدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ...

    نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !...

    که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!

    نازنینم اَدم .... نبری از یادم ...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا