ک

کافر خداپرست

کاربر ممتاز
- از در شناسنامه،‌ ايراني‌ام؛ اما در حقيقت فرزند زمينم!
عضویت
آخرین بازدید
ارسال ها
2,477
پسندها
7,045
امتیاز
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • k.m.r.c
    سلام
    من دلم تنگه چرا هر موقع میام تو آفی:cry:
    لا اقل واسم پی ام بزار:w05:
    کالیگولا
    مگه تو نبودي كه منو به خاطر دفن كودكيم سرزنش مي كردي؟ حالا نوبت خودت شده؟ فكر كردي من الان عين بچه گيمم؟!! يا بقيه؟ صبر كن شروع كنم به گذاشتن داستان بچه گيم! ببين كه چقدر با الانم فرق داره! تشريح كن جنازه رو. نه واسه ديگران..نه! واسه خودت واسه روان عين شيشه ات!
    کالیگولا
    سلام اي شيخ(به نقل از تاريخ بلعمي جلد دوم صفحه 223 به روايت از حامد الكنه)! از براي تاپيك خاطرات كئدكي مي خواهيم عكس كانهو گورگن خود را در تاپيك بگذاريم ولي ني دانيم چگونه؟ تاني ما را ياري كني؟؟
    k.m.r.c
    در تاریخ بلعمی نقل شدندی
    خرد کودک نوپایی به نام حامدالکنه در روزگارانی پیش و در عصر دیچیتال سوم گاه گاهی خرامیدندی و خود را به کلبه ی شیخ کافربلند نظر میرساندندی. اما در آن آوردگاه هیچ در نیافت جز الا به تاریکی چراغی که معبران به آن آفلاین گویند. نقل است از آن پس حامدالکنه ی شیدا سر در کوه گردندی و در حاله شیدایی خود ، از خود بیخود گردندی و به غایت نعره هایی طفل گونه سر دادی و از خود اوووه اووه سر دادندی که ای شیخ بلند نظر از برای چه در زمان شهود ما بر کوی شما به روایتی آفلاینید....
    گزیده ای از تاریخ بلعمی جلد دوم صفحه ی 223
    arghavan.z
    سلام کافر جان
    کافر اومدم بگم که واقعا قشنگ مینویسی....
    یه هیجانی تو نوشته هات هست که ادم دلش میخواد زودتر بقیشو بخونه....(خاطرات کودکی رو میگم)
    خیلی خاطره هاتو دوست دارم
    russell
    سلام کافری جون
    می دونی منم کتاب از تو حرکت ، از خدا برکت رو تو همون دوم ابتدایی خوندم ...خیلی دوسش داشتم !
    نمیدونم داداشم از کجا گیرش آورده بود ... خیلی قدیمی و کهنه بود ... یادمه بارها و بارها خوندمش ... می خواستم منم حرکت کنم !:w05:
    archi_arch
    ای بابا! تو که باز لغت گذاشتی؟!!!!!!!!:w06:
    اخه من نمیدونم چه فایده ای داره معنی لغت پیدا کردن! امروز مینویسیم فردا یادمون میره!:(
    یه چیزی بذار ادم خودش حداقل یه نقشی توش داشته باشه!:w05:
    archi_arch
    خوب همونها منظورم بود دیگه!:child::w05:

    حالا مگه چیه یه تاپیک کنارش بزنی؟
    archi_arch
    من بحثهای خارج از تاپیک خاطراتم میخوام!!!!:crying: میخواکم نظر بدم!!!
    راستی چرا اینقدر زود پاک کردی پستارو؟! مگه نگفتی یه روز میمونن بعد پاک میشن؟!
    اه یه تاپیک بزن دیگه!:wallbash:
    jonny depp
    اخه بچه ها گناه دارن:(
    درسته که بچه های زیادی سختی می کشن اما رنج ودرد برای بچه ها نیست
    jonny depp
    تا چند لحظه پیش خوب بودم تا اینکه یاد این خاطره تلخ افتادم حالم گرفته شد نمی دونم چرا این یه موضوع منو از همه چی بیشتر عصبی میکنه
    حمید...HaMiD
    امیدوارم همیشه موفق باشید کافر عزیز
    شاید روزی توانستم
    ممنون از اینهمه لطفت
    همیشه شاد و پایدار باشی.
    JU JU
    شبا خیلی قشنگه
    مخصوصن وقتی دله آدم می‌گیره
    با اون تاریکی بی حدش، خیلی قشتگه
    تو فصل سهمیه بندی، برق میپرید، آخ جوون
    تاریکه تاریک
    بیرون هیچی معلوم نبود، شبایی که اصلن ماهی نبود

    خدا رو شکر اینجا، اطراف منظورمه، زیاد دور نیست، انقدر تاریکی داریم که از فاصله چند صد متری، دو نور خیره کننده براحتی دیده میشه، خرگوش یا گرگ، شاید روباه و سگ وحشی، و حیوونات دیگه، مخصوصن لبه رودخونه، صدای آب، ماهی هایی که خیلی دوس دارن از آب بپرن بیرون، پرنده، زوزه حیوونات، سایه ترسناک جنگل ( نخلستان ) و ترسی خیره کننده که همه وجود ادم رو در بر میگیره و این وجود خداست که سره پا نگهت میداره، بهش نگاه میکنی، لبخندی آروم

    حیف که خیلی خیلی خطرناک شده این منطقه، مناطق اطراف منظورمه، با اتفاقات وحشتناکی که میفته آدم ازش میگذره، منتظر شبی میمونیم که برق بره، توی شهر، لبه دریا، توی این تاریکی وهم بر انگیز، ساعت 2 بامداد، به صدای دریا گوش میکنی و آرامش زیباییش

    :d
    کالیگولا
    دلاور خدا بگم چي كارت نكنه! انقدر گفتي كه آخر سر رفتم نبش قبر كردم مغزمو! هر وقت اين مشكل كار نكردن آپشنا رفع شد مي زارمشون تو تاپيك!
    کالیگولا
    شادي....آشنا مي زنه! در موردش يه چيزايي شنيدم! به كودكيم كه فلش بك مي زنم توش چيز شادي نمي بينم! وساه چي زحمت به خودم بدم،بنويسمشون! از زحمت بيرون پيدا كردم اون مقبره و بيرون كشيدن لاشه ها بگذريم.گمان كنم چيزيو كه مرده بايدد گذاشت مرده بمونه! بگذريم كه مي ترسم تا جنازه ها رو بيارم بيرون لاشخورها از هم بدرنشون! كاش مي شد همه چيو با گذاشتن يه عكس تموم كيد...ولي حيف كه نميشه دلاور!
    کالیگولا
    من رنج پرستم چون لايق رنجم! رنج و درد بر من رواست ولي بر تو نه دلاور! خاطره ها رو ريخته ام دور! حلاوتي نداشت كودكيم! حالا كه مثلا بزرگ شده ام چه حلاوتي دارد كه بچه گيم داشته باشد؟ بچه گي كه با يك مشت مزخرف تلفش كردم...دوست ندارم در زندگي عزيزانم رنج ببينم،تقاضاي زياديه؟؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا