پیرجو
پسندها
16,602

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام بی ذوق!
    میگم میشه اینجا از پست 567 تا آخر رو حذف کنی؟؟
    سلام پیرجو جان خوبی؟؟

    میگم، یه جا خونده بودم که گفته بودی به کاربران بالای 100 امتیاز کمک کنید، درسته یا شوخی بود یا من اشتباه میکنم؟
    سلام پیر جوی عزیز
    خسته نباشید
    من تو تاپیک تغییر نام کاربری که خواستم اسمم به
    ...Evanescence
    تغییر داده بشه منظورم این بود که سه نقطه روبه روش رو هم بذارین ......
    ببخشید درخواستم رو همین جا دوباره تکرار می کنم چون تنظیمات فایر فاکسم ریخته بهم و کلا دکمه های تشکر و ارسال و شکلک ها و..... رو نمی تونم ببینم بنابراین نمی تونم هیچ پستی ارسال کنم .....
    ممنونم
    یا حق....
    بابا بتي راجع به تاريخچه ي تختخواب :surprised: ميتوني مطلبي واسه يكي از بچه ها pيدا كني... ؟
    اينم نوه هاتون.. اون لباس آبيه منم... لباس سبزه آرامه.... صورتيه آبجيه... اون صورتي Pرنگه هم راسله :D
    Pسرا هم اون كچله سعيده... اون زشته مهرانه... اون بي مزهه سرمده... اونيم كه خوابه تهناييه... :D



    زندگی چقدر زیبا بود. ساحل دریا مهربان - من و تو با بابا - همگی جمع بودیم - فارغ از غم بودیم - ساحل پر شن - دنیا می دیدیم - من وتو و بابا - غزل می خواندیم .

    مثل باران مقطعه می خواندیم - او مهربانی وجب میکرد - می ریخت شن را - خدای آفتاب برسر ما - . داغ تر از ساحل هم دل ما شد .. و پدر میخندید . ناگهان باران شد -

    من و تو با بابا جمع شدیم - و خدا هم آمد - همگی دور هم - همگی تر شدیم زیر باران . نم نم - شرشر آب شدیم - خوب شدیم - موج فریاد می زد - دریا - کرد ساحل را خدا پر از آب و او هم می خندید - یعنی زندگی هم زیبا است . هنوز هم ... هنوز هم او زیباست ... باورش آسان است . فقط ساحلی می خواهد این نزدیکیها ... و همه چیز مهیا است ..... هنوز هم .. زندیگی زیباست ..... باورش آسان است .....آسان ...
    دل من دير زماني ست كه مي پندارد:
    دوستي نيز گلي ست…مثل نيلوفر و ناز
    ساقه ي ترد ظريفي دارد
    بي گمان سنگ دل است آنكه روا مي دارد جان اين ساقه ي نازك را دانسته بيازارد
    در زميني كه ضمير من و توست
    از نخستين ديدار ؛ هر سخن هر رفتار
    دانه هايي ست كه مي افشانيم؛ برگ و باري ست كه مي رويانيم
    آب و خورشيد و نسيمش مهر است
    گر بدان گونه كه بايست به بار آيد
    زندگي را به دل انگيزترين چهره بيارايد
    آنچنان با تو درآميزد اين روح لطيف
    كه تمناي وجودت همه او باشد و بس!
    بي نيازت سازد از همه چيز و همه كس
    زندگي گرمي دل هاي به هم پيوسته است
    تا در آن دوست نباشد همه درها بسته است
    در ضميرت اگر اين گل ندميده است هنوز
    عطر جان پرور عشق؛گر به صحراي نهادت نوزيده است هنوز
    دانه ها را بايد از نو كاشت
    آب و خورشيد و نسيمش را از مايه جان خرج مي بايد كرد
    رنج مي بايد برد… دوست مي بايد داشت :gol:
    سلام مدیر جون .. اره دیدم اواتارش مثل منه.. میگم ... خوب امارمو داریا...!!


    صد دانه یاقوت ... دسته به دسته
    با نظم و ترتیب ... یک جا نشسته
    هر دانه ای هست ... خوش رنگ و رخشان
    .قلب سفیدی ... در سینه آن
    یاقوتها را ... پیچیده با هم
    در پوششی نرم ... پروردگارم
    هم ترش و شیرین ... هم آبدار است
    سرخ است و زیبا ... نامش انار است
    بسه؟! یا بازم باید ناز بکشم؟ هان؟! :whistle:
    من تخصص ویژه در ناز کشیدن دارم... اصلا رودرباستی نکن بابا بزرگ ! خب؟!:w29:


    سکوت را آهنگ کن در هست خویش

    کلام را سکوت در نیست خویش

    پایان را آغاز کن در آغاز خویش

    و آغاز را در پایان خویش...


    پنجره دلت را رو به آسمان بگشا

    باغی از گل های سرخ در گلدان دلت

    لب هایت باغ سبز زمزمه.



    او را که می خوانی

    عطر بهار نارنج و یاس

    جاری می شوند در هجوم خالی زندگی ات.

    تو دیگر تنها نیستی

    آسمان تو ر ا به مهمانی خویش خوانده است.



    لحظه هایت می شوند پر از عطر حضور او

    و تو باغی از گل های خوشبو.
    بدجنس! بد اخلاق! بي مزه! لوس! ... ديگه بابا بزرگ من نيستي! ديگه باهات قهرم! ديگه نميام تو Pرو فايلت! ديگه برات عكساي قشنگ نميزارم!... :cry::cry::cry::cry::cry:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا