همیشه بارانی!
پسندها
42

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مولا جان

    بارها آمدی و نبودم

    در تقلای این زندگی

    نیازمند تو اما بی تو بودم!

    بارها آمدی و نیامدم

    بردلم بارها نشستی و

    بی تو بودن را گریستم

    میدانم آمده ای ... بسیار نزدیک...

    پشت پلک هایی که توان باز شدن به روی زیبایت را ندارد...

    پشت در ، دلی که هنوز برای میزبانی تو پاک نشده...

    می دانم آمده ای...

    دعا کن من هم بیایم به پیشواز تو!
    .
    .

    http://mjn-rad.blogfa.com/category/3

    دلها کدرند و جانمان چرکین است
    بی عشق تو حال و روزمان غمگین است
    عمری است به انتظار محکوم شدیم
    برگرد! اگر چه جرممان سنگین است

    نیمه شعبان مبارک!
    سلام دوست عزیز
    بابت درخواست دوستیت ممنون!:w27:

    امیدوارم نارحت نش اما دوست دارم لیست دوستانم خالی بمونه!
    ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
    دل رمیده ی ما را انیس و مونس شد
    نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
    به غمزه مساله آموز صد مدرس شد!

    عید مبعث مبارک!
    عاشقی که تن معشوق را نمی‌شناسد، به دشواری به دل او راه می‌یابد. شناختنِ تن او نیز آسان نیست؛ نه تنها باید جغرافیای حس تنانه‌ی او را کشف کند که باید دریافت او نسبت به اندام خودش را نیز بفهمد؛ این‌که معشوق، خود، پیکرِ خویش را چگونه می‌بیند: آیا از آن مغرور است یا شرمگین؟ آیا تن‌اش را پشت پرده‌های خاموشی و خلوت پنهان می‌کند یا از برآفتاب انداختن‌اش لذت می‌برد؟
    عاشق می‌تواند با فهمِ خودآگاهی معشوق به تنِ خود، شرم او را به شور بدل کند یا میل‌اش به غرور را برآورد. عاشق کامیاب کسی است که معشوق را پر از شادی از داشتن اندامی می‌کند که دارد. اگر عاشقی نتواند در رابطه‌ی معشوق با تن‌اش مداخله کند، با او بیگانه خواهد ماند.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا