باشه پس منم فردا به پروژم میرسم .... موفق باشید .....
-
ي کم خنده بد نيست
نه دیگه از فردا .... اگه موافقید ..... بسم الله ....
من ترم 7 و همون ترم آخرم مهرماه هست ....
پشت کنکوری بودید یا از پیش دانشگاهی مستقیم رفتید دانشگاه؟
به سلامتی .....
اگه دوس دارین میتونیم با هم برنامه ریزی کنیم از فردا شرو کنیم .... البته شما خودتون دو نفرید دیگه .... شما خسته شدین اتوسا خانم شما رو هُل بده .... ایشون جا موند شما بکشیدش با خودتون ببرید
بچه نصف شد این تو.
شما ترم چندین؟؟ تموم کردین یا ترم هفتین؟
کسی و دارید با هم میخونید یا که نه اون یکی خرده پا نمیخونه؟ شما نیایش خانم بودین ایشون اسمش چی بود؟؟؟
اهااااااااااااااااااان.خو متوجه نشده بیدم.
آره خیلی بهتره جزوه ها کم حجم ترن و از دور ترسناک نیسن ..... کتابا قطرشونو میبینی و حُل میکنی ..... تا امروز هیچی نخوندی؟؟؟
اخه بابا فک کردم قبلن پیشنهاد داده بود
منظورم اینه که .... مثلا من خودم یه سری جزوات پیدا کردم بهترین جزئاتی که تونسم تو اون زمینه پیدا کنم .... از رو اونا مطالب رو بخونم و یعد تست بزنم ..... شما میخواین کتاب بخونید یا جزوه؟
سلام عزيزم فداي تو
میخواین کتاب بخونی؟
عکس طنز ....
منم همین مشکلو دارم .... اما من درگیر کارآموزی و پروژه هستم ولی بیشترین عاملش همون تنبلی خودمه ..... اون شنبه هیچوقت نمیاد اگه شده با 15 دقیقه هم باید شروع کرد و کم کم زیادش کرد .... سعی کنید با یه لقمه خیلی کوچیک شروع کنید کم کم زیادش کنید .... اینجوری دیگه دیدتون از خوذتون بهتر میشه و یه احساس رضایتی کمی شکل میگیره ....و به خودتون اجازه جلو رفتن خواهید داد ... یکی نیس بگه تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمیبره
....
منم پروژه و کارآموزیمو تموم کنم ....شروع میکنم
بذار ببینممممممممممم.اخرین بار فک کنم دوشب پیش بود با بابام رانندگی رفتم.بد نبود.فخط نمیدونم چرا بابا اعصاب نداشت.خخخخخخخ
اخه زیاد آمادگی نداشتم.بعدشم نمیخواستیم فردا بریم بیرون.اما الان خیالم راحت تره
ببخشید .... نمی دونسم .... چه خبر؟
امتحان افتاد هفته دیگههههههههههههه.خخخخخخخخخخ.آیین نامه رو میگمممممم
سلااااااااااااااام.اگه گفتی چراااااااااااااااااااااااااا
خواهش میکنم من از شما ممنونم .... شما همونی هستید که اونور صحبت کردیم ...؟ یا ...؟ شرمنده
بالاخــــره این عزیز گم شده پیدا شد .... (طنز)
نیایش ک رفت...
خو خوابم میومد تو که حالمو میدونی...
هاع!
قصه خوندم
زهره تازه ساعت دوازده ها
بچه ها من خیلی خوابم گرفته...
پس لابد قصه خوندی....
خو نیمیخواستم بره..
البته منتظر نبودم بیاد باشگاها
غــــــصه؟
نه باو غصه نخوردم که...
باهشه حول نیستم دیگه
نه نیایشم چیز مهمی نیسا حول نباش انقد زشته....
خو حنانه جونم خدا به همراهش عزیز دلم رفت بخوابه غصه چرا؟؟؟
ای جانمممم
عب نداره دورت بگردم ناراحت نباش...
خدا ب همراش
بعد میگه من کی غصه خوردم
کــــــــــیوان رفت
...
حول نباشم؟؟؟؟؟؟ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...