پ نکند ما را همی زن پنداشته ای .. ما خود روزی 2 وعده تناول مینماییم........... ن پ ما همی شکمو میباشمیسیوس......خوب دیگر..
باشگاه ووشو ولی به دلایلی الان کیوکوشین....
پ این چه شاگردی میباشندی که شکمو نیز همی میباشندی البته اندی معذرت همی میخواهمی ها ././.... ولی کلاسمان باشد برای ترم اینده همی./
خوب در باشگاه به سر میبردیم تا الان./..
نه اختیار دارین شما....
اره خیلی بیشتر از این حرفااا...اخه خیلی ماه هستن ایشون...فقط با ایشون و یکی دیگه از اساتیدمون راحت بودیم چون واقعا خیلی دلسوزانه برامون زحمت می کشیدن...
ما با اینکه درسمون تموم شده ولی هنوز باهاشون در ارتباطیم...میریم بشون سر میزنیم...حتی وقتی ک ما دیر میریم اونا بهمون زنگ میزنن و جمع میشیم دانشگا
نه با عمم بودم...
خو تو ب هم اتاقیت چکار داشتی...گم شده بود؟
خو میرفتی اسمشو میدادی ب متصدی مسجد محلتون ک سریع تر پیدا بشه...یک پسر بچه گم شده یابنده محترم لطفا اونو ب احسان برسونه...
تنهایی ملتو تو باید پر کنی..
باشه حالا خواهش میکنم....
خاهشا اول برو شامتو بخور بعد بیا بشین پای نت
نه خوب هم اتاقیم نبودش تا رفتم پیداش کردم دیر شد..
خوب تک تک اتاقارو باید میرفتم ..هر اتاقی هم میرفتم بحث داغ بود نمی شد که تنهاشون بذارم././.
خلاصه این شد که الان مجبورم عذر خواهی کنم./.
تازه هنوزم شام نخوردم./
ممنونم...دعا کنید ک خدا صبر بده بهشون...
نه خواهش میکنم...
داستان داره...میدونید ما یه استاد داشتیم..ینی داریم ک خییییییییییلی قبولش داریم...
ایشون بهمون میگفت مهندسین خرده پا...
مام از رو حرف استادمون این اسمو انتخاب کردیم...
آجی اگه میخوای بری من مزاحمتون نباشم....از خدا میخوام خودش همدمش بشه وآرومش کنه....نگران نباشید کلید همه چی دست خدای مهربونه از خدا کمک بخواید....خوش ب حال آجیت ک اینقد برا دیدنش خوشحالید.....