مهندس خرده پا 2
پسندها
567

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خخخخخخ....خخخخخخ...دمت گرم مسخرمون ميكني...خو رفتم وايرلس بگيرم هزار نوع بهانه آوردن ... به قول خودشون ده روز ديگه برات فعالش ميكنيم....
    اتوسا کوجای؟؟؟
    تو مگه قرار نبود در خدمت من باشی:razz:
    من کی ب تو اجازه مرخصی دادم عایا:D
    زود تند سریع اعلام حضور کن ببینم:mad:
    :D
    بعد از یک سالللللللل
    دشمنت شرمنده..
    افرین افرین...خوشم میاد فعالیییی
    دیگه تکرار نشه:cool:لدفن:D
    خخخخخخخخ...شما خوب باشين ما هم خوبيم مهندس...والا شرمنده فعلا كه همينه....ببخشيد تو رو خدا....به دنبال حكايتهاي زيبا واسه شما ميگردم...ديگه تكرار نميشه زود جوابتو ميدم...
    آبجييييييييييييييي....از دست اين پياماي تو ....تو رو خدا تعداديشون حذف كن ديگه ... آخه پيام من نمياد ميگه كمبود فضا دارد!!!!!
    چرا چی بگی مهندس؟
    ینی خیلی برات سخته ک بگی حالم خوبه خییییییییییلی؟
    من ک عالی ام....:D
    ینی یمدت میخام عالی باشم....:D
    این نته شمام پاک مارو میذاره سر کارااااااا
    من الان دیگه دوچرخم درست شده کسی رو نمی شاسم اصلا:cool:
    دیشب ب زور مامان و بابامو یادم میومد:biggrin:
    دیگه مامانم ب زور متوصل شد بعد یادم اومد ک برام آشناست و ی جایی دیدمش حتما:cool:

    خب حالا تو اگه دختر خئبی باشی و بشینی ی گوشه و ب چیزی دست نزنی و ب کبریت و چاقو دست نزنی و ........
    شاید بذارم از دور نگاش کنی...البته شاید...گفته باشم:D
    جون من اجی؟؟؟؟؟ یعنی چی عینک زدی ؟؟؟؟؟ میخوای بگی غرور تو رو گرفته و دیگه منو نمیشناسی عایا؟؟؟؟؟؟؟:cool:گفته باشم منم میخوام منم میخوام.......
    وااااااااااااااااای
    اجی یادم رفت بت بگماااا
    دیروز غروب دوچرخمو درست کردم:cool:
    دیشب کلی دوچرخه سواری کردم:w14:
    اگه نخندم چکا کنم خووووووو
    چن روز پیش ک بت گفتم....میخام یمدت خودمو بزنم ب بیخیالی و الکی خوش باشم.....ببینم ب کجای این دنیا ی نکبت بر میخوره عایا:biggrin:
    ای بابا من گفتم ماله تو درسته برام بنویسیش الان...
    برامن مشخص نیستش اخه....
    اووووووووووووووه حالا نمی خاد آب غوره بگیری چی شده مثلا....
    ما اگه این 100 صفحه رو خوندم این 1 خط رو بیخیال میشیم:biggrin:والا
    :cry::cry::cry: مال منم رفته زیر فنر.....:cry::cry::cry: اجی دستم ب این فیروزه برسه میکشمش...من چخد بهش اصرار کردم ک تمیز برام درسش کنه........حالا نوشته های بالای صفحه رو نداره......:w04::w04::w04::w04::w04::w04::w04:
    منم دخیخن همین اوضا رو داشتم....دیشب سمیه دختر عموم پیشم بود....
    در خدمتم باش تا اموراتت بگذره ..خخخخخخخ:D
    چ خطرااااااااااا
    میگفتی باشه دکتر جان...... من ک ص 75 هستم ولی تو جلوتر از منی........دیشب مامانم خیلی دعوام کرد .میگفت چشاتو از دس دادی بسه دیگه ی ذره بخواب ....منم هیچی نگفتم خاموشش کردم و تا نزدیک 10خوابیدم.... بعدشم پاشدم خونه رو تمیز کردم وبعد از اونم نشستم تایپ کردن تا موقع نهار ......الانم ک در خدمت اجیمم.....:)
    :D
    اولش انخدره خجالت کشیدم ک نگووووو:redface:
    گفت خانم مهندس چکار کردید؟تا چشم ب هم بزنیم وعده فرا می رسه....
    گفتم ایشالا تا غروب تموم میشه....دیگه گفت خانم مهندس همچین گفتی وای تا غروب ک دلم سوخت..
    امروز نمیخام فردا بیارینش:D
    :redface:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا