م
پسندها
1,100

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ادیتش بمون واسه مسنجر
    برم موهامو کوتاه کنم بیام
    به خدا چرت و پرت گفتم او جمله رو قرینشو در نظر بگیر ............فقط ماله خودتو
    من دوستش دارم
    بعد آّشپزی یاد گرفتم که خودم براش نهار و ... درست کنم، یکی هم بهش چپ نیگاه کنه با خودم طرفه
    من شدید غیرتیم روش

    :D

    من برم
    روز بخیر
    آره
    همه خونه‌ بیدن امروز :D

    دوشنبه بین یکی از کلاسام یه ساعت وقت خالی داشتیم
    من و دوستم، دیدیم یه کلاس زبان هست، همیجوری وارد کلاس شدیم :D

    و نشستیم و به استاد گوش کردیم، میشناختم استاد رو

    یکی از بچه‌ها خوابگاهی بود ( البته خونه دانشجویی گرفته بودن )
    استاد بهش گفت امروز درس نخوندی آقای ...
    گفت دانشجو باشی، مجرد باشی و ... ( کلاس این لحظه منفجر شد از خنده )
    منم گفتم استاد ثبت نام واسه ازدواج شرووع شده‌هاا، ازدواج دانشجویی خوبه، بگردین تو لیستتون یکی رو براش پیدا کنین :D
    بعد یکی از دخترا گفت ایشون ( همون پسره ) زن میخواد براش نهار درست کنه :D

    پسره گفت خوب نه، ولی اینم هست، تازه اگه خونه بودیم ننه‌هه برامون یه چیزی درست می‌کرد :D

    ( گفتی نهار دارم یا نه، یاد شیطونیمون افتادم :D )
    خدایا !
    مرا بیاموز
    دعا نم ، عمل کنم ، شجاع باشم.
    مرا بیاموز
    راه دشواری را بپیمایم
    که سرانجام به نوری بی پایان منتهی می شود.
    آنجا که "من" ناپدید می گردد ،
    و فقط "تو" بر جای می مانی.


    silenta
    نه من گوشتم از روباه تلختره. بزننم به دریا خشک میشه به جنگ زرد میشه به آسمون کدر میشه...
    مرسی.. پس میفرستمش بزار این مهد کودکش تموم شه از سال اول تحصیلی مال توباشه..
    وای من باید برم درسام رو مثلا بخونم ها دیرم شد
    کلی خوش گذشت.. با اجازت من برم و دیگه برنگردم تا عصر.. مواظب خودت باش و زیاد چیز نکن..
    خدافظ
    نه من روبیم رو نمیتونم بیر دقیقه هم دور کنم از خودممممممممممم
    روحیم هم باید پس بدی یوخسا نمیدم بهت میدم به یه دایه که نگرش داره بزرگش کنه.. بد بده به خودم...
    روحی رو اصلا میقرستم تهران پیش خودت بزرگش کن بفرست دانشگاه دکترش کن بعد پس بده به خودم..
    منم همینطورآبجی
    خدا رو شکر که خوبی
    امیدوارم هیچ وقت خنده از رو لبات نره و یاد خدا همیشه توی دلت باقی بمونه
    من بدترین بابای دنیام :redface:
    من دوست ندارم فراری بشه ولی
    ولی فکر میکردم بچه خود بخود بزرگ میشه یوخسا نمیخواستم به این زودی
    من نمیخوامممممممم :cry:
    آره یه تاب دونفره وسط باغ رویاهامون پر از گلهای شمعدونی و درختای گیلاس
    جانیست نیا مگه اینکه بغد ساعت دو نصفه شب بیای که ما میریم تو خونه.. برا خودت بتابی
    نمیخوایش بده... اون پتو رو میندازم روتاب تو حیاطمون با هاشون تاب میخورم
    هی روحی دیگه بزرگ شده منم کمتر میرسم بببینمش.. خودرو داره بزرگ میشه میترسم دختر فراری بشه آخرش...
    باشه حتما
    خب خداروشکر..
    ای بابا پتوم رو گرفتی...تو سرمام گذاشتی.. حالا به این اورکت پاره پورمم رحم نمیکنی.. برا خودت بخر به من چه.. عوض اینکه هی روسری و شال بخری یه کافشن قیرمیزی بخر سرما نخوری دیگه
    سلاممم
    توروخدا؟ جای نگرانی نیست؟ سرما خوردی حتما... نگفتم اینقدر دور نشو از زمین خدا.. لااقل یه اورکت آلمانی تنت کن..
    من بد نیستم صبح عالی تو هم عالی باشه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا