سلام داداشی
واسه مراسم کجاها میرین؟ فک کنم حرم میرین دیگه..
ما میریم حسینیه کویتی ها..شیعه هستن و چندین ساله مراسم میگیرن از اول محرم هست تا آخر صفر اسم حسینیه رو گذاشتن حسینیه قمر بنی هاشم...
دو شب پیش رفتیم وسط مراسم بود یه چیزی نفهمیدم چی بود توی اون شلوغی محکم خورد توی صورتم اینقدر درد گرفت.
امشبم واسه تاسوعا بازم رفتیم همونجا..توی مراسم دوتا از بچه ها خیلی گریه میکردن نمیذاشتن بقیه به مراسم برسن.
همچین که بچه رو بغل کردم ساکت شد..بعدش اروم که شد گذاشتمش زمین, قشنگ خوابید..
بعدش خودم دوباره رفتم توی مراسم..
نیم ساعت بعد بچه دومی که مامانش رفته بود گلاب پخش کنه شروع کرد گریه کردن... اونم همینطور تا بغلش کردم ساکت شد.
اولش همینطوری زول زول داشت توی صورتم نیگاه میکرد..
بعدش همچین سرشو گذاشت روی شونم که انگار خیلی وقته منو میشناسه...
کلا بچه ها رو خیلی دوست دارم... خیلی فرشته ن...نمیتونم تحمل کنم این فرشته ها گریه کنن..
اولی حدودا 7-8 ماهه بود اسمش امیرحسین بود..دومی هم 1/5 سالش بود اسمش ریحانه بود..ریحانه تپل بود..
همینطوری بچه بغل رفتم به مراسم هم رسیدم..