امروز یکی از دوستامو که تیزهوشان میره رو دیدم ، دیدم خیلی ناراحته...
ازش پرسیدم چی شده؟
میگه : یکی از دوستام یازده بار زیستشو خونده من نه بار !!!
هیچی نمیخام فقط یه دیوار سیمانی به من بدین سرمو بکوبم توش :/
دختره تا ديروز هي به مامانش التماس ميكرد براش بستني عروسكي بخره حالا يه بار ما برديمش كافي شاپ بهش گفتم چي ميخوري يه چيزي گفت من كه هيچ خود يارو هم نميدونست سفارش خانم چيه!