حــامد
پسندها
8,991

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • حامد جان صبح تو هم به خیر اگه صبه چرا من این قدر گشنمه؟
    آخه نمیخوام در حد تجهیزات حرارتی بمونه نظر خودم بود که با pfd,p&ID شروع کنم ولی چون الان ذهنم تو کورست با این شروع کردم.همون طور که گفتی تمرکز بیشتر رو استانداره یعنی اطلاعاتی که تو استادارد موجوده حالا تو هر زمینه ای.خورد خورد انتخاب میکنم.میذارم.
    سلام حامد جان خوبی؟آقا من پیشنهادی رو که گفتی انجام دادم ولی نیاز به راهنمایی دارم موندم توش درست نمیدونم چی توش بنویسم داره میشهdesign creteria?یه راهنمایی چیزی بکن.
    سلام دوست گرامی
    من مهندسی شیمی میخونم دانشگاه تهران
    ولی دانشکده مون از مرکز دوره
    نیاز به راهنمایی داشتم
    میخاستم ببینم میتونید راهنماییم کنید که اگه من بخام از سال سوم دنبال انجام پروزه یا مقاله نویسی در خارج از برنامه درسی باشم چیکار باید بکنم؟
    گفتمش آغاز درد عشق چیست؟.... گفت آغازش سراسر بندگیست.... گفتمش پایان آن را هم بگو.... گفت پایان همه شرمندگیست.... گفتمش درمان دردم را بگو.... گفت درمانی ندارد بی دواست.... گفتمش یک اندکی تسکین آن.... گفت تسکینش همه سوز و فنا ست
    چار فصلت بی کدورت,چون حباب آبی روشن./خنده ات زنجیره زرین,صراحی وار,/چهره ات انگاره ی شادی ,چنان لبخند پیمانه./تیک تاک ساعتت,ناقوس شادیهای شب هنگام,جدول تقویم,فهرست سعادتهای روزانه/.مثل برگ یاس,عطر آگین و روشن باد,رازهای هستیت در چشم
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showpost.php?p=1361150&postcount=4282


    سلام
    خوبی ؟

    صبحت بخیر
    به کمکت نیاز دارم

    من برا تبخیر کننده‌های چند مرحله‌ای می‌خوام یه برنامه با matlab بنویسم
    الان دارم تو ذهنم وارد ماجرا میشم تا بعدش برم رو کاغذ و سپس توی برنامه

    می‌خوام طوری بنویسم که تعداد مراحل رو به دلخواه کاربر بگیره، و بعد به محاسبه بپردازه
    تا قسمتش رو می‌تونم برم جلو، ولی به نصف مرحله که میرسم گویا کم میارم

    میشه برنامه رو 6 برابر کرد و ...، ولی می‌خوام تر و تمیز بنویسمش

    چیکار کنم ؟ من برم کتابم رو بخونم، مسائل رو تجزیه تحلیل کنم، بعد کمی برنامه رو پیش ببرم
    به مشکلات برخوردم میتونی راهنماییم کنی ؟

    قربووون دستت
    من باید زودی برم الان

    روزت قشنگ


    نه !‌
    شکايت نکن
    کوه هم که باشد
    گاهي
    دم غروب که مي شود
    انگار دلش مي لرزد ...
    به خدا قسم
    اصلا انگار طور ديگري ست !‌
    انگار ايستاده مي افتد
    ايستاده مي گريد
    و ايستاده مي ميرد ...
    پس گلايه نکن !‌

    ...

    از تو چه پنهان
    با تمام بي پناهي ام
    گاهي ايستاده
    در پس همين وجود
    در پس همين خنده هاي سرد
    در پس همين گريه هاي گرم
    هي مي ميرم و زنده مي شوم !

    ...

    سخت است
    صبور باشي ...
    و در حجم اين سکوت
    نـفـسـت بنـد نيـايـد ...!
    مرسی خوبم...درگیر درسا و دانشگاه بودم.می خواستم دیگه کلا نیام ...اتفاقی اومدم دیدم پیام گذاشتید..آن هم هستید!دیگه حیفم اومد حال و احوال نپرسم!
    شما چه می کنید؟
    پس برم پیداش کنم و بخونمش حتمن
    البته الان وقت ندارم برا خوندنش، ولی کتابش رو داشته باشم، همزمان، تمریناتش رو حل میکنم و میرم جلو

    منم به امضای پیشینت، در مورد نرم افزارها اعتقاد دارم
    الان دارم هایسیس باغمیشه رو میخونم، ایشالا بعدش اون هایسیسا که خودم گذاشتم میخونم :D

    ّبت قشنگ
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا