مسابقه گیاه و این حرفا بود اسم گیاهو باید نفر بعد میگفت بعد من گفتم بعد گفتی من باید شکل بذار گفتم نه من بلد نیستم خواهش کردم خودت شکل بذاری بعد گفتی من خودم میخواشتم از دست این مسابقه خلاص شمهی به همدیگه پاس میدادیم.هه هههه
دیشب رفتم عروسی
یه دختره آنقدر جلف بود داشت میرقصید ول کنم نبود
بلند گفتم این دختر کیه چقدر جلفه
بغل دستی گفت اون بچه منه تازه دختر نیست پسره
منم گفتم شما مادرشی
گفت نه پدرشم
این روزا چقدر چشام ضعیف شده