Д

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • برگا پروزا رو خووب حس میکنن...با پرنده ها...وطلوع و غروب خورشید رو میبینن
    از خودشون طلوعو خورشید رو عبور میدن
    توی جمع زندگی میکنن...
    اووومم...فکر کنم بازم هست....
    فکر میکنم برگ راحت تر میره از دنیای سبزش به یه دنیای رنگی....
    حس میکنم تو حیاتش خیلی شیطنت میکنه
    برگا نور رو میگیرن تو بغلشون
    برگا با باد پرواز میکنن
    ونسبت به دنیای اطرافشون عکس العل نشون میدن
    منم برگ رو انتخاب کردم
    چون:میتونه با باد پرواز کنه
    سبز باشو انرژی بده
    میتونه سایه باشه برا دوتا عاشق
    میتونه کرمه بخورتش سیر شه
    میتونه رنگی رنگی بشه
    میتونه کلیی برقصه....
    میتونی ببه ادما حیات رو یاد اوری کنه
    یه سوال:
    شما دوست داشتین:یه شاخه ی درخت باشین؟شکوفه اش؟یا ریشه اش؟یا برگاش؟
    خواهش میکنم...
    این عکسا حال منم خوب میکنن....
    ممنونم ازتون

    بیا همان کودکی باشیم
    که دنبال کلید رهایی است
    نه ان پدری که قفس میسازد تا کودکش با لبخند بیفتد...
    آ.آ.خ...
    واای خیلی خوبه
    منم میخوام یکمی عکس متتفاوت ببینم
    اگه چیزی که به نظرم خاص بود رو براتون میزارم...
    اینجا صدای بارون میاد....هرچند سردده پنجره رو باز گذاشتم...
    خیلی صداش قشنگه...
    امروز روز خوبی بود برام...
    دوباره رفتم قرار گاه خودم
    و خیلیی روحم اروم شد...
    اوممم حرفتون رو با کمی تغییر قبول دارم:
    ما انتظار داریم همه ادمها طبق قوانین ما رفتار کنن
    و از دریچه ی تفکر خودمون به اون ها نگاه میکنیم

    آی ماهیگیر...
    غروب را بنگر
    سراغ توهم خواهد امد...
    ...غروبی که مرا با خود میبرد....
    آ.آ.خ...
    چراا؟؟
    من عموما به اد لیستای که غریبه تعریف میشن پیام نمیدم
    ولی امروز تنها کسی که انلاین بود شما بودین
    اومدم تو پیجتون
    دیدم دارین برا خودتون پیام میزارین
    من هر وقت دلم میگیره اینکارو میکنم....
    هرچند شب...وقتی دریا مشخص نیست...صدای اب خییلیی زیاده
    صدای دریاا عااالیهه عااالیی
    ممنون
    امروز خوبم
    برعکس دیروز...
    ولی به نظرم وقتی جواب سوالای ذهنت رو میگیری اون موقع خیلیی اروم میشی...
    حتی اگر کنار یه جوب راه بری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا