مشاعرۀ سنّتی

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن

وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
و به درون رفتم:
اتاقي بي‌روزن تهي نگاهم را پر کرد.
سايه‌اي در من فرود آمد.
و همه‌ي شباهتم را به ناشناسي خود گم کرد.
پس من کجا بودم؟
"سهراب"

(بچه‌ها! من امروز ديگه از بي‌امتيازي کلافه شده‌ام. تو رو خدا شما هم بريد توي تاپيک پيشنهادها و انتقادات اين رو منتقل کنيد) :gol:
 

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
مسافر از اتوبوس پیاده شد
چه آسمان تمیزی
و امتداد خیابان غربت او را برد
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
در ره منزل ليلي که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشي

نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن
ور نه چون بنگري از دايره بيرون باشي
 

باران بهاری

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاری به دست کن که به امّید راحتش
واجب کند که صبر کنی بر جراحتش

بارانِ چون ستاره ام از دیدگان بریخت
رویی که صبح خیره شود در صباحتش

سعدی
 

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهرها را دیدم
دشت ها را کوه ها را دیدم
آب را دیدم خاک را دیدم
نور و ظلمت را دیدم
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم

دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
 

باران بهاری

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما روی کرده از همه عالم به روی او
وان سست عهد،روی به دیوار می کند

عاقل خبر ندارد از اندوه عاشقان
خفته ست و عیب مردم بیدار می کند
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دیده سیر است مرا جان دلیر است مرا
زهره شیر است مرا زهره تابنده شدم

گفت که دیوانه نه​ای لایق این خانه نه​ای
رفتم دیوانه شدم سلسله بندنده شدم
 

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
لبها می لرزند شب می تپد
جنگل نفس می کشد
پروای چه داری مرا در شب بازوانت سفر بده

چرا زرناز...؟:D
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
چراشو نمیدونم... اما انگار دیگه کار از کار گذشته
خدایی هر چی فکر میکنم نمیشه...
چرا؟؟؟:question:
 

باران بهاری

عضو جدید
کاربر ممتاز
هرگز آشفته ی رویی نشدم یا مویی
مگر اکنون که به روی تو چو موی آشفتم

بچه ها جون!اگه می خواین این جا بمونم،لطفا" بهم امتیاز ندین..وگرنه از شرمندگی میرم ها!
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن

ترک من خراب شب گرد مبتلا کن
 
  • Like
واکنش ها: cute

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمیرهاند
و فکر کنم
که این ترانه موزون حزن تا به ابد
شنیده خواهد شد
 

باران بهاری

عضو جدید
کاربر ممتاز
دائما" عادت من گوشه نشستن بودی
تا تو برخاسته ای از طلبت ننشستم

تو ملولیّ و مرا طاقت تنهایی نیست
تو جفا کردی و من عهد وفا نشکستم

سعدیا!با تو نگفتم که مرو از پی دل؟
نروم باز،گر این بار که رفتم جستم!
 

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
هرگز آشفته ی رویی نشدم یا مویی
مگر اکنون که به روی تو چو موی آشفتم

بچه ها جون!اگه می خواین این جا بمونم،لطفا" بهم امتیاز ندین..وگرنه از شرمندگی میرم ها!



اینقدر خودتونو با این امتیازا درگیر نکنین
شماهم شعر خوب ننویس تا امتیاز ندم:gol::D

من نمازم را پی تکبیره الاحرام علف می خوان
پی قدقامت موج
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
ني کرده شبي بر سر کويت گذري
ني بوي خوشت به من رسيده سحري

ني يافته از تو اثري، يا خبري
عمرم بگذشت بي‌تو، آخر نظري
 

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
نور راپیمودیم دشت طلا را در نوشتیم
افسانه را چیدیم و پلاسیده فکندیم
کنار شن زار..آفتابی سایه بار.ما رانواخت.درنگی کردیم

شب خوش:gol:
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من قطاري ديدم ، روشنايي مي برد .
من قطاري ديدم ، فقه مي برد و چه سنگين مي رفت .
من قطاري ديدم .كه سياست مي برد ( و چه خالي مي رفت . )
من قطاري ديدم ، تخم نيلوفر و آواز قناري مي برد .
و هواپيمايي ، كه در آن اوج هزاران پايي
خاك از شيشه آن پيدا بود :
كاكل پوپك ،
خالهاي پر پروانه ،
عكس غوكي در حوض
و عبور مگس از كوچه تنهايي .
خواهش روشن يك گنجشك ،وقتي از روي چناري به
زمين مي آيد .
و بلوغ خورشيد .
و هم آغوشي زيباي عروسك با صبح .


شب و روز خوبی داشته باشین...
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا