ميچرخم و ميگردم و مينوشم از اين جام
بـي خود شـده از خويشم و از گـردش ايـام
مرگ من روزی فرا خواهد رسیدمی شتابند از پی هم بی شکیب
روزها و هفته ها و ماهها
چشم تو در انتظار نامه ای
خیره می ماند به چشم راه ها

امضاتون خیلی قشنگهمن از تو پرم ای روزنه باغ هماهنگی کا ج ومنو ترس !
هنگام من است ای در به فراز .ای جاده به نیلوفر خاموش پیام...
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
|
|
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |