ز هر سو سواری غلط می خورد/تن سنگین اسبی تیرخورده
بزیر باره می نالید از درد / سوار زخم دار نیم مرده
 یار اگر نشست با ما نیست جای اعتراض
یار اگر نشست با ما نیست جای اعتراض پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشتتک و تنها نشین اونجا،دنیا اینجوری بد نمیمونه
بیا با من،بیا با من خدا مارو به هم میرسونه
 لبخند نزن بر عطش ماهی بی اب
لبخند نزن بر عطش ماهی بی اب شاید که توهم روزی خوردی حسرت خشکی، در اب
شاید که توهم روزی خوردی حسرت خشکی، در اب| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ | 
|---|---|---|---|---|
|   | اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
|   | مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 | 
