- اخرین باری که دروغ گفتی کی بود؟
اخرین باری که از پدرت کتک خوردی کی و چرا؟(با تمام جزییات تعریف کن )
مامانت چادریه یا مانتویی؟ نظرت راجع به چادر و مانتو چیه؟
دوست داری همسر ایندت چادری باشه؟
اگر دوست نداری چادری باشه ، اگه عاشق چنین شخصی بشی و دوسش داشته باشی ازش میگذری؟
اگر خواهراتو با پسر ببینی چه کار میکنی؟
شماره چه کسانی رو (از بچه های باشگاه)داری؟دوست داری شماره چه کسایی رو(توی باشگاه)داشته باشی؟
تا حالا مامان یا بابا با دوست دخترت دیدنت؟ اگه اره چیزی هم بهت گفتن؟
دوست داری خواهرات چه جوری بگردن؟
تا حالا به کسی نارو زدی؟(خدایی راستشو بگو)
1) یادم نیست . دروغ که جز لاینفک زندگی آدما شده . چندروز پیش دوستم زنگ زد بیا بیرون گفتم درس دارم! ولی تو نت کار داشتم

2)فک کنم اول راهنمایی بودم . تو پارکینگ یه نردبون گذاشته بود کنار ماشین که داشتیم بازی میکردیم شانس ما نردبون افتاد رو ماشین ! آینشو کند و بدنشم رفت تو!
داخل که رفتم یه چک خوشکل خورم

3) تو مدرسه که میره چادر میپوشه . بنظر من چادر چیز دستو پا گیریه. زنا خودشونم قبول دارنا ولی بازم اصرار به پوشیدن دارن نمیدونم چرا . من که فقط دنبال مانتوییم

4)گفتم
5) اگه عاشق چادری بشم ؟ خوب سعی میکنم متقاعدش کنم که چادرشو در بیاره

بستگی داره اعتقادش چطوری باشه . بعضی از چادریا خیلی خشکن . من اصلا تمایلی به اونا ندارم ولی بعضیا واقعا با چادر خوشکل میشن و واسه خوشکلی بیشترشون میندازن و اگه اینجوری باشه میشه متقاعدش کرد به ترک . یکی از دخترای دانشگاه تا ترم قبل مانتویی بود اونم چه مانتو خفتی . همه چیش زیرش مشخص بود! این ترم گویا نامزد کرده و چادری شده ولی از این چادر عربیا! چادره هم مد خودش

آرایششم هنوز همونه . مثلا اینارو میشه راضی کرد . معلومه واسه خوشکلی و پز دادن و متفاوت بودن چادر انداخته سرش
6) زنگ میزنم 110

خونه که اومدن بهشون میگم ببینم چی میگن. اگه انکار کردن که دارم براشون . من راحت میتونم مچ بگیرم

7) مهرداد-مرتضوی-اشکان-پیرجو- از آوردن اسم دخترا هم معذوریم . اگه خودشون تمایل داشتن میگم

البته فکر بد نکنینا . واسه قرار ملاقات داده بودن که باهاشون هماهنگ کنم ولی نشد برم
چند نفری هم بودن که همینجوری بدون درخواست شمارشونو توی پیغام خصوصی گذاشته بودن ولی توجهی نکردم . یادمم نیست کی بودن
8) نه . ولی یه زمانی پول تلفنم زیاد اومد بهم شک کرده بود بابام ولی به روم نیورد

9) هر جور راحت ترن . خوب معلومه کسی دوست نداره خواهرش جوری بگرده که همه بیرون نگاش کنن . ولی همونجوری که گفتم متاسفانه کنترل خیلی سخت شده . واسه همینم از بچه دار شدن در آینده هراس داریم

10)آره . با بچه رفتیم بیرون ولی یکی رو خبر ندادیم تا حالش جا بیاد . قرار بود من خبرش کنم

ولی خیلی از اینکارا خوشم نمیاد . اگه هم کاری کنم فقط واسه شوخیه وگرنه اهل نارو زدن اصلا نیستم