تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
يادم آيد كه چو طفلی شيطان
مادر خسته خود را آزرد
ديو شب از دل تاريكی ها
بی خبر آمد و طفلك را برد
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |