بله ایشالا ..با بچه ها میریزیم سرت تا دیگه از زیر شیرینی دادن فرار نکنی
منم پایه ام خفن
دمت گرم ...همگی باید دست به یکی کنیم حمیدو گیرش بندازیم تا دیگه نتونه بپیچه
اینو شرمنده دیگه قانون برای همه
وقت نداشتی قبل اخطار رسمی یه پخ بفرستی یادداوری کنی ؟
دیگه مزه ی شیرینیه من رفته ...الان شیرینی فاطمه و علی اینقد زیاده که ماله من توش در گمه
اینو شرمنده دیگه قانون برای همه
دیگه مزه ی شیرینیه من رفته ...الان شیرینی فاطمه و علی اینقد زیاده که ماله من توش در گمه
رو رو برم ، رو که نیست سنگ پای قزوینه
رو رو برم ، رو که نیست سنگ پای قزوینه
جای اینکه من کفری بشم که وقتی از 1 هفته قبلش دعوتتون کردم فقط آتیشپاره اومد هیچکی نیومد شاکی باشم شما 2 قورت و نیمتون باقیه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
رو رو برم ، رو که نیست سنگ پای قزوینه
جای اینکه من کفری بشم که وقتی از 1 هفته قبلش دعوتتون کردم فقط آتیشپاره اومد هیچکی نیومد شاکی باشم شما 2 قورت و نیمتون باقیه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
کی ؟ کجا ؟
دستت درد نکنه من که از همون دو هفته قبلش گفتم اونروc تهران نیستم !! عجبا
ای ای شیطونه میگه برم پستاتونو در بیارم نشونتون بدما ، البت اگه تغییرش نداده باشین :دیمنو دعوت کردی ؟
آره خیلی هم فعال هم فراموش کارچه هم دانشگاهیای فعالی!
ای ای شیطونه میگه برم پستاتونو در بیارم نشونتون بدما ، البت اگه تغییرش نداده باشین :دی
برادر حمید شما تا 2 روز قبلش موافق بودی بعد یه دفعه ای گفتی کار دارم
خواهر زیبا شما هم گفتی بنده نمیام ولی یکی از دوستامو جای خودم میفرستم
هی روزگار عجب روزگاری شده همه چقد زود فراموش میکنن حرفایی رو که زدن
ای ای ای ای تاحالا میگفتی چیزی بهت نگفته بودم اما الان ......خیلی زرنگی آقا داماد ! نگفتی شیرینی دامادیته وگرنه دوستمو می فرستادم دانشگاه خودمون خودم میومدم اونجا !
غصه نخور علی.باید گفت فعال فراموشکار و بی معرفت
خوفی؟
به جان خودم تازه تو صندلی داغ فهمیدم چه خبره ! حالا اشکال نداره واسه اینکه معرفتم بهتون ثابت بشه یه بار دیگه جشن بگیرین :دی ، اصلا تشریف بیارین یونی ما که گل و بلبلم داریم خوشگل تر از قلعستما که همه رو دعوت کردیم اما فقط اتیش پاره جون اومد بقیه بی معرفت بودن
عیب نداره اقاحمید ناهار میده ....اونوحواستون باشه دیگه بهوونه نیاریدنه دیگه حالا حالا ها باید انتظار شیرینی رو بکشید ، تازه قرار بود ناهار بدیم اما خودتون نیومدین
اره بچه ها.فاطمه جون و علی اقا داشتن ناهار میدادن منو تا جلوی رستورانم بردن دیدم همتون بیوفا از اب در اومدین من تنهام زشته مزاحمون بشم منم عذرخواهی کردم برگشتم.فقط خوشحالم دو تا دوست خوب پیدا کردم.خیلی بی معرفتین
ای ای شیطونه میگه برم پستاتونو در بیارم نشونتون بدما ، البت اگه تغییرش نداده باشین :دی
برادر حمید شما تا 2 روز قبلش موافق بودی بعد یه دفعه ای گفتی کار دارم
خواهر زیبا شما هم گفتی بنده نمیام ولی یکی از دوستامو جای خودم میفرستم
هی روزگار عجب روزگاری شده همه چقد زود فراموش میکنن حرفایی رو که زدن
..برو پیدا کن مطمئنم من از اولش گفتم که من اخر هفته ها ( 3-4-5 شنبه ) کلا نیستم میرم شمال برا دانشگاه ایشالا این دفعه شیرینیه فارغی حمیدخان
غصه نخور علی.باید گفت فعال فراموشکار و بی معرفت
ما که همه رو دعوت کردیم اما فقط اتیش پاره جون اومد بقیه بی معرفت بودن
عیب نداره اقاحمید ناهار میده ....اونوحواستون باشه دیگه بهوونه نیارید
باید ناهاربدی، اق مدیر بدی شدیا:دی.بچه ها بیاین کمک.داره از زیرش در میره.جشن متکا نیاز داره فک کنم
... گفتی دفه بعد کجا جمع شیم ؟
