توهم " خود زشت پنداری "یکی از ناهنجاریهای رفتاری در جامعه است. ۹۰ درصد زنان و ۱۰درصد مردان، مبتلا به این بیماری هستند به نحوی که درباره فیزیولوژی بدن خود دچار توهم زشت پنداری شدهاند.اعتدال: توهم «خود زشت پنداری» یکی از ناهنجاریهای رفتاری در جامعه است. ۹۰ درصد زنان و ۱۰درصد مردان، مبتلا به این بیماری هستند به نحوی که درباره فیزیولوژی بدن خود دچار توهم زشت پنداری شده و همواره از دیگران در مورد چاقی یا لاغری اندام خود، بزرگ یا کوچک بودن بینی یا دیگر نقایص پرسش نموده و دائما خود را با دیگران مقایسه میکنند.»
دکتر ابهری، آسیبشناس اجتماعی درباره بیماری سالنهای مد که به آنورکسیا معروف شده است میگوید: «متاسفانه تبلیغات گسترده ماهوارهها و حتی بعضی از رسانههای داخلی در مورد انواع داروهای لاغری، تبلیغات زیبایی، لیپوساکشن و حتی کاشت مو باعث ایجاد نوعی مسابقه زیباسازی در جامعه شده است.»
آسیبشناس اجتماعی تاکید کرد: «دختران جوان بین سنین ۱۶ تا ۲۵ سال و مخصوصا در آستانه ازدواج، دختران شهرستانی که به شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند یا در مراکز تحصیلی پذیرفته میشوند و زنان بعد از اولین زایمان مشتریان اصلی خود زشت پنداری هستند.»
دکتر ابهری خاطر نشان کرد: «انواع داروهای ضد چاقی در جامعه از عطاریها گرفته تا تولید کنندگان خارجی که تابع هیچ گونه نظم و نظام بهداشتی نیستند، مستقیما سلامتی افراد را مورد هدف قرار داده و به آسانی این مواد تبلیغ میشوند به نحوی که درآمد میلیاردی برای آنان دارد.»
وی گفت: «چاق بودن یک عارضه جسمی است که همواره در طول تاریخ وجود داشته که با برقراری رژیم غذایی یا مشاوره با متخصصین تغذیه میتوان از آن جلوگیری کرد. پیاده روی، کاستن مواد نشاستهای و قندی از رژیم روزانه، پرهیز از تنبلی و اشتغال به ورزشهای متناسب با سن و سال، بهترین روشهای مقابله و پیش گیری ازچاقی است.»
دکتر ابهری افزود: «بسیاری از افراد به امید لاغری داروهای تبلیغ شده در ماهواره را مصرف کرده و دچار انواع بیماریهای جسمی و روحی شدهاند. این در حالی است که ما بهترین متخصصان کشور را داریم بنابراین مردم نباید از این اقلام استفاده کنند چرا که مصرف این داروها توهین به شخصیت و شعور ما ایرانیان است علاوه بر این ترکیب داروهایی که تبلیغ میشود به هیچ عنوان مشخص نیست به نحوی که در بررسیها مشخص شده در این داروها مواد مخدری مثل شیشه نیز مورد استفاده قرارمی گیرد.»
وی بیان کرد: «ادامه دادن این طرز تفکر به بیماری روانی آنورکسیا منجر شده و در نهایت ممکن است منجر به مرگ شود. (بیماری آنورکسیا بیماری بیاشتهایی عصبی است که با خواسته فرد صورت میگیرد به طوری که پیشرفت این بیماری منجربه مرگ فرد میشود.) اینکه ما خود را به آب و آتش بزنیم تا لاغر شویم چه امتیازی در زندگی دارد که سلامتی به طور کلی به مخاطره بیفتد.»
این آسیبشناس اجتماعی عنوان کرد: «این فرهنگ غلط در جامعه ما در حال نهادینه شدن است. این موضوع در روزگاران گذشته، در چند دهه قبل وجود داشت که با پیروزی انقلاب اسلامی به سمت فراموشی رفت ولی با این حال ماهوارهها وارد عمل شدند و مسابقه و رقابت منفی فخر فروشی فیزیکی در مهمانیهای زنانه ایجاد کردند، به طوری که در نمایشهای مختلف پوشاک اکثریت لباسهای مورد تبلیغ برای سایزهای لاغر و متوسط بوده و در مقابل برخی از بانوان برای خرید سایزهای بزرگ مورد تمسخر قرار میگرفتند.»
به گفته دکتر ابهری، ایجاد فشن شوها باعث رقابت منفی و آزار دهنده در بین زنان شد تا آنجا که دربین دختران جوان و مجرد اولین شرط پیدا کردن فرد مورد علاقه خود لاغر شدن بود بنابراین وجود چنین تفکرهایی باعث ناهنجاری رفتاری به شکل وسواس شد به نحوی که در تغذیه و رفتارهای روزمره افراد تاثیر گذاشته و خودنمایی میکند.
آسیب شناس اجتماعی در پایان تاکید کرد: «فرهنگ سازی و ساختن بسترهای فکری در جامعه توسط رسانهها و نهادهای مرتبط با بانوان در مورد ارائه راهکارهای علمی و منطقی برای داشتن اندام متناسب میتواند مقابله اساسی با این هجوم فکری و فرهنگی در جامعه شود.»
اختلال در توجه و عدم تمر کز ذهنی ، امروزه از شایعترین اختلالات رفتاری در بین دانش آموزان ، به ویژه در سنین دبستان است .( 67% کودکان نا توان در یاد گیری در گرروه سنی 8تا 11 سال قرار دارند. ) و همواره بسیاری از والدین دانش آموزان و معلمان مدارس از کم توجهی یا بی توجهی بعضی از کودکان شکایت دارند و طالب مشاوره و راهنمایی هستند .
جامع ترین بررسی و مطالعه درباره ی ویژگی های دانش آموزان دارای اختلال کمبود توجه، توسط انجمن آمریکایی روان پزشکی، طراحی و اجرا شده که از سال 1980 تا کنون از سوی این انجمن و روان شناسان مختلف ، ملاک های زیر برای تشخیص " اختلال کمبود توجه " مورد استفاده قرار می گیرد
:
الف) بی توجهی :سه مورد از موارد زیر در رفتار دانش آموز مبتلا به عدم توجه دیده می شود : 1- در اغلب مواقع در تمام کردن کار هایی که خود شروع کرده اند ، با شکست و نا کامی مواجه می شوند .
2-اغلب به نظر میرسد که به موضوع مورد نظر گوش نمی دهند .
3- به راحتی آشفته و دچار حواس پرتی میشوند .
4- در تمر کز حواس روی تکالیف مدرسه و کار هایی که نیاز به توجه جدی و ارادی دارد ، با مشکل مواجهند . در مواقعی که نیاز به توجه مستقیم و ارادی نیست ، مثل تما شای تلویزیون ، گوش دادن به رادیو ، بر نا مه های آزاد و زنگ تفریح احساس راحتی میکنند و مشکل کمتری دارند .
5- در انجام فعالیت های مربوط به بازی نیز با مشکل روبرو هستند .
ب) بر انگیختگی سریع :در کودکی که دچار اختلال کمبود توجه است ، حداقل سه مورد از موارد زیر قابل ملا حظه است :
1- قبل از فکر کردن ، کاری را که به نظرش میرسد بلا فا صله شروع می کند .
2- نمی تواند برای مدت قابل توجهی به یک کار خاص مشغول شود و به طور افراطی از یک فعالیت به فعالیت دیگر می پردازد .
3- بدون آنکه از نظر شناختی مشکل داشته باشد ، در نظم دادن به کار با مشکل مواجه است .
4- نیاز به نظارت و سر پرستی مداوم دارد .
5- مکررا در کلاس فر یاد می زند .
6- تحمل رعایت نوبت را در بازی ها و فعالیت های گروهی ندارد .
ج) بیش فعالی :
اختلال کمبود توجه می تواند همراه با بیش فعالی یا بدون آن تشخیص داده شود . ( هر کودک بیش فعال بی تردید اختلال در توجه دارد ، ولی هر کودکی با اختلال عدم تمرکز لزوما بیش فعال نیست . ) در صورتی که این اختلال با بیش فعالی همراه باشد ( غالبا به همین صورت است ) دانش آموز مبتلا لااقل دو ویژگی از ویژگی های زیر را دارا خواهد بود : 1- مرتبا این طرف و آن طرف دویده و از روی چیز های مختلف بالا می رود .
2- نمی تواند ساکت و آرام بنشیند، مرتب وول خورده ، بی قرار و نا آرام است.
3- نمی تواند برای مدتی در جایی ثابت بنشیند .
4- هنگام خواب نیز مرتب به این طرف و آن طرف می چرخد.
5- همیشه در حال حرکت و انجام کاری است و قرار ندارد ، انگار به وسیله موتوری حرکت داده می شود.
د) شروع قبل از هفت سالگی :این اختلال اغلب قبل از هفت سالگی دیده می شود . ه) طول مدت : تداوم این اختلال حد اقل 6 ماه است .
نکته قابل تذکر این است که همانطور که قبلا بیان شد ، کودکان ناتوان در یادگیری از هوش متوسط و یا بالاتر برخوردارند و صرف مشاهده یک ویژگی خاص از مجموعه ویژگی هایی که بدان اشاره شد ، نمی توان به یک کودک یا دانش آموز بر چسب اختلال در یادگیری زد. بلکه با دقت لازم در رفتار عمومی کودک و همکاری والدین کودک می توان احتمال ناتوانی خاص او را در یادگیری بررسی کرد .
يكي از اين علتها، ناكامي است.وقتي فرد به هدفي كه دارد نميرسد، نق ميزند....
علت ديگر مربوط به ارتباطات فرد است. بهعنوان نمونه وقتي مخاطب فردي به او توجه نكرده و براي حرفهايش اهميتي قائل نباشد، فرد سعي ميكند با نق زدن و تكرار، مخاطبش را وادار به گوش كردن كند.
سوم اينكه فرد نميتواند مسايلاش را به خوبي مطرح كند و مشكل مربوط به خود اوست. در نتيجه سعي ميكند از راه تكرار و نق زدن، منظورش را بيان كند.
علت ديگر مربوط به اعتماد به نفس ضعيف افراد است كه خودشان را باور ندارند. در اين صورت فكر نميكنند كه اگر با لحن آرام و مناسب با شان و شخصيت بالا با طرف مقابلشان صحبت کنند، بتوانند منظورشان را برسانند به همين دليل سعي ميكنند از طريق نق زدن، پيامشان را منتقل كنند.
گاهي اوقات نق زدن خودش را به شكل يك رفتار نشان ميدهد و در واقع جزو يكي از ويژگيهاي شخصيتي فرد شده است.
نق زدن ميتواند به شكل يادگيري نيز باشد.به اين معني كه افراد ياد ميگيرند نق بزنند تا به هدف مورد نظرشان برسند.
گاهي نيز نق زدن روشي براي تخليه تنشها و هيجانهاي منفي است كه فرد با نق زدن، عصبانيت و ناراحتي خود را تخليه ميكند. ابراز وجود، يكي ديگر از علل نق زدن است كه معمولا در خانمها و بيشتر در روابط زناشويي ديده ميشود.
جالب اينکه اين دسته از خانمها خودشان به نق زدنشان واقفند و معتقدند گاهي كه آقايان حرفهايشان را نميشوند و نق ميزنند. حال بايد ديد نق زدنهاي والدين چه تاثيري بر فرزندانشان دارد؟متاسفانه نق زدن والدين، كودكان را از داشتن تفكر خلاق و ارتباط سالم دور ميكند و باعث ميشود كودكان محدود فكر کنند و زاويه شناختي خود را بسته نگه دارند بنابراين از انديشه و تفكراتشان استفاده نميكنند و فكر ميكنند براي به دست آوردن اهداف و آرزوهايشان فقط ميتوانند حرف بزنند و به دنبال پيدا كردن راههاي مختلف براي رسيدن به هدفشان نيستند. همه اين عوامل باعث ميشود كودكان به نوعي وابسته و درمانده شوند زيرا فكر ميكنند كه چون مادرشان نق ميزند و به نتيجه ميرسد پس من هم از طريق نق زدن به اهدافم ميرسم در حالي كه هميشه اينطور نيست. اين كودكان از تكامل و پيشرفت باز ميمانند.
راهكارهابه جاي نقزدن از راههاي ديگري براي ابراز وجود و ديگر مسايل استفاده كنيد تا منظورتان را به طرف مقابل بفهمانيد. به عنوان نمونه1. كلامتان را مناسب كنيد.
2. اين احساس را در خود ايجاد كنيد كه اگر نق بزنيد خودتان را خراب كردهايد و مخاطبتان كمتر به شما گوش خواهد داد.
3.سعي كنيد اعتمادبهنفستان را افزايش دهيد و به اين مساله فكر كنيد كه شما توانمنديها و مهارتهاي زيادي داريد و با استفاده از آنها ميتوانيد نظراتتان را به ديگران ارائه دهيد.
4. سعي كنيد با لحن مناسب و در مكان مناسب حرفهايتان را بزنيد.
بهعنوان نمونه بگوييد: «تو فكر نميكني اينطور بهتر است؟ صلاح ميداني فلان كار را انجام دهيم؟...» استفاده از اين عبارات ميتواند افراد را وادار كند تا به جاي تكرار پيام كلامي، از انديشهشان استفاده كنتد.
5. مهارتهاي ارتباطي خود را ارتقا دهيد و به جاي نق زدن از آنها استفاده كنيد.
6.از فيدبكهاي كلامي استفاده كنيد و از طرف مقابلتان سوال كنيد كه آيا متوجه صحبتهاي من هستي. در اين صورت احتمال اينكه طرف مقابل حرفتان را بيشتر گوش بدهد زياد است تا وقتي كه بدون بازخورد گرفتن از او صحبت کنيد.
7.براي صحبت كردن به خصوص با همسر و فرزندانتان زمان مشخصي را تعيين كنيد و به صحبتهايتان رسميت دهيد تا آنها را وادار به شنيدن صحبتهايتان كنيد.