حرف های عاشقانه

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز
این همه حسود بودم و نمی‌دانستم به...

این همه حسود بودم و نمی‌دانستم
به نسیمی که از کنارت
موذیانه می‌گذرد
به چشم های آشنا و پر آزار، که بی حیا نگاهت می‌کند
به آفتابی که فقط تلاش گرم کردن تو را دارد٬ حسادت می‌کنم...
من آنقدر عاشقم
که به طبیعت بد بینم
طبیعت پر از نفس های آدمی‌است،

که مرا وادار می‌کند حسادت کنم
به تنهایی‌ام
به جهان
به خاطره‌ای دور از تو..

 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترس نبود، زیبایی نبود و خوبی هم شاید

اگر عشق نبود
به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟
کدام لحظه ی نایاب را اندیشه می کردیم؟
و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟
آری بی گمان پیش از اینها مرده بودیم…

اگر عشق نبود
اگر کینه نبود
قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق می گذاشتند

اگر خداوند
یک روز آرزوی انسان را برآورده می کرد
من بی گمان
دوباره دیدن تو را آرزو می کردم و تو نیز
هرگز ندیدن مرا
آن گاه نمی دانم
به راستی خداوند کدام یک را می پذیرفت
 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز




گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی ..
 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز



گاهی فقط گاهی
با یک نگاه...
با یک نفس شاید
مواظبم بودی
پس بگذار و بگذر
نگران من نباش
خواستی بیا و مرا ببین
من هنوز تکیه به دیوار دلواپسی ایستاده ام
 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز




ببیـــــــن
من هم
مثل خــــــیلی از عاشـــــق ها
از تو یـــــادگاری دارم
ولــــی
یــــادگـــاری من
با بقیه فــــرق دارد
یــــــادگــــــاری مــــن
از تو
ســــینه ای پر از درد اســـــت ..
.
 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
امشب هوا انقدر سرد است که دلتنگ آن روزهــــا می شوم

آن روزهـــا که در جیب هایم ،

برای دستان خودم جا نبود

به حرمت خاطره هایت دیگر از سرمــــا

دست در جیب هایم نمی کنم

تا هیچ وقت فراموشم نشود جایت را هیچ چیز پر نخواهد کرد ...
 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
به تو گفتم " شعری بخوان "

خندیدی و گفتی

"شعر یعنی تـــــــــــو ،

یعنی همان نگاه عاشق محو دلدادگی ها ،

یعنی همان آغوش بی منت از سوختن ها

و محو شدن در بودن ها .... "

تـــــــــــو نگفتی

"شعر یعنی بریدن ها ،

یعنی گریه ها ،

یعنی کابوس ها ،

بی تو بودن ها ،

بی من رفتن ها ،

و باز هم نفهمیدم

مصرع آغازین شعر من و تـــو چه بود ؟!!!!
 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
دنــیــا را وارونــه می خــواهــم ...

آدم هــا را ...

اتـــفــاق هــا را ...

نرســیــدن هــا را ...

نتــوانــســتــن هــا را ...

نخـــواســتن هــا را نــیـــز ! ...

دلـــم مــی خـــواهــد رویـــاهـــا از ســر و کـــول هــم بــالا بــرونــد ...

مردمـــان بخــندنــد از تـــه دل ...

مــی خــواهــم هــر کســی دســت دراز کــند و ستاره خــتودش را بچیـــند از بـــالا ....

مــی خـــواهــم دیـــگــر ســر بـــه تــــن هــیــچ غـــصه ای نــباشـــد ...
 

baran270

عضو جدید
کاربر ممتاز
آن لحظه که نگاهم به نگاهت خورد گره


دلم لرزید
سوخت پر زد
تنهاییم پر شد
آن لحظه صداقت در نگاهت پرزد
وبه پای عشق سجده کرد
تنها توبودی که گرفتی دستم را

گرمی دستت شعله کشید
سوخت قلبم را
برای تو بهترینم.

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میگویند عاشقانه بخند
اما کسی نمیداند عاشقانه دیگر نیست
در سرزمین من عشق مرده به دنیا میاید
عشق تنها بازیچه میشود
پس هرگز نخواهم عشقی را که به دروغ بر لب میاورند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
اخر نفهمیدم دل دادن بد هست
یا ربودن دل
نمیدانم له کردن غروری بده
یا اینکه کسی را نابود کردن
اخر نفهمیدم
عشق چیست که اینگونه نامش را میبرن
اما همه تنها به دنبال عشقی سطحی هستن
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
عشق را معنی نکنید
اخر هیچ کس نمیداند معنایش را
اخر نمیدانی وقتی عاشق باشی
اما عاشق تمام ادمها چه لذتی دارد
افسوس که تنها به دنبال شخص خاصی هستی
انوقت زیبایی عشق را نمیبینی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
عشق تنها حسی فراموش شده هست
در قلبم حسی نیست
خالی شده از هر دوست داشتنی
نمیدانم چگونه باید از غم گفت وقتی حتی دیگر حسش نمیکنم
نمیدانم چگونه از شادی بنویسم که حسش نمیکنم
اخر نمیدانم چه شده که دیگر مثل قبل نیستم کمی سرد شدم تنها با دلم
 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستی تکرار دوستت دارم نیست !

دوستی فهمیدن ناگفتنی های کسی است ؛

که دوستش می داری ...
 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
می گویند دنیا دار مکافات است ...

دنیا را بــــیخـــــیال ...

فعلا که دار و ندار مـــآ تـــویی ...

و ندیدنت مـــکافـــات...
 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعضی ها رو نمی شه دوست نداشت

و به عشقشون نمرد

با هر حرفی که می زنند ؛

قلبت می زنه و لبخند می زنی

با هر غصه شون غمگین می شی و اشکت در میاد ...

با بودنشون شاد می شی و با نبودنشون

پـــــرپـــر می زنی

بعضی آدم ها چه بخواهند

و چه نخواهند

چه بخواهی و چه نخواهی ...

عـــزیـــــزند...

عزیز می مانند ....
 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوس داشتن آدما رو از توجهی که بهت نشون می دن می شه فهمید ...

وگرنه حرف را که همه می زنند ...!!!
 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل آدما به اندازه حرفشون بزرگ نیست ...

ولی حرفی که از ته دل باشه

می تونه

آدم بزرگی بسازه

پس از ته دل می گم :

" دوست دارم "

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی باید رد شد

باید گذشت

گاهی باید در اوج نیاز نخواست

گاهی باید کویر شد

با همه تشنگی

منت هیچ ابری را نکشید

گاهی برای بودن باید محو شد

باید نیست شد

گاهی برای بودن باید نبود

گاهی باید نباشی تا لااقل

یه جایی ،

توی گوشه کنار این شهر ،

دلی برات تنگ بشه
 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
می خواهم کاری کنم

کــــه

خدا مرا ببرد

توی لباس های تـــــــــو

و تـــــــــــو

توی لباس های من

دنبال خودت بگردی....
 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز
بر تمام قبر های این شهر
بوسه بزن
شاید به یاد بیاوری
کجا مرا جا گذاشتی…
من در تنها ترین قبر این شهر خفته ام
صدای کلاغها را می شنوی؟
دارند برایم فاتحه می خوانند…..!!
 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز

به خــداحافــظـی تــلـخ تـو سـوگــنـد نــشــد
کـه تـو رفــتـی و دلـم ثـانـیـه ای بـنـد نـشـد

بـا چـراغـــــی هـمه جـا گـشـتـم و گـشـتـم در شـهـر
هـیــچ کـس ! هــیـچ کـس ایـنجا به تـو مانـنـد نـشـد

خواسـتـنـد از تـو بگویـنـد شـبـی شـاعـرها
عـــاقـبـت بـا قــلــم شــرم نوشـتـنـد : نـشـد

 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز

گاهے دلمـ از ـهر چه آدمـ است مے گیرد…!
گاهے دلمـ دو کلمه حرف مهربانانه مےخواهد…!
نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــ ِ شکل ِ بے تو مے میرمـــ…!
ساده شاید ، مثل دلتنگ نباش… فردا روز دیگر ے ست !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
................

................

دوست داشتن حسی زیباست اما بعضیها حتی نمیتوانند لیاقت یه دوست داشتن ساده را داشته باشن چه برسه به عشق
 

solo4

عضو جدید
[FONT=&quot]من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]من خودم هستم و تنهایی و یک حس غریب[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]که به صد عشق و هوس می ارزد[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]و خدا می داند که سادگی از ته دلبستگیم پیدا بود[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]من نه عاشق بودم و نه آلوده به افکار پلید[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]من به دنبال نگاهی بودم که مرا از پس دیوانگیم می فهمد[/FONT][FONT=&quot]...[/FONT]
 
بالا