گزارش به آینده: این‌جا گوانتانامو نیست، دیلمان بود....

me.fatima

عضو جدید
کاربر ممتاز
به عکس‌های زیبای زیر نگاه کنید. ۳۰ عکس، که دست‌کم تنوع گونه و رنگ این گل‌ها را نشان می‌دهد و شاید اگر امکانات اجازه می‌داد، همین عکس‌ها با کیفیت و اندازه اصلی‌شان، زیبایی آن‌ها را نیز بیش از این به مخاطب منتقل می‌کرد.




نه! اشتباه نکنید. این‌ها فراوانی گل‌های استان گیلان نیستند. این عکس‌ها، همگی تنها و تنها، از یکی از مناطق گیلان، یعنی منطقه دیلمان (Diləän یا به قول فارس‌ها دِیْلمان Deylamän) گرفته شده است. این‌ها گل‌هایی‌ست که در فصل‌های بهار و تابستان یکی دو سال اخیر به دام دوربین عکاس افتاده است و نام خیلی‌هاشان را هم باید از اهل فن پرسید. اما اگر فکر می‌کنید که این عکس‌ها را تنها برای سر ذوق آوردن و کسب فیض از زیبایی‌شان می‌آوریم، پس تا انتها عکس‌ها را دنبال کنید. یکی-یکی و به دقت.




































 

me.fatima

عضو جدید
کاربر ممتاز































***






دو عکس پایانی هم از همین منطقه دیلمان و در یک سال اخیر گرفته شده. باور کنید. زندان گوانتانامو نیست. اردوگاه آشویتس هم نیست. تعجب نکنید. زمین‌های دیلمان است که قطعه-قطعه شده تا فروشش آسان‌تر شود.

این یادداشت و این عکس‌ها، تنها گزارشی‌ست به آینده تا اگر روزی دیگر نشانی از این گل‌ها نبود، ساکنین ویلاهای رنگارنگ و آپارتمان‌های جورواجور این قطعه‌ها، چه بومی و چه غیربومی، بدانند که روزی و روزگاری چه با ما بود و چه بر ما گذشت.

پی‌نوشت: این عکس‌ها را مدت‌ها پیش نیما فرید مجتهدی به من سپرده بود با توضیحاتی درباره آن‌ها. توضیحاتی که خمیرمایه این یادداشت شد. در واقع این یادداشت را براساس طرح ذهنی نیما نوشته‌ام. طرحی که سراسر دغدغه و نگرانی‌ست. نگرانی‌ای که باعث می‌شود دوربینش، فقط گل‌ها را نبیند، مرگ گل‌ها را هم ببیند.

منبع : سایت ورگ .
=================================

شعر زیر رو جایی دیدم که برام ویلاسازها نوشته بودند :

ویلا چاکونی می رک و می خونه مرا
ویشکا چاکونی بی گول و ویرؤنه ترا
تو کمته جه گول مرام دئری بی رک و لو
هو گول دوواره واشکفه تی قبر سرا !


بهرام گیله مرد

( دو بیت بالا را به تمام ویلاسازان واندال تقدیم کردم . در زیر ترجمه ی آن را برای آن دسته از همان عزیزان ! که توفیق فهم ابیات بالا را نیافتند تقدیم می کنم ) :

با رگ و خون من ویلا می سازی /
بیشه ی سبز رابرای خودت بی گل و ویرانه می سازی /
ای بی غیرت بی ریشه ! مرام تو از گُل کمتر است /
همان گُل دوباره بر گور تو خواهد رُست .

----------------------------------------------------------------

** من خودم گیلانی و ساکن گیلان هستم . متاسفانه خیلی از جاهای زیبای گیلان رو دیدم که به این وضعیت تاسف بار دارند تبدیل میشن.... و البته خیلی از زمین های کشاورزی هم دارند به این روز می افتند که متاسفانه کشاورزان بدلیل حمایت نکردن دولت از تولیداتشون و در نتیجه درآمد پایین از کشاورزی مجبور شده اند که زمین هاشون رو همین جوری قطعه قطعه کنند تا خریداری بشه و به ویلاهای رنگارنگ تبدیل بشه ... !!

هیچ وقت منظره ی یکی از مناظر خیلی زیبای ماسال رو فراموش نمیکنم که در عرض چند سال بدلیل همین ساخت و سازهای بیش از اندازه دیگر خبری از اون طبیعت زیبا نبود و تا چشم کار میکرد ویلا می دید .... !!

به قول یکی از دوستان ، گیلان ما ، داره یه جورایی به قضیه فلسطین شباهت پیدا می کنه ...
 
آخرین ویرایش:

FAEZEH_EE

عضو جدید



***


این یادداشت و این عکس‌ها، تنها گزارشی‌ست به آینده تا اگر روزی دیگر نشانی از این گل‌ها نبود، ساکنین ویلاهای رنگارنگ و آپارتمان‌های جورواجور این قطعه‌ها، چه بومی و چه غیربومی، بدانند که روزی و روزگاری چه با ما بود و چه بر ما گذشت.

پی‌نوشت: این عکس‌ها را مدت‌ها پیش نیما فرید مجتهدی به من سپرده بود با توضیحاتی درباره آن‌ها. توضیحاتی که خمیرمایه این یادداشت شد. در واقع این یادداشت را براساس طرح ذهنی نیما نوشته‌ام. طرحی که سراسر دغدغه و نگرانی‌ست. نگرانی‌ای که باعث می‌شود دوربینش، فقط گل‌ها را نبیند، مرگ گل‌ها را هم ببیند.

منبع : سایت ورگ .
=================================

شعر زیر رو جایی دیدم که برام ویلاسازها نوشته بودند :

ویلا چاکونی می رک و می خونه مرا
ویشکا چاکونی بی گول و ویرؤنه ترا
تو کمته جه گول مرام دئری بی رک و لو
هو گول دوواره واشکفه تی قبر سرا !


بهرام گیله مرد

( دو بیت بالا را به تمام ویلاسازان واندال تقدیم کردم . در زیر ترجمه ی آن را برای آن دسته از همان عزیزان ! که توفیق فهم ابیات بالا را نیافتند تقدیم می کنم ) :

با رگ و خون من ویلا می سازی /
بیشه ی سبز رابرای خودت بی گل و ویرانه می سازی /
ای بی غیرت بی ریشه ! مرام تو از گُل کمتر است /
همان گُل دوباره بر گور تو خواهد رُست .

----------------------------------------------------------------

** من خودم گیلانی و ساکن گیلان هستم . متاسفانه خیلی از جاهای زیبای گیلان رو دیدم که به این وضعیت تاسف بار دارند تبدیل میشن.... و البته خیلی از زمین های کشاورزی هم دارند به این روز می افتند که متاسفانه کشاورزان بدلیل حمایت نکردن دولت از تولیداتشون و در نتیجه درآمد پایین از کشاورزی مجبور شده اند که زمین هاشون رو همین جوری قطعه قطعه کنند تا خریداری بشه و به ویلاهای رنگارنگ تبدیل بشه ... !!

هیچ وقت منظره ی یکی از مناظر خیلی زیبای ماسال رو فراموش نمیکنم که در عرض چند سال بدلیل همین ساخت و سازهای بیش از اندازه دیگر خبری از اون طبیعت زیبا نبود و تا چشم کار میکرد ویلا می دید .... !!

به قول یکی از دوستان ، گیلان ما ، داره یه جورایی به قضیه فلسطین شباهت پیدا می کنه ...​


مشکل گیلان مسئولینشن!!!!
نمیدونم قهرمانی رو. میشناسی یا نه؛نمیگم وقتی بود این خبرا نبود ولی وقتی انداختنش بیرون از همسایه بغل دستمون استاندار آوردن وضعیت بدتر شد.از محیط زیست گرفته تا چای و برنج و اخیرا هم میدان گازیمون رو شیفت دادن به نوشهر......مشکل اینجاست کسی که واسه اون خاکه دلش واقعا میسوزه و کار میکنه نه....

متاسفم.همین!​
 

me.fatima

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشکل گیلان مسئولینشن!!!!
نمیدونم قهرمانی رو. میشناسی یا نه؛نمیگم وقتی بود این خبرا نبود ولی وقتی انداختنش بیرون از همسایه بغل دستمون استاندار آوردن وضعیت بدتر شد.از محیط زیست گرفته تا چای و برنج و اخیرا هم میدان گازیمون رو شیفت دادن به نوشهر......مشکل اینجاست کسی که واسه اون خاکه دلش واقعا میسوزه و کار میکنه نه....

متاسفم.همین![/CENTER]

بله حرفهای شما کاملا درست و قبول دارم ...

اصلا مسئولین گیلان ، گیلانی نیستند تا دلشون به حال گیلان بسوزه ...

آدم گاهی اوقات یه خبرهایی میشنوه که واقعا مات و مبهوت میمونه ...

ممنون از تی نظر :gol:
 
آخرین ویرایش:

mahshid-engineer

عضو جدید
مشکل گیلان مسئولینشن!!!!
نمیدونم قهرمانی رو. میشناسی یا نه؛نمیگم وقتی بود این خبرا نبود ولی وقتی انداختنش بیرون از همسایه بغل دستمون استاندار آوردن وضعیت بدتر شد.از محیط زیست گرفته تا چای و برنج و اخیرا هم میدان گازیمون رو شیفت دادن به نوشهر......مشکل اینجاست کسی که واسه اون خاکه دلش واقعا میسوزه و کار میکنه نه....

متاسفم.همین![/CENTER]

دقیقا باهات موافقم. :(
فقط خدا میتونه یه کاری بکنه یه عقلی بندازه تو سرشون که از این بی کفایتی در بیان:w06::w04:
 

mahshid-engineer

عضو جدید































***






دو عکس پایانی هم از همین منطقه دیلمان و در یک سال اخیر گرفته شده. باور کنید. زندان گوانتانامو نیست. اردوگاه آشویتس هم نیست. تعجب نکنید. زمین‌های دیلمان است که قطعه-قطعه شده تا فروشش آسان‌تر شود.

این یادداشت و این عکس‌ها، تنها گزارشی‌ست به آینده تا اگر روزی دیگر نشانی از این گل‌ها نبود، ساکنین ویلاهای رنگارنگ و آپارتمان‌های جورواجور این قطعه‌ها، چه بومی و چه غیربومی، بدانند که روزی و روزگاری چه با ما بود و چه بر ما گذشت.

پی‌نوشت: این عکس‌ها را مدت‌ها پیش نیما فرید مجتهدی به من سپرده بود با توضیحاتی درباره آن‌ها. توضیحاتی که خمیرمایه این یادداشت شد. در واقع این یادداشت را براساس طرح ذهنی نیما نوشته‌ام. طرحی که سراسر دغدغه و نگرانی‌ست. نگرانی‌ای که باعث می‌شود دوربینش، فقط گل‌ها را نبیند، مرگ گل‌ها را هم ببیند.

منبع : سایت ورگ .
=================================

شعر زیر رو جایی دیدم که برام ویلاسازها نوشته بودند :

ویلا چاکونی می رک و می خونه مرا
ویشکا چاکونی بی گول و ویرؤنه ترا
تو کمته جه گول مرام دئری بی رک و لو
هو گول دوواره واشکفه تی قبر سرا !


بهرام گیله مرد

( دو بیت بالا را به تمام ویلاسازان واندال تقدیم کردم . در زیر ترجمه ی آن را برای آن دسته از همان عزیزان ! که توفیق فهم ابیات بالا را نیافتند تقدیم می کنم ) :

با رگ و خون من ویلا می سازی /
بیشه ی سبز رابرای خودت بی گل و ویرانه می سازی /
ای بی غیرت بی ریشه ! مرام تو از گُل کمتر است /
همان گُل دوباره بر گور تو خواهد رُست .

----------------------------------------------------------------

** من خودم گیلانی و ساکن گیلان هستم . متاسفانه خیلی از جاهای زیبای گیلان رو دیدم که به این وضعیت تاسف بار دارند تبدیل میشن.... و البته خیلی از زمین های کشاورزی هم دارند به این روز می افتند که متاسفانه کشاورزان بدلیل حمایت نکردن دولت از تولیداتشون و در نتیجه درآمد پایین از کشاورزی مجبور شده اند که زمین هاشون رو همین جوری قطعه قطعه کنند تا خریداری بشه و به ویلاهای رنگارنگ تبدیل بشه ... !!

هیچ وقت منظره ی یکی از مناظر خیلی زیبای ماسال رو فراموش نمیکنم که در عرض چند سال بدلیل همین ساخت و سازهای بیش از اندازه دیگر خبری از اون طبیعت زیبا نبود و تا چشم کار میکرد ویلا می دید .... !!

به قول یکی از دوستان ، گیلان ما ، داره یه جورایی به قضیه فلسطین شباهت پیدا می کنه ...

من عاشق این گلام . وقتی میرم دیلمان. یا بالاتر از اون . کلا ییلاق. فقط تو دشتو جنگلش قدم میزنمو دنبال چیزای ناب طبیعت میگردم. آخه آدم از دست اینا سر به کدوم بیابون بذاره!!!!!!!!!!!!!!!!
.
آخه یکی نیست به اینا بگه مرد مومن تو که میخوای به قول خودت از این طبیعت استفاده کنی با خونواده بیایین شمال طبیعت بکر.....
دیگه چرا وسط اون درختای چندین ساله و دشت پر از گل دیوار سنگی میذاری!!!!!!!!!
چرا جای اون گلا گچ و سیمان میذاری!!!!!!!!
بعد که گذاشتی دیگه از کدوم گل میخوای لذت ببری!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عقلت چی میگه!!!!!:mad:
چیزی اون بالا هست اصلا؟؟؟؟؟؟؟:confused::razz:
 

H.N!GHT

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
مشکل گیلان مسئولینشن!!!!
نمیدونم قهرمانی رو. میشناسی یا نه؛نمیگم وقتی بود این خبرا نبود ولی وقتی انداختنش بیرون از همسایه بغل دستمون استاندار آوردن وضعیت بدتر شد.از محیط زیست گرفته تا چای و برنج و اخیرا هم میدان گازیمون رو شیفت دادن به نوشهر......مشکل اینجاست کسی که واسه اون خاکه دلش واقعا میسوزه و کار میکنه نه....

متاسفم.همین![/CENTER]
آره راست میگی من موندم مگه تو گیلان قحطیه آدم تحصیل کرده و مدیر که میرن آدمای غیر بومی رو میارن که هیچ دلسوزی ای نسبت به استان ندارن. همه ی زمینا رو گرفتن دارن ویلا میسازن اینور دیلمان از اونورم ییلاق های ماسال و تالش و فومن.. واقعا جای تاسف داره...
 

Similar threads

بالا