حرف های عاشقانه

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
آدمی که منتظر است هیچ نشانه ای ندارد

هیچ نشانه خاصی!

فقط با هر صدایی برمیگردد . . .

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
همیشه این سوال ذهن مرا در بر میگیرد :

که چـــــــــرا ؟

اعتماد نگاه دیگران به تن ِزن ختم می شود ؟!

مگر زن خلاصه شده در همین یک بدن ؟!

کاش او را برای مهربانی قلبش می خواستــــی ...

... نـــه آنکه فقط شب را با تو به سر کنـــد !!!

تو !

تمام قلب این زن را تسخیــر کردی ...

ولی فقط پیچ و تاب تنش زیباست ؟؟؟

چـــــــــــــــــرا لبخنــــــــدش را نمی بینــــــــــــــی که

از سردی ِ نگاهت بر روی لبانــــــــــــــش یــــــخ زده ... ؟؟؟

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
*مي داني ... !؟ به رويت نياوردم ... ! *

* از همان زماني كه جاي " تو " به " من " گفتي : " شما " *

*فهميدم *


*پاي " او " در ميان است ...*



هرگز نباید قبول کرد
وقتی کسی تو خطابت میکندبه راحتی
برایش شما بشوی
افسوس بر همچین احساسی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
...........

...........

بخند به حسی که دارم
اخر تو تها بازیگر نقش اول بود
همه تو را مثبت و مرا منفی میخوانند
 

mahsa.mahsa

عضو جدید
کاربر ممتاز
13307707321.jpg
بعد رفتنت به اندازه ی تمام وجودم تنهایی را مهمان قلبم کرده امhttp://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=115194&d=1348774510
 
آخرین ویرایش:

corpse bride

عضو جدید
کاربر ممتاز
هرگز نباید قبول کرد
وقتی کسی تو خطابت میکندبه راحتی
برایش شما بشوی
افسوس بر همچین احساسی

*مي داني ... !؟ به رويت نياوردم ... ! *

* از همان زماني كه جاي " تو " به " من " گفتي : " شما " *

*فهميدم *


*پاي " او " در ميان است ...*


لعنتی اینقدر شما شما نکن
تو را من تو کردم وگرنه
همان شما هم زیادت بود




وقتی کسی عاشقت است
طرز بیان اسمت میان لبهایش جور خاصی است
جوری که نمیشود گفت
جوری که امن امن است
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
لعنتی اینقدر شما شما نکن
تو را من تو کردم وگرنه
همان شما هم زیادت بود




وقتی کسی عاشقت است
طرز بیان اسمت میان لبهایش جور خاصی است
جوری که نمیشود گفت
جوری که امن امن است

خنده دار هست
که بعضی فکر میکنند حق داند به سادگی به کسی بگویند تو
اما موقع گفتن کلمه شما خیلی عجله میکنند
حیف که نمیدانی وقتی حسی از بین رفت وقتی تو را کردی شما بهتر که از اول هم تو نمیکردی



عاشقها هرگز عشق خودشون خیلی نشون نمیدن میدونی چرا
برای اینکه نگران نگاه رقیب هستند
اما نگاه معشوق وقتی روی خودشون هست و دارند با دیگری میخندند هرگز نمیبینند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
همیشه این سوال ذهن مرا در بر میگیرد :

که چـــــــــرا ؟

اعتماد نگاه دیگران به تن ِزن ختم می شود ؟!

مگر زن خلاصه شده در همین یک بدن ؟!

کاش او را برای مهربانی قلبش می خواستــــی ...

... نـــه آنکه فقط شب را با تو به سر کنـــد !!!

تو !

تمام قلب این زن را تسخیــر کردی ...

ولی فقط پیچ و تاب تنش زیباست ؟؟؟

چـــــــــــــــــرا لبخنــــــــدش را نمی بینــــــــــــــی که

از سردی ِ نگاهت بر روی لبانــــــــــــــش یــــــخ زده ... ؟؟؟


زن شده وسیله
اما کسی به دلش اهمیت نمیده
اگه لبخند نزنه به کسی که از روی هوس میاد سراغش
میشه بی رحم
اگه اشک بریزه به عشقی میشه چشم سفید
کاش کمی بیاموزند کسانی که از روی هوس سراغ زنی
میروند
ان زن نیز ادم هست
روزی هزاز بار
لعنت میفرستد بر زن بودنش
اما گاهی تنها لبخند کودکش دلش را ارام میکند
و دیگر نگاه هوسباز برایش مهم نیست
یا صورت کبودش بخاطر کتکهای مردی که روزی عاشقانه دوستش داشت
اما حال تنها از این مرد وحشت دارد
لعنت بر عشقی که نمیشود
به راحتی فراموشش کرد
و تنها خاطره اش میشود
اه و اشک
 

corpse bride

عضو جدید
کاربر ممتاز
زن شده وسیله
اما کسی به دلش اهمیت نمیده
اگه لبخند نزنه به کسی که از روی هوس میاد سراغش
میشه بی رحم
اگه اشک بریزه به عشقی میشه چشم سفید
کاش کمی بیاموزند کسانی که از روی هوس سراغ زنی
میروند
ان زن نیز ادم هست
روزی هزاز بار
لعنت میفرستد بر زن بودنش
اما گاهی تنها لبخند کودکش دلش را ارام میکند
و دیگر نگاه هوسباز برایش مهم نیست
یا صورت کبودش بخاطر کتکهای مردی که روزی عاشقانه دوستش داشت
اما حال تنها از این مرد وحشت دارد
لعنت بر عشقی که نمیشود
به راحتی فراموشش کرد
و تنها خاطره اش میشود
اه و اشک
این روزا اگه بخوای به پسری تکیه کنی باید اول جسمتو بهش هدیه کنی
لذتشو که برد مثل آدامس میندازتش بیرون
بعد مثل آدامس میچسبی پای یه عابر عاشق پیشه
بعد نوبت اینه که بهت انگ هرزه بودن بزنن
کسی که از دلت خبر نداره

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
...............

...............

صبوری سخته اما فراموشی از اون هم سخت تره
اما از هر دو سخت تر اینه که ندونی باید فراموش کنی یا صبر ؟!!

میگویند فراموش کنی ازاد میشوی
اما میدانی چه سخت هست وقتی بین دو راهی رفتن و ماندن میمانی و تنها هر روز به خودت میگویی
او هرگز دوستم نداشت
او هرگز برایش احساسم مهم نبود
اما بدتر از ان این هست
که تا میخواهی فراموش کنی
تمام دنیا
او را به یادت میاورد
و تمام لبخندهایت به غمی تبدیل میشود
که تمام روزت را تبدیل به جهنمی سوزان میکند
کاش صبوری همان دوای دردم بود
اما خوب میدانم دوای دردم
خلاصی از جهانیست که او را به یادم میاورد
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
این روزا اگه بخوای به پسری تکیه کنی باید اول جسمتو بهش هدیه کنی
لذتشو که برد مثل آدامس میندازتش بیرون
بعد مثل آدامس میچسبی پای یه عابر عاشق پیشه
بعد نوبت اینه که بهت انگ هرزه بودن بزنن
کسی که از دلت خبر نداره


مرا میگویند بی رحم اخر هرگز نگذاشتم
پسری به خیالش خطور کند میخواهم بهش تکیه کنم
 

Tinoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
گفتی "بخند" .... گفتم " نگاه کن"
گفتی" بگو " ....گفتم "بشنو"گفتی "عاشق شو" ..... گفتم "حس کن"گفتی "ثابت کن" .... گفتم "لمس کن"گفتی "گریه کن" .... گفتم "بزن"گفتی " برو " ....گفتم ... "خدا نگهدار"ببین !همیشه حرف ، حرف تو بوده!
 

Tinoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلگیر نشـــــــــــــــــــــو از آدمها ....نیش زدن طبیعتشــــــــــــــــــــــــــــــــــــونه !!!سالهاست به هوای بارانــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی می گویند :خــــــــــــــــــــــــــــــراب ...!!!
 

Tinoo

عضو جدید
کاربر ممتاز

خیلی از آدم هایی که دوست دارن با شما باشند ؛از روی علاقه به شما نیست ،صرفاً به خاطر این که چشم ندارند شما را با کسِ دیگری ببینند !آن زمانیکه مطمئن شدند تنها هستیدتنهایتان می گذارند ... !!!
 

Tinoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاشقانه هایم را سرودم

و تو هرگز نخواندی و نخواهی خواند...

اینجا شب من طولانی است...
باور کرده ام دیگر بی تو حتی آسمان هم آبی نیست...
 

Tinoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
آرام چشم هایت را روی هم بگذار. من بیدار می مانم و کابوس ها را یکی یکی از اتاقت دور خواهم کرد. فقط سعی کن یک شب خواب آرزوهایم را ببینی...!!
 

Tinoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینا که تو خیابون راه میرن و یهو با خودشون میخندن.... آدمایی ان که با خاطره هاشون زنده ان دیوونه نیستن فقط یکم خسته ان...
 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنها نشسته‌ای و چای می‌نوشی و بغض می کنی

هیچ‌ کس تو را به یاد نمی‌آورد !

این همه آدم ، روی کهکشان به این بزرگی

و تو حتی آرزوی یکی نبودی ...



 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
زِندگـــي در حــــــــال بارگـــــــيري است،

لطفاً صـَــــبر کـُــنيد..

اينجـا سُــــرعت خوشــــبختي بسيار کــــم است...!!

تـــا زندگــــــــي ات لُـود شـــــــود ..

عُمـــــــــرت تمـام شــده

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
خداوندا

مرا به بزرگی چیزهایی که داده ای آگاه و راضی کن

تا کوچکی چیزهایی که ندارم آرامشم را بهم نریزد

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
پنجره ی عشق و امید را...

توکل کن...

به خدایی که همیشه هست...

ببخش...

کسانی که تو را رنجیده خاطر کرده اند...

بخند...

به همه زیبایی ها و زشتی های دنیا...

و ببین...

آرامشی را که از آن تو می شود!!!

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
دهانت را می بویند

مبادا که گفته باشی دوستت می دارم

دلت را می بویند

روزگار غریبی ست نازنین

و عشق را

کنار تیرک راه بند

تازیانه می زنند

«عشق» را در پستوی خانه نهان باید کرد

در این بن بست کج و پیچ سرما

آتش را

به سوخت بار سرود و شعر

فروزان می دارند

به «اندیشیدنم خطر مکن

روزگار غریبی ست نازنین

آنکه بر در می کوبد شباهنگام

به کشتن چراغ آمده است

«نورم را در پستوی خانه نهان باید کرد

آنک قصابان اند بر گذرگاهها مستقر

با کنده و ساتوری خون آلود

روزگار غریبی ست نازنین

و تبسم را برلب ها جراحی می کنند

و ترانه را بر دهان

«شوق» را در پستوی خانه نهان باید کرد


کباب قناری

بر آتش سوسن و یاس

روزگار غریبی ست نازنین

ابلیس پیروز مست

سور عزای ما را بر سفره نشسته است

«خدا» را در پستوی خانه نهان باید کرد


احمد شاملو



 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
دنـــبال کســی نیستَــــم

که وقتــــی میگـــم میخـــوام بـــرم

بــــگه نـــــرو

کسی رو میـــخـــوام که وقــتی گـــــفتم

میـــــرم

بــــگه صـــبر کن مـــنـــم باهات بیــــام

تــنـــها نــــــرو

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
هرگز...!!!

هرگــــز منتظـــــر فـــردای خیــــالی نبـــــاش.

سهمت را از شادیهـــای زندگـــی همیـــن امروز بگیــــر,

ضـــرر نمیکنــــی...!

اگر از هم اکــــنون لبـــخند زدن را تجربـــه کنـــی, ﻣﻄﻤﺌــﻦ ﺑﺎﺵ ﻫﻤﯿﺸـــﻪﯾﮑـــﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻋﺎﺷـــــﻖ ﻟﺒﺨــــﻨﺪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷــــــﻪ


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا