نظریه ی کیفیت اسلامی ...

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
هلپ می هلپ می :razz: بچه ها کی درباره اصلاعات در سازمان می دونه ؟ درباره نرم افزار ها صحبت نمیکنم ها درباره اصول اطلاعات و اینکه اصلا اطلاعات به چه درد سازمان میخوره کلی دارم میگم دیگه .برای همین حدیث چند شب پیش میخوام راستش خودم زیاد اطلاعات درباره اطلاعات ندارم :smile:
 

vatanparast

عضو جدید
کار کردن در سازمان بدون اطلاعات یعنی کار کردن در یک اتاق تاریک ، بدون اطلاعات مثل اینه که چشمهاتو بسته باشی و راه بری ، اصلا کار ما مهندسای صنایع فک میکنید چیه ؟ ما موشک که طراحی نمیکنیم کار ما استنتاج تحلیل نتیجه گیری و ارائه راهکاره و طی این مسیر غیر از داشتن اطلاعات کافی مگه امکان پذیره ؟راستش از سوال به شدت متعجب شدم یک مهندس صنایع نباید بپرسه اطلاعات به چه درد سازمان میخوره ، درواقع اولین اقدام یک مهندس صنایع هنگام ورود به هر سازمانی حداقل اینه که برای خودش یک سامانه اطلاعاتی طراحی و پیاده سازی کنه و در قدم بعدی گسترش این سامانه به کل سیستم هست ، اگه بحث جامع تری میخوای در خدمتم
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
کار کردن در سازمان بدون اطلاعات یعنی کار کردن در یک اتاق تاریک ، بدون اطلاعات مثل اینه که چشمهاتو بسته باشی و راه بری ، اصلا کار ما مهندسای صنایع فک میکنید چیه ؟ ما موشک که طراحی نمیکنیم کار ما استنتاج تحلیل نتیجه گیری و ارائه راهکاره و طی این مسیر غیر از داشتن اطلاعات کافی مگه امکان پذیره ؟راستش از سوال به شدت متعجب شدم یک مهندس صنایع نباید بپرسه اطلاعات به چه درد سازمان میخوره ، درواقع اولین اقدام یک مهندس صنایع هنگام ورود به هر سازمانی حداقل اینه که برای خودش یک سامانه اطلاعاتی طراحی و پیاده سازی کنه و در قدم بعدی گسترش این سامانه به کل سیستم هست ، اگه بحث جامع تری میخوای در خدمتم

سلام خسته نباشی بچه محل واقعا که :smile: بله درست میفرمایید منم در این حد میدونم که مهندس صنایع یکی از کاراش تحلیل داده ها هستش ولی من منظور این نبود که به چه دردی میخوره من منظورم این بحث می خوام متمرکز کنم که ما اطلاعات که روش کار میکنیم به دست میاریم و از اون استفاده میکنم اصلاعاتی هست که مکتوب میشه نمیدونم به این بحث برخوردی که میگن 2 نوع اطلاعات داریم اصلاعاتی که مکتوب هستند و روش کار میکنند و ابزار داره و 2 اطلاعاتی که پنهانی هستند و درون مغز متشکل میشند و ... صد در صد بیشتر ادم ها از اصلاعات نوع اول خبر دارند حالا کم و زیادشو کار ندارم ولی اطلاعات نوع دوم کمتر کسی به اون توجه میکنه ما واقعا به معنی اینه که اطلاعات قدرت هست نرسیدیم مخصوصا در اطلاعات نوع دوم
اگه درباره اطلاعات پنهانی موضوعی رو می دونی خوشحال میشم که نظرتو بگی - بازهم ممنون مهندس :gol:
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
کار کردن در سازمان بدون اطلاعات یعنی کار کردن در یک اتاق تاریک ، بدون اطلاعات مثل اینه که چشمهاتو بسته باشی و راه بری ، اصلا کار ما مهندسای صنایع فک میکنید چیه ؟ ما موشک که طراحی نمیکنیم کار ما استنتاج تحلیل نتیجه گیری و ارائه راهکاره و طی این مسیر غیر از داشتن اطلاعات کافی مگه امکان پذیره ؟راستش از سوال به شدت متعجب شدم یک مهندس صنایع نباید بپرسه اطلاعات به چه درد سازمان میخوره ، درواقع اولین اقدام یک مهندس صنایع هنگام ورود به هر سازمانی حداقل اینه که برای خودش یک سامانه اطلاعاتی طراحی و پیاده سازی کنه و در قدم بعدی گسترش این سامانه به کل سیستم هست ، اگه بحث جامع تری میخوای در خدمتم

سلام مهندس !
من کلا از دید اطلاعاتییت خیلی خوش میاد !
همیشه دوست داشتم تو دوتا زمینه که کم کاری کردم تو دانشگاه (البته چون استاد اجبار نکرده بود ) بتونم یه چیزی در حد خودم یاد بگیرم !!
یکیش مدیریت اطلاعات هست و دیگری برنامه ریزی تولید !
حالا در مورد اولیش اینو بگم می خوام بیشتر با چگونگی استفاده و جمع اوری و تحلیل و دسته بندی اطلاعات بیشتر بودنم !!
چون واقعا اگر کسی (مخصوصا مهندس صنایع ) در این بخش اشراف نداشته باشه ، در هر زمینه ای به مشکل بر میخوره !
خودم درمورد شبیه سازی سیستم ها (سیستم داینامیک ) کار کردم ، اولین قدم در انجام پروژه گرفتن اطلاعات از مشتری (سازمان همکاری کننده ) هست و جمع اوری این اطلاعات و دسته بندی اونها می باشد .
واقعا اگر ین بخش ، جمع اوری اطلاعات و تحلیل اونها درست انجام نشه ، هیچ قدم درسته نمیشه تو شبیه سازی سیستم ها برداشت !
از این رو میخوام بیشتر آشنا بشم با مدیریت اطلاعات !!
حالا میخوام یک کتاب و یا یک مرجع خوب معرفی کنی ! البته فکر کنم یه چیزی باشه که خوب توضیح داده باشه ، مخصوصا با مثالهای کاربردی خیلی بهتره !
 

vatanparast

عضو جدید
سلام خسته نباشی بچه محل واقعا که :smile: بله درست میفرمایید منم در این حد میدونم که مهندس صنایع یکی از کاراش تحلیل داده ها هستش ولی من منظور این نبود که به چه دردی میخوره من منظورم این بحث می خوام متمرکز کنم که ما اطلاعات که روش کار میکنیم به دست میاریم و از اون استفاده میکنم اصلاعاتی هست که مکتوب میشه نمیدونم به این بحث برخوردی که میگن 2 نوع اطلاعات داریم اصلاعاتی که مکتوب هستند و روش کار میکنند و ابزار داره و 2 اطلاعاتی که پنهانی هستند و درون مغز متشکل میشند و ... صد در صد بیشتر ادم ها از اصلاعات نوع اول خبر دارند حالا کم و زیادشو کار ندارم ولی اطلاعات نوع دوم کمتر کسی به اون توجه میکنه ما واقعا به معنی اینه که اطلاعات قدرت هست نرسیدیم مخصوصا در اطلاعات نوع دوم
اگه درباره اطلاعات پنهانی موضوعی رو می دونی خوشحال میشم که نظرتو بگی - بازهم ممنون مهندس :gol:

سلام
ببینید الان اکثر سازمان ها با توجه به در دسترس بودن سیستم های رایانه ای در جهت ثبت اطلاعات خودشون گام برداشتن خب این قدم مثبتیه ولی این فقط شروع کار هست الان در اکثر سازمان ها انبوهی از اطلاعات ثبت میشه و نهایت کارکرد این اطلاعات تهیه مثلا امار تولید ماهانه ، میزان فروش از سالانه بگیرید تا روزانه ، میزان ضایعات به ریز ، توقفات خطوط و... هست من کمتر جایی دیدم یا بهتره بگم ندیدم که پارو از این فراتر بگذارن ، دو موضوع عمده که باعث این امر شده یک استفاده از تخصص های غیر مرتبط هست مثلا استفاده از یک مهندس برق به عنوان مدیر تولید و دومین دلیل برمیگرده به ما مهندسین صنایع ما هنوز به وظیفه ذاتی خودمون پی نبردیم شاید دوستان بگن خب دانشگاه ها ضعف دارن ولی باید قبول کنیم ضعف از خود ماست عدم آگاهی از وظیفه اصلی ، عدم آشنایی با روش های پالایش داده ها و استنتاج ، عدم مهارت در نرم افزار های تحلیل داده ،ضعف چشمگیر در علم آمار و... باعث شده مهندسی صنایع به جایگاه واقعی خودش در صنعت نرسه واقعا جای تاسف داره اولین کاری که از یک مهندس صنایع انتظار دارن زمانسنجی ، بالانس خطوط و طراحی لی اوت هست این موارد مهمن ولی جایگاه واقعی صنایع این نیست ، یک مثال میزنم مثلا گزارشی تهیه میشه از زمان های توقف خطوط اگر فرض بر این باشه که بیس جمع آوری اطلاعات درست تهیه شده باشه آیا نباید یک مهندس صنایع به خودش بگه که چرا این توقفات اتفاق میفته در این مثال می بایست داده ها کاملا پالایش بشن الگو های زمانی از اطلاعات جمع آوری شده به شکل انواع نمودار ها تهیه بشه این اطلاعات به اطلاعات تولید لینک بشه به اطلاعات setup دستگاه ها و زمان های راه اندازی لینک بشن به اطلاعات مربوط به اپراتور ها لینک بشن به اطلاعات خرید و تدارکات لینک بشن و... توزیع داده ها براورد بشه تا حداقل عملکرد اپراتوری که داده هارو ثبت کرده سنجیده بشه شاید اون فرد حس کنه چون کنترلی نیست داده ها رو با بی دقتی و اشتباه ثبت کرده باشه تمام این موارد باید در نظر گرفته بشه تا یک گزارش تهیه بشه و از این گزارش بشه استنتاج کرد که دلیل بروز توقفات و راه های جلوگیری از تکرار چیه، وگرنه اینکه مثلا 200 نفر ساعت توقف خط داشتیم دونستنش چه دردیو دوا میکنه ، در مورد منابع لازم که دوستمون سید علی پرسیده خب متاسفانه منابع فارسی خیلی کمه ولی در این زمینه باید آمار به شکل حرفه ای مورد توجه قرار بگیره در قدم بعدی دیتا ماینینگ و روش های انالیز داده مورد بررسی قرار بگیره و در همین راستا حداقل نرم افزار هایی مثل R,datamin,SPSS,EXCEl فرا گرفته بشن
 
آخرین ویرایش:

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
مهندس دستت درد نکنه اطلاعات خوبی دادی من چند تا بخش دیگه از قدیم ها یادم بود ولی باید حتما اطمینان پیدا میکردم امشب انشالله یکسری از مواردی که ما با اطلاعات سرو کار داریم بارگذاری میکنم اما مدیریت اطلاعات همانطوری که مهندس فرمودند جامعیت نداره کتب خاصی یا جزوء خاصی که مستقیما اشاره داشته باشه به این موضوع نیست البته سیستم های اطلاعاتی هست مانند
:OAS TPS MIS DSS GDSS ESS ES KMS اینها همه سیستم های اطلاعاتی پشتیبانی تصمیم هستند و نرم افزار ERP که بسیار معروف هست و فکر نکنم نیاز به توضیح باشه .البته منم بسیار در مدیریت اطلاعات ضعیفم و احتمال اشتباه کردنم هست
 

vatanparast

عضو جدید
مهندس دستت درد نکنه اطلاعات خوبی دادی من چند تا بخش دیگه از قدیم ها یادم بود ولی باید حتما اطمینان پیدا میکردم امشب انشالله یکسری از مواردی که ما با اطلاعات سرو کار داریم بارگذاری میکنم اما مدیریت اطلاعات همانطوری که مهندس فرمودند جامعیت نداره کتب خاصی یا جزوء خاصی که مستقیما اشاره داشته باشه به این موضوع نیست البته سیستم های اطلاعاتی هست مانند
:OAS TPS MIS DSS GDSS ESS ES KMS اینها همه سیستم های اطلاعاتی پشتیبانی تصمیم هستند و نرم افزار ERP که بسیار معروف هست و فکر نکنم نیاز به توضیح باشه .البته منم بسیار در مدیریت اطلاعات ضعیفم و احتمال اشتباه کردنم هست

این نکته رو هم اضافه کنم مبحث اطلاعات یک مبحث میان رشته ای هست تلفیقی از آمار ریاضی IT و مبتنی هست به تجربه پروسه طراحی یک سیستم جامع اطلاعاتی دفعاتا نمیتونه اتفاق بیفته بلکه یک پروسه هست که به مرور گسترش پیدا کرده و به جامعیت می رسه و گاهی انتهایی براش نمیشه در نظر گرفت
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با سلام وارزوی قبولی طاعات و عبادات شما تعریف های درباره سیستم ها اطلاعاتی و نرم افزار ERP
ERP: برای تعریف ERP و شناخته شدن بحث بهتر است ابتدا منابع یک بنگاه یک سازمان را بشناسیم بطور کلی منابع بنگاه به 4 منبع اصلی تقسیم میشود که مهم ترین ان انسانی است 1-مصالح و تجهیزات 2- نیروی انسانی 3- ماشین الات4- پول و سرمایه ای ERP روش استفاده بهینه از منابع سازمان هست در بنگاه روش های تولیدی توزیع خدماتی با نظام منسجم و یکپارچه به منظور برنامه ریزی و کنترل موثر تمام منابع بنگاه برای دریافت تولید و ارسال سفارشات و پاسخگویی به نیازهای مشتریان می باشد البته با یک مسئله رو متذکر بشم که ERP را هرکسی نمیتواند نصب و پیاده سازی کند
MIS با هماهنگی و به کارگیری سه منبع اصلاعات فن اوری اطلاعات و منابع انسانی سر و کار دارد
این دو مورد خیلی مهم بودند حالا می رسیم به بحث قبلیمون یعنی ارتباط حدیث با اطلاعات سازمان از اونجایی که در حدیث امده بود که باید دوری کنی از تهمت که اون هم فهمیدیم از پنهانکاری به دست می اید خوب ما برای کسب اصلاعات که اولین قدم هست برای مدیریت اطلاعات نیاز به پنهانکاری داریم و همچنین برای انالیز و حتی اجرای ان پس از لحاظ حدیث اگر پنهان کاری برای کسب اطلاعات انجام دادی هیچ مشکلی ندارد من دیگه از این بیشتر نفهمیدم :confused:
بچه ها اگر نظری داشتید حتما بگذارید
 

melika02

عضو جدید
با سلام وارزوی قبولی طاعات و عبادات شما تعریف های درباره سیستم ها اطلاعاتی و نرم افزار ERP
ERP: برای تعریف ERP و شناخته شدن بحث بهتر است ابتدا منابع یک بنگاه یک سازمان را بشناسیم بطور کلی منابع بنگاه به 4 منبع اصلی تقسیم میشود که مهم ترین ان انسانی است 1-مصالح و تجهیزات 2- نیروی انسانی 3- ماشین الات4- پول و سرمایه ای ERP روش استفاده بهینه از منابع سازمان هست در بنگاه روش های تولیدی توزیع خدماتی با نظام منسجم و یکپارچه به منظور برنامه ریزی و کنترل موثر تمام منابع بنگاه برای دریافت تولید و ارسال سفارشات و پاسخگویی به نیازهای مشتریان می باشد البته با یک مسئله رو متذکر بشم که ERP را هرکسی نمیتواند نصب و پیاده سازی کند
MIS با هماهنگی و به کارگیری سه منبع اصلاعات فن اوری اطلاعات و منابع انسانی سر و کار دارد
این دو مورد خیلی مهم بودند حالا می رسیم به بحث قبلیمون یعنی ارتباط حدیث با اطلاعات سازمان از اونجایی که در حدیث امده بود که باید دوری کنی از تهمت که اون هم فهمیدیم از پنهانکاری به دست می اید خوب ما برای کسب اصلاعات که اولین قدم هست برای مدیریت اطلاعات نیاز به پنهانکاری داریم و همچنین برای انالیز و حتی اجرای ان پس از لحاظ حدیث اگر پنهان کاری برای کسب اطلاعات انجام دادی هیچ مشکلی ندارد من دیگه از این بیشتر نفهمیدم :confused:
بچه ها اگر نظری داشتید حتما بگذارید
چه سخته! شماها مدرک تحصیلیتون چیه؟ چرا من تاحالا ERP به گوشمم نخورده؟! :surprised:
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
چه سخته! شماها مدرک تحصیلیتون چیه؟ چرا من تاحالا ERP به گوشمم نخورده؟! :surprised:

من فارق تحصیل کاردانی لجستیک زنجیره تامین هستم نرم افزار ERP فکر کنم در شرکت ایران خودرو پیاده سازی شده از 100 کارخانه ای که این نرم افزار و میخوان پیاده سازی کنند 20 کارخانه موفق میشن که پیاده سازی کنند
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با عرض سلام و اروزی قبولی طاعات و عبادات شما امام علی (ع) می فرمایند :
هرکس خود رای شد به هلاکت رسید و هر کس با دیگران مشورت کرد در عقل های آنان شریک شد
حدیث فوق درباره اخلاق اسلامی و اهمیت مشارکت که بیشتر ایرانی ها از ان بی بهره هستند اشاره میکند
در حدیث فوق خود رای را مساوی هلاکت میداند .اگر در واژه هلاکت دقت کنیم در میابیم که هلاکت موقعی روخ می دهد که انسان یک سری امکانات داره اما از روی بخیل بودن از اون امکانات استفاده نمیکنه و از بین میره البته این یک موردش هست که من شنیدم و معنی دیگه این واژه به سختی کشته شدن هست یا ادم بسیار بدی بوده که از رفتن و مردن ان مردم خوشحال می شوند البته فکر کنم که معنی اولی خیلی بهتر به این حدیث ربط داشته باشه تا بقیه پس خود رای بودن و خود رو دیدن باعث شکست در سازمانها میشه و همانطور که در حدیث اشاره شده مشارکت به نوعی یک عقل اضافه داشتن هست
پس نتیجه های که میگیرم اینکه اگر ما در سازمان و اورگانی که خدمت میکنیم و یا نظارت داریم فقط منافع خودمون یا منافع سازمان رو در نظر بگیرم سازمان به تدریج رو به نابود خواهد رفت مگر اینکه ما امکاناتی که در اختیار داریم با بقی سازمانها به مشارکت بزاریم که یکی از مشارکت گذاشتن ها عقل است (کاری که سازمانهای ژاپن انجام دادن)
با تشکر:gol:
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
یک نکته ای که تو اسلام خیلی مورد سفارش بوده ، انجام دادن کار گروهی و تاکید بر اخلاق گروهی هست !
حتی در مواردی مثل عبادت ، هم توصیه شده که به صورت جمعی انجام بشه ! مثلا اینکه نماز جماعت رو با نماز فردا ! یا حتی مراسم های شبهای احیا !!! و....
این روحیه خیلی خیلی خوبه که بتونیم تو سازمان هم کار گروهی رو یاد بگیریم !
ما با اینکه نو دینمون هم سفارش اکید شده ولی تو این زمینه خیلی ضعیفیم !و غالبا حتی تو رشته های انفرادی خیلی بهتر از گروهی ها نتیجه میگیریم !
به نظر من این یک زنگ خطر هست !
چون حتی در مباحث جدید طراحی سازمان ، که بحث سازمان های یادگیرنده مطرح میشود ، اگر نتونیم اخلاق حرفه ای گروهی رو یاد بگیریم و به کارکنان آموزش بدیم دچار مشکل بزرگی میشویم که
از الان هم اثارشو میشه دید !
ایمان جان به نکته ی خیلی خوبی اشاره کردی !! در سازمان های جدید اصلا پیشرفت بر مبنای کار گروهی و مشورت هست !
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
علی میتونی درباره طراحی سازمان توضیح بدی و نقش مشارکت اعضا در طراحی چی هست ؟

از دیشب که اینو گفتی کلی فکر مشغول شد !!
تا بحال اینطوری فکر نکرده بودم !
برای طراحی سازمان دونوع شیوه میشه برای مشارکت در نظر گرفت !
یکی متمرکز و دیگری غیر متمرکز !
حالا هر کدوم فواید و معایب خودشون رو دارند ! من خودم هنوز نمی تونم با توجه به شرایط جامعه ای که توش هستم به روش غیر متمرکز اطمینان کامل داشته باشم .
در سازمان های جدید بیشتر از روش های غیر متمرکز استفاده میشود !
البته این رو هم باید گفت در طراحی سازمان باید دو معیار رو در نظر گرفت ! یکی اینکه قالب کلی سازمان طراحی میشود و که این بخش به نظر من حتما باید متمرکز باشد اما در قسمت دوم سازمان در حالا حیات هست که هروز در حال تغییر هست و ابن سازمان در حال زندگی کردن هست و متناسب با شرایط باید به آن پاسخ داد ! در اینجا بحث غیر متمرکز به وسط می آید !
یعنی اینکه در شیوه ی اداره سازمان و طراحی شاخه و بالهای سازمان از چه روشی استفاده کنیم !! بعد از اینکه حیات سازمان شروع شده مثل یک فرد نیاز به تربیت داره !!
که یکی از مباحثی در اینجا به وجود میاد سازمان های یادگیرنده هستن !! (کتاب پیتر سنگه در این زمنیه خیلی خوبه )
که اگر تو جامعه ایرانی صفت هستیم (منظورم مثل جامعه ما باشن در کارگروهی ) باید خیلی احتیاط کرد تا روش غیر متمرکز رو اجرا کرد .



حالا دوستان این نظر من بود ! شما چی میگید ! نمیدونم چقدر نظرم درسته ؟ یعنی از جایی به طور مستقیم نگرفتم ، فقط نتایج مطالعاتم رو گفتم !
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
سلام علی جان ممنون من دیشب یک موضوع جالب به ذهنم رسید که تا به حال به اون فکر نکرده بودم ما توی مشارکت کلی میتونیم کلی نگری انجام بدیم و فقط اعضا رو شریک این موضوع ندونیم برای مثل فرض کنید که ما چند عدد کارخانه داریم که میخوایم اونها رو تاسیس کنیم البته این موضوع بشتر به جایابی مربوط میشه ها مثلا ما یک کارخانه فولاد یک کارخانه کاشی یک کارخانه خودرو سازی و یک کارخانه سیمان میخوایم تاسیس کنیم . درباره فرض کنید که ما در کارخانه فولاد مشغول به کار هستیم اگر ما بتونیم با مشارکت کردن و همفکردی کردن با دیگر شرکتها طوری جایابی رو انجام بدیم که در دسترس هم قرار بگیریم خیلی خوب میشه مثلا کارخانه خودر سازی هم میتونه از مواد اولیه ما استفاده کنه که هزینه حمل ونقل نداشته باشه وهم از تخصص ما استفاده کنه و مشورت بگیره و این به این معنی که استاندارد های (روش های کاری )خودشو فراموش کنه یا کارخانه کاشی سازی از تخصص و مواد اولیه فولاد استفاده کنه خاک کاشی رو با مقداری کم فولاد ترکیب کنه خلاصه از تجربیات و تخصص های هم دیگه استفاده کنن و حتی از کارکنان یک دیگر اینطوری هم یک خلاقیت ایجاد میشه و هم یک مجموعه کامل از منابع متعدد که مشکلات بسیار زیاد اورگانهای دولتی سرچشمه از همین مشکل داره (عدم مشارکت )
فکنم تونسته باشم منظورم برسونم
با تشکر
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
یک موضوعی که یادم افتاد MBO است یا همون مدیریت بر مبنای هدف است که پیتر دارکر این مبحث و برای اولین بار گفت و در این نگرش اهداف با توافق مدیر و کارمندان تعیین می شود و فرایند ان به شرح زیر است:
مشارکت مدیر و کارکنان در فرایند برنامه ریزی----توافق روی اهداف --------افزایش تعهد --------- بهبود عملکرد
محاسن MBO
1- توسعه مجاری ارتباط کارکنان و مدیران 2- ایجاد توافق میان کارکنان و مدیران 3- بهبود بکارگیری نیروی انسانی و بهروه وری 4- پیشرفت کارکنان 5- بهبود عملکرد 6- بهبود ارزیابی
معایب MBO
1- وقت گیر بودن 2- تاکید زیاد بر مستند سازی 3- عدم امکان تعدیل اهداف4- عدم امکان ارزیابی موفقیت واقعی 5- عدم تعریف اهداف در حد مطلوب
 
آخرین ویرایش:

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
و حدیث امشب که بی ربط به حدیث دو شب پیش نیست
امام علی (ع) می فرمایند :
ان کس که راز خود را پنهان دارد اختیار ان در دست اوست
حدیث امشب باز در حوضه ارتباطات و اطلاعات اسلامی طبقه بندی میشود اگر توجه کرده باشید اکثر حدیث ها در حوضه های طبقه بندی کردم که برای جمع اوری و نتیجه گیری راحت تر عمل کنیم
تاکیده حدیث بر رازداری است و اینکه اگر خبری جایی بروز نکند ان خبر در اختیار صاحب خبر باقی میماند همان قدرت اطلاعات ولی مطلب اصلی که باید سر اون بحث کنیم استفاده کردن از اطلاعات هست کاش میتونستیم حدیثی استخراج بشه که راه استفاده هم نشان بده -یک سوال چرا اینقدر در بحث اطلاعات سازمانی منابع کم هست و اصلا در دروس کم امده :que:
 

white angel

عضو جدید
و حدیث امشب که بی ربط به حدیث دو شب پیش نیست
امام علی (ع) می فرمایند :
ان کس که راز خود را پنهان دارد اختیار ان در دست اوست
حدیث امشب باز در حوضه ارتباطات و اطلاعات اسلامی طبقه بندی میشود اگر توجه کرده باشید اکثر حدیث ها در حوضه های طبقه بندی کردم که برای جمع اوری و نتیجه گیری راحت تر عمل کنیم
تاکیده حدیث بر رازداری است و اینکه اگر خبری جایی بروز نکند ان خبر در اختیار صاحب خبر باقی میماند همان قدرت اطلاعات ولی مطلب اصلی که باید سر اون بحث کنیم استفاده کردن از اطلاعات هست کاش میتونستیم حدیثی استخراج بشه که راه استفاده هم نشان بده -یک سوال چرا اینقدر در بحث اطلاعات سازمانی منابع کم هست و اصلا در دروس کم امده :que:



من منظور شما رو درست متوجه شدم؟ اینه که کسی (یا گروهی، شرکتی، سازمانی...) که اطلاعات داره پیش خودش نگه داره و به تنهایی ازش استفاده کنه تا قدرت توی دستای خودش بمونه؟

بنظرم رازداری در مورد اطلاعات توی سازمان های امروز مصداق نداره. اطلاعات با سرعت زیادی جابجا میشن. هوشمندی سازمان زمانی معلوم میشه که بتونه به موقع و با روش درست این اطلاعاتو بکار بگیره.چون صرفا داشتن اطلاعات کمکی به سازمان نمیکنه. حالا هر چقدر هم که بعنوان یه رازدار!!!! این اطلاعات رو نگه داره!

این چیزی که شما نوشتی با حدیث قبلی تا حدودی در تناقض هست.( باتوجه به گفته خودتون در پست های قبلی در مورد پیوسته بودن این احادیث). برداشتی که از رازداری توی این جمله از امیرالمومنین دارم بیشتر به اخلاقیات نزدیکه تا اطلاعات سازمانی...البته با احترام به نظر شما.
 

white angel

عضو جدید
یک سوال چرا اینقدر در بحث اطلاعات سازمانی منابع کم هست و اصلا در دروس کم امده :que:


اگه منظور شما از اطلاعات سازمانی نحوه گردش و استفاده از اطلاعات و ثبت اونها باشه فکر میکنم توی دوتا درس تحلیل سیستم ها و MIS در این مورد بحثای زیادی هست...
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
ممنون مهندس لطف کردی اول اینکه من خیلی به اهوازی ها ارادت دارم . چون یکی از بهترین دوستام اهوازی ولک :smile:
اره منم حرفتو قبول دارم اما یک جاشو اشتباه کردی من در تاپیک شماره 93 گفتم که اصلاعات 2 بخش دارند یا به 2 قسمت تقسیم میشوند 1 اطلاعات مکتوب یا ظاهری (روش کارها،استاندارد ها،MIS،سیستم های پشتیبانی تصمیم و...) که میشه اونها رو محاسبه و پیش بینی و...کرد اما یک قسمت دیگر از اطلاعات در سازمان هست که قابل پیش بینی ،محاسبه ،مکتوب شدن و.... نیست و اون اطلاعات پنهانی یا غیر ظاهری که در خود سازمان جریان داره برای مثال
خبر دار بودن از ارتباطات اعضای غیر رسمی در سازمان (برای جلو گیری از اختشاش) همینطور که دیدن ما این اطلاعات رو داریم اما نه جایی ثبت کردیم و نه اون و محاسبه کردیم من بیشتر منظورم مربوط به اطلاعات پنهانی هست وگر نه اطلاعات مکتوب و ظاهری اگر در ان اختلال ایجاد بشه باعث مشکلات سازمان میشه نگه داشتن اطلاعات پنهانی که ارزش داره و سکون بودن اونه که باعث قدرت در سازمان میشه
نظر یادت نره که با من موافقی یا نه؟
 

mohsen_522

عضو جدید
از دیشب که اینو گفتی کلی فکر مشغول شد !!
تا بحال اینطوری فکر نکرده بودم !
برای طراحی سازمان دونوع شیوه میشه برای مشارکت در نظر گرفت !
یکی متمرکز و دیگری غیر متمرکز !
حالا هر کدوم فواید و معایب خودشون رو دارند ! من خودم هنوز نمی تونم با توجه به شرایط جامعه ای که توش هستم به روش غیر متمرکز اطمینان کامل داشته باشم .
در سازمان های جدید بیشتر از روش های غیر متمرکز استفاده میشود !
البته این رو هم باید گفت در طراحی سازمان باید دو معیار رو در نظر گرفت ! یکی اینکه قالب کلی سازمان طراحی میشود و که این بخش به نظر من حتما باید متمرکز باشد اما در قسمت دوم سازمان در حالا حیات هست که هروز در حال تغییر هست و ابن سازمان در حال زندگی کردن هست و متناسب با شرایط باید به آن پاسخ داد ! در اینجا بحث غیر متمرکز به وسط می آید !
یعنی اینکه در شیوه ی اداره سازمان و طراحی شاخه و بالهای سازمان از چه روشی استفاده کنیم !! بعد از اینکه حیات سازمان شروع شده مثل یک فرد نیاز به تربیت داره !!
که یکی از مباحثی در اینجا به وجود میاد سازمان های یادگیرنده هستن !! (کتاب پیتر سنگه در این زمنیه خیلی خوبه )
که اگر تو جامعه ایرانی صفت هستیم (منظورم مثل جامعه ما باشن در کارگروهی ) باید خیلی احتیاط کرد تا روش غیر متمرکز رو اجرا کرد .



حالا دوستان این نظر من بود ! شما چی میگید ! نمیدونم چقدر نظرم درسته ؟ یعنی از جایی به طور مستقیم نگرفتم ، فقط نتایج مطالعاتم رو گفتم !

راستش من تا حالا مطالعاتی تو این زمینه نداشتم ولی با این حرف که جامعه ما شرایط غیرمتمرکز رو نداره خیلی موافق نیستم .به نظرم علت اینکه کارها تو جامعه ما مشارکتی نیست بیشتر به ساختار سازمان ها برمیگرده تا خود کارکنان. مشخصه که توی سازمان های ما (از هر نوعی) بروکراسی در نهایت خودش اجرا میشه. خب نتیجه این بروکراسی میشه همین شرایطی که سازمان از لحاظ خلاقیت و رشد در سطح خیلی پایینیه. مثلا ببین توی شرکتی مثل گوگل همه ی اعضا تو رشد شرکت نقش دارن. فقط مدیران نیستن که به فکر رشد سازمان هستن بلکه تک تک اعضا دغدغشون رشد سازمانه! این هم نه صرفا به دلیل تفاوت فرهنگی ما و اونها بلکه به دلیل آموزه های صحیح و استفاده از اهرم های صحیح برای تحریک این حس تو کارمنداس که سازمان متعلق به اونهاست. مثلا از یه جایی به بعد مدیرای گوگل درآمدشون از گوگل رو به صورت نمادین 1 دلار در ماه گذاشتن و تمام درآمدشون رو از سود سهام شرکت بدست میارن.بقیه کارکنان هم درآمدشون نسبت به شفل های هم سطح خیلی معمولیه اما درآمد اصلیشون از حق سهمشون توی شرکت گوگله! اینو با سازمان های ما مقایسه کنید که به هر کارمند وظیفه ای محول میشه و حقوقی بابت وظیفه بهش پرداخت میشه . نکته جالب اینجاست که شخص چه متوسط باشه چه عالی حقوقش سر جاشه! پس طبیعیه که دغدش رشد سازمان نباشه چون ابزارهای تنبیهی و تشویقی اینجا به کار برده نشده. البته همیه اینها فقط از بعد مادی بود .این شرکت ها رو بعدهای دیگه از جمله اخلاقی حسابی کار میکنن.بنابراین به نظر من این رشد باید از ابتدا در ساختار سازمان در نظر گرفته بشه .

من منظور شما رو درست متوجه شدم؟ اینه که کسی (یا گروهی، شرکتی، سازمانی...) که اطلاعات داره پیش خودش نگه داره و به تنهایی ازش استفاده کنه تا قدرت توی دستای خودش بمونه؟

بنظرم رازداری در مورد اطلاعات توی سازمان های امروز مصداق نداره. اطلاعات با سرعت زیادی جابجا میشن. هوشمندی سازمان زمانی معلوم میشه که بتونه به موقع و با روش درست این اطلاعاتو بکار بگیره.چون صرفا داشتن اطلاعات کمکی به سازمان نمیکنه. حالا هر چقدر هم که بعنوان یه رازدار!!!! این اطلاعات رو نگه داره!

این چیزی که شما نوشتی با حدیث قبلی تا حدودی در تناقض هست.( باتوجه به گفته خودتون در پست های قبلی در مورد پیوسته بودن این احادیث). برداشتی که از رازداری توی این جمله از امیرالمومنین دارم بیشتر به اخلاقیات نزدیکه تا اطلاعات سازمانی...البته با احترام به نظر شما.
من هم با این حرف که خیلی نمیشه توی جامعه امروز رازدار بود موافقم(منظورم جامعه صنعتیه البته نه در مورد همه ی صنایع ). همین جنبشopen source (کد باز یا منبع باز) بهترین مصداق این بحثه. سال ها شرکت هایی مثل نوکیا و مایکروسافت از نقش مشارکتی مصرف کننده توی رشد محصولاتشون غافل بودن . به همین دلیل کسی نمیتونست به منابع نرم افزاری اونها دسترسی داشته باشه و توی یه همچین دنیایی همه چیز پولی بود .اما جنبش کد باز یا منبع باز منابع رو در اختیار همه میزاره و جالبه که شرکت هایی که از این روش استفاده کردن (مثل گوگل تو سیستم عامل اندروید) با سرعت بسیار زیادی در حال پیشرفت هستن و این دقیقا به همون دلیل مشارکت افراد مصرف کننده است. البته این مشارکت و رازدار نبودن در همه جا مصداق نیست. خیلی از شرکت ها هستن که مذیتشون اینه که چیزی میدونن که باقی شرکت ها نمیدونن. و خب طبیعیه که تو این شرایط رازداری اصل اوله
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
1-راستش من تا حالا مطالعاتی تو این زمینه نداشتم ولی با این حرف که جامعه ما شرایط غیرمتمرکز رو نداره خیلی موافق نیستم .به نظرم علت اینکه کارها تو جامعه ما مشارکتی نیست بیشتر به ساختار سازمان ها برمیگرده تا خود کارکنان. مشخصه که توی سازمان های ما (از هر نوعی) بروکراسی در نهایت خودش اجرا میشه. خب نتیجه این بروکراسی میشه همین شرایطی که سازمان از لحاظ خلاقیت و رشد در سطح خیلی پایینیه. مثلا ببین توی شرکتی مثل گوگل همه ی اعضا تو رشد شرکت نقش دارن. فقط مدیران نیستن که به فکر رشد سازمان هستن بلکه تک تک اعضا دغدغشون رشد سازمانه! این هم نه صرفا به دلیل تفاوت فرهنگی ما و اونها بلکه به دلیل آموزه های صحیح و استفاده از اهرم های صحیح برای تحریک این حس تو کارمنداس که سازمان متعلق به اونهاست. مثلا از یه جایی به بعد مدیرای گوگل درآمدشون از گوگل رو به صورت نمادین 1 دلار در ماه گذاشتن و تمام درآمدشون رو از سود سهام شرکت بدست میارن.بقیه کارکنان هم درآمدشون نسبت به شفل های هم سطح خیلی معمولیه اما درآمد اصلیشون از حق سهمشون توی شرکت گوگله! اینو با سازمان های ما مقایسه کنید که به هر کارمند وظیفه ای محول میشه و حقوقی بابت وظیفه بهش پرداخت میشه . نکته جالب اینجاست که شخص چه متوسط باشه چه عالی حقوقش سر جاشه! پس طبیعیه که دغدش رشد سازمان نباشه چون ابزارهای تنبیهی و تشویقی اینجا به کار برده نشده. البته همیه اینها فقط از بعد مادی بود .این شرکت ها رو بعدهای دیگه از جمله اخلاقی حسابی کار میکنن.بنابراین به نظر من این رشد باید از ابتدا در ساختار سازمان در نظر گرفته بشه .

2-من هم با این حرف که خیلی نمیشه توی جامعه امروز رازدار بود موافقم(منظورم جامعه صنعتیه البته نه در مورد همه ی صنایع ). همین جنبشopen source (کد باز یا منبع باز) بهترین مصداق این بحثه. سال ها شرکت هایی مثل نوکیا و مایکروسافت از نقش مشارکتی مصرف کننده توی رشد محصولاتشون غافل بودن . به همین دلیل کسی نمیتونست به منابع نرم افزاری اونها دسترسی داشته باشه و توی یه همچین دنیایی همه چیز پولی بود .اما جنبش کد باز یا منبع باز منابع رو در اختیار همه میزاره و جالبه که شرکت هایی که از این روش استفاده کردن (مثل گوگل تو سیستم عامل اندروید) با سرعت بسیار زیادی در حال پیشرفت هستن و این دقیقا به همون دلیل مشارکت افراد مصرف کننده است. البته این مشارکت و رازدار نبودن در همه جا مصداق نیست. خیلی از شرکت ها هستن که مذیتشون اینه که چیزی میدونن که باقی شرکت ها نمیدونن. و خب طبیعیه که تو این شرایط رازداری اصل اوله

-1ممنون مهندس این گفته شما توی فکر کنم صفحه 7 یا 6 کفته شد البته دقیق به این موضوع نپرداخته بود ولی محتوای متن همین بود در اونجا متذکر شدیم که فقط برای ایرانی جماعت بعد مادی کار برد نداره البته یکی از اولین محرکها هست اما کافی نیست ما عیین هرم مازلو رو مثال زدیم و گفتیم که محرک اول مادیات هست اما ما محرکه اصلی رو در اونجا محرکه بعد اخلاقی و اعتقادی در نظر گرفتیم و گفتیم که اخلاق کاری اسلامی محرکه خوبی بعد از بعد مادی خواهد بود و بعد از اشباح بعد محرکه مادی این بعد اعتقادی و اسلامی هست که بهترین جایگزین برای محرکهای کاری می باشد که ما این عمل و در طبقه اخلاق کاری اسلامی هم نام گذاری کردیم و هم در انجا قرار دادیم



-2برای این بحث توضیح دادم که من بیشتر منظورم به اطلاعات پنهانی و غیر ظاهری سازمانی است برای اینکه این موضوع بیشتر باز بشه من یک مثل میزنم که خیلی جالبه
ارتباط بین کارکنان و مدیر همانطور که میدونید در جای نوشته نشده است و فقط عنوان شده که ارتباطی بین کارکنان و مدیر هست یا مثلا اگر مدیر شیوه ای اتخاذ کند که روابط با کارکنان بهتر شود کارایی کارکنان بیشتر می شود حالا مثال من اگر فرض کنیم که مدیری با یکی کارمندان رابطه خوبی دارد در امارگیری که از امدن و رفتن یکی از کارکنان میگیرد متوجه تاخیر این فرد میشود ان فرد را احضار کرده و از او پاسخ می خواهد 2 تا شیوه برخورد هست 1- اینکه به روال کاری برگردد و فرد را جریمه کند که... 2- اینکه پی گیر مسئله شخص شود و مشکل او را برطرف کند این پی گیری فرد را ارتباط بین کارگر با مدیر می دانند این ارتباط در خارج از سازمان انجام شده اما مربوط به سازمان هست و این ارتباط را جایی درج نمیکنند و صرفا مدیر از ادراک خود برای حل این مشکل استفاده می کند همه این اعمال انجام شده اما کسی متوجه نمیشود . پس این ارتباط و اطلاعات پنهانی یا غیر ظاهری هست
البته در جاهای دیگه هم ظاهری و غیر ظاهری امده مثلا علم علم ظاهری را کتب وسی دی درسی و مقاله و.... می دانند و علم غیر ظاهری را مغز انسان و تجزیه و تحلیل های که در مغز انسان رخ میدهد را علم غیر ظاهری می دانند امیدوارم منظور من را فهمیده باشید
با تشکر
 

white angel

عضو جدید
ممنون مهندس لطف کردی اول اینکه من خیلی به اهوازی ها ارادت دارم . چون یکی از بهترین دوستام اهوازی ولک :smile:
اره منم حرفتو قبول دارم اما یک جاشو اشتباه کردی من در تاپیک شماره 93 گفتم که اصلاعات 2 بخش دارند یا به 2 قسمت تقسیم میشوند 1 اطلاعات مکتوب یا ظاهری (روش کارها،استاندارد ها،MIS،سیستم های پشتیبانی تصمیم و...) که میشه اونها رو محاسبه و پیش بینی و...کرد اما یک قسمت دیگر از اطلاعات در سازمان هست که قابل پیش بینی ،محاسبه ،مکتوب شدن و.... نیست و اون اطلاعات پنهانی یا غیر ظاهری که در خود سازمان جریان داره برای مثال
خبر دار بودن از ارتباطات اعضای غیر رسمی در سازمان (برای جلو گیری از اختشاش) همینطور که دیدن ما این اطلاعات رو داریم اما نه جایی ثبت کردیم و نه اون و محاسبه کردیم من بیشتر منظورم مربوط به اطلاعات پنهانی هست وگر نه اطلاعات مکتوب و ظاهری اگر در ان اختلال ایجاد بشه باعث مشکلات سازمان میشه نگه داشتن اطلاعات پنهانی که ارزش داره و سکون بودن اونه که باعث قدرت در سازمان میشه
نظر یادت نره که با من موافقی یا نه؟

با بخشی از حرفات موافقم. اما باز هم تاکید میکنم رازداری که شما ازش حرف میزنی بیشتر جنبه اخلاقی داره تا علمی.مثل همین مدیری که شما میگی دلیل غیبت کارمندشو پیدا میکنه و مشکلشو حل میکنه بجای جریمه! اطلاعات اگه غیر ظاهری هست و ثبت نمیشه معنیش این نیست که حتما یاید مخفی بمونه. اگه برای جلوگیری از اغتشاش و هرج و مرج توی سازمان یه سری از اتفاقات حاشیه ای مسکوت بمونه خوبه.

اما وقتی بحث اطلاعات علمی باشه باید توی سازمان به اشتراک گذاشته بشه و مورد مشورت قرار بگیره _ولی نه همه سازمان! فقط بخش های مربوط و متخصص_ و در صورت لزوم از متخصصین سایر سازمان ها درخواست کمک بشه. اما اگه خود سازمان توانایی اینو داره که از اطلاعات بدست اومده در جهت پیشبرد اهداف سیستم با ارتقاء سازمان استفاده کنه بهتره که اطلاعات رو در اختیار سازمان دیگه ای در فضای رقابتی نذاره که این میشه بحثی که آقای mohsen_522 بهش اشاره کردن. در این مورد میشه گفت باید رازدار بود و من با شما موافقم.
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
دقیقا همین طوری که گفتم و گفتین اگر اطلاعات ظاهری رو به صورت راز نگه داریم و انها رو در اختیار بقی نگذاریم اصلا از انسانیت به دوره مگر اینکه سیاست شرکت روی این موضوع تاکید داشته باشه مثلا شرکت بنز محصولاتی که ارائه میده از نظر مشتریانش محصولات به خصوصی هستند که یک امتیاز برای شرکت محسوب میشه و از این امتیاز شرکت محصولاتش را با قیمت بیشتر می فروشد.یا مثلا
BMW که اگر توجه کرده باشید این چند سال اخیر محصولاتش را با کامل ترین ایمنی وارد بازار میکنه خوب اطلاعات شرکتش را فقط در جای بروز میده که مفید خود شرکت باشه.اگر بحث دیگه ای هست که ادامه بدیم وگر نه من امشب یک حدیث دیگه ای رو بارگذاری کنم
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
امام علی (ع) می فرمایند :
مرد را سرزنش نکن که چرا حقش را با تاخیر میگیرد بلکه سرزنش در انجاست که انچه حقش نیست بگیرد .
حدیث امشب رو می تونیم در حوضه اخلاقی مدیریت اسلامی دسته بندی کنیم حدیث فوق تاکید بر رعایت حقوق دیگران دارد جالب اینجا است که تقریبا ازهر 20 ایه یک ایه بر رعایت حقوق تاکید داره در حدیث فوق ذکر شده هیچ وقت یک نفر را برای تاخیر در گرفتن حقش سرزنش نکن چون اگر غیر از این بود معنی پشت کار زیر سوال میرفت سرزنشو درجای میتونیم به کار ببریم که از حق خودش بیشتر استفاده کرد یعنی سو استفاده کرد . اگر این شیوه را در سازمانها و اورگانها به کار میبردیم و به دوستان و اشنایان این نکته را متذکر می شدیم دیگر شاهده اختلاس از سوی افراد در سازمان نمیشودیم .با تشکر:gol:راستی ما میتونیم یک بخشی را در اینجا اضافه کنیم به نام امر به معروف مسائل اقتصادی یا همون معنی فارسی که متذکر شدن و جلوگیری از اختلاس های اقتصادی که بیشتر مثل یک فرهنگ هست تا یک کار واجب
 

m.r119

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظرم اگر حق افراد(در اینجا منظورم حقوق ماهیانه هست) در زمان مشخص خودش پرداخت بشه و کارگران و کارمندان شاهد کارشکنی شخص مدیر(کارفرما) نباشند،انگیزه برای کار کردن به شیوه صحیح اقتصادی و دور از اختلاس و... بیشتر میشه
ولی وقتی افراد از گرفتن حق مسلم خودشون محروم باشند،خیلی دور از ذهن نیست که به روش های نامشروع و غیر قانونی برای بیشتر کسب کردن روی بیارن!!
یه راه عملی برای پیشگیری از بروز این مشکل میتونه پرداخت به موقع حقوق و مزایای افراد باشه.البته سایر عوامل مثله وجدان کاری و... هم دخیل اند که فک میکنم جزو بدیهیات باشن
.
 

mohsen_522

عضو جدید
منم فک میکنم مساله حق و حقوق خیلی تو سازمان مهمه! چیزی که تو ایران وجود داره کار غیر مفید با پول نه چندان خوب(و البته بعضی جاها با پول خیلی خوب!) در مقابل چیزی که باید باشه یعنی کار خوب در مقابل حقوق خوب! به نظرم وقتی شخصی در سازمانی بیشتر یا کمتر از حقش میگیره در هر دوصورت مشکل ایجاد میشه . در حالت بیشتر ,نیاز به فعالیت بیشتر احساس نمیکنه و در حالت کمتر انگیزه کارش از بین میره. به نظرم سیستم حقوق و دستمزد تو ایران شدیدا مجهوره!
 

vatanparast

عضو جدید
به نظرم اگر حق افراد(در اینجا منظورم حقوق ماهیانه هست) در زمان مشخص خودش پرداخت بشه و کارگران و کارمندان شاهد کارشکنی شخص مدیر(کارفرما) نباشند،انگیزه برای کار کردن به شیوه صحیح اقتصادی و دور از اختلاس و... بیشتر میشه
ولی وقتی افراد از گرفتن حق مسلم خودشون محروم باشند،خیلی دور از ذهن نیست که به روش های نامشروع و غیر قانونی برای بیشتر کسب کردن روی بیارن!!
یه راه عملی برای پیشگیری از بروز این مشکل میتونه پرداخت به موقع حقوق و مزایای افراد باشه.البته سایر عوامل مثله وجدان کاری و... هم دخیل اند که فک میکنم جزو بدیهیات باشن
.

سلام خدمت دوستان

یه مدتی نبودم دو تا بحث به نظرم جالب بود یکی طراحی سازمان و دیگری همین تایپیک بالا، در مورد طراحی سازمان تجربه خوبی دارم ولی خب بحث دوم چون داغ دل منم هست در موردش توضیحاتی میدم ، ما چه بخوایم و چه نخوایم برای انگیزه های مالی کار مکنیم و هیچ عیبی هم نداره هر کسی در قبال خدمتی که ارائه میده انتظار منفعت داشته باشه ، دوستانی که تجربه کاری دارن حتما لمس کردن وقتی وارد بازار کار میشی با ایده های نو و انگیزه بالا اولش تمام وقت وانرژیتو صرف کارت میکنی شما یک آدم ایده آل گرا هستی که تازه از دانشگاه اومدی و به قولی میخوای همه چیزو عوض کنی ولی بعد از مدتی متوجه میشی که نه افکارت برای سیستم جاری مملکت اصلا مناسب نیست اینجور افکار میبایست در سیستمی جاری باشه که طالب و خواهان طرز فکر تو باشن وقتی بعد از مدتی میبینی که منافع مالی هیچ ربطی به کیفیت کارت نداره بلکه قوانین خاص خودشو داره که فقط تو جهان سوم این قوانین تعریف شدس انگیزه ای برات نمیمونه وقتی میبینی تلاش تو نردبانی شده برای ترقی افرادی که نه دانشی دارن و نه فعالیتی میکنن بلکه فقط با سیاسی کاری به دنبال موقعیت هستن و از زحمت تو پله درست کردن برای ترقی بعد از یه مدت به خودت میگی چرا باید کاسه داغ تر از آش باشی شاید و چرا پل بشی برای چنین افرادی،شاید خیلی از کسانی که این مطالب رو بخونن به من خرده بگیرن و بگن وجدان کاری ، عشق به کار و.. کجاست ولی واقعیت چیز دیگری خواهد بود وقتی از فضای دانشگاه میای بیرون اون مدینه فاضله ای که فکر میکنیم باید ساخته بشه وقتی با چنین جریان هایی مواجه میشه دور از دسترس به نظر میاد، و در این پروسه به جایی میرسی که به خودت میگی باید به اندازه پولی که بهت میدن کار کنی و این اتفاق خواهد افتاد وقتی فساد حاکم بر سیستم رو لمس کنی ، در جایی که تو میتونی فقط با قوانین جهان سومی به پیشرفت برسی دیگه چه نیازی هست به کار علمی کردن متاسفانه اصلاح این وضع به یک همت جمعی نیاز داره من همیشه به خودم میگم شاید روزی که هدایت سیستم به دست دهه شصت و هفتادیا بیفته بشه انتظار داشت از این وضع خارج بشیم البته اگر نسل ما آلوده نشه
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
سلام خدمت دوستان

یه مدتی نبودم دو تا بحث به نظرم جالب بود یکی طراحی سازمان و دیگری همین تایپیک بالا، در مورد طراحی سازمان تجربه خوبی دارم ولی خب بحث دوم چون داغ دل منم هست در موردش توضیحاتی میدم ، ما چه بخوایم و چه نخوایم برای انگیزه های مالی کار مکنیم و هیچ عیبی هم نداره هر کسی در قبال خدمتی که ارائه میده انتظار منفعت داشته باشه ، دوستانی که تجربه کاری دارن حتما لمس کردن وقتی وارد بازار کار میشی با ایده های نو و انگیزه بالا اولش تمام وقت وانرژی تو صرف کارت میکنی شما یک آدم ایده آل گرا هستی که تازه از دانشگاه اومدی و به قولی میخوای همه چیزو عوض کنی ولی بعد از مدتی متوجه میشی که نه افکارت برای سیستم جاری مملکت اصلا مناسب نیست اینجور افکار میبایست در سیستمی جاری باشه که طالب و خواهان طرز فکر تو باشن وقتی بعد از مدتی میبینی که منافع مالی هیچ ربطی به کیفیت کارت نداره بلکه قوانین خاص خودشو داره که فقط تو جهان سوم این قوانین تعریف شدس انگیزه ای برات نمیمونه وقتی میبینی تلاش تو نردبانی شده برای ترقی افرادی که نه دانشی دارن و نه فعالیتی میکنن بلکه فقط با سیاسی کاری به دنبال موقعیت هستن و از زحمت تو پله درست کردن برای ترقی بعد از یه مدت به خودت میگی چرا باید کاسه داغ تر از آش باشی شاید و چرا پل بشی برای چنین افرادی،شاید خیلی از کسانی که این مطالب رو بخونن به من خرده بگیرن و بگن وجدان کاری ، عشق به کار و.. کجاست ولی واقعیت چیز دیگری خواهد بود وقتی از فضای دانشگاه میای بیرون اون مدینه فاضله ای که فکر میکنیم باید ساخته بشه وقتی با چنین جریان هایی مواجه میشه دور از دسترس به نظر میاد، و در این پروسه به جایی میرسی که به خودت میگی باید به اندازه پولی که بهت میدن کار کنی و این اتفاق خواهد افتاد وقتی فساد حاکم بر سیستم رو لمس کنی ، در جایی که تو میتونی فقط با قوانین جهان سومی به پیشرفت برسی دیگه چه نیازی هست به کار علمی کردن متاسفانه اصلاح این وضع به یک همت جمعی نیاز داره من همیشه به خودم میگم شاید روزی که هدایت سیستم به دست دهه شصت و هفتادیا بیفته بشه انتظار داشت از این وضع خارج بشیم البته اگر نسل ما آلوده نشه

سلام مهندس ممنون میدونی حداقل من خبر دارم از این اوضاع چون وقتی یک فرهنگ غلط در جامع شکل پیدا میکنه در تمام ابعاد اون جامع رخنه میکنه و در تمام ابعاد جامع مشخص و بارز هست اگر من الان فقط به فکر پول دراوردن باشم فرقی نمیکنه کجا باشم و در چه حالتی باشم .من دوست دارم در سازمانم کلاه سر بقی بزارم - من در فروش ماشین کلاه سر بقی گذاشتم - من در صف نانوایی کلاه سر بقی گذاشتم و هزار جای دیگه همون ضرب المثل قدیمی که میگه تخم مرغ دزد شتر دوزد هم میشه این یعنی اگر من یک فرهنگ غلط رو انجام دادم در بقی کارها هم این فرهنگ رو انجام میدم . درباره اینکه فرمودی که از دانشگاه میاین بیرون و از اون انرژی روحانیت استفاده میکنی برای ... اصلا یکی از اهداف ما برای این تحقیقات اصلاح رفتاری مردم هست درست بزرگتر از گلیم مون پا مونو دراز کردم اینو به خودم میگم ولی حرفی هست که باید بزنم اگر نزنم منم میشم یکی مثل بقی که دیدن و ساکت موندن حالا اگر ما یک فرهنگ درست رو درجامع شکل بدیم میدونید چقدر از مشکلات دیگه پیش نمیاد قانون پارتو رو یادتونه 20 از مشکلات بزرگ از 80 درصد مشکلات کوچک نشعت میگیرن . حرف منو بیشتر دهه 60 و50 میفهمند مخصوصا 60 ها چون واقعا از نظر امکانات در %10 قرار داشتیم و چقدر از سال 78 به بعد این فرهنگ دزدی و پارتی بازی جاافتاد به طوری که الان پارتی بازی جزء از قانون شده دیگه مشکلات جامع رو خودتون از من بهتر میدونید ریشه این مشکلات نگرش غلطه ولی دیگه کم کم وقتش که این نگرش پایان پیدا کنه (مهندسین چون از دل مردم بیرون میان همیشه و همه جا با مردم هستند و خواهند ماند وامید دارم که فقط مهندسین به فکر مردم نباشن ) باتشکر از مهندس وطن پرست و M.R119 وتمام مهندسین عزیز
 

Similar threads

بالا