دست دادن با خانم ها
و راه حل امام موسی صدر
۱- دکتر حسین کنعان در کتابش به نام الامام موسی الصدر قدر و دور می گوید امام موسی صدر برایم تعریف کرد که وقتی من حدودا نوزده سال داشتم پدرم ( آیت الله صدر مرجع بزرگ تقلید ) نامه ای برای نخست وزیر وقت نوشتند و قرار شد من نامه را ببرم و تحویل دهم لذا صبح زود از قم راه افتادم و به تهران آمدم و به محل زندگی او که منزلگاه با شکوهی بود مراجعه کردم. مرا به سالن طبقه اول راهنمایی کردند . نشستم و به تماشای در ودیوار مشغول شدم . آن فضا و محیط متفاوت و شیک و با شکوه با تابلوهای نقاشی و وسایل تزیینی و پرده های زربفت و ... برای من که از یک خانه ساده طلبگی آمده بودم خیلی تازگی داشت و غرق تفکر در این فاصله فرهنگی واجتماعی بودم. در همین حال متوجه دختر جوانی شدم که در انتهای سالن مشغول نواختن پیانو بود و من تا آن هنگام صدای این دستگاه را نشنیده بودم . نشسته بودم و با تعجب به آن گوش می کردم که آن دختر متوجه حضور من شد و برخاست و به طرف من آمد و ...دستش را به طرفم دراز کرد ! من دستم را روی سینه ام گذاشتم و سلام او را پاسخ دادم ( جالب اینجاست که این فرهنگ زیبا و راه حل ستودنی که شاید منشا آن از همیشان باشد الان در لبنان و بسیاری جوامع کاملا رواج یافته است و اخیرا یکی از شبکه های تلویزیونی لبنان در برنامهای مربوط به تعاملات اجتماعی بین مردها و زن ها این موضوع را میان حاضران در استودیو به تجربه عملی گذاشته بود ) دکتر کنعان می گوید در اینجا امام صدر خندید و به مزاح گفت : و هنوز دستم روی سینه ام مانده است !و راه حل امام موسی صدر
۲- دانشمند فاضل و نویسنده اندیشمند استاد سید عباس نورالدین برایم نقل کرد که روزی امام صدر در یک کلیسا ( یا دانشگاه ) سخنرانی بسیار موثر و جذابی ایراد کرد و همه را مجذوب نمود . اواخر سخنرانی یک خانم جوان و زیبا که از این توفیق یک عالم مسلمان بسیار دلخور بود به دوستانش گفت : من می دانم چه طور حالش را بگیرم و ضایعش کنم ! و بلا فاصله پس از پایان سخنرانی در حالیکه همه را متوجه خود کرده بود جلورفت و دستش را به طرف ایشان دراز کرد . ایشان طبق عادت دستشان را روی سینه گذاشتند . او هم که منتظر همین بود پرسید : می خواهید نجس نشوید ؟ ( و به همان موضوعی اشاره کرد که مشکل سو تفاهم خانم هاست و شبهه دون پایه بودن زنان در دیدگاه اسلام و نجس بودن غیر مسلمانان و ... ) ایشان با زیرکی بلافاصله پاسخ دادند : بل لاحافظ علی طهارتک ! فرمودند بلکه بر عکس تو آنقدر با ارزش و پاک هستی که چنین تماس هایی حریم قدسی و زنانه تو را می آلاید ... این جواب حکیمانه و عارفانه و عمیق و هوشمندانه نه تنها توطئه او را خنثی کرد بلکه کار بر عکس شد و جمعیت مسیحی حاضر بیشتر به وجد آمده و به ایشان ارادت بیشتری پیدا کردند