نظریه ی کیفیت اسلامی ...

[hamid051]

اره این نشون دهنده اینکه ما عقب افتاده نیستیم بلکه ما داریم سر از پیله خودمون در میاوریم و ما درایم از یک حالت به حالت دیگه تغییر پیدا میکنیم درست که قبل از اسلام شاید ما پشرفت های داشتیم که غربی های اون زمان بعد از 150 سال به اونها میرسیدن ولی از موقعی که اسلام وارد ایران شد ایران به مرحله تغییر رسید و از داشته های گذشته ما 2 قرن برای پیشرفت استفاده کردیم اما مرحله عوض شدن هدف ایرانیان خیلی سنگین تر از این حرفا بود و به نظرم علت اصلی به ظاهر عقب موندگی ما از غربی ها همین مرحله تغییر است ما هنوز خیلی جلو تر از غربی ها هستیم و مطمئن هستم که انشالله در چند سال نچندان دور به غربی ها میرسیم هیچ بلکه از اونها به اندازی جلو می افتیم که حتی به گرد پای ما نمیرسندفقط باید ایمان داشته باشیم
اگه بچه ها قبول دارن ما یکی دیگه از مباحث رو شروع کنیم خوب در مسئله کیفیت اسلامی به نکاتی قابل توجه رسیدیم اگر صلاح میدونید یک بحثی رو شروع کنیم یا اینکه میتونیم کیفیت اسلامی رو جمع بندی کنیم

 

[sed ali]

اگر میشه در مورد کیفیت در اسلام ی تحقیق کوچک انجام بدیم خیلی عالیه !!
در کل ما می دونیم به عنوان یک مسلمان که باید حدااکثر تلاس رو در کیفین انجام کارها بکار ببریم !!
از طرفی نیت عمل هم هست که بیشت رجنبه روحی کار رو شامل میشه که امروزه در غرب خیلی بهش اهمیت میدن .

 

[hamid051]

خوب به نظرم از این مباحث شروع کنیم خوب باشه اول تاریخچه کیفیت اسلامی(حلال خوردن _اصراف نکردن _قناعت داشتن )واولین نفراتی که در اسلام گفته های درباره موارد داخل پرانتز یا کیفیت اسلامی داشته اند پیدا کنیم من احادیث حضرت علی (ع)پیدا میکنم چون نهج البلاغه دارم ودوستان هم اگر مطلبی در این باره برخوردنند در همین تاپیک بگذارند تا به فصل بعدی برسیم
با سپاس فراوان

 

[hamid051]

امام علی (ع)می فرمایند :ای مردم از خدا بترسید,چه بسا ارزومندی که به ارزوی خود نرسیده و سازنده ساختمانی که در ان مسکن نکرده و گرد اورنده ای که زود آنچه را که گرد آورده رها خواهد کردشاید که از راه باطل گرد اورده و یا حق دیگران را بازداشته وبا حرام به هم امیخته که گناهش بر گردن اوست و با سنگینی بار گناه در میگذرد و با پشیمانی و حسرت به نزد خدا میرود که <در دنیا و آخرت زیان کرده و این است زیان کار آشکار>اولین مبحثی که در این حدیث هست
شاید که از راه باطل گرد اورده و یا حق دیگران را بازداشته و با حرام به هم امیخته
همون حرفهای که در جلسات پیش گفته شد
لطفا نظرتون رو درباره حدیث بگید سعی کنید چیزی از قلم نیفته همه چیز رو بگید

 

[sed ali]

امام علی (ع)می فرمایند :ای مردم از خدا بترسید,چه بسا ارزومندی که به ارزوی خود نرسیده و سازنده ساختمانی که در ان مسکن نکرده و گرد اورنده ای که زود آنچه را که گرد آورده رها خواهد کردشاید که از راه باطل گرد اورده و یا حق دیگران را بازداشته وبا حرام به هم امیخته که گناهش بر گردن اوست و با سنگینی بار گناه در میگذرد و با پشیمانی و حسرت به نزد خدا میرود که <در دنیا و آخرت زیان کرده و این است زیان کار آشکار>اولین مبحثی که در این حدیث هست
شاید که از راه باطل گرد اورده و یا حق دیگران را بازداشته و با حرام به هم امیخته
همون حرفهای که در جلسات پیش گفته شد
لطفا نظرتون رو درباره حدیث بگید سعی کنید چیزی از قلم نیفته همه چیز رو بگید

جالب هست ، که میگه از طریقباطل جمع بشه و یا حق دیگران را بازداشته !!
یعنی ما جایی بریم که حق ما نیست !!
یا از پولی که د راختیار رومون گذاشتن در جهت دیگری به کار ببریم و این حق رو فقط برای خودمون قائل بشویم .
همون که در 3000 میلیارد اتفاق افتاد از حق دیگران استفاده کرد.

 

[hamid051]

اره و جالب اینجاست که فرمودن که( زود آنچه را که گرد آورده رها خواهد کرد) یعنی اینکه اگر از راه صداقت و راستگویی بخواهد مال کسی رو تصاحب کنه نمی شود و سریع این دروغش اشکار می شود

 

[Iman Gom]

ممنون بابت پویایی تایپک بقیه هم باید اینجور بحث کنن .

 

[hamid051]

سلام میخواستم امشب یک حدیث درباره کیفیت اسلامی بذارم ولی به حدیثی برخوردم که خیلی اموزنده هست
حضرت علی(ع) میفرمایند: پسرم چهار چیز از من یادگیر و چهار چیز به خاطر بسپار (منظور از خوبی ها و بدی ها است)که تا به آنها عمل کنی و زیان نبینی
خوبی ها 1- همانا ارزشمندترین بی نیازی عقل است 2- و بزرگترین فقر بی خردی است3- و ترسناک ترین تنهایی خود پسندی است 4-گرامی ترین ارزش خانوادگی اخلاق نیکوست
بدی ها 1- از دوستی با احمق بپرهیز چرا که می خواهد به تو نفعی برساند اما دچار زیانت می کند2- از دوستی با بخیل بپرهیز زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز داری از تو دریغ می دارد 3- دوستی با بدکار بپرهیز که با اندکی تو را می فروشد4- از دوستی با دروغگو بپرهیز که او مثل سراب است دور را به تو نزدیک و نزدیک را دور می نمایاند.
امیدوارم مفید باشه

 

[hamid051]

حدیث دنیای حرام

حدیث دنیای حرام

حضرت علی (ع) می فرمایند :دنیای حرام چون مار سمی است پوست ان نرم ولی سم کشنده در درون دارد نادان فریب خورده به آن می گراید و هوشمند عاقل از آن دوری گزیند
همانطور که از متن حدیث پیدا است اشاره به دنیای پر از دروغ ,کینه دورزی,عمال بد و... است که به ماری تشبیح شده است که ظاهری نرم وزیبا دارد اما درون او سمی کشنده یا به تفسیر من ذاتی بد دارد اما از انجای که در حدیث گفته شده است نادان فریب میخورد و به او جذب میشود مشابه اعمالی است که فرد ظاهر بین در هر شخصیتی (کارگر مدیر مهندس مصرف کننده و...)به ان جذب شده وبا اشتیاق به طرف مار میرود اگر به خصوصیات مار توجه کنید مارها بیشتر به صلاحهای برای جذب طعمه استفاده میکنند مانند صدای خاص دم های که به زنگوله شباهت دارند طرز نگاه کردن و رنگ پوست و همانطور که میبینید فقط حس شنوایی و بویای برای جذب طعمه به کار نمیرود بیشتر ما به ظاهر اهمیتی خاص میدهیم اما ای کاش اول به کارایی اهمیت میدادیم بعد به ظاهر خوب دیگه من ذهنم همینقدر ساپورت کرد درضمن گوشت مار خیلی لذیذه حتما اگه تونستید بخورید حلال هم هست

 

[.MosTaFa.]

سلام به دوستان
به نظرم یه خورده بحث پیچیده!! اول حلال و کیفیت بعد ژاپن بعد اسراف...

در مورد حلال و کیفیت خیلی رابطه ای نمی بینم، اگه یه شرکتی در مورد محصولش دروغ نگه، به قول دوستان نگه که این محصول درجه 1 هس ولی درجه 3 باشه، دیگه پایین بودن کیفیت محصولش به معنی حرام بودن نیست، خصوصا اینکه قیمتش هم با توجه به کیفیتش سنجیده میشه، تازه توی اسلام اصلا شرطی برای قیمت وجود نداره، شما مختاری جنست رو به قیمتی که می خوای بفروشی، اگر خریدار نسبت به پولی که میده راضی باشه، معامله حلاله، در واقع شرط اصلی رضایت خریدار و فروشنده هست، نه قیمت، و اینکه پول پرداخت بشه و این جور مسائل مالی مربوط به خرید و فروش

ایران رو هم فکر میکنم بهتره با هیچ کجای دنیا مقایسه نکینم، چون با این اوضاع مملکت که یه ظرف ماست 50 هزار ریال وجه رایج کشور ارزش داره، دیگه جایی واسه بحث نمی مونه!!
انشاالله سرگذشت ما بشه عبرتی واسه بقیه کشورهای اسلامی...

 

[.MosTaFa.]

و یه چیزی که یادم رفت بگم...
چیزی به نام سود 20 درصد در اسلام وجود نداره، مقدار سود با توجه به عرضه و تقاضا تعیین میشه..

 

[hamid051]

مصطفی جان سلام از جهاتی درست میگی اما مبحث ما فلسفه کیفیت و حلال خوردن و اگر توی تاپیک های قبلی توجه کنی گفتیم که اگر ما مواداولیه ای رو در نظر بگیریم که مثلا 100 یا 200 یا 300 در هر واحد باشه و کیفیت ان مواد اولیه هم به همینصورت 100 پایین و 300 بالا باشد خوب از لحاظ کیفیت طبق گفته پدر مدیریت کیفیت دکتر دمینگ باید از 300 استفاده شود به دلیل اینکه رضایت مشتری رو جلب میکنه و همین امر باعث پیشرفت در فروش و تولید و مسائله دیگه میشه (البته این بیان کاملا ساده و مختصر است)در مسله حلال ما به خاطر رضایت مشتری و هدف بالاتر یعنی رضایت خداوند طبق گفته ها از احادیث و منابع دیگر از مواد اولیه 300 استفاده میکنیم ما در مبحث حلال وکیفیت به اونجای رسیدم که نه تنها در امر خریداری مواد بلکه در مباحث تولید فروش برنامه ریزی و حتی در رهبری هم میتوانیم استفاده کنیم البته هنوز مباحث ما کامل نشده ما هنوز دنبال احادیث و ... هستیم البته حرف شما هم از این جهت درست است که هر کسی کیفیت خاص خودشو میده در بازار و طبق همین کیفیت قیمت گذاری میکنه اما ما در حالا خوردن و... (کیفیت اسلامی) به این نکته توجه داریم بهترین چیزی که میتونم برای این گفته مثال بزنم اینکه فرمایش حضرت علی (ع) بگم
انچه را که برای خود می پسندی برای دیگران هم به پسند و انچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند. واقعا ما موقعی که یک شی را میخواهیم برای خودمون تولید کنیم از بهترین روش بهترین مواد و... بهترینها استفاده میکنیم . ولی برای دیگران چی؟

 

[hamid051]

و یه چیزی که یادم رفت بگم...
چیزی به نام سود 20 درصد در اسلام وجود نداره، مقدار سود با توجه به عرضه و تقاضا تعیین میشه..

من هم همیشه اینو به دوستان و خانواده میگم میگم این سودی که دارین شما میگیرین فقط به اندازه میزان رشد پول شماست یعنی پول شما ساکن است و شاید در ایران به عنوان سود باشد ولی در بیرون ایران مثل یک وجه ساکن است اما از لحاظ سرمایه گذاری برای ایجاد واحد های صنعتی و خدماتی واقعا کار شایسته ای هست

 

[.MosTaFa.]

مصطفی جان سلام از جهاتی درست میگی اما مبحث ما فلسفه کیفیت و حلال خوردن و اگر توی تاپیک های قبلی توجه کنی گفتیم که اگر ما مواداولیه ای رو در نظر بگیریم که مثلا 100 یا 200 یا 300 در هر واحد باشه و کیفیت ان مواد اولیه هم به همینصورت 100 پایین و 300 بالا باشد خوب از لحاظ کیفیت طبق گفته پدر مدیریت کیفیت دکتر دمینگ باید از 300 استفاده شود به دلیل اینکه رضایت مشتری رو جلب میکنه و همین امر باعث پیشرفت در فروش و تولید و مسائله دیگه میشه (البته این بیان کاملا ساده و مختصر است)در مسله حلال ما به خاطر رضایت مشتری و هدف بالاتر یعنی رضایت خداوند طبق گفته ها از احادیث و منابع دیگر از مواد اولیه 300 استفاده میکنیم ما در مبحث حلال وکیفیت به اونجای رسیدم که نه تنها در امر خریداری مواد بلکه در مباحث تولید فروش برنامه ریزی و حتی در رهبری هم میتوانیم استفاده کنیم البته هنوز مباحث ما کامل نشده ما هنوز دنبال احادیث و ... هستیم البته حرف شما هم از این جهت درست است که هر کسی کیفیت خاص خودشو میده در بازار و طبق همین کیفیت قیمت گذاری میکنه اما ما در حالا خوردن و... (کیفیت اسلامی) به این نکته توجه داریم بهترین چیزی که میتونم برای این گفته مثال بزنم اینکه فرمایش حضرت علی (ع) بگم
انچه را که برای خود می پسندی برای دیگران هم به پسند و انچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند. واقعا ما موقعی که یک شی را میخواهیم برای خودمون تولید کنیم از بهترین روش بهترین مواد و... بهترینها استفاده میکنیم . ولی برای دیگران چی؟

یعنی شما می فرمایید که طبق اسلام و این حدیث باید برای حلال بودن سعی کنیم بهترین کیفیت رو همواره داشته باشیم؟
من با این نظر موافق نیستم، چون همون طور که گفتم کیفیت با قیمت ارتباط داره و اگه قرار باشه همه ی مسلمونا جنسای با کیفیت خیلی بالا تولید کنند، پس اونایی که پول کمتری دارند چیکار کنن؟
اگر شرایطی باشه که در نهایت توی قیمت تأثیری نداشته باشه، من معتقدم اخلاقا و شرعا باید از چیزی استفاده کنیم که نتیجه بهتری داره، حالا مواد اولیه یا روش تولید یا هر چیز دیگه، ولی اگر توی قیمت تأثیر داشته باشه نه...

تا اینجا با بحثتون موافقم که ما در هیچ کاری نباید کم بگذاریم، یعنی برای حلال بودنش باید توی همه مراحل تولید تا فروش واقعا کار به درستی انجام بشه و به گفته اسلامی کم فروشی نشه، بقیه ش دیگه مربوط به استراتژی سازمان میشه...

 

[hamid051]

اره دقیقا منم منظورم از بهترین قیمت استفاده کردن نیست همینطور که خودت میدونی خیلی از محصولات و کالا ها هستند که حباب قیمتی دارن و استفاده از اونها فقط به عنوان یک مواد فرمالیته است مثلا استفاده از بدنه کاچو به جای استیل در تولیدبدنه یخچال . کاچو هم در مقابل رطوبت و هم در مقابل حرارت استقامت دارد خوب به نظرم استفاده از کاچو باید مناسب باشد (البته برای استفاده از استیل برای بدنه یخچال ها دلیل خودش رو داره این فقط مثال است)کاچو قیمت پایین تر و کیفیت بالاتری دارد(درست انجام دادن کارها) اما بازهم کیفیت به همین موضوع بر نمیگرده الان شما دقیقا فهمیدید که فلسفه حلال چی (درست انجام دادن کارها)من چند حدیث دیگه هم پیدا کردم که مربوط به کیفیت اسلامی هست اگه مهندسین هم دنبال یک سری از موارد مشابه با موضوع کیفیت اسلامی باشند بهتر و سریع تر این موضوع درک میشود
البته باید اعتراف کنم که من از دوهفته پیش خیلی خیلی پیشرفت توی کیفیت اسلامی داشتم من همیشه فکر میکردم که فقط حلال خوردن به کیفیت داشتن ارتباط داره اما از موقعی که این تاپیک رو دوباره اپ شد من فهمیدم نه تنها حلال خوردن بلکه اسراف کردن ،قناعت داشتن ،راستگویی و... هم در ارتباط مسقیم و غیر مستقیم هست و حالا هم که شما بحث کم فروشی رو بیان کردی
ممنون

 

[hamid051]

امام علی (ع) می فرمایند :کسی که خود را رهبر مردم قرار دادباید پیش انکه به تعلیم دیگران بپردازد خود را بسازد و پیش از انکه به تربیت گفتار کندبا کردار تعلیم دهد زیرا ان کس که خود را تعلیم دهد و ادب کند سزاورتر به تعظیم است از ان که دیگری را تعلیم دهد و ادب بیاموزد این حدیث در رابطه با رهبری کیفیت اسلامی است و نقطه که می توانم متذکر ان بشم این است که از نظر مازلو بالاترین نیاز خود یابی یا خودشکوفایی است امام علی (ع) در اول حدیث می فرماییند کسی که خود را رهبر مردم قرار داده باید اول خود را بشناسد و خوبی ها خود را تقویت و بدی های خود را بکاهد و پیش از انکه که به تعلیم دیگران بپردازد با کردار و اعمال خود به انها یاد بدهد
شاید با این مثال یکذره بهتر بشه توصیف کرد این موضوع مانند این که از یک استاد سوالی بپرسی که زیاد دشوار نباشد و استاد هم نتونه جواب بدهد به نظرتون شاگردان درباره استاد چه فکری میکنند

 

[مهرآذین]

امام علی (ع) می فرمایند :کسی که خود را رهبر مردم قرار دادباید پیش انکه به تعلیم دیگران بپردازد خود را بسازد و پیش از انکه به تربیت گفتار کندبا کردار تعلیم دهد زیرا ان کس که خود را تعلیم دهد و ادب کند سزاورتر به تعظیم است از ان که دیگری را تعلیم دهد و ادب بیاموزد این حدیث در رابطه با رهبری کیفیت اسلامی است و نقطه که می توانم متذکر ان بشم این است که از نظر مازلو بالاترین نیاز خود یابی یا خودشکوفایی است امام علی (ع) در اول حدیث می فرماییند کسی که خود را رهبر مردم قرار داده باید اول خود را بشناسد و خوبی ها خود را تقویت و بدی های خود را بکاهد و پیش از انکه که به تعلیم دیگران بپردازد با کردار و اعمال خود به انها یاد بدهد
شاید با این مثال یکذره بهتر بشه توصیف کرد این موضوع مانند این که از یک استاد سوالی بپرسی که زیاد دشوار نباشد و استاد هم نتونه جواب بدهد به نظرتون شاگردان درباره استاد چه فکری میکنند

حرفتون راکاملا تایید میکنم سخن امام علی قشنگ یکی از موارد شکل گیری رفتاره که کارکنان الگو می گیرند و رفتاری که دراطراف خود میبینند را تقلید میکنند زمانیکه مدیر مثلا از اموال شرکت استفاده شخصی بکنه اصلا نباید انتظار اینوداشته باشه که کارمندش درستکار باشه
یازمانیکه درکارش کم بذاره کارگر هم کم میذاره و یک کارگر وقتی کم بذاره کیفیت محصولی که به کارگر بعدی توی خط برسه دیگه کیفیت ایده آل نمیشه
و این میشه کم گذاشتن
صحبت درسته که اگر کیفیت ایده آل باشه قیمت بالاتر میره ولی مشکل کشورما الآن اینه که اگر کیفیت مواد اولیه درحد ایده آل باشه محصول بی کیفیت هست که امیدواریم دراین سال طوفانی دراین زمینه صورت بگیره و فقط کیفیت مواد اولیه مطرح نیست کیفیت ماشین آلات میزان مکانیزه بودن ماشین آلات ساعات کار کارگران هم در کیفیت اثرگذارهست
این موارد به ذهنم رسید از دوستان ممنون

 

[hamid051]

سلام مهندس اره اگه تاپیک های قبلی رو مشاهده کرده بودید دوستان و من متذکر این موضوع شده بودیم که فقط کیفیت مواد اولیه مطرح نیست باز هم ممنون که در این موضوع شرکت کردیدو ما رو از نظر هایتان پر فیض کردید
امام علی (ع) می فرمایند : دنیای حرام چون مار سمی است .پوست ان نرم ولی سم کشنده در درون دارد .نادان فریب خورده به آن می گراید و هوشمند عاقل از آن دوری گزیند .
در این حدیث به دنیای پر از فریب کاری اشاره است که ظاهر زیبا ولی در واقع این زیبایی کشنده است به نظر خودم این حدیث پیچیده است و باید از مثالهای عمومی و بزرگ استفاده کرد
البته من تفکرم به سمت محیط داخل سازمانها و شرکت ها سوق پیدا کرد حدیث متذکر ان محیطی میشود که ما با استفاده از دروغ گویی و ظاهر سازی بنا میکنیم و همین امر باعث پیچیدگی در این نوع سازمانها می شود البته حدیث حالت باز دارندگی دارد یا هشدار دهنده دارد مثلا در تولیدات سیگار تبلیغات زیاد و زیبا و فریبنده اما دروغین انجام می پذیرد من تا جایی که یادم میاد توی همه فیلم های امریکایی مخصوصا بین دهه های 1980تا 2000 در هر فیلمی قهرمان داستان از سیگار استفاده میکرد از مشروب هات الکلی هم در سریال ها و فیلم های امروزی استفاده می شود ولی واقعا تبلیغات مفید مردم و جامعه هست این دنیای که درست کردن فقط مشکلات را بیشتر میکند
دوستان اگر نظرات بدهند خوشحال می شویم
ممنون

 

[مهرآذین]

ممنونم ازت مهندس
من خیلی پستهای قبلی را مطالعه نکردم معذرت میخوام
حرفتو تایید میکنم درفیلم های قدیم آمریکا همین گونه است و درست میگی
بالاخره علاقه جامعه را میتونیم به راحتی به سمت چیزی ببریم که حالا یامضرهست یا مفید
چرا راه دور میریم پفک را اینقدر میگویند مضره ولی تو تلویزیون ببین خداوکیلی چه خبره
هرکارخونه ازهرجا درمیاد پفک تولید میکنه تا بچه ها را تشویق کنند که بروند و پفک بخرند
اگر تبلیغات درست باشه عیبی نداره
یا یه موضوع دیگه همه میگویند به آگهی های موجود درنیازمندیها نمیشه اعتماد کرد و نمونه های زیادی از فساد براثر همین آگهی ها به گوش میرسه اینم خودش تبلیغه ولی تبلیغی که هیچ رسیدگی دراون نیست مثلا جایی منشی خانم استخدام میکنه ولی واقعا اون مکان مناسب است ودراون افراد سودجو هستند یاخیر البته من پسرم ولی این به فکرم رسید که بگم
درصورتیکه خودمجله رسیدگی نمیکنه که بره مثلا حالا تحقیق کنه ببینه همچین جایی اصلا وجود داره یامثلا یه خونه تیمیه یا هرچیز دیگه
مشکل تبلیغات کلا اینه که به عواقب کار اندیشه نمیکنندو خیلی هاش اصلا ارزش تبلیغ کردن نداره ولی به راحتی روش تبلیغ میشه و مردم را گمراه میکنند
اگر روی یک کالا که تشخیص مثلا فردی روش باشه که برای مردم مفید هست به راحتی تبلیغ میشه کرد و تبلیغ سازنده ای است از تبلیغ میشه برای فرهنگ سازی استفاده کرد ولی شما ببین چقدر درتلویزیون تبلیغ مزخرف هست و چفدر تبلیغ خوب خودتون برید و فکر کنید
مرسی ازشما

 

[hamid051]

خواهش میکنم مهندس این چه حرفی - من باز هم برای این حدیث به موضوع محیط خیلی توجه کردم و به نظرم ما از چند روش میتونیم یک محیط رو تغییر بدیم 1- تبلیغات که فکر کنم قوی ترین عامل باشه 2 ایجاد اطمینان و اعتماد و فعلا به این دوتا عامل رسیدم اگه بچه ها کمک کنن خیلی خوب میشه من چندتا عامل دیگه رو یادم نمیاد البته قصد من از باز کردن این موضوع بیشتر شناختن محیط پیرامون خودمون هست چون واقعا پیچیده هست و من یکی به شخصه خیلی اطلاعاتم پایین و دوست دارم در رابطه با محیط بیشتر بحث کنیم

 

[hamid051]

با عرض سلام و خسته نباشید
در ایجاد محیط چند عامل هست که دخالت دارند
1- ارتباطات که سه دیدگاه دارد 1.1 کنتر 1.2 رابینز1.3 رضائیان که اطلاعات خاصی در رابطه با دیدگاه رضائیان ندارم ارتباط از این نظر با ایجاد محیط در ارتباط است میدانید که برای ارتباط برقرار کردن نیاز به فرستنده یا گیرنده دارد و این فرستنده و گیرنده نیاز به محیط خاصی یا افراد خاصی دارند مثلا پیام تبریک برای فرد خاصی ارسال میشود پس ما برای ارتباط برقرار کردن نیاز به محیط خاصی داریم

2- انگیزش که چهار نظریه دارد 2.1 مازلو 2.2 هرزبرگ 2.3 آلدرفر 2.4 برابری اسمیت برای ایجاد انگیزش نیاز به مخاطب هست مخاطب های ما از میان مردم و با سلیقه های متفاوت انتخاب میشود مثلا راه اندازی کنسرت سنتی برای سازمان X مشخصا افرادی در این کنسرت شرکت میکنند که به موسیقی سنتی علاقه داشته باشند حال اگر فرض بر این باشد که انگیزه مسیری باشد برای تحقق هدف های سازمان پس برای ایجاد انگیزه نیاز به مخاطب خاص داریم (محیط )

3-ادراک: ادراک یعنی برداشت و تعبیر و تفسیر از محرکهای محیطی ادراک برای ایجاد محیط لازم نیست بلکه بیشتر نقش کنترلی محیط ها را دارد

4-گروه که یکی از بارزترین عوامل ایجاد محیط هست و نیاز به توضیح بیشتر نیست فقط گروه ها 2 دسته هستند رسمی و غیر رسمی

5- تغییر در سازمان :تغییر در سازمان برای ایجاد محیط موثر نیست ولی زمانی که محیط راه اندازی شد این عامل تغییرات در سازمانها (و محیط) را تقسیم بندی و هدایت میکند که به 2 دسته تقسیم میشود بیرونی و درونی

6- تجزیه و تحلیل مراوده ای که بیشتر به راونشناسی محیط می پردازد

7- فرهنگ و ارزش های اخلاقی مجموعه ای از ارزش ها و باورهای که اعضایی سازمان (محیط) بدان اعتقاد دارد که به دو دسته سازشکار و ناسازشکار تقسیم می شود البته در بیشتر محیط ها یکپارچگی حاکم است

8- یادگیری : یادگیری در محیط میتواند نقش بهتر ساختن محیط را داشته باشد همانطور که در بسیاری از برند ها مشخص است یادگیری را برای مصرف کنندگان محصولات خود را اجباری میدانند و اگر ما مصرف کنندگان خود را یکی از نمایندگان خود بدانیم و در سطح متوسط اصلاعاتی در رابطه با محصول ما داشته باشند می توانیم انها را یک محیط فرض کنیم (هر کسی اصلاعات محصول ما را ندارد )

محیط : ترکیبی از موسسات یا نیروهای که بر عملکرد سازمانها تاثیر گذاشته و سازمان کنترل کمی بر انها دارد و یا اینکه اصلا کنترلی بر انها ندارد
-عالم را در نظر گرفته و زیر مجموعه ای که سازمان را نشان می دهد از ان جدا کنید انچه که باقی بماند محیط است

 

[hamid051]

امام علی (ع) می فرمایند : آن که میانه روی کند تهیدست نخواهد شد.
راستشو بخواین من پارسال درباره یکی از احادیث امام علی تحقیق میکردم که به یک نکته بر خوردم و اون این بود که موقعی که یک نفر سرمایه دار و پولدار می شود یک غرور کاذب می گیرتش و تنها راه از بین بردن این غرور سخاوتمندی هست .مثال نمیزنم چون به کسی بر نخوره امام علی (ع) در این حدیث می فرمایند که کسی که میانه روی کند در همه حوظه ها به تهیدستی بر نمی خورد من منظور از تهیدستی رو مربوط فقط به سرمایه و پول نمیدونم بلکه تهیدستی در رابطه با دوست ،معرفت ،شجاعت و... هم می باشد حالا اگر ما در سخاوتمندی میانه روی کرد و افراط و تفریط نکردیم هیچ وقت به تهیدستی معرفت و انسانیت بر نمی خوریم این بحث میانه روی خیلی عظیم و تقریبا توی همه حوظه ها کاربرد داره

 

[hamid051]

با عرض سلام و خسته نباشید می خواستم یک راهنمایی انجام بدم در رابطه با تفسیر حدیث ها و آیه ها البته این موضوعی که میخوام اشاره کنم خیلی علمی ثابت نشده نمیدونم شاید هم شده اخه من تحصیلات حوزوی ندارم
این موضوع بر میگرده به زمانی که استاد ادبیات ما به ما گفتند که ایا واقعا شما فکر میکنید که بهشت باغ هستش بیشتر بچه ها جواب دادن اره درس ان روز ما مربوط به تشبه ها بود من از اون روز به بعد به قران و احادیث یک نگاه دیگه پیدا کردم
میدونید که قران به صورت شعر و نثر گفته شده است فرق شعر با بیان ساده در ابعاد ان است مثلا یک نفر میگه حمید داره ظرف می شوره خوب این جمله خبری میده که یکنفر به اسم حمید ظرفهای کثیفو می شوره اما حالا همون شخص این جمله رو به صورت شعر بگه (ان پسر با لباسهای کثیف ظرفهایش را شست ) این جمله دو بعد داره 1- یک شخصی با لباسهای کثیف داره ظرف می شوره 2 یک شخصی با عمالی زشت (لباسهای کثیف) قلبشو از گناه پاک میکنه (ظرفهایش را شست) در احادیث و ایه های قران هم این موضوع صدق میکنه و علت اینکه قران و روایات هنوز هم کاربرد دارند همین خاصیت چند بعد بودنشان هست
درباره جواب سوال استاد ادبیات: همون روز خودشون به ما گفتند یکی از دلایل این است که انسان مغز محدودی داره و تا یک حدی می تونه بعضی چیز هارو باور کنه بهشت واقعا باغ نیست چیزی شبیه به باغ هست
من صبح داشتم با خودم فکر میکردم گفتم حالا چرا خداوند نفرمودند جنگل اخه جنگل که سرسبزتر و قشنگتره بعد از چند دقیقه به این جواب رسیدم که ادم باغ خودش درست میکنه یعنی خودش بذر میخره خودش میکاره خودش مواظب تا این چیزی که کاشته به عمل بیاد و... اما برای جنگل دخل و تصرفی نداره پس نتیجه میگیریم که ما بهشتمونو خودمون درست میکنیم خودمون باید بذر بخریم خودمون باید بکاریم خودمون باید مواظبت کنیم. جالب نه

 

[sed ali]

با عرض سلام و خسته نباشید می خواستم یک راهنمایی انجام بدم در رابطه با تفسیر حدیث ها و آیه ها البته این موضوعی که میخوام اشاره کنم خیلی علمی ثابت نشده نمیدونم شاید هم شده اخه من تحصیلات حوزوی ندارم
این موضوع بر میگرده به زمانی که استاد ادبیات ما به ما گفتند که ایا واقعا شما فکر میکنید که بهشت باغ هستش بیشتر بچه ها جواب دادن اره درس ان روز ما مربوط به تشبه ها بود من از اون روز به بعد به قران و احادیث یک نگاه دیگه پیدا کردم
میدونید که قران به صورت شعر و نثر گفته شده است فرق شعر با بیان ساده در ابعاد ان است مثلا یک نفر میگه حمید داره ظرف می شوره خوب این جمله خبری میده که یکنفر به اسم حمید ظرفهای کثیفو می شوره اما حالا همون شخص این جمله رو به صورت شعر بگه (ان پسر با لباسهای کثیف ظرفهایش را شست ) این جمله دو بعد داره 1- یک شخصی با لباسهای کثیف داره ظرف می شوره 2 یک شخصی با عمالی زشت (لباسهای کثیف) قلبشو از گناه پاک میکنه (ظرفهایش را شست) در احادیث و ایه های قران هم این موضوع صدق میکنه و علت اینکه قران و روایات هنوز هم کاربرد دارند همین خاصیت چند بعد بودنشان هست
درباره جواب سوال استاد ادبیات: همون روز خودشون به ما گفتند یکی از دلایل این است که انسان مغز محدودی داره و تا یک حدی می تونه بعضی چیز هارو باور کنه بهشت واقعا باغ نیست چیزی شبیه به باغ هست
من صبح داشتم با خودم فکر میکردم گفتم حالا چرا خداوند نفرمودند جنگل اخه جنگل که سرسبزتر و قشنگتره بعد از چند دقیقه به این جواب رسیدم که ادم باغ خودش درست میکنه یعنی خودش بذر میخره خودش میکاره خودش مواظب تا این چیزی که کاشته به عمل بیاد و... اما برای جنگل دخل و تصرفی نداره پس نتیجه میگیریم که ما بهشتمونو خودمون درست میکنیم خودمون باید بذر بخریم خودمون باید بکاریم خودمون باید مواظبت کنیم. جالب نه

در مورد باغ و بهشت خیلی قشنگ گفتی !!
صلا معجزه پیامبر همین هست که این قرآن برای همه چی حرف داره و زنده است و با توجه با عقل و علم آدمی که پیشرفت میکنه ، اونم پیشرفت میکنه !!!

 

[hasti1988ie]

سلام.....نمیدونم چرا چند وقتی بود که به این تاپیک سر نزده بودم......
دوستان خسته نباشید....سعی میکنم تا جایی که اطلاعاتم یاری کنه در بحث ها مشارکت کنم...
و اما ..... تفسیر بسیار زیبایی از بهشت کردین ...ممنون آقا حمید....حقیقتش تا حالا به این موضوع دقت نکرده بودم.....
باز هم متشکرم....................

 

[hamid051]

سلامی نو و جدید خدمت مهندسین عزیز
امام علی ع می فرمایند : دوستی کردن نیمی از خردمندی است .
حدیث در رابطه با موضوع اخلاق اسلامی و شیوه رهبری اسلامی است این بحث فکر کنم یکذره طولانی بشه اول میخوام دوستی رو ریشه یابی کنم یک دوست خوب به کسی میگن که توی شرایط سخت به داد ادم برس بودن هیچ چشم داشتی و همدم ادم باشه و از قدیم ها سخنی رو شنیدم که میگفت دوست رو در سه شرایط میشه شناخت 1- زندگی کردن 2- مسافرت کردن 3- در شرایط سخت بودن و شناختن بزارید مبحثو اینطوری پیش ببرم که اگر من کارفرمای یک واحد صنعتی بودم سعی میکردم با ارتباط افراد زیر دستم به عنوان یک دوست در سود ها و ضرر ها شریکش کنم اگر من همچین میحطی رو برای افرادم ساختم جلوگیری میکنم از خیلی مشکلات بزرگ که بعدا پیش بیاد برای مثال دیگه نیازی نیست برای استخدام یک نفر مبلغ 50 ملیون تومن از اون فرد چک و صفته بگیرم که فردی که تازه به نوع برخورد مواجعه میشه به خودش تلقین کنه که اگر زیر اب نزدنی زیر اب میخوری(واقعیتی که توی کارخانه های ما وجود داره )من با این کارم بیشتر مشکلاتی که در کارگاه احتمال وقوع داره جلوگیری کردم و همه افراد رو به مشارکت در هدف سازمان دعوت میکنم اما طریق دوستی و رفتار هم مهم است به طوری که فرد دچاره سوء استفاده قرار نگیره حالا که فهمیدیم دوستی چی و به چه درد می خوره باید ارتباط با خردمندی پیدا بکنیم البته قبلش باید خردمندی رو هم ریشه یابی کنیم که انشالله باشه واسه فردا شب
دوستان اگر نظری دارن بیان کنن

 

[m.r119]

این حرف به نظرم کاملا درسته ولی در یک جامعه ی عادی یا حتی جامعه ما تقریبا غیرممکنه که یک مدیر بتونه تمام پرسنل مورد نیازشو از روی اعتماد و با دوستی استخدام کنه(.این دوستی به مرور باید ایجاد بشه )شاید برای شرکت ها و نهاد های کوچک امکان داشته باشه ولی در واحد های بزرگتر بدون ایجاد پشتوانه (مثلا همین گرفتن سفته) نمیشه به راحتی اعتماد کرد و هر کسی رو استخدام کرد...اما اینکه محیط کاری طوری ایجاد بشه که هر کس خودش رو دوست سایرین تلقی کنه و به همین خاطر مشارکت بهتری داشته باشه هدفه محترم و قابل دسترسی ای هست
.

 

[hamid051]

ممنون مهندس اتفاقا دیشب خودم هم به این نتیجه رسیدم که برای واحد های بزرگ تقریبا نمیشه (اما یک راهکار دارم واسه این مشکل واون اینکه ما واحد های بزرگ به واحد های کوچکتر تقسیم کنیم یعنی اول باید من با مدیران میانه و ارشد و عملیاتی طرح رفاقتی رو بریزم بعدا اونها با افراد زیر دستشون همچین رفتاری طرح ریزی کنن ولی باز هم به یک مشکل بر میخوریم که مربوط به محیط جامعه داخل واحد صنعتی و بیرون میشه (که طرح این رفاقت رو واقع انجام بدن و از روی ظاهر سازی نباشه که این بحث نیاز به کمک فکر کنم تمام واحد های روانشناسی و اخلاقی داره )یعنی انقدر ما باید به موجهای مثبتمون شارژ کنیم رفیقمونو که فرهنگ انها عوض بشه - مثلا این موضوع رو من می تونم یک مثال جالب بزنم فرض کنیم که یک مدیر مشکلی رو خودش طراحی میکنه برای یک کارگر و خودش هم همون مشکلو حل میکنه برای اعتماد سازی کارگر که بعدا بتونه از اون کارگر استفاده کنه (البته یکذره فیلم هندی ها یعنی خیلی کم پیدا میشه که یکنفر این کارو انجام بده )ولی شاید بتونه جلب اعتماد کنه ولی موقعی که سیستم سیستم سالمی باشه وقتی مدیر از اون کارگر یک کار غیر قانونی بخواهد اعتماد کارگر از طرف مدیر از دست میره مگر اینکه کارگر واقعا ساده باشه و متوجه نشه پس ظاهر سازی هم خیلی دوام نمیاره - نمیدونم متوجه شدید یا نه من خودم که متوجه نشدم

 

[m.r119]

راستش 5 بار پستتونو خوندم تا کاملا متوجه شدم!!
راه کاری که ارائه کردید..تا اونجایی که من فهمیدم یک روش هرمی هستش...یعنی تقسیم یک واحد به زیرشاخه های کوچکتر و جلب اعتماد و دوستی به صورت پله کانی!...که فکر میکنم راهکار خوبی باشه ضمن اینکه اگر همین روند با یک دوستی دایر وار همراه باشه (مثلا یک کارگر در حالی که زیرنظر سرکارگر هست،به راحتی امکان ارتباط با مقام بالاتر روهم داشته باشه...نه اینکه دوستی ها براساس رده و دسته بندی شده باشه) میتونه خیلی مفید باشه...فقط مسئله ای که حالا مطرح میشه آسیب های این طرح رفاقت هست یعنی اگر افراد به خاطر دوستشون وظیفه کاری خودشون رو درست انجام ندن اون وقت چاره چیه..همونطور که امام علی فرمودن:هرگز به خاطر دوست،از وظیفه چشم نپوش.

 

[hamid051]

درسته- ما داریم در رابطه با رابطه سالم دوستی بحث میکنیم من اول اشاره کردم که یک دوست رو باید در سه شرایط شناخت و در تاپیک قبلی هم اشاره کردم که احتمال ظاهر سازی خیلی وجود داره یا عدم ارتباط درست و صحیح بین دوستان هست و فکر کنم تنها راه فرهنگ سازی و اعتماد سازی باشه اگر بخوام یک محیط هماهنگ مثال بزنم میتونم از کارخانه هیوندا مثال بزنم که استادم میگفت اگر کارگری با پیشنهاد دادن بتونه 5 دقیقه به بهروری کارخانه اضافه کنه مبلغ فلان قدر به اون کارگر جایزه میدن خوب این نشون دهنده تحریک کردن کارگر و مهندس و... در راستای اهداف شرکت هست و ساخت محیط سازمانی برای بهروری بیشتر همینطور که میدانید نیاز مالی یکی از سطحی ترین نیاز ها هست به طوری که فرد در صورت داشتن مقداری پول دست از کار کردن بر میداره مگر اینکه حرس پول داشته باشه که اصلا خوب نیست حالا یک کارخانه ژاپنی یکی از سطحی ترین نیاز ها رو واسطه تحریک انگیزه کارکنانش انجام داده چرا ما نتونیم از روابط اجتماعی که مرتبه بالاتری از نیاز مالی داره رو واسطه قرار ندهیم
فکر کنم این تاپیک رو هم باید 3 بار بخونید