یه نکته جالب هم هست که توجه کردم هر چی به آدمها کمتر توجه کنی بیشتر خودشونو بهت نزدیک میکنن...
مخصوصا پسرها
کشفتون در مورد عقده ای ها کاملا درسته.
البته یک برهه زمانی خاص من خودم هم تقریبا اینجوری بودم، شاید بیشتر از روی کنجکاوی.
ولی آدم اگر توجیه بشه، اتفاقا کسیکه مغرور و پر مدعاست رو نباید اصلا تحویل گرفت.
درسته .... ولی واقعیت با شعارها فرق داره.... ما تو واقعیت زندگی میکنیم واسه همینه که همیشه همه میان اینجا میگن ما از این دست ادامها نیستیم ولی در عمل اتفاقا خودشونن ...
اگه واقعا همه ربات نیستن پس کیا رباتن ... واقعیت اینکه هستیم و دلیل هم واسش داریم "چون عملا جواب میده" ولی از نظر تئوری خیلی قشنگ نیست....
من از نظر واقعیت و عملی گفتم نه تئوری و شعار، وگرنه دلیلی نداشت بگم در گذشته هم خودم تا حدودی کنجکاوی زیادی داشتم و کنجکاوی ها هم کار دستم داده.
اما الان واقعا آدمای مغرور و کسانیکه خودشون رو میگیرند نه تنها جذابیت و کنجکاوی برام ندارن، بلکه کاملا بهشون بی اعتنا میمونم.
به نظر من صفت های آدم ها با مرور زمان تکامل پیدا میکنه و ارزش ها و بی ارزشی ها بعضا جاشون عوض میشه.
دختران جوان مغرور همیشه جذاب ترند تا دخترای سبک که مدام دنبال ارتباط با دیگرانن.... چه شما به این درک رسیده باشی چه نرسیده باشی هم واسشون مهم نیست چون فوقش اینکه شما کنارشون میذاری بقیه در عمل بهشون تمایل دارن و یه نفر اصلا واسشون مهم نیست...
البته مغرور داریم تا مغرور ممکنه تو تصور شما وقتی میگن مغرور یه دختر تنها و افسرده بیاد که از روی حقارت و عدم توانایی نتونه ارتباط برقرار کنه،،،، ولی تو ذهن من دختری که همه دوست دارن باهاش باشن ولی خودش اهل این ارتباطات نیست....نه اینکه نتونه...
agreeصمیمیت و دوست بودن و مردمی بودن رو به حساب سبک بودن نمیذارم، اونیکه با همه با خلقی خوب میجوشه، آدم سبکی نیست.
سبک بودن یعنی برای همه نقش بازی کردن در جهت ارضای منافع شخصی......
جذابیت هم طبیعی هست، اما جذابیت یکطرفه نمیدونم چه ارزشی داره، چون به هیچ چیز خاصی جز عقده و زجر طرف مقابل نمیرسه !!!
به نظرم انچه همه دوست دارند باهاش باشند، باید اون مفهوم باهاش بودن رو عوض کند، با تعریف یکسری چیزای خاص.