اینا دیگه درس زندگیه که خودت باید یاد بگیری و هزکسی هم به یه صوزت برخورد می کنه اما همونطور که تو از نگاه چپ چپ یه بنا حساب میبری باید طوری برخورد کنی که اون بنا حتی جرات نکنه توی چشم توی مهندس نگاه کنه. میختو باید محکم بکوبی و کاری کنی که حتی برای گفتن یه پیشنهاد دست و دلش بلرزه.
اما در مورد قسمت آبی باید بگم که توی کار قبلیم خرپشته یه پاساژ هفت طبقه ، یک قسمتی مثلث شکل بود که احتمال داشت تا فاصله ای که روی تیرچه بتون ریزی بشه ، به خاطر باد تیرچه از جاش کنده بشه و روی زمین بیافته که خیلی خیلی خطرناک بود.
این یه موزدش بود و موردهای پرکاربردتر و زیادتر دیگه ای هم داره.
اگر فقط بخواین با داشته های درسیتون برین توی کارگاه کار اشتباهیه چون هیچ وقت توی دانشگاه مسائل اجرایی به اونصورت گفته نمیشه و فقط کلیات گفته میشه و حتما باید کار رو بلد باشیم که پا توی کارگاه بذاریم.
اما هرکسی حدی داره و باید اونو بدونه ، شاید شما که خانوم هستین زیاد توی کارگاه نرفتین و با جو اونجا آشنا نباشین. اگر بخواین جواب بنایی رو که بهتون چپ چپ نگاه می کنه رو با پرسیدن سوال بدین اونوقته که دیگه سنگ روی سنگ بند نمیشه و همه کارگرها به خاطر اینکه یه مهندس از ینا سوال می پرسه می خندن بگذریم از اینکه بعد رفتن شما چه حرفهایی پشتتون گفته میشه و دیگه هیچ کارگری هم اط شما حساب نمیبره و در اونصورته که به احتمال زیاد از کار برکنار بشین.
دوست عزیز
درمورد برخورد توی کارگاه و اینکه بنا بهت چپ چپ نگاه کرد ، شما چپ چپ نگاهش کنی ، اینطوری که نمیشه کار کرد .
اولا اگر بنا ، فرد با تجربه و ماهر باشه ، چپ چپ نگاه کردن و ادعا داشتن من نوعی مهندس کاملا بی مورد هست ، مگر اینکه به قدری از دانش و مسایل اجرایی بهره مند باشم که بتونم فرد مورد نظر رو قانع کنم ، وا لا فقط با استناد به درس دانشگاه و حرف زدن بدون دلیل ، باعث میشه سنگ رو یخ بشی و کلی کارگر هم بهت بخندند .رفتار منطقی ، حتی میشه با پرسیدن سوال که چطوری میشه این مشکل رو حل کرد،هم به پاسخ رسید،هم احتراممون حفظ بشه
درمورد جوش دادن تیرچه هم که فرمودید ،مورد شما خرپشته بوده ، محلی که به غیر از بار برف هیچ بار دیگه ای رو تحمل نمیکنه ، درضمن شما تیرچه رو جوش دادید،چون احتمال میدادید با افتادنش ،خطری ایجاد بشه، پس بیشتر جنبه ی ایمنی داشت ، اما مورد ایشون پوشش قسمتی از پاسیو هست که به احتمال خیلی زیاد ، قرار باری روش بیافته ، پس جوش دادن تیرچه کار صحیحی نیست .
درمورد جهت تیرچه هم که این دوستمون فرمودن، دهنه 3.45 هم ،دهنه ی زیاد بزرگی نیست که بخواییم بگیم ، غیر قابل اطمینان هست ، میشه در این جهت هم تیرچه ها رو اجرا کرد .
اما در مورد تیر لانه زنبوری که شما فرمودید ،ممنوع شده، ممنوع شدنش رو منکر نمیشیم، ولی انچه که الان تو محیط کار شاهدش هستیم، از تیر لانه زنبوری ،هنوز هم در محاسبات استفاده میشه ،و نظام مهندسی هم مهر رد فعلا به صورت کامل نمی زنه .
سپاس
[/QUOTE]
اگه فقط به داشته های درسیتون اکتفا کنید نباید پا توی کارگاه بذارین چون توی دانشگاه مباحث اجرایی به اونصورت گفته نمیشه و اکثرا کلیات رو میگن.
اما هرکسی حدی داره و باید حد خودشو بدونه ، اگه بخواین جواب بنایی رو که بهتون چپ چپ نگاه کرده رو با پرسیدن سوال که ((درسته چیه)) بدین اونوقته که سنگ روی سنگ بند نمیشه و کارگرها به خاطر اینکه یه مهندس از بنا سوال می پرسه بهتون می خندن ، بگذریم از اینکه بعدا چه حرفهایی پشت سرتون میزنن و دیگه از شما حساب نمیبرن که همین مسئله هم احتمال اینکه از کارتون برکنار بشین رو زیاد میکنه. هیچوقت داشته های یه بنا اندازه شما نمیشه و اگر سابقه کار توی کارگاه رو داشته باشین میدونید که سطح دانش بنا در حد کاریه که میکنه و اکثر نظراتی هم که میده اشتباهه.
جوش دادن تیرچه توی پاسیو کار اشتباهیه ، منم اون مثال رو زدم تا این دوستمون بودنه که چه جاهایی میشه تیرچه رو جوش داد.
درمورد جهت تیرچه ها هم باید بگم که من بهترین جهت رو گفتم همونجور که شما گفتی و گذاشتن تیرچه توی جهت دهانه بزرگ هم رد نکردم.
تیر لانه زنبوری به طور کامل رد نشده حتی توی آئین نامه و بعضی جاها هنوز مجازه ، بگذریم از اینکه خیلی از غیرمجازهای آئین نامه رو هم هنوز استفاده می کنن و هم هنوز طی مراحلی پذیرفته میشه.
در ضمن اگر سوالی توی کارگاه براتون پیش اومد حتما اول از مهندسهای حاضر توی کارگاه سوال کنین یا به کتاب ها و جزواتتون مراجعه کنید.
پرسیدن سوال از یه بنا یا یه کارگر عیب نیست ولی خوتون باید به عنوان یه نظر بپرسین نه وقتی بهتون چپ چپ نگاه می کنن!!!!
با تشکر از شما که پاسخ سوال بچه ها رو میدی و روی بعضی مسائل هم با هم بحث می کنیم.
مرسی