مراسم خواستگاری!

[jigsaw]

بانمک شدی الهه:دی انقدر دوش آب نمک نگیر!

دیگه دیگه او کوفت:دی

عجب ...!!!

 

[Hojjat.66]

ماشالله یه پا فیلم نامه نویس تشریف دارین:دی

اره خیلی علاقه دارم برم همچین مجلسی .....فیلمنامه هم خوب می نویسم.

 

[panjareh_hossein]

خوب باباي محترم شما ميفرماين:خوب بريم سر اصل مطلب(اين از سوال اولي)
دوميم كه معمولا آقا دوماد گل سر صحبتو وا ميكنند و از خودشون ميگن..

تجربت زیاده ها........

 

[panjareh_hossein]

پدر داماد : قرض از مزاحمت امر خیر بود. که اگه شما اجازه بدین ..................

پدر مادر عروس : خواهش می کنم....................................................

بعد کلی صحبت های بی مورد و الکی .....

مادر داماد میگه : حاج اقا اگه اجازه بدین این دوتا هم یه صحبتی هم با هم بکنن.

پدر عروس : بله برن تو اون اتاق.

اصل ماجرا دیگه شروع میشه ....

عروس و داماد تو اتاق : 5 دقیقه اول هیچی نمیگن هر دو موندن که از کجا شروع کنن ....

البته معمولا صورتاشون شبیه رنگین کمون شده .

پسره جرات پیدا میکنه و میگه ...................

دیگه شروع میشه و تمومی نداره .....

تا که صدای پدر عروس درمیاد ....:: تموم نشد .؟؟؟؟

چایی چی پس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[pesare abidell]

میدونی چه طور شروع کنی؟
من بهت میگم.
راستی یارانه ها رو ندادن؟
میگن زیادش میکننن.

 

[M A S III]

اول مامان داماد میگه دختر گلمون چی کار میکنه؟؟ بعد شروع میکنه از پسرش تعریف میکنه..... بعد صحبت انقدر طولانی میشه بین مامانا که بابای دوماد میگه خوب بریم سر اصل مطلب........
بعد آقا دوماد گل میره با عروس خانم صحبت کنه..... اول حال و احوال همو می پرسن........ تو بحث این دوتا بیشتر از اینکه اونا حرف بزنن سکووووووووووووووووووووووووووت حرف میزنه........
همین.......
دیدی چه راحت بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[oneunited]

اول مامان داماد میگه دختر گلمون چی کار میکنه؟؟ بعد شروع میکنه از پسرش تعریف میکنه..... بعد صحبت انقدر طولانی میشه بین مامانا که بابای دوماد میگه خوب بریم سر اصل مطلب........
بعد آقا دوماد گل میره با عروس خانم صحبت کنه..... اول حال و احوال همو می پرسن........ تو بحث این دوتا بیشتر از اینکه اونا حرف بزنن سکووووووووووووووووووووووووووت حرف میزنه........
همین.......
دیدی چه راحت بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من اصلا با سکوت حال نمی کنم!

 

[Erfan_K]

سلام

هر چند هنوز خیلی زود واسم که همچین سوالی رو طرح کنم ولی یهو به فکرم افتاد

فرض کنید توی مراسم خواستگاری هستید(به عنوان خواستگار) یک سکوتی جمع رو فرا گرفته و فقط صدای بازیگرای سریال های صدا و سیما به گوش می رسه(مثلا ستایش:دی)

خانواده ی عروس که قاعدتا نیازی به باز کردن سر صحبت ندارن! می مونه خانواده ی داماد!

باز هم فرض کنید 2 خانواده هیچ آشنایی اولیه و شناختی ندارن! اولا که چه جوری بریم سر اصل مطلب؟

ثانیا,زمانی که آقا داماد(خواستگار در اینجا) می خواد با عروس خانوم صحبت کنه باید ساکت باشه تا ایشون حرف زدنو شروع کنه یا نه؟

سلام داداشی

اینجور مواقع اول باید از بدبختیای مملکت و اقتصاد شروع کنین به حرف زدن . که ماشاله تو مملکت ما اون وضوعی که زیاده معضل ومشکلاته . البته این صحبتا باید جوری مطرح بشه که آخرش به اینجا ختم بشه پس یکی از راه های نجات جوونا ازدواج هست . هرکی که شرایطش رو داشته باشه نباید معطل کنه تا از خیلی بحران ها خارج بشه . حالا آقا پسر ما (کنیز شما!) سر همین موضوع تصمیم به ازدواج گرفت. ما هم گشتیم دنبال یه خانواده خوب و با اصالت ، که از قضا با خانواده بزگوار و دلگرم شما آشنا شدیم . همین بود که مزاحم شدیم تا در مورد این موضوع یه صحبتی داشته باشیم اگه موافق باشید بریم سر اصل مطلب ...

یاد گرفتی ؟

 

[sed ali]

پسرای عزیز شما که قصد ازدواج ندارید پس چرا سوال می کنید ؟
شما برین خواستگاری خود پدر مادرا یه جور موضوع رو شروع می کنند .
کاری که داما دا باید انجام بدن :
1- سرشون پایین باشه چندتا هم رنگ عوض کنن (تا خانوداه عروس بگه به به چه داماد سر به زیری - البته بعد عقد می فهمن که اشتباه کردن )
2- چایی رو از عروس بگیرید فقط مواظب باشید که خراب کاری نکنید ! بهتره اگر میوه تعارف شد جداکثر یه دونه کوچیکشو برارید .
3- زیاد مغرور نباشید به خوتون که جواب منفی میشه .
4- سعی نکنید شیرین زبونی کنید که اصلا جاش نیست .
5- دارید تو اتاق می رید برای صحبت کردن مواظب باشید که پاتون به پاشنه در نخوره که آبرو ریزی میشه
6- اگه همدیگه رو نمیشناسید (عروس و دوماد رو میگم ) سعی کنید به دنبال آشنایی اولیه باشید و موضوعات بعدی که تو ذهنتون هست رو به جلسات بعدی موکول کنید .
7- سعی نکنید اگه تو اتاق دختر خانوم میرید به همه چی دقت کنید تا شاید شخصیتشو بتونید بشناسید (البته بعید میدونم که پسرا بتون)

در کل اینا نظرات من بود . البته تا بحال خواستگاری نرفتم ولی اصلا هم نمی ترسم . یه تجربه جالب هست . مخصوصا برای داماد ها . ترس ، استرس ، شوق ، عشق و...........

 

[sosmar]

سلام

هر چند هنوز خیلی زود واسم که همچین سوالی رو طرح کنم ولی یهو به فکرم افتاد

فرض کنید توی مراسم خواستگاری هستید(به عنوان خواستگار) یک سکوتی جمع رو فرا گرفته و فقط صدای بازیگرای سریال های صدا و سیما به گوش می رسه(مثلا ستایش:دی)

خانواده ی عروس که قاعدتا نیازی به باز کردن سر صحبت ندارن! می مونه خانواده ی داماد!

باز هم فرض کنید 2 خانواده هیچ آشنایی اولیه و شناختی ندارن! اولا که چه جوری بریم سر اصل مطلب؟

ثانیا,زمانی که آقا داماد(خواستگار در اینجا) می خواد با عروس خانوم صحبت کنه باید ساکت باشه تا ایشون حرف زدنو شروع کنه یا نه؟

معمولا این جور جاها باید یک آدم سر و زبون دار وجود داشته باشه و خود کارا جلو میره شما برو خودت می فهمی .

 

[sosmar]

پسرای عزیز شما که قصد ازدواج ندارید پس چرا سوال می کنید ؟
شما برین خواستگاری خود پدر مادرا یه جور موضوع رو شروع می کنند .
کاری که داما دا باید انجام بدن :
1- سرشون پایین باشه چندتا هم رنگ عوض کنن (تا خانوداه عروس بگه به به چه داماد سر به زیری - البته بعد عقد می فهمن که اشتباه کردن )
2- چایی رو از عروس بگیرید فقط مواظب باشید که خراب کاری نکنید ! بهتره اگر میوه تعارف شد جداکثر یه دونه کوچیکشو برارید .
3- زیاد مغرور نباشید به خوتون که جواب منفی میشه .
4- سعی نکنید شیرین زبونی کنید که اصلا جاش نیست .
5- دارید تو اتاق می رید برای صحبت کردن مواظب باشید که پاتون به پاشنه در نخوره که آبرو ریزی میشه
6- اگه همدیگه رو نمیشناسید (عروس و دوماد رو میگم ) سعی کنید به دنبال آشنایی اولیه باشید و موضوعات بعدی که تو ذهنتون هست رو به جلسات بعدی موکول کنید .
7- سعی نکنید اگه تو اتاق دختر خانوم میرید به همه چی دقت کنید تا شاید شخصیتشو بتونید بشناسید (البته بعید میدونم که پسرا بتون)

در کل اینا نظرات من بود . البته تا بحال خواستگاری نرفتم ولی اصلا هم نمی ترسم . یه تجربه جالب هست . مخصوصا برای داماد ها . ترس ، استرس ، شوق ، عشق و...........

من که رفته بودم دختر شربت آورد برام و خواهرش چایی .

 

[sed ali]

من که رفته بودم دختر شربت آورد برام و خواهرش چایی .

چه جالب !!!!!!!
نتیجه چی شد ؟
معمولا دختره چایی میاره !
حالا واسه چی خواهره اومده بود .

 

[Erfan_K]

من که رفته بودم دختر شربت آورد برام و خواهرش چایی .

شربت شهادت بود و چای آلبالو !

 

[masoud612]

اگه آدم با يه نفر آشنايي اوليه نداشته باشه خيلي سخت ميشه ، به يه غريبه چي بگه آدم

 

[sed ali]

اگه آدم با يه نفر آشنايي اوليه نداشته باشه خيلي سخت ميشه ، به يه غريبه چي بگه آدم

نمیدونم منظورتون از آشنای قبلی چیه !
ولی من با دوست بازی مخالفم . دلیلایلش هم کاملا منطقی هست تو همین تالار بارها بحث شده !

به نظر من سخت نیست . می خوای خودت رو معرفی کنی ! شاید سخت باشه اما شیرین هم هست .

 

[thamin]

چه جالب !!!!!!!
نتیجه چی شد ؟
معمولا دختره چایی میاره !
حالا واسه چی خواهره اومده بود .

خب شاید خواهره متاهل بوده اشکالی نداره همیشه که نباید دختر مورد نظر تعارف کنه

 

[gelayol joon]

خب شاید خواهره متاهل بوده اشکالی نداره همیشه که نباید دختر مورد نظر تعارف کنه

منم خیلی بدم میاد دختر (عروس خانم)چای ببره ....

 

[thamin]

منم خیلی بدم میاد دختر (عروس خانم)چای ببره ....

منم بدم میاد یعنی عذاب الهی این کار یعنی چی چایی تعارف کن که چی بشه مثلا رسم های 100 سال پیش

 

[gelayol joon]

منم بدم میاد یعنی عذاب الهی این کار یعنی چی چایی تعارف کن که چی بشه مثلا رسم های 100 سال پیش

هوم باید فرهنگ سازی شه و این رسم برداشته شه

 

[thamin]

هوم باید فرهنگ سازی شه و این رسم برداشته شه

نه برداشته که نمیشه قطعا چون کاملا به فرهنگ و اعتقادات دو خانواده بستگی داره خصوصا خانواده پسر
شاید ما بتونیم خانواده خودمونو متقاعد کنیم این کار بیهوده ایه ولی خانواده پسر ممکنه نظرشون خلاف این باشه به هر حال همه که مثل هم فکر نمیکنن
تازه خانواده ما راضی میشن چون دوست ندارن دخترشون تو شرایط سخت قرار بگیره اگر هم مخالفت میکنن به خاطره خانواده طرف مقابل که ناراحت نشن و از این مسائل.......

 

[gelayol joon]

نه برداشته که نمیشه قطعا چون کاملا به فرهنگ و اعتقادات دو خانواده بستگی داره خصوصا خانواده پسر
شاید ما بتونیم خانواده خودمونو متقاعد کنیم این کار بیهوده ایه ولی خانواده پسر ممکنه نظرشون خلاف این باشه به هر حال همه که مثل هم فکر نمیکنن
تازه خانواده ما راضی میشن چون دوست ندارن دخترشون تو شرایط سخت قرار بگیره اگر هم مخالفت میکنن به خاطره خانواده طرف مقابل که ناراحت نشن و از این مسائل.......

اون پسری که باچایی نبردن من ناراحت میشه همون بهتر که ناراحت شه ایشششششششششش

 

[thamin]

اون پسری که باچایی نبردن من ناراحت میشه همون بهتر که ناراحت شه ایشششششششششش

کمتر پیش میاد پسرا ناراحت شن اصلا خودشون هم تو شرایط سخت مشابه هستن بنابراین به چشمشون نمیاد
ولی مامان پسر آره ناراحت میشه

 

[gelayol joon]

کمتر پیش میاد پسرا ناراحت شن اصلا خودشون هم تو شرایط سخت مشابه هستن بنابراین به چشمشون نمیاد
ولی مامان پسر آره ناراحت میشه

واقعا این موضوع ناراحت کنندست!پس چرا من توجیه نیستم! اصل کاریا رفتن تو حاشیه چه چیزایی مسئله شده!

 

[thamin]

واقعا این موضوع ناراحت کنندست!پس چرا من توجیه نیستم! اصل کاریا رفتن تو حاشیه چه چیزایی مسئله شده!

همون دیگه امثال من و شما توجیح نمیشیم یعنی یه منطقی بالاتر از منطق ما باید مارو توجیح کنه که وجود نداره چنین منطقی چون حرف ما درسته

اصلا بزار برات بگم به عقیده من در مجاس خواستگاری به مسائل بی اهمیت و حاشیه ای پرداخته میشه که به درد اینده پسر و دختر نمیخوره
و بیشتر صحبت هایی که میشه بدرد همون زمان میخوره یعنی خیلی بخوان اینده نگری داشته باشن طرفین تا 2 سال یا 3 سال برای بیشتر از اون که نمیتونن تصمیم بگیرن (یعنی اینا چیزایی که من از تجربیات دیگران متوجه شدم خودم که البته تجربه ای ندارم)

 

[sed ali]

هوم باید فرهنگ سازی شه و این رسم برداشته شه

این رسمه خوبی هست !
پسره می بینی که دختره همونی که می خواست بود یا نه !
تادیروز می گفتید که رسم رسومات خوبه !!!!!
به نظر من مهریه هم یه رسم بدی هست ! باید برداشته بشه .

 

[sosmar]

چه جالب !!!!!!!
نتیجه چی شد ؟
معمولا دختره چایی میاره !
حالا واسه چی خواهره اومده بود .

مامانم تو عروسی دیده بودش .
به صلیقه من نخورد .

 

[sed ali]

مامانم تو عروسی دیده بودش .
به صلیقه من نخورد .

اشکال نداره !
چیزی که تو این زمینه زیاده دختره !
چیزی که پیدا نیست شوهر هست !

امیدوارم که یک زوج خوب برای ادامه زندگیت پیدا کنی .

 

[gelayol joon]

اشکال نداره !
چیزی که تو این زمینه زیاده دختره !
چیزی که پیدا نیست شوهر هست !

امیدوارم که یک زوج خوب برای ادامه زندگیت پیدا کنی .

دقیقا اینی که گفتی برعکسه

 

[sosmar]

کلا هم دختر خوب هست هم پسر خوب به شرطی که زیاد حساسیت نداشته باشین و رویایی فکر نکنید.

 

[masoud612]

نمیدونم منظورتون از آشنای قبلی چیه !
ولی من با دوست بازی مخالفم . دلیلایلش هم کاملا منطقی هست تو همین تالار بارها بحث شده !

به نظر من سخت نیست . می خوای خودت رو معرفی کنی ! شاید سخت باشه اما شیرین هم هست .

منظورم اينه كه وقتي پسر يا دختر براي اولين بار همديگرو ميبينن ممكنه احساسي بهم پيدا نكنن ، برخوردا بي تفاوت و سرد ميشه ، ازدواج سنتي رو نميخوام رد كنم ولي اين اشكال بهش وارده.