رد پای احساس ...

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عشق چیست که همه از آن میگویند؟
ع : عبرت زندگی
ش : شلاق زمانه
ق : قصاص روزگار
اما افسوس و صدافسوس که شلاق زمانه را خوردم
قصاص روزگار را کشیدم! اما عبرت نگرفتم.

.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من به چشمان تو می اندیشم

و به تکرار هزاران دست
که تو را می نوشند
من به چشمان تو می اندیشم
و به شهری که تو را
با همه خوبی هات
به چراغان دروغین شبانش بخشید
و به دستان تو آموخت که تسلیم شوی
من به تکرار تو می اندیشم
و به غمبارترین لحظه ی خویش
که شکستی در من ...
.
.
.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفتم که میبوسم ترا گفتی تمنا میکنم
گفتم اگر بیند کسی گفتی که حا شا میکنم

گفتم اگر از بخت بد نا گه رقیب آید ز د
ر گفتی که با افسونگری او را زسر وا می کنم

گفتم که تلخیهای من گر نا گوار افتد ترا
گفتی که با نوش لبی آنرا گوارا میکنم

گفتم اگر از کوی خود روزی ترا گویم برو
گفتی که صد سال دگر امروز و فردا میکنم ...


__________________

 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
گاهی در زندگی دلتان به قدری برای کسی تنگ می شود
که می خواهید او را از رویاهایتان بیرون بیاورید
و آرزوهای خود در آغوش بگیرید
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی در زندگی دلتان به قدری برای کسی تنگ می شود
که می خواهید او را از رویاهایتان بیرون بیاورید
و آرزوهای خود در آغوش بگیرید
دستهایتـــ را اجاره ای نمی خواهــــــــم
دستهایتـــ را تا همیشه میخواهم .​


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چقدر خوبه که تو هستی چقدر خوبه تو رو دارم
چقدر خوبه که از چشمات میتونم شعر بردارم
تو که دلواپسم میشی همه دلواپسیم میره
شاید این باسه تو زوده یا شاید باسه من دیره

واست زوده بفهمی من چرا اواره ی دردم؟
واسم دیرم از این خلوت به شهرعشق برگردم
واسم دیره پشیمون شم چه خوبه با تو شب گردی
واست زوده بفهمی که چه کاری با خودت کردی؟

لالالا لالالا لالالا

نه اینکه بی تو ممکن نیست
نه اینکه بی تو میمیرم
به قدری مسریه حالت که دارم عشق میگیرم
همه دلشوره ام از اینه که عشق اندازه ی حاله
تو جوری عاشقی کن که نفهمم عشق کوتاهه

باست زوده بفهمی من چرا اواره ی دردم؟
باسم دیرم از این خلوت به شهرعشق برگردم
واسم دیره پشیمون شم چه خوبه با تو شب گردی
واست زوده بفهمی که چه کاری با خودت کردی؟

لالالا …
 

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
خانه ای میسازیم در بلندای بهار
بر درخت احساس روی گلبرگ گل نسترنی که از آن عشق خدا می روید
از احساس گل سرخ مدد می گیریم.
و دل کوچکمان خشنود ز دیدار شما می گردد.
 

سمانه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
غریبی نکن

باور کن ساده تر از آنست

که فکر کنی

ورود یه به شهرِ بی برج و باروی

خوابهای من.

تو ؛بی تعارف و دعوت

مهمان عزیز کردۀ

شبهای آرامِ این سرزمینی
 

mclaren

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام کافه چي..

امشب نه قهوه ميخورم نه حتي چيز ِ ديگري

فقط برايش يک پيغام دارم !

اگر آمد به او بگو !

فلاني گفت :

تو که باشي مرا هيچ باکي از هيچ جاده اي نيست ،

با تو تا نا کجا هم مي آيم ،

حتي تا پشت ِ کوه ِ قاف !

تو فقط باش ،

همين !

 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
گریه شاید زبان ضعف باشد ... شاید خیلی کودکانه شاید بی غرور.. اما هر وقت گونه هایم خیس می شود می فهمم نه ضعیفم !!! نه یک کودکم !!! بلکه پر از احساسم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عاشقانه دوست دارم
اگر یک آسمان دل را به قصد عشق بردارم میان عشق
و زیبایی تو را دوست می دارم
تو را عاشقانه دوست دارم
مثل گلهای بهاری
مثل پنجره های باز رو به دریا
مثل گلهای عاشق در باغچه های انتظار
تو را مثل خودت پاک و معصوم دوست دارم
من عاشقم
عاشق صدای شرشر بارن
عاشق پنجره های خیس باران خورده
و عاشق کوچه های نمناک انتظار
من عاشقم
عاشق شبهای پر ستاره و مهتابی
در کوچه پس کوچه های دلواپسی در انتظار دیدار یک آشنا
من عاشقم
عاشق پاکی و معصومیت
عاشق نگاهی پاک و بی ریا
عاشق سبزی بهار و عاشق تمام شقایق های دنیا
 

mclaren

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
"دستم" را بگير

و مرا ببر به دور "دست" هايي که

در "دست رس " هيچ "دستي" نباشم...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
"دستم" را بگير

و مرا ببر به دور "دست" هايي که

در "دست رس " هيچ "دستي" نباشم...
کف ِ دستم را که بو نکرده بودم

که ما عاشق خواهیم شد

دست در دست ِ هم

.
.
.

حالا هر شب قبل از خواب

کف ِ دستم را بو می کنم

و تو تمام مشامم را پر می کنی
 

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای صمیمی ! ای دوست! اگاه و بیگاه لب پنجره ی خاطرم می آیی. ای قدیمی! ای خوب! تو مرا یاد کنی یا نکنی ، من به یادت هستم.
 

ALviin

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش !
کمی از دیوانگی من
سهم تو بود ...
تا این قدر
منطقت را
به رخم نمی کشیدی !

 

sara23

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آدمی که منتظر است هیچ نشانه ای ندارد
هیچ نشانه خاصی....
فقط با هر صدایی بر میگردد...
 
  • Like
واکنش ها: noom

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
چقدر جای تو خالی ست ، جای خالی ات را با هیچ چیز نمی توان پر کرد !
حتی با گزینه مناسب !!!
 
  • Like
واکنش ها: noom

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمیدانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند ، می گویند حساسیت فصلی است ، آری من به فصل فصل این دنیای بی تو حساسم
 
  • Like
واکنش ها: noom

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
نفست باران است ، دل من تشنه ی باریدن ابر ، دل بی چتر مرا میهمان کن
 
  • Like
واکنش ها: noom

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


حالا که عشقت پیله کرده ،

بگذار پروانه ات باشم ...!

 
  • Like
واکنش ها: noom

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از عشق تو سهم من ،همواره همین بوده است
رسوایی و حیرانی ، حیرانی و رسوایی

تو آتش و من دودم ،دریا تو و من رودم
هرچند محال اما ، چیزی است تماشایی

چندی است كه پیوندی است پیوند خوشایندی است
بین تو و آیینه ،آیینه و زیبایی

من دستم و تو بخشش ، تو هدیه و من خواهش
من زین سو و تو زان سو ،می آیم و می آیی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مــاهِ شـب هــای دلــم گـریـه نکـن شب باقـی ست


آسـمــــانِ دلِ مــن روز و شــبـــان مـهـتـابـی ست


اَجـــر از روی گـُـنـه داد مـــرا ، ایــن شـب را


دلِ مـــن در کــفـنِ عـشــــقِ تـو در تنهــایـی ست


خــواسـت خــورشـیـد بـیـایـد شـبِ مــن کـور شود


چـــشـم بــر بـسـت کـیـن مـرغِ دلـم گفت ، بایست


خــوره چـون نشتـرِ تـردیـد تـو را بـر مـن دوخت


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چیزی نمیتونم بگم، قراره از من بگذری

چیزی نگو میفهممت، باید از این خونه بری

چندسال از امشب بگذره تا من فراموشت کنم

تا با یه دریا تو خودم، خاموشِ خاموشت کنم

تنهایی هامو بعد از این با قلب کی قسمت کنم

واسه فراموش کردنت باید به چی عادت کنم

تو باید از من رد بشی، من باید از تو بگذرم

کاری نمیتونم کنم، باید بیفتی از سرم

بعد از تو باید با خودم تنهای تنها سر کنم

یک عمر باید بگذره تا امشب را باور کنم

چندسال از امشب بگذره تا من فراموشت کنم

تا با یه دریا تو خودم خاموشه خاموشت کنم

چندسال از امشب بگذره با من یکی هم خونه شه

احساس امروزم به تو تنها یه شب وارونه شه
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
چیزی نمیتونم بگم، قراره از من بگذری

چیزی نگو میفهممت، باید از این خونه بری

چندسال از امشب بگذره تا من فراموشت کنم

تا با یه دریا تو خودم، خاموشِ خاموشت کنم

تنهایی هامو بعد از این با قلب کی قسمت کنم

واسه فراموش کردنت باید به چی عادت کنم

تو باید از من رد بشی، من باید از تو بگذرم

کاری نمیتونم کنم، باید بیفتی از سرم

بعد از تو باید با خودم تنهای تنها سر کنم

یک عمر باید بگذره تا امشب را باور کنم

چندسال از امشب بگذره تا من فراموشت کنم

تا با یه دریا تو خودم خاموشه خاموشت کنم

چندسال از امشب بگذره با من یکی هم خونه شه

احساس امروزم به تو تنها یه شب وارونه شه
واییییییییییی عاشقشم اگه هزار بار هم گوش کنم بازم کمه
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا