بانمک شدی الهه:دی انقدر دوش آب نمک نگیر!
دیگه دیگه او کوفت:دی
عجب ...!!!
بانمک شدی الهه:دی انقدر دوش آب نمک نگیر!
دیگه دیگه او کوفت:دی
ماشالله یه پا فیلم نامه نویس تشریف دارین:دی
تجربت زیاده ها........خوب باباي محترم شما ميفرماين:خوب بريم سر اصل مطلب(اين از سوال اولي)
دوميم كه معمولا آقا دوماد گل سر صحبتو وا ميكنند و از خودشون ميگن..
چایی چی پس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟پدر داماد : قرض از مزاحمت امر خیر بود. که اگه شما اجازه بدین ..................
پدر مادر عروس : خواهش می کنم....................................................
بعد کلی صحبت های بی مورد و الکی .....
مادر داماد میگه : حاج اقا اگه اجازه بدین این دوتا هم یه صحبتی هم با هم بکنن.
پدر عروس : بله برن تو اون اتاق.
اصل ماجرا دیگه شروع میشه ....
عروس و داماد تو اتاق : 5 دقیقه اول هیچی نمیگن هر دو موندن که از کجا شروع کنن ....
البته معمولا صورتاشون شبیه رنگین کمون شده .
پسره جرات پیدا میکنه و میگه ...................
دیگه شروع میشه و تمومی نداره .....
تا که صدای پدر عروس درمیاد ....:: تموم نشد .؟؟؟؟
اول مامان داماد میگه دختر گلمون چی کار میکنه؟؟ بعد شروع میکنه از پسرش تعریف میکنه..... بعد صحبت انقدر طولانی میشه بین مامانا که بابای دوماد میگه خوب بریم سر اصل مطلب........
بعد آقا دوماد گل میره با عروس خانم صحبت کنه..... اول حال و احوال همو می پرسن........ تو بحث این دوتا بیشتر از اینکه اونا حرف بزنن سکووووووووووووووووووووووووووت حرف میزنه........
همین.......
دیدی چه راحت بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
هر چند هنوز خیلی زود واسم که همچین سوالی رو طرح کنم ولی یهو به فکرم افتاد
فرض کنید توی مراسم خواستگاری هستید(به عنوان خواستگار) یک سکوتی جمع رو فرا گرفته و فقط صدای بازیگرای سریال های صدا و سیما به گوش می رسه(مثلا ستایش:دی)
خانواده ی عروس که قاعدتا نیازی به باز کردن سر صحبت ندارن! می مونه خانواده ی داماد!
باز هم فرض کنید 2 خانواده هیچ آشنایی اولیه و شناختی ندارن! اولا که چه جوری بریم سر اصل مطلب؟
ثانیا,زمانی که آقا داماد(خواستگار در اینجا) می خواد با عروس خانوم صحبت کنه باید ساکت باشه تا ایشون حرف زدنو شروع کنه یا نه؟
سلام
هر چند هنوز خیلی زود واسم که همچین سوالی رو طرح کنم ولی یهو به فکرم افتاد
فرض کنید توی مراسم خواستگاری هستید(به عنوان خواستگار) یک سکوتی جمع رو فرا گرفته و فقط صدای بازیگرای سریال های صدا و سیما به گوش می رسه(مثلا ستایش:دی)
خانواده ی عروس که قاعدتا نیازی به باز کردن سر صحبت ندارن! می مونه خانواده ی داماد!
باز هم فرض کنید 2 خانواده هیچ آشنایی اولیه و شناختی ندارن! اولا که چه جوری بریم سر اصل مطلب؟
ثانیا,زمانی که آقا داماد(خواستگار در اینجا) می خواد با عروس خانوم صحبت کنه باید ساکت باشه تا ایشون حرف زدنو شروع کنه یا نه؟
پسرای عزیز شما که قصد ازدواج ندارید پس چرا سوال می کنید ؟
شما برین خواستگاری خود پدر مادرا یه جور موضوع رو شروع می کنند .
کاری که داما دا باید انجام بدن :
1- سرشون پایین باشه چندتا هم رنگ عوض کنن (تا خانوداه عروس بگه به به چه داماد سر به زیری - البته بعد عقد می فهمن که اشتباه کردن )
2- چایی رو از عروس بگیرید فقط مواظب باشید که خراب کاری نکنید ! بهتره اگر میوه تعارف شد جداکثر یه دونه کوچیکشو برارید .
3- زیاد مغرور نباشید به خوتون که جواب منفی میشه .
4- سعی نکنید شیرین زبونی کنید که اصلا جاش نیست .
5- دارید تو اتاق می رید برای صحبت کردن مواظب باشید که پاتون به پاشنه در نخوره که آبرو ریزی میشه
6- اگه همدیگه رو نمیشناسید (عروس و دوماد رو میگم ) سعی کنید به دنبال آشنایی اولیه باشید و موضوعات بعدی که تو ذهنتون هست رو به جلسات بعدی موکول کنید .
7- سعی نکنید اگه تو اتاق دختر خانوم میرید به همه چی دقت کنید تا شاید شخصیتشو بتونید بشناسید (البته بعید میدونم که پسرا بتون)
در کل اینا نظرات من بود . البته تا بحال خواستگاری نرفتم ولی اصلا هم نمی ترسم . یه تجربه جالب هست . مخصوصا برای داماد ها . ترس ، استرس ، شوق ، عشق و...........
من که رفته بودم دختر شربت آورد برام و خواهرش چایی .
من که رفته بودم دختر شربت آورد برام و خواهرش چایی .
اگه آدم با يه نفر آشنايي اوليه نداشته باشه خيلي سخت ميشه ، به يه غريبه چي بگه آدم
خب شاید خواهره متاهل بوده اشکالی نداره همیشه که نباید دختر مورد نظر تعارف کنهچه جالب !!!!!!!
نتیجه چی شد ؟
معمولا دختره چایی میاره !
حالا واسه چی خواهره اومده بود .
منم خیلی بدم میاد دختر (عروس خانم)چای ببره ....خب شاید خواهره متاهل بوده اشکالی نداره همیشه که نباید دختر مورد نظر تعارف کنه
منم بدم میاد یعنی عذاب الهی این کار یعنی چی چایی تعارف کن که چی بشه مثلا رسم های 100 سال پیشمنم خیلی بدم میاد دختر (عروس خانم)چای ببره ....
هوم باید فرهنگ سازی شه و این رسم برداشته شهمنم بدم میاد یعنی عذاب الهی این کار یعنی چی چایی تعارف کن که چی بشه مثلا رسم های 100 سال پیش
نه برداشته که نمیشه قطعا چون کاملا به فرهنگ و اعتقادات دو خانواده بستگی داره خصوصا خانواده پسرهوم باید فرهنگ سازی شه و این رسم برداشته شه
اون پسری که باچایی نبردن من ناراحت میشه همون بهتر که ناراحت شه ایششششششششششنه برداشته که نمیشه قطعا چون کاملا به فرهنگ و اعتقادات دو خانواده بستگی داره خصوصا خانواده پسر
شاید ما بتونیم خانواده خودمونو متقاعد کنیم این کار بیهوده ایه ولی خانواده پسر ممکنه نظرشون خلاف این باشه به هر حال همه که مثل هم فکر نمیکنن
تازه خانواده ما راضی میشن چون دوست ندارن دخترشون تو شرایط سخت قرار بگیره اگر هم مخالفت میکنن به خاطره خانواده طرف مقابل که ناراحت نشن و از این مسائل.......
کمتر پیش میاد پسرا ناراحت شن اصلا خودشون هم تو شرایط سخت مشابه هستن بنابراین به چشمشون نمیاداون پسری که باچایی نبردن من ناراحت میشه همون بهتر که ناراحت شه ایشششششششششش
واقعا این موضوع ناراحت کنندست!پس چرا من توجیه نیستم! اصل کاریا رفتن تو حاشیه چه چیزایی مسئله شده!کمتر پیش میاد پسرا ناراحت شن اصلا خودشون هم تو شرایط سخت مشابه هستن بنابراین به چشمشون نمیاد
ولی مامان پسر آره ناراحت میشه
همون دیگه امثال من و شما توجیح نمیشیم یعنی یه منطقی بالاتر از منطق ما باید مارو توجیح کنه که وجود نداره چنین منطقی چون حرف ما درستهواقعا این موضوع ناراحت کنندست!پس چرا من توجیه نیستم! اصل کاریا رفتن تو حاشیه چه چیزایی مسئله شده!
هوم باید فرهنگ سازی شه و این رسم برداشته شه
چه جالب !!!!!!!
نتیجه چی شد ؟
معمولا دختره چایی میاره !
حالا واسه چی خواهره اومده بود .
مامانم تو عروسی دیده بودش .
به صلیقه من نخورد .
دقیقا اینی که گفتی برعکسهاشکال نداره !
چیزی که تو این زمینه زیاده دختره !
چیزی که پیدا نیست شوهر هست !
امیدوارم که یک زوج خوب برای ادامه زندگیت پیدا کنی .
نمیدونم منظورتون از آشنای قبلی چیه !
ولی من با دوست بازی مخالفم . دلیلایلش هم کاملا منطقی هست تو همین تالار بارها بحث شده !
به نظر من سخت نیست . می خوای خودت رو معرفی کنی ! شاید سخت باشه اما شیرین هم هست .