گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

Melted_Boy

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
‫يه ضرب المثل شــــيرازي ميگه:
من اگر برخيزم تو اگر برخيزي ،چه كسي بنشيند؟؟؟!!

اینقدرا هستن بچه ها!!!
نگران نباش مهندس!!!!

اختیار دارید. شما خودتون صاحب خونه اید مهندس...
ولی در مورد غیبتاتون باید بچه ها تصمیم بگیرن. به نظر من که شام یا ناهاری به بچه های شیرازی بدید :دی... یا میتونید توی نمایشگاه کتاب به ما ملحق بشید و با دادن شیرینی و ناهار، مارو خوشحال کنید:surprised::surprised:

مهندس منو از شیرینی دادن و شام میترسونی؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!۱
داداش ما برادری و وفاداریمونو به بچس شیراز ابراز نمودیم و می نماییم!!!!!!!
وای خدای من book fair.......
کی هست امسال نمایشگاه؟؟؟؟؟

حالا چرا ghz اول نام کاربریمو میندازی؟ چرا واقعا؟ خب بنویس ghzshadow تا بشه سایه آقاای ghz :دی
شیرینی چی؟ مگه خبری شده؟

آخه ghz خوش دست نیس!!!!
همچین تو دهم من یکی نمیچرخه!!!!!!!
اگه بخواد بشه "سایه ی آقای ghz" بایستی شیرینی بدی!!!!!!
واقعا نمیدونی واسه چی باید شیرینی بدی مهندس؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!
 

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
مهندس منو از شیرینی دادن و شام میترسونی؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!۱
داداش ما برادری و وفاداریمونو به بچس شیراز ابراز نمودیم و می نماییم!!!!!!!
وای خدای من book fair.......
کی هست امسال نمایشگاه؟؟؟؟؟



آخه ghz خوش دست نیس!!!!
همچین تو دهم من یکی نمیچرخه!!!!!!!
اگه بخواد بشه "سایه ی آقای ghz" بایستی شیرینی بدی!!!!!!
واقعا نمیدونی واسه چی باید شیرینی بدی مهندس؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!


فکر کنم اردیبهشت باشه
نه والا... برا چی؟ :دی
شیرینی بدم؟ مگه من غیبت کردم؟
 

Melted_Boy

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
فکر کنم اردیبهشت باشه
نه والا... برا چی؟ :دی
شیرینی بدم؟ مگه من غیبت کردم؟

میدونم تو اردیبهشت هست، ولی چندم شروع میشه!!!!!

نکنه این منم که شدم دستیار مدیر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
توجه می نمویی؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
حالا بگو چرا!!!!!!!!!!!!!
این مدت که ما نبودیم تحولات زیرساختاری بزرگی بوجود اومده!!!!!!!!
 

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
میدونم تو اردیبهشت هست، ولی چندم شروع میشه!!!!!

منم که شدم دستیار مدیر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
توجه می نمویی؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
حالا بگو چرا!!!!!!!!!!!!!
این مدت که ما نبودیم تحولات زیرساختاری بزرگی بوجود اومده!!!!!!!!

بیست‌ و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از 13 تا 23 اردیبهشت سال 1391 برگزار می‌شود

آره؟
:surprised:

انگاری تو این تالار مواد چه تکون بخوری چه نخوری، باید شیرینی بدی :دی
میاید نمایشگاه؟
اگه میاید که یه برنامه دیدار حضوری بزاریم
 

vafa8989

عضو جدید
کاربر ممتاز
Interview with god
گفتگو با خدا I dreamed I had an Interview with god

خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم So you would like to Interview me? “God asked”

خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی ؟ If you have the time “I said”

گفتم : اگر وقت داشته باشید God smiled

خدا لبخند زد My time is eternity

وقت من ابدی است What questions do you have in mind for me?

چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟ What surprises you most about humankind?

چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟ Go answered …

خدا پاسخ داد … That they get boed with childhood

این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند

They rush to grow up and then long to be children again
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند

That they lose their health to make money
این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند

And then lose their money to restore their health
و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند

By thinking anxiously about the future That
این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند

They forget the present
زمان حال فراموش شان می شود

Such that they live in neither the present nor the future
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال

That they live as if they will never die
این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد

And die as if they had never lived
و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند

God’s hand took mine and we were silent for a while
خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم

And then I asked …
بعد پرسیدم …

As the creator of people what are some of life’s lessons you want them to learn?
به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند ؟

God replied with a smile
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد

To learn they cannot make anyone love them
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد

What they can do is let themselves be loved
اما می توان محبوب دیگران شد

learn that it is not good to compare themselves to others
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند

To learn that a rich person is not one who has the most
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد

But is one who needs the least
بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد

To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love
یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم

And it takes many years to heal them
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد

To learn to forgive by practicing forgiveness
با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرن

To learn that there are persons who love them dearly
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند

But simply do not know how to express or show their feelings
اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند

To learn that two people can look at the same thing and see it differently
یاد بگیرن که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند

To learn that it is not always enough that they are forgiven by others
یاد بگیرن که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند

They must forgive themselves
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند

And to learn that I am here
و یاد بگیرن که من اینجا هستم

Always
همیشه

 

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
Interview with god
گفتگو با خدا I dreamed I had an Interview with god

....
....
....
And to learn that I am here
و یاد بگیرن که من اینجا هستم

Always
همیشه


یاد بگیرند که با وجود تفاوت ها، میتوان در کنار هم زندگی کرد... یاد بگیرند این تفاوت ها، دلیلی بر نزاع نیست.... یاد بگیرند که می شود با وجود همین تفاوت ها، خوش بود...
بسیار زیبا و دلنشین بود...
با تشکر از شما
 

sunset_69

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیست‌ و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از 13 تا 23 اردیبهشت سال 1391 برگزار می‌شود

آره؟

:surprised:

انگاری تو این تالار مواد چه تکون بخوری چه نخوری، باید شیرینی بدی :دی
میاید نمایشگاه؟
اگه میاید که یه برنامه دیدار حضوری بزاریم
آخ جووووووووون شیرینیییییییییی
کی شیرینی میدی مهندس؟
 

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
ا واقعا؟؟؟؟
راستی ببخشیدا شما این :دی رو از کجا یاد گرفتید؟؟؟ :دییییییییییییییییی

یادم نمیاد... ولی یه دختری تو تالار مواد بود که عشقش :دی بود. فکر کنم از اون یا حتی قبل از اون :دییییییییییییی
 

sonya.b

عضو جدید
مهندس منو از شیرینی دادن و شام میترسونی؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!۱
داداش ما برادری و وفاداریمونو به بچس شیراز ابراز نمودیم و می نماییم!!!!!!![/QUOTE]


بله بله دقیقا همین طوره!! دیگه نوبتی هم که باشه نوبت سایه آقا ghz هست :دییییییییییییییییییییییییی
 

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
مهندس منو از شیرینی دادن و شام میترسونی؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!۱
داداش ما برادری و وفاداریمونو به بچس شیراز ابراز نمودیم و می نماییم!!!!!!!

بله بله دقیقا همین طوره!! دیگه نوبتی هم که باشه نوبت سایه آقا ghz هست :دیییییییییییییییییییییییی

فراااااااااااااااااااااار... من رفتم ترمینال. شاید بتونید تو پلیس راه های بین راه گیرم بندازید :دیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ( یاد نگین افتادم زیاد کشش دادم این :دی رو )

شب همگیتون خوش:gol:
 
بالا