برنامه ریزی برای ارشد
سلام
معمولا شروع کردن مطالعه سخت ترین قسمت هست و یه انرژی و انگیزه قوی میخواد(اگر فیزیک دبیرستان یادتون باشه میگفتیم ضریب اصطکاک ایستایی بیش از ضریب اصطکاک جنبشی هست!)
گاهی برای روزهای متوالی امروز و فردا میکنیم و همش میگیم:"از فردا شروع میکنم" و باز هم این فردا نمیرسه. من فکر میکنم دلیل اصلی این تاخیر یا ترس هست یا بی انگیزه بودن.
پس باید اول تکلیفتون رو با خودتون مشخص کنید. ببینید آیا واقعا هدفی که برای آینده تون در نظر گرفتید از مسیر تحصیلات تکمیلی و کنکور ارشد میگذره یا صرفا توی جو قرار گرفتید و جوگیر شدید.ببخشیدا,ولی نیروی محرکه ای که اکثر ماها رو تا الان هل داده همین جو هست.مثل این هست که وارد یه سالن میشیم میبینیم مردم دارن دور سالن میدوند و وقتی از نفر آخری میپرسیم چه خبره؟برای چی میدویید؟ میگه: وقتو تلف نکن! بدو وگرنه عقب میمونی! و ما هم پشت سرش میدوئیم. و جالب اینجاست که وقتی نفر جدیدی میاد و از خودمون همون پرسش رو میکنه, ما هم همون جواب رو میدیم!
. آیا واقعا راهی کوتاهتر از تحصیلات تکمیلی برای رسیدن به خواسته هاتون وجود نداره؟
اگر به این نتیجه رسیدید , پس باید تا آخرش پاش وایسید. بی تعارف بگم: با مطالعه"گاهی وقتا" یا با روش :"حالا یه زوری بزنیم!" برای قبولی ارشد شانس زیادی ندارید.
به قول دوستی, دوره مطالعه برای کنکور ارشد مثل یک دوره کما هست. بعد از 6 ماه شما هیچ خاطره ای از اون دوران ندارید . چون همه روزهاش مثل هم هست:از خواب بیدار میشید واونقدر درس میخونید تا خوابتون ببره.
و تازه بعد از قبول شدن هم باید 2 سال رو فقط صرف درس خوندن کنید. و خیلی ها تازه متوجه میشن که علاقه ای به اون درس یا رشته ندارن و اگر علاقه نداشته باشید میبرید و چندان موفق نخواهید بود
پس این بستگی به خودتون داره که آیا هدفتون در برابر چیزی که از دست میدید ارزشش رو داره یا نه
پس اگر تصمیمتون این شد که بخونید, دیگه شتر سواری دولا دولا نمیشه!
توصیه میکنم دفتر خاطرات داشته باشید و برای خودتون بنویسید و خودتون تکلیفتون رو با خودتون مشخص کنید.
شما علاوه بر آماده کردن ذهنتون برای مطالعه, باید محیط رو هم برای مطالعه آماده کنید. باید هر چیزی که ذهنتون رو به خودش مشغول میکنه از خودتون دور کنید.اگر براتون مقدور هست که یک اتاق جداگانه برای مطالعه داشته باشید حتما اینکار رو انجام بدید. ببینید دزدهای زمان برای شما چه چیزهایی هستند: اگر از اون آدمهایی هستید که همش با موبایلتون ور میرید یا از صبح تا شب پای اینترنت یا گیم یا سریالهای تلویزیون , یا تلفن و.... هستید, بهتره همه اینها رو از دسترس خودتون دور نگه دارید. بهتره اتاقتون تا حد ممکن خالی و خلوت باشه. بخصوص میزتون که خیلی خیلی مهمه خلوت باشه. فقط همون کتابی که دارید میخونید جلوی چشمتون باشه.
اگر در مدیریت کردن زمان مشکل دارید, توصیه میکنم در اینترنت درباره "مدیریت زمان" یه سرچ کنید.
ضمنا کار میونه خوبی با درس خوندن نداره. حتی اگر وقتتون رو هم زیاد نگیره, ذهن شما رو به خودش مشغول میکنه و تمرکز کردن بر درس رو براتون سخت میکنه.ضمن اینکه در ساعات بعد از کار ذهنتون خسته هم هست.
البته نمیخوام دوستان شاغل رو ناامید کنم.اگر واقعا هدفتون مشخص هست, پس نگرانی نداشته باشید اگر که مجبور باشید به جای یک سال, دو سال بعد قبول بشید یا سه سال بعد
سلام
معمولا شروع کردن مطالعه سخت ترین قسمت هست و یه انرژی و انگیزه قوی میخواد(اگر فیزیک دبیرستان یادتون باشه میگفتیم ضریب اصطکاک ایستایی بیش از ضریب اصطکاک جنبشی هست!)
گاهی برای روزهای متوالی امروز و فردا میکنیم و همش میگیم:"از فردا شروع میکنم" و باز هم این فردا نمیرسه. من فکر میکنم دلیل اصلی این تاخیر یا ترس هست یا بی انگیزه بودن.
پس باید اول تکلیفتون رو با خودتون مشخص کنید. ببینید آیا واقعا هدفی که برای آینده تون در نظر گرفتید از مسیر تحصیلات تکمیلی و کنکور ارشد میگذره یا صرفا توی جو قرار گرفتید و جوگیر شدید.ببخشیدا,ولی نیروی محرکه ای که اکثر ماها رو تا الان هل داده همین جو هست.مثل این هست که وارد یه سالن میشیم میبینیم مردم دارن دور سالن میدوند و وقتی از نفر آخری میپرسیم چه خبره؟برای چی میدویید؟ میگه: وقتو تلف نکن! بدو وگرنه عقب میمونی! و ما هم پشت سرش میدوئیم. و جالب اینجاست که وقتی نفر جدیدی میاد و از خودمون همون پرسش رو میکنه, ما هم همون جواب رو میدیم!
. آیا واقعا راهی کوتاهتر از تحصیلات تکمیلی برای رسیدن به خواسته هاتون وجود نداره؟
اگر به این نتیجه رسیدید , پس باید تا آخرش پاش وایسید. بی تعارف بگم: با مطالعه"گاهی وقتا" یا با روش :"حالا یه زوری بزنیم!" برای قبولی ارشد شانس زیادی ندارید.
به قول دوستی, دوره مطالعه برای کنکور ارشد مثل یک دوره کما هست. بعد از 6 ماه شما هیچ خاطره ای از اون دوران ندارید . چون همه روزهاش مثل هم هست:از خواب بیدار میشید واونقدر درس میخونید تا خوابتون ببره.
و تازه بعد از قبول شدن هم باید 2 سال رو فقط صرف درس خوندن کنید. و خیلی ها تازه متوجه میشن که علاقه ای به اون درس یا رشته ندارن و اگر علاقه نداشته باشید میبرید و چندان موفق نخواهید بود
پس این بستگی به خودتون داره که آیا هدفتون در برابر چیزی که از دست میدید ارزشش رو داره یا نه
پس اگر تصمیمتون این شد که بخونید, دیگه شتر سواری دولا دولا نمیشه!
توصیه میکنم دفتر خاطرات داشته باشید و برای خودتون بنویسید و خودتون تکلیفتون رو با خودتون مشخص کنید.
شما علاوه بر آماده کردن ذهنتون برای مطالعه, باید محیط رو هم برای مطالعه آماده کنید. باید هر چیزی که ذهنتون رو به خودش مشغول میکنه از خودتون دور کنید.اگر براتون مقدور هست که یک اتاق جداگانه برای مطالعه داشته باشید حتما اینکار رو انجام بدید. ببینید دزدهای زمان برای شما چه چیزهایی هستند: اگر از اون آدمهایی هستید که همش با موبایلتون ور میرید یا از صبح تا شب پای اینترنت یا گیم یا سریالهای تلویزیون , یا تلفن و.... هستید, بهتره همه اینها رو از دسترس خودتون دور نگه دارید. بهتره اتاقتون تا حد ممکن خالی و خلوت باشه. بخصوص میزتون که خیلی خیلی مهمه خلوت باشه. فقط همون کتابی که دارید میخونید جلوی چشمتون باشه.
اگر در مدیریت کردن زمان مشکل دارید, توصیه میکنم در اینترنت درباره "مدیریت زمان" یه سرچ کنید.
ضمنا کار میونه خوبی با درس خوندن نداره. حتی اگر وقتتون رو هم زیاد نگیره, ذهن شما رو به خودش مشغول میکنه و تمرکز کردن بر درس رو براتون سخت میکنه.ضمن اینکه در ساعات بعد از کار ذهنتون خسته هم هست.
البته نمیخوام دوستان شاغل رو ناامید کنم.اگر واقعا هدفتون مشخص هست, پس نگرانی نداشته باشید اگر که مجبور باشید به جای یک سال, دو سال بعد قبول بشید یا سه سال بعد