با عرض سلام و خسته نباشید خدمت دوستان. مواردی را دیدم که لازم دانستم به آنها جواب بدهم، ولی نمی توانم قول بدهم که دائماً اینجا باشم و به شبهات پاسخ بدهم.
بهتر است دست اندر کاران سایت، برای سایت یک یا چند فرد متخصص در زمینه های مختلف دینی را دعوت کنند، تا به این شبهات پاسخ داده شود، البته اگر آیدی علامه خودشان استاد هستند که ما اساعه ادب نمی کنیم.
پیش از پاسخ به سه ادعای فوق باید بدانیم تناقض چیست.
تناقض به زبان ساده به معنای ناسازگاری بین دو گزاره است. تناقض وقتی برقرار است که با هیچ تفسیر معقولی نتوان دو گزاره را در کنار هم قرار داد ولی اگر بتوان دو گزاره را طوری تفسیر کرد که با هم سازگار باشند، آنگاه تناقض برقرار نیست:
به مثالهای زیر در مورد شخصی به نام حسین توجه بفرمایید:
مثال1:
گزاره الف)حسین در جاده تهران-قم با سرعت 120 کیلومتر در ساعت رانندگی می کرد.
گزاره ب) حسین در جاده تهران-قم با سرعت 100 کیلومتر در ساعت رانندگی می کرد.
تناقض وجود ندارد. می توان اینگونه برداشت کرد در بخشی از مدت زمان حرکت با سرعت 120 و در در بخشی دیگر با سرعت 100 رانندگی کرده است.
مثال2:
گزاره الف)حسین موقع تحویل سال 1390 در تهران بود.
گزاره ب) حسین موقع تحویل سال 1390 در شیراز بود.
تناقض وجود دارد، زیرا محال است که حسین در یک لحظه در دو شهر مختلف باشد.
این تناقضات چطوری توجیه میشه؟
1- آفرینش زمین و آسمان در 6 روز یا 8 روز؟
پروردگار شما، خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد - (56)سورة الأعراف
بگو آيا شما به آن كس كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد و براى او همانندهايى قرارمىدهيد؟.(9)سورة فصلت
او در زمين كوههاى استوارى قرار داد و بركاتى در آن آفريد و مواد غذايى آن را مقدر فرمود، - اينها همه در چهار روز بود- درست به اندازه نياز تقاضا كنندگان. (10)سورة فصلت
سپس به آفرينش آسمان پرداخت، ... در اين هنگام آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز آفريد... (11و 12 ) سورة فصلت
در مورد اول گفته شده آسمان و زمین در 6 روز خلق شده اما در آیه های بعدی در مجموع 8 روز رو مشخص کرده. 2+2+4 = 8
ضمنا بهترین سایتی که دیدم برای چک کردن آیات قران
www.ParsQuran.com هست. 3 تا ترجمه داره با امکاناتی مناسب.
آنچه در این فقره تناقضجویی جالب است، اینکه برای چسباندن تناقض به قرآن بدون در نظر گرفتن تعبیرهای مختلفی که در دو گونه آیات آمده، هر دو لفظ «خلق» و «قدّر» به معنای آفریدن معنا میشود تا تناقض ادعایی بچسبد، در حالی که، دو معنای متفاوت دارند.
آیاتی که بر شش روز دلالت میکند، در آیات قرآن بسیار است که مورد تأیید است و البته بر هیچ عاقلی پوشیده نیست که منظور «روز به وجود آمده از حرکت زمین به دور خورشید» نیست، چون هنوز زمین و خورشیدی در میان نیست.
در آیات دیگر قرآن نیز به صراحت اشاره میکند که روز نزد خداوند غیر از آن است که محاسبه میکنیم.
در آیهای دیگر تناقضجو آفرینش را با استفاده از آیات 9-12 سوره 41 به شمار هشت رسانده و برای این منظور لفظ «قدّر» را نیز به همان معنای آفرینش گرفته است تا شمار تناقضش جفت و جور شود.
در حالی که تقدیر به معنای اندازهگیری است، نه خلقت. به همین خاطر برخی از مفسران، مقصود از آیه را چهار فصل دانستهاند با توجه به توضیح فوق که منظور از روز، روز محاسبهای ما نیست.
اما اگر «قدّر» را به معنای آفرینش بدانیم، باز خواسته تناقضجو برآورده نمیشود، زیرا آفرینش حاصل خیزی زمین برای آماده شدن مواد خوراکی (قوت) در آن، جدای از آفرینش زمین نیست؛ بنابراین قسمتی از چهار روز آفریدن اقوات در زمین، همان دو روزی است که زمین آفریده میشود، یعنی در واقع مجموع آفرینش زمین و اقوات (خوراکی) چهار روز میشود.
این معنا از آیه مطابق با نظر مفسرانی است که کلمه «تتمه» یا کلمه «کلّ ذلک» را در آیه 10 در تقدیر میدانند که بر اساس این تقدیر معنی آیه چنین میشود:
«مواد غذایی مختلف آن (زمین) را در تتمه و پایان چهار روز قرار داد» یا «کلّ ذلک فی أربعه أیام»؛ یعنی «تمام آنها در چهار روز بوده است.»
مسئله تقدیر کلمات در آیات قرآن بسیار وجود دارد و این از مواردی است که در فصاحت و بلاغت در کلام بسیار کاربرد دارد و در کتابهای مربوط به این دو فن آمده است.
همچنین این تفسیر با استفاده از آیات دیگر است که طبق جمله روشن و منطقی تفسیر بعضی از کلام به بعض دیگر، مبنای مستدل و منطقی دارد.
***
گفتیم اگر «قدّر» را به معنای آفرینش در نظر بگیریم، نیز تناقضی در کار نخواهد بود، توضیح تفصیلی در این مورد عبارت است از:
ما در قرآن هشت آیه داریم كه آفرینش زمین و آسمان را در شش روز بیان مى كند ولى از این هشت مورد در چهار مورد اشاره به آفرینش زمین و آسمان مى كند كه در 6 روز بوده (حدید 4، اعراف 54، یونس 3، و هود 7) و در 3 مورد از این هشت مورد اشاره به آفرینش آسمان و زمین و آنچه در میان آنهاست یعنى در شش روز هم آسمان و هم زمین و هم چیزهایى كه در بین آسمان و زمین بوده اند.»
زمین و دو دوران براى پیدایش گیاهان و حیوانات و اقوات و غذاها معرفى مى كند.
بیان مطلب: در آیات 9 تا 12 فصلت كه در آیه ى 9 مى خوانیم زمین را در دو روز آفرید (خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یوْمَینِ) و سپس در آیه ى 10 مى خوانیم او در زمین كوههاى قرار داد و بركاتى در آن آفرید و مواد غذایى مختلف آن مقدّر فرمود اینها همه در چهار روز بود. (وَ جَعَلَ فِیها رَواسِی مِنْ فَوْقِها وَ بارَكَ فِیها وَ قَدَّرَ فِیها أَقْواتَها فِی أَرْبَعَةِ أَیام سَواءً لِلسّائِلِینَ)
و بعد در آیه 12 سوره ى فصلت مى خوانیم «در این هنگام آنها (توده گاز یا دود) را به صورت هفت آسمان در دو روز آفرید. (فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماوات فِی یوْمَینِ وَ...)
اكنون با توجه به مطالب فوق به بررسى اشكال مى پردازیم.
1. با توجه به تقسیم بندى آیات هشتگانه فوق در خلقت آسمان و زمین كه در چهار مورد مى گوید آسمان و زمین در شش روز بوده است و در سه مورد دیگر مى گوید آسمان و زمین و آنچه بین آسمان و زمین است با هم شش روز آفریده شده است و در یك جا هم مى خوانیم آسمان در دور روز و زمین هم در دو روز آفریده شده آیا اینها قرینه نمى شوند هر یك از آسمان و زمین به تنهایى در دو روز خلق شدن و دو روز هم مال آفرینش كوه ها و غذاها و گیاهان اقوات كه جمعاً 6 روز مى شود و این قرینه متصله است جمله (قَدَّرَ فِیها أَقْواتَها فِی أَرْبَعَةِ أَیام)(مواد غذایى مختلف آن رامقدر فرمودند در چهار روز) كه این چهار روز دو روز مال خلقت زمین و دو روز مال خلقت گیاهان حیوانات و اقوات باشد. زیرا آیات چهارگانه از یك سو و آیات سه گانه از سوى دیگر و حتى آیات 9 و 12 فصلت از ناحیه سوم مبین و بیان كننده و از محكمات مى باشند كه اجمال و شبهه موجود در آیه 10 فصلت را برطرف نمایند كه منظور از چهار روز تنها خلقت گیاهان و حیوانات و غذاها نبودن بلكه دو روز مربوط به خلقت زمین است و دو روز مربوط به غذاها و گیاهان.
2. در آیه 10 سوره فصلت كه مى گوید موادغذایى را در چهار روز خلق كردیم «قرینه» و نشانه و علامتى وجود دارد كه منظور هم خلقت زمین و هم خلقت اقوات غذاها با هم چهار روز مى باشد زیرا در این آیه مى گوید: او در زمین كوههایى قرار دارد و بركاتى در آن آفرید. (وَ جَعَلَ فِیها رَواسِی مِنْ فَوْقِها وَ بارَكَ فِیها...)
و مى دانیم بخش عظیم از كره زمین را كوه هاى آن تشكیل مى دهد و با توجه به این كه ریشه و پایه كوهها در اعماق زمین فرو رفته است و خلقت آفرینش كوه ها همان آفرینش زمین است بنابراین لازم نیست براى فهم آیات ما تقدیرى در كلام بگیریم و بگوئیم (كل ذلك) «همه اینها از زمین و غذاها» در چهار روز بودن بلكه آفرینش كوهها و جزء آفرینش زمین به حساب مى آید و اگر كوهها را از زمین جدا كنیم چیزى از زمین باقى نمى ماند.
و جالب این كه در آیات زیادى در مورد آفرینش زمین از آفرینش كوهها سخن مى گوید كه با كشیدن زمین كوهها را در آن قرار دادیم یعنى كوهها جزء زمین مى باشد 3 سوره رعد (وَ هُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِیها رَواسِی وَ أَنْهاراً...) 19 حجر (وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَینا فِیها رَواسِی)7 ق (وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَینا فِیها رَواسِی...) و آیات دیگر كه حاكى است كه خلقت كوهها جزء خلقت زمین مى باشد.
بنابراین آیه 10 سوره فصلت درباره ى خلقت زمین و كوهها و نیز گیاهان حیوانات مى باشد كه در چهار روز خلقت شدند كه دو روز مربوط به خلقت زمین و دو روز هم مربوط به موادغذایى و اقوات مى باشد و در نتیجه همه آیات هشت گانه قرآن حاكى از این مى باشند كه خلقت آسمان و زمین در 6 روز مى باشد و تناقض در میان آیات وجود ندارد.
3. علاوه بر مطالب فوق علامت و قرینه عرض در یك كلام واحد در اینجا وجود دارد كه نخست بیان بخش نخست از خلقت زمین را دو روز بیان كرده و سپس با اضافه بخش دیگر خلقت غذا كه مجموع چهار روز مى باشد. و نظیر این تعبیر در زبان عرب و تعبیرات فارسى نیز وجود دارد كه فى المثل گفته مى شود از اینجا تا مكه ده روز طول مى كشد و تا مدینه 15 روز یعنى پنج روز فاصله مكه و مدینه است. و ده روز فاصله اینجا تا مكه (نه این كه ده روز با پانزده روز كه 25 روز مى باشد)
و با توجه به آیات روشن و محكم كه خلقت آسمان زمین را شش روز بیان كرده و خلقت هر كدام از آسمان و زمین را دو روز معلوم نمود و نیز در سه آیه خلقت آسمان و زمان و آن چیزهایى كه بین آسمان و زمین است را 6 روز قرار داده یقین پیدا مى كنیم منظور از این چهار روز دو روز مربوط به زمین و دو روز مربوط به خلقت گیاهان و حیوانات و غذاها مى باشد و لذا تفسیر بزرگ زمخشرى در كشاف به قرینه این آیات جمله «كل ذلك» را تقدیر گرفت. معنى آیه: (مواد غذایى آن را مقدر كرد (اینها همه (زمین و غذاها) در چهار روز بوده (وَ قَدَّرَ فِیها أَقْواتَها (كل ذلك) فِی أَرْبَعَةِ أَیام).
2- اول آسمان آفریده شده یا زمین؟
او خدايى است كه همه آنچه را (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براى شما آفريد; سپس به آسمان پرداخت; و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود; و او به هر چيز آگاه است. (29)سورة البقرة
آيا آفرينش شما (بعد از مرگ) مشكلتر است يا آفرينش آسمان كه خداوند آن را بنا نهاد؟. (27)سقف آن را برافراشت و آن را منظم ساخت، (28)و شبش را تاريك و روزش را آشكار نمود. (29)و زمين را بعد از آن گسترش داد، (30)سورة النازعات
این دو آیه مقصود متناقضجو را تامین نمیکند؛ زیرا آنچه در سوره نازعات آمده، خلقت زمین نیست، بلکه گستردن زمین است (دحاها).
حتی کلمه «استوی» در سوره بقره به معنای خلقت نیست، بلکه به معنای استیلا و تسلط یا پرداختن به آن است. در این صورت معنای آیه چنین است: او خدایی است که برای شما آنچه در زمین است بیافرید، سپس به کار آسمان پرداخت و آن را در هفت آسمان استوار ساخت.
حال با توجه به معنای آیه چه اشکالی دارد که آفرینش آسمان، پیش از خلق زمین باشد، اما استوار ساختن آن به هفت آسمان، پس از خلقت زمین صورت گرفته باشد؟!
اگر این کلمه را به معنای خلقت بدانیم و همین طور کلمه (دحاها) در سوره نازعات به معنای خلقت باشد، چندین پاسخ از طرف قرآنپژوهان ارائه شده، یکی از آن پاسخها چنین است:
کلمه «ثم» نه به معنای «ترتیب واقعی» بلکه به معنای «ترتیب ذکری» باشد، به این معنا که در مقام گزارش از آفرینش آسمان و زمین، ابتدا به خلقت زمین اشاره کرده، سپس به خلقت (پرداختِ) آسمان، پس آیه سوره بقره اصولاً در مقام گزارش به حسب وجود واقعی و تحقق خارجی نیست، بلکه در جهت بیان گزارش از واقعیاتی است که صورت گرفته، در مقام گزارش ابتدا آن را بیان کرده که برای مردم اهمیت دارد، که خلقت زمین است، یعنی اگر چه به حسب آیات سوره نازعات، خلقت آسمانها پیش از زمین است اما چون روی زمین، روزی انسانها و منابع آن وجود دارد که مورد توجه و نیاز مردم است، خداوند آن را در ابتدا ذکر کرده، سپس به گزارش خلقت آسمانها (که پیش از آن آفریده شده بود) پرداخته است.
برخی از مفسران کلمه «بعد ذلک»را در سوره نازعات به معنای «مع ذلک» میدانند، همان گونه که در آیه «عتلّ بعد ذلک» به معنای «مع ذلک» است. در این صورت، معنای آیه مورد نظر در سوره نازعات این است: زمین را با این حال (آفرینش آسمان) بگسترد، یعنی به همراه آفرینش آسمان، گسترش زمین نیز صورت گرفت.
بر اساس این معنا، میتوان گفت که اصولاً آفرینش آسمانها و زمین کاملاً تفکیک شده از هم نیستند و آیات صریحاً از آفرینش نام نبرده، بلکه به استوار ساختن آسمان یا گستردن زمین اشاره کرده است.
3- هدف از آفرینش ستارگان:
و آنها ( شهابها ) را تيرهايى براى شياطين قرار داديم، و براى آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختيم. (5) سورة الملك
ما آسمان نزديك ( پايين) را با ستارگان آراستيم، (6)تا آن را از هر شيطان خبيثى حفظ كنيم! (7)آنها نمىتوانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرادهند، (و هرگاه چنين كنند) از هر سو هدف قرارمىگيرند! (8)سورة الصافات
آیه اوّل از شهاب سخن می گوید و آیه دوم از ستاره، چه تناقضی در این دو آیه هست؟ مگر اینکه نویسنده فرق ستاره و شهاب را نداند.
ضمن اینکه این دو آیه هدف از خلقت ستاره و شهاب را بیان نمی کنند، بلکه بخشی از کاربرد آنها را مطرح می کنند.
***
آقایان و خانمهای دانشجو، فکر کنم برای شمایی که این تاپیک را خوانده اید، خواندن مطلب زیر از من بد نباشد، خوشحال می شوم بخوانید: