دوباره اول مهر است و پاییز / گلوی آسمان از بغض لبریز/

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اخه ما بچه مناطق سردسیریم به همین خاطر به برف و یخبندان خیلی علاقه داریم
عشقمون اوغات خوب زندگیمون تو برف بازی های زمستونی گذشته
خیلی حال میده
بخصوص بعد از بارش برف سنگین وقتی برف زبر پات خرچ خرچ صدا میده و پاهات تا زانو میره تو برف!!
ما هم درسته که بچه تهرونیم ولی ار تبار اهالی همون منطقه ایم عزیز دلم. خونمون برف رو دوست داره .
 

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تعارف کیمیایی!!! :D در ضمن شعرتون خیلی زیبا بود:gol:
مرسی . ولی به خدا منظور شعر کوفتی بودن اول مهر نیست .میدونی که؟
اون گلرو که قرار نیست بکنی تو حلق ما ها؟ قراره؟:biggrin:اخه شاید تعارف گلت هم یه جورایی اونجوری باشه.:biggrin:
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای ول

منم عاشق سرمام
حتی وقتی پاهای ادم از شدت سرما کرخ میشه باز هم لذت بخشه!

ما هم درسته که بچه تهرونیم ولی ار تبار اهالی همون منطقه ایم عزیز دلم. خونمون برف رو دوست داره .

فقط برفشم نیست ها
بارش خود برف بخصوص شب ها لذت دیگه ای داره
وقتی اسمون قرمز رنگ میشه و میری بیرون کسی نیست و وقتی برمیگردی میبینی فقط رد پای تو روی برف ها مونده.........
 

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حتی وقتی پاهای ادم از شدت سرما کرخ میشه باز هم لذت بخشه!



فقط برفشم نیست ها
بارش خود برف بخصوص شب ها لذت دیگه ای داره
وقتی اسمون قرمز رنگ میشه و میری بیرون کسی نیست و وقتی برمیگردی میبینی فقط رد پای تو روی برف ها مونده.........

اره کرخ شدن پاها لذت داره و وقتی اون لذت تکمیل میشه که بیایی خونه پاتو بکنی لای شوفاژ یا بگیری روی بخاری .نه؟
اون قرمزی آسمون رو گل گفتی مخصوصا این که اگه عمیق نفس بکشی بوی برف رو هم قبل از بارش تو اون احظه حس میکنی. فکرشو بکن. وای هوا لحظه قبل از بارش برف بوی خاصی داره .آدم به وجد میاد
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
اره کرخ شدن پاها لذت داره و وقتی اون لذت تکمیل میشه که بیایی خونه پاتو بکنی لای شوفاژ یا بگیری روی بخاری .نه؟
اون قرمزی آسمون رو گل گفتی مخصوصا این که اگه عمیق نفس بکشی بوی برف رو هم قبل از بارش تو اون احظه حس میکنی. فکرشو بکن. وای هوا لحظه قبل از بارش برف بوی خاصی داره .آدم به وجد میاد
اره
باید براش تاپیک زد
والا از تاپیک نفر بعدی و ... بهتره!!!
 

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اره
باید براش تاپیک زد
والا از تاپیک نفر بعدی و ... بهتره!!!
اره والا عناوین مختلفی مثل:
یه متلک به نفر قبلی بگو
حاضری انگشت تو دماغ نفر قبلی بکنی؟
یه فحش به نفر قبلی بده
.
.
.
.
قبلنا تاپیک میزدیم باقلوا .بحث داغ میشد یهو صفحات می رفت تا 40 انوم یکی دو ساعته .چقدر هم مفید. نذاشتن دیگه نذاشتن.یادته؟
 

felor

عضو جدید
اره والا عناوین مختلفی مثل:
یه متلک به نفر قبلی بگو
حاضری انگشت تو دماغ نفر قبلی بکنی؟
یه فحش به نفر قبلی بده
.
.
.
.
قبلنا تاپیک میزدیم باقلوا .بحث داغ میشد یهو صفحات می رفت تا 40 انوم یکی دو ساعته .چقدر هم مفید. نذاشتن دیگه نذاشتن.یادته؟
واقعا؟؟!!! کی؟ تا خودم برم...!!!
 

Alborz Rad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این شعر قشنگ رو خیلی دوست دارم به بهانه اول مهر وبازگشایی دانشگاهها و مدارس دوباره گذاشتم برا دوستان .نظر یادتون نه :smile:

هوا بارانی است و فصل پاییز/ گلوی آسمان از بغض لبریز//
به سجده آمده ابری که انگار/ شد ه از داغ تابستانه سر ریز//
هوای مدرسه بوی الفبا/ صدای زنگ اول محکم و تیز//
جزای خنده های بی مجوز/ و شادیها و تفریحات ناچیز//
برای نوجوانی ها ی ما بود / فرود خشم و تهمت های یکریز//
رسیده اول مهر و درونم / پر است از لحظه های خاطرانگیز//
کلاس درس خالی مانده از تو / من و گلهای پزمرده سرمیز//
هوا پاییزی و بارانی ام من / درون خشم خود زندانی ام من //
چه فردای خوشی را خواب دیدیم / تمام نقشه ها بر آب دیدیم //
چه دورانی چه رویای عبوری / چه جستن ها به دنبال ظهوری //
من و تو نسل بی پرواز بودیم / اسیر پنجه های باز بودیم //
همان بازی که با تیغ سر انگشت/ به پیش چشمهای من تو را کشت //
تمام آرزو ها را فنا کرد / دو دست دوستیمان را جدا کرد //
تو جام شوکران را سر کشیدی / به ناگه از کنارم پر کشیدی//
به دانه دانه اشک مادرانه / به آن اندیشه های جاودانه //
به قطره قطره خون عشق سوگند / به سوز سینه های مانده در بند//
دلم صد پاره شد بر خاک افتاد / به قلبم از غمت صد چاک افتاد //
بگو ـ بگو آنچا که رفتی شاد هستی؟ / در آن سوی حیات آزاد هستی؟ //
هوای نوجوانی خاطرت هست؟ / هنوزم عشق میهن در سرت هست؟ //
بگو آنجا که رفتی هرزه ای نیست ؟/ تبر تقدیر سرو و سبزه ای نیست ؟//
کسی دزد شعورت نیست آنجا؟ / تجاوز به غرورت نیست آنجا؟//
خبر از گورهای بی نشان هست ؟/ صدای زجه های مادران هست؟//
بخوا ن همدرد من
هم نسل و همراه / بخوان شعر مرا با حسرت و آه //
دوباره اول مهر است و پاییز / گلوی آسمان از بغض لبریز//
من و میزی که خالی مانده از تو / و گلهایی که پزمرده سر میز //

:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
تقدیم به همه دوستان

خانم صدیقی قلم گرمی دارن درود بر ایشون
ممنون

ایهام و معناگرایی شعر قابل ستودنی است!
 
آخرین ویرایش:

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خانم صدیقی قلم گرمی دارن درود بر ایشون
ممنون

ایهام و معناگرایی شعر قابل ستودنی است!
مرسی از دقت نظرت. اسمی از ایشون نبردم چون بعضیا حساس میشدن
آواتارت چقدر پر معناست؟
احساس میکنم اون منم .شاید همه این احساس رو داشته باشن. البته اگه حسی براشون مونده باشه
 

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فدات.لطف داری
امیدوارم همه ی دوستان عشق واقعی رو تجربه کنن اونم واسه همیشه...
عشق واقعی عشقیه که خدا به بنده هاش داره .اگه درکش کنیم میتونمی اونو همه جا نشر بدیم .اونوقته که میتونمی عاشق هم بشیم.
تو عشق واقعی رو تجربه کردی؟
 

felor

عضو جدید
عشق واقعی عشقیه که خدا به بنده هاش داره .اگه درکش کنیم میتونمی اونو همه جا نشر بدیم .اونوقته که میتونمی عاشق هم بشیم.
تو عشق واقعی رو تجربه کردی؟
بله..هم حقیقی(پروردگارم)، هم مجازی(عشق زمینی)...
آرزو مینم تو هم به هر دوش برسی...
 

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بله..هم حقیقی(پروردگارم)، هم مجازی(عشق زمینی)...
آرزو مینم تو هم به هر دوش برسی...
عشق حقیقی که آرزومه اگه لیلقتشو داشته باشم. خیلی کاهلم تو رسیدن بهش ولی امیدوار
عشق زمینی ؟ در این مورد شک دارم. عشق واقعی زمینی رو تو افسانه پیدا کن چون عشقی که با اطمینان نتونی بگی تا ابد پایدار میمونه ونوسان نداره .توش ناخالصی داره وناب نیست. میتونی با اطمینان بگی؟
 

felor

عضو جدید
عشق حقیقی که آرزومه اگه لیلقتشو داشته باشم. خیلی کاهلم تو رسیدن بهش ولی امیدوار
عشق زمینی ؟ در این مورد شک دارم. عشق واقعی زمینی رو تو افسانه پیدا کن چون عشقی که با اطمینان نتونی بگی تا ابد پایدار میمونه ونوسان نداره .توش ناخالصی داره وناب نیست. میتونی با اطمینان بگی؟
100% ...
من دختر لوسی بار اومدم تو خونه... اما با مجتبی کامل شدم...
پدرم بد اذیتش کرد تا ببینه چند مرده حلاجه... یه کارایی کرد که واقعا درست نبود.. اما بازم موند..منم البته خیلی به دلش راه اومدم...
خیلی حس خوبیه.. امیدوارم تجربه کنی...
 

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
100% ...
من دختر لوسی بار اومدم تو خونه... اما با مجتبی کامل شدم...
پدرم بد اذیتش کرد تا ببینه چند مرده حلاجه... یه کارایی کرد که واقعا درست نبود.. اما بازم موند..منم البته خیلی به دلش راه اومدم...
خیلی حس خوبیه.. امیدوارم تجربه کنی...
خوشبخت بشی ایشالا واین حست با دوام بشه روزبه روز
 
این شعر قشنگ رو خیلی دوست دارم به بهانه اول مهر وبازگشایی دانشگاهها و مدارس دوباره گذاشتم برا دوستان .نظر یادتون نه :smile:

هوا بارانی است و فصل پاییز/ گلوی آسمان از بغض لبریز//
به سجده آمده ابری که انگار/ شد ه از داغ تابستانه سر ریز//
هوای مدرسه بوی الفبا/ صدای زنگ اول محکم و تیز//
جزای خنده های بی مجوز/ و شادیها و تفریحات ناچیز//
برای نوجوانی ها ی ما بود / فرود خشم و تهمت های یکریز//
رسیده اول مهر و درونم / پر است از لحظه های خاطرانگیز//
کلاس درس خالی مانده از تو / من و گلهای پزمرده سرمیز//
هوا پاییزی و بارانی ام من / درون خشم خود زندانی ام من //
چه فردای خوشی را خواب دیدیم / تمام نقشه ها بر آب دیدیم //
چه دورانی چه رویای عبوری / چه جستن ها به دنبال ظهوری //
من و تو نسل بی پرواز بودیم / اسیر پنجه های باز بودیم //
همان بازی که با تیغ سر انگشت/ به پیش چشمهای من تو را کشت //
تمام آرزو ها را فنا کرد / دو دست دوستیمان را جدا کرد //
تو جام شوکران را سر کشیدی / به ناگه از کنارم پر کشیدی//
به دانه دانه اشک مادرانه / به آن اندیشه های جاودانه //
به قطره قطره خون عشق سوگند / به سوز سینه های مانده در بند//
دلم صد پاره شد بر خاک افتاد / به قلبم از غمت صد چاک افتاد //
بگو ـ بگو آنچا که رفتی شاد هستی؟ / در آن سوی حیات آزاد هستی؟ //
هوای نوجوانی خاطرت هست؟ / هنوزم عشق میهن در سرت هست؟ //
بگو آنجا که رفتی هرزه ای نیست ؟/ تبر تقدیر سرو و سبزه ای نیست ؟//
کسی دزد شعورت نیست آنجا؟ / تجاوز به غرورت نیست آنجا؟//
خبر از گورهای بی نشان هست ؟/ صدای زجه های مادران هست؟//
بخوا ن همدرد من
هم نسل و همراه / بخوان شعر مرا با حسرت و آه //
دوباره اول مهر است و پاییز / گلوی آسمان از بغض لبریز//
من و میزی که خالی مانده از تو / و گلهایی که پزمرده سر میز //

:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
تقدیم به همه دوستان

:gol:
من اول مهر رو دوست دارم
الان دوسش دارم
 

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:gol:
من اول مهر رو دوست دارم
الان دوسش دارم
بخوا ن همدرد من هم نسل و همراه / بخوان شعر مرا با حسرت و آه //
دوباره اول مهر است و پاییز / گلوی آسمان از بغض لبریز//
من و میزی که خالی مانده از تو / و گلهایی که پزمرده سر میز //

 
بالا