بزرگترین اشتباه زندگیم را انجام دادم.عشقم شوهر کرده!

atimehr

عضو جدید
وای خدای من دیروز رفتم سرکوچه شون منتظر بودم . یهو دیدم با شوهرش با ماشین از جلوی من رد شدن . کمرم شکست خورد شدم ..

اون نامرد منو دید ... وای خدایا دارم دیوونه میشم

چطور با من حرف میزنه عذاب وجدان میگره .. منو له کرده عذاب وجدان نمیگیره ...

فقط با انتظارم میتونم موفق بشم ...

من احساسمو چلوندم دیگه چیزی ندارم کس دیگه ایی رو دوستداشته باشم . چقدر گریه کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا داری.خودت نمیخوای.
 

alborz_3000

اخراجی موقت
بزرگترین اشتباه زندگیم را انجام دادم.ای کاش هیچوقت زنده نبودم تا بشنوم عشقم ازدواج کرده:crying2:
http://www.www.www.iran-eng.ir/show...(خانم-ها-اگر-شما-بوديد-چگونه-برخورد-مي-كرديد؟)
از بس تو گوشمون خوندن خودتون دنبال ازدواج نباشین.وقتی شرایط ازدواج را داشتین برای آشنایی اقدام کنین.
از بس از بچگی بمون گفتن نگاه نکن به دختر مردم.گناهه.حرف نزن..................:cry:
از بچگی باورهای غلط سنتی در ذهن من القاء کرده اند که برقراری هرگونه رابطه با جنس مخالف قبل از ازدواج صحیح نیست و یک سد ذهنی روانی در برابر اینکه کسی را خودم برای ازدواج بیابم قرار دادند.اعتماد به نفسم را در برابر خانم ها از من گرفتن.منم بچه مثبت حرف گوش کن
نتیجه این چرندیات این شد.عشقم شوهر کرده.خدا چرا من؟؟؟؟؟؟؟؟؟من از هیچکدومشون نمی گذرم.
نمی دونم چی کار کنم؟دوست دارم گریه کنم(اما من مردم نمیشه که گریه کنم)
خیلی اعصابم خرده.
به درک که شوهر کرد. توام برو زن بگیر. مثل دختر بچه ها نشستی زجه میزنی. بابات فرستاده بودت ارتش الان مثل یه مرد با قضیه برخورد میکردی. مقصر پدرته
 

atimehr

عضو جدید
وای خدای من دیروز رفتم سرکوچه شون منتظر بودم . یهو دیدم با شوهرش با ماشین از جلوی من رد شدن . کمرم شکست خورد شدم ..

اون نامرد منو دید ... وای خدایا دارم دیوونه میشم

چطور با من حرف میزنه چون شوهر کرده عذاب وجدان میگره .. منو له کرده عذاب وجدان نمیگیره ؟؟؟؟؟...

فقط با انتظارم میتونم موفق بشم ...

من احساسمو چلوندم دیگه احساسی ندارم کس دیگه ایی رو دوستداشته باشم . چقدر گریه کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟ منو از هرچی ازدواجو دختره متنفر کرد ؟؟؟؟؟

اما مطمئنم یه روزی به عذاب من دچار میشه اگه نشه خدایی وجود نداره ...
ببینید اقا وحید من این تجربه رو دارم.من به خاطر کسی که دوسش داشتم 5 سال انتظار کشیدم.اونم همینطور.پس اگه واقعا دوست داشت منتظرت میموند.
 

ICE-G

عضو جدید
کاربر ممتاز
وای خدای من دیروز رفتم سرکوچه شون منتظر بودم . یهو دیدم با شوهرش با ماشین از جلوی من رد شدن . کمرم شکست خورد شدم ..

اون نامرد منو دید ... وای خدایا دارم دیوونه میشم

چطور با من حرف میزنه چون شوهر کرده عذاب وجدان میگره .. منو له کرده عذاب وجدان نمیگیره ؟؟؟؟؟...

فقط با انتظارم میتونم موفق بشم ...

من احساسمو چلوندم دیگه احساسی ندارم کس دیگه ایی رو دوستداشته باشم . چقدر گریه کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟ منو از هرچی ازدواجو دختره متنفر کرد ؟؟؟؟؟

اما مطمئنم یه روزی به عذاب من دچار میشه اگه نشه خدایی وجود نداره ...
نه با انتظار موفق نمیشی!باید به خودت بیای تا موفق بشی!
 

atimehr

عضو جدید
به درک که شوهر کرد. توام برو زن بگیر. مثل دختر بچه ها نشستی زجه میزنی. بابات فرستاده بودت ارتش الان مثل یه مرد با قضیه برخورد میکردی. مقصر پدرته
اقا اونو ول کن این اقا وحیدو بچسب داره از دست میره.راستی کاش اواتارتو عوض کنی.اخه این چیه؟
 

VFSDF

عضو جدید
به درک که شوهر کرد. توام برو زن بگیر. مثل دختر بچه ها نشستی زجه میزنی. بابات فرستاده بودت ارتش الان مثل یه مرد با قضیه برخورد میکردی. مقصر پدرته

البرز اشتباه میکنی دوست من چرا با دیده خودت قضاوت میکنی وقتی عاشق میشی طرف تو ذهنت حک میشه چرا اینو میگی اخه ... من خودم 2 سال سرباز سازمان زندانها بودم از ارتشم بدتر ربطی به مردونگی و این حرفا نداره ..
از تریاک بدتره درد عشق .. ایشا الله تجربی کنی بهت میگم یعنی چی منم یه زمان همه رو مسخره میکردم .. بزار کمی سنت بیشتر بشه .
 

ICE-G

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر شما این برگشتن فایده ای داره؟اون دوسش نداشته.
نه نداره!بدرین زمان وقتیه که برگرده اگه 1بار ولش کرده رفته حالا هم شوهرش ول کنه پس یه روزم دوباره وحید ول میکنه!این که نشد زندگی!
 

alborz_3000

اخراجی موقت
اقا اونو ول کن این اقا وحیدو بچسب داره از دست میره.راستی کاش اواتارتو عوض کنی.اخه این چیه؟
اقا وحید چرا داره از دست میره؟
اواتاره من، نمایی از یک سامورایی با شمشیر اخته، مصمم در حمله به صفوف دشمن. همونطوری که از یه مرد انتظار میره. بده ؟
 

ICE-G

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقا وحید چرا داره از دست میره؟
اواتاره من، نمایی از یک سامورایی با شمشیر اخته، مصمم در حمله به صفوف دشمن. همونطوری که از یه مرد انتظار میره. بده ؟
چون داره زندیش تو 1اتظار بیهوده هدر میده!
 

alborz_3000

اخراجی موقت
البرز اشتباه میکنی دوست من چرا با دیده خودت قضاوت میکنی وقتی عاشق میشی طرف تو ذهنت حک میشه چرا اینو میگی اخه ... من خودم 2 سال سرباز سازمان زندانها بودم از ارتشم بدتر ربطی به مردونگی و این حرفا نداره ..
از تریاک بدتره درد عشق .. ایشا الله تجربی کنی بهت میگم یعنی چی منم یه زمان همه رو مسخره میکردم .. بزار کمی سنت بیشتر بشه .
من تجربه کردم. راه داره فراموش کردنش.
 

atimehr

عضو جدید
اقا وحید چرا داره از دست میره؟
اواتاره من، نمایی از یک سامورایی با شمشیر اخته، مصمم در حمله به صفوف دشمن. همونطوری که از یه مرد انتظار میره. بده ؟
اره.من که خوشم نمیاد.کاش یه خورده خوش فرم تر بود.
 

atimehr

عضو جدید
من تجربه کردم. راه داره فراموش کردنش.
معلومه که داره.ببین اگه اون واقعا دوست داشت اون موقع خیلی سخت میشد.حتی غیر ممکن.ولی اون دوست نداشته.واسه به دست اوردنت تلاش نکرده.اگه این عشقه.واقعا مسخرس.
 

VFSDF

عضو جدید
میدونید دوستان . اگه من منتظرش بمونم یه فایده بزرگ داره جدی میگم ..
اون فوق العاده دختر افسرده ایی بود من اونو نفس کشیدم از خودشم بهتر میشناسمش

فایدش اینه همش داره فکر میکنه وحید داره چیکار میکنه همین دییلی میشه اواسه برگشت از من یه بت تو ذهنش بسازه نگرانم بشه.. منو واقعا دوست داشت .. بهم میگه وحید دوستدارم تو مرد ابی هستی اما نمیتونم بخاطره دلم پارو همه چی بذارم میگه خانواده ها همگی خوشحالن منتظره عروسی منن چطور الان بزنم زیره همه چی ..
من بهش گفتم اشتباه نکن بذار یه عمر کنار هم خوشبخت باشیم .. وای خدای من خیلی وحشتناک بچه ها نمیدونید چه عذابی میکشم
 

alborz_3000

اخراجی موقت
راستی دختره داره شوهر میکنهف من فکر کردم پای دوست پسر وسطه. خوب بابا اینکه عیبی نداره. مبارک باشه. توام اگه واقعا عاشقشی باید براش ارزوی خوشبختی بکنی.
راستی کتاب هاگاکوره رو بخون. برات خوبه
 

amireza_2000

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
البرز اشتباه میکنی دوست من چرا با دیده خودت قضاوت میکنی وقتی عاشق میشی طرف تو ذهنت حک میشه چرا اینو میگی اخه ... من خودم 2 سال سرباز سازمان زندانها بودم از ارتشم بدتر ربطی به مردونگی و این حرفا نداره ..
از تریاک بدتره درد عشق .. ایشا الله تجربی کنی بهت میگم یعنی چی منم یه زمان همه رو مسخره میکردم .. بزار کمی سنت بیشتر بشه .
موافقم
 

atimehr

عضو جدید
میدونید دوستان . اگه من منتظرش بمونم یه فایده بزرگ داره جدی میگم ..
اون فوق العاده دختر افسرده ایی بود من اونو نفس کشیدم از خودشم بهتر میشناسمش

فایدش اینه همش داره فکر میکنه وحید داره چیکار میکنه همین دییلی میشه اواسه برگشت از من یه بت تو ذهنش بسازه نگرانم بشه.. منو واقعا دوست داشت .. بهم میگه وحید دوستدارم تو مرد ابی هستی اما نمیتونم بخاطره دلم پارو همه چی بذارم میگه خانواده ها همگی خوشحالن منتظره عروسی منن چطور الان بزنم زیره همه چی ..
من بهش گفتم اشتباه نکن بذار یه عمر کنار هم خوشبخت باشیم .. وای خدای من خیلی وحشتناک بچه ها نمیدونید چه عذابی میکشم
چرا نمیخوای بفهمی این دوس داشتن به درد عمش میخوره.اگه دوست داشت ولت نمیکرد.اخه یه خورده فکر کن.سعی کن خوشبخت بشی.اونطوری بیشتر حرصش در میاد.
 

khordad64

عضو جدید
بزرگترین اشتباه زندگیم را انجام دادم.ای کاش هیچوقت زنده نبودم تا بشنوم عشقم ازدواج کرده:crying2:
http://www.www.www.iran-eng.ir/show...(خانم-ها-اگر-شما-بوديد-چگونه-برخورد-مي-كرديد؟)
از بس تو گوشمون خوندن خودتون دنبال ازدواج نباشین.وقتی شرایط ازدواج را داشتین برای آشنایی اقدام کنین.
از بس از بچگی بمون گفتن نگاه نکن به دختر مردم.گناهه.حرف نزن..................:cry:
از بچگی باورهای غلط سنتی در ذهن من القاء کرده اند که برقراری هرگونه رابطه با جنس مخالف قبل از ازدواج صحیح نیست و یک سد ذهنی روانی در برابر اینکه کسی را خودم برای ازدواج بیابم قرار دادند.اعتماد به نفسم را در برابر خانم ها از من گرفتن.منم بچه مثبت حرف گوش کن
نتیجه این چرندیات این شد.عشقم شوهر کرده.خدا چرا من؟؟؟؟؟؟؟؟؟من از هیچکدومشون نمی گذرم.
نمی دونم چی کار کنم؟دوست دارم گریه کنم(اما من مردم نمیشه که گریه کنم)
خیلی اعصابم خرده.[/QUOTE


مرد برای هضم دلتنگیاش.....گریه نمیکنه/قدم میزنه.
متاسفم.....
 

atimehr

عضو جدید
راستی دختره داره شوهر میکنهف من فکر کردم پای دوست پسر وسطه. خوب بابا اینکه عیبی نداره. مبارک باشه. توام اگه واقعا عاشقشی باید براش ارزوی خوشبختی بکنی.
راستی کتاب هاگاکوره رو بخون. برات خوبه
میشه بپرسم باید چی صدات کنم.خواهشا اواتارتو عوض کن.
 

VFSDF

عضو جدید
بخدا پسر بدی نیستم اما بچه ها من میترسم .. تو اینده اگه زندگیش واسش تکراری بشه . اگه با من در ارتباط باشه منم که عاشقم دوستدارم باهاش در ارتباط باشم ..
اگه یه روابط عاشقو معشوق پیش بیاد بین مون چی با اینکه شوهر داره ... اگه منو دعوت کنه خونش ....... وای نمیدونید چه فکرایی از ذهن ادم رد میشه ..

میدونید بچه ها : من نقاش خوبی نیستم اما خوب میتونم انتظارشو بکشم .. اینو به خودشم گفتم
 

milad mansoury

عضو جدید
برو بهش اس بده بگو:منم ازدواج کردم.دوران خوبی داشتیم.موفق باشی

بعد ببین چی میگه.!!
 

atimehr

عضو جدید
بخدا پسر بدی نیستم اما بچه ها من میترسم .. تو اینده اگه زندگیش واسش تکراری بشه . اگه با من در ارتباط باشه منم که عاشقم دوستدارم باهاش در ارتباط باشم ..
اگه یه روابط عاشقو معشوق پیش بیاد بین مون چی با اینکه شوهر داره ... اگه منو دعوت کنه خونش ....... وای نمیدونید چه فکرایی از ذهن ادم رد میشه ..

میدونید بچه ها : من نقاش خوبی نیستم اما خوب میتونم انتظارشو بکشم .. اینو به خودشم گفتم
خب تو داری اشتباه میکنی دیگه.اقا وحید ازش بگذر.
 

amireza_2000

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
با سلام خدمت همدل و هم درد عزیزم سامی عزیز

من وحید ترانه سرا هستم من هم گرفتار عذاب شما شدم داشتم در گوگل سرچ میکردم که با نوشته هاشما روبرو شدم خواهش میکنم دوستان منو کمک کنید
منم به عذاب سامی عزیز گرفتار شدم . لعنت به این زندگی .

......................... داستان من ..............
حدود پنج سال پیش بود با دختری اشنا شدم به نام سالومه . در ابتدا روابط ما در حد چت کردن بود هر دوی ما متولد 62 هستیم .. اون اوایل سالومه یک عکس از من دید و خوشش اومد که منو از نزدیک ببینه بعد کلی اصرار که وحید بیا جایی من تورو ببینم . و من بهش گفتم باشه بیا خانه ترانه (پارک شفق تهران ) منو ببین بعد اشنایی شب بهم زنگ زد که اره وحید من ازت خیلی خوشم اومده عاشقانه دوست دارم بعد کلی روابط و کلی گشتو گذار اینو اونرو رفتن با سالومه کم کم منم بهش علاقه مند شدم اما متاسفانه من اون زمان شرایط ازدواج نداشتم حتی دیپلمه بودم . شبها تا صحر ساعتها پای تلفن باهم حرف میزدیم واقعا شده بودیم یهنفر اینقدر که بهم نزدیک شده بودیم تا اینکه صحبت از ازدواج شد و من گفتم شرایط ازدواجو فعلا ندارم وباید صبر کنی اما اون قبول نکرد و گفت من که نمیتونم منتظر باشم تاتو شرایط ازدواجو پیدا کنی ( منو ترک کرد ) خدا ازش نگذره منو با کلی خاطره امید تنها گذاشت .... غذاب زندگی من ازی اینجا شروع شد . دیگه نوبت من شده بود انگار من برای اون فتح شده بودمو چیزه تازه ای واسش نداشتم اما من مدام زنگ میزدم اصرار میکردم که عزیزم خواهش میکنم التماس میکنم خرابش نکن بزار باهم تلاش کنیم به هم برسیم اما قبول نکرد ... من درمونده از همه جا دستم به جایی بند نبود واسه انکه دلم اروم بگیره ساعتها میرفتم دمه خونشون منتظر میموندم تا بیاد لحظه ای ببینمش سر کوچه دلم اروم بگیره با اینکه چند بار منو سر کوچه دید اما بیتفاوت ازم گذشت ... هنوز جای کشیده شدن ناخنهامو روی دیوار اتاقم میبینم یاد اون عذاب میوفتم که منو ترک کرده گریه های مادرم که منو دیوونه میکرد که پسرش چظور جلوی چشمش داره از بین میره ... منو بینهایت عذاب داد تا اینکه بیرحم بعد مدتی هم شماره خونه شونو عوض کرد هم شماره موبایلشو منم دیگه خسته شده بودم برای مدت چهر سال ولش کردم رفتم برای رسیدن بهش درس خوندم تلاش کردم لیسانس گرفتم پول جم کردم ....همه این سالها منتظرش بودم که شاید روزی برگرده پیشم ...
تا اینکه بعد چهر سال یهو دیدم باز چراغ یاهو منسجرش روشن شد من گفتم کجایییییییییییییییییییییییییییییییی نامرد چرا نرفتی این همه سال من منتظرت بودمممممممممممممممممممممم .. من الان امادگی کامل واسه ازدواج دارممممممم ... بهم گفت وحیدم متاسفم من دو ماهه عقد کردم و شوهرمو دوستش دارم اما عاشقش نیستم و تا چند ماهه دیگه عروسیمه دارم ازدواج میکنم .واییییییییییییییییییییییی خدای من نمیدویند چه زجری کشیدم انگار اب سردو ریختن رو تن من .. بعد هر شب میومد تو نت با من چت میکرد و میگفت کار از کار گذشته و برو وحید تا اینکه یه شب من به سالومه وبکم دادم منو از وب دید یاد خاطراتمون افتاد دیوونه شد گفت وحیدددددد نمیدونم باید چیکار کنم من واقعا دوست داشتم دوستدارم . من گفتم طلاق بگیرر بزار خوشبخت باشیم منو رها نکن منو تا ابد منتظر نذاررررررر رحم کن گفت نمیشه خانواده ها خوشحالن من چطور میتونم قبل عروسی بزنم زیره همه چی . تا اینکه یه شب بهم گفت وحید میخوام بهت زنگ بزنم دلم طاقت نمیاره بهم زنگ زد وقتی صدای منو بعد اینهمه سال شنید بازم دیوونه تر شد بعد چندین شب حرف زدنو اصرار من برای طلاقش گفت نمیشه نمیتونم من شوهرمو دوستدارم عاشقش نیستم اما باور کن نمیتونم ... منم بهش گفتم باشه من تا ابد منتظرت میمونم تا برگردی پیشم برو تو زندگی خودت میفهمی زندگی بدونه عشق چقد زود واست تکراری میشه خودن زود برمیگردی .. گفت تو چرا فکرمیکنی من زندگیمو دوستندارم چرا هم زندگیمو هم شوهرمو دوستدارم اما تورم دوستدارمم میدونن چه عذابی کشیدی.... یه شب پای تلفن داشت گریه میکرد بهم گفت من رفته بودم دمه خونه قبلیمون مثه تو به یاد تو وحید چیکار کنم نمیتونم کاری کنم ..... تا اینکه دیشب بهم اس ام اس زد که اره من جذاب وجدان دارم که دارم با تو حرف میزنم برو پی زندگیت منو ول کن .
...................................
وای خدای من چقدر ادما حقیرن ... نفرین نفرین نفرین نفرین ابدی بهش و زندگیش ارزو میکنم تو زندگیش دست به هر کاری بزنه توش مشکل بوجود بیاد نفرین من پشتو پناهش تا ابد ..

............
دوستان من میخوام منتظرش بمونم تا برگرده یعنی اگه نمونم میمیرم نمیدونید چه عذابی کشیدم دارم دیوونه میشم خدا ازش نگذره ازش انتقام میگیرم.


دوستان پستمو نقل قول نکنید خواهش میکنم شاید بعدا پستمو پاک کنم

طبق تجربه ای که من دارم تنها راه حل این مشکل زمانه فقط زمان.
 

amireza_2000

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
نه چرا اون نباید کمی برای من تلاش کنه چراااااااااااااااا ؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا فقط همه تلاشا باید از طرف من باشه ؟؟؟؟؟؟؟ من که تلاش کردم چرا اینکارو کرد؟؟؟؟؟؟؟

دقیقا. دختر اگه واقعا پسری رو بخواد باید براش تلاش کنه
 

VFSDF

عضو جدید
برو بهش اس بده بگو:منم ازدواج کردم.دوران خوبی داشتیم.موفق باشی

بعد ببین چی میگه.!!
چی میشه جدی .. میترسم بهم بگه خوشحالم مبارکه بعد با خیال راحت بره سر خونه زندگیش .. من نمیخوام از دستش بدم خواهش میکنم درکم کنید
 

Similar threads

بالا