Gordia
عضو جدید
بچه ها امروز پستخونه ی آریا شهر( میدونین که یکی از محله های تهران!!) کاری داشتم.... وای خدای من....
چشمتون روز بد نبینه نمیدونین چه ببخشید چه آشغالدونی ای بود!!!
از اول گلدیس تا فلکه اول صادقیه پیاده رو واقعن پر آشغال شده بود.... به خدا اغراق نمیکنم وضعی بود که تا بحال هیچ جا ندیده بودم
از برگه های تبلیغاتی گرفته تا ظرف های یه بار مصرف اسنک و... جالبه که قدم به قدم سطل های مکانیزه گذاشتن اونجا اما انگار مردم فرقی بین سطل آشغال و خیابون قائل نیستن..... باور کنین نزدیک بود گریم بگیره...
آخه ما آدمیم. این چه وضعیه؟؟؟
شروع کردم خودم با دستام جمع کردنشون از روی زمین ....هرچند شاید بعضی ها با دیده تمسخر نیگام کردن اصلن برام مهم نبود انقدر ناراحت بودم از این اوضاع که دلم میخاست یه جارو بهم میدادن یکی دو ساعتی هم وقت میذاشتم واسش ....
آخه بابا اینجا شهر منه...مثلن قراره بهش افتخار کنم...
کی قراره این چیزا رو بفهمیم؟
چشمتون روز بد نبینه نمیدونین چه ببخشید چه آشغالدونی ای بود!!!از اول گلدیس تا فلکه اول صادقیه پیاده رو واقعن پر آشغال شده بود.... به خدا اغراق نمیکنم وضعی بود که تا بحال هیچ جا ندیده بودم
از برگه های تبلیغاتی گرفته تا ظرف های یه بار مصرف اسنک و... جالبه که قدم به قدم سطل های مکانیزه گذاشتن اونجا اما انگار مردم فرقی بین سطل آشغال و خیابون قائل نیستن..... باور کنین نزدیک بود گریم بگیره...آخه ما آدمیم. این چه وضعیه؟؟؟
شروع کردم خودم با دستام جمع کردنشون از روی زمین ....هرچند شاید بعضی ها با دیده تمسخر نیگام کردن اصلن برام مهم نبود انقدر ناراحت بودم از این اوضاع که دلم میخاست یه جارو بهم میدادن یکی دو ساعتی هم وقت میذاشتم واسش ....
آخه بابا اینجا شهر منه...مثلن قراره بهش افتخار کنم...
کی قراره این چیزا رو بفهمیم؟
من که از این کار متنفرم واسه همین همیشه تو کیفم پر آشغاله
