شهادت اولین نمازگزار اسلام در خانه خدا + تصاویر

!AnGel!

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2][/h]

جبرییل، عزادار و مویه كنان در میان زمین و آسمان بانگ برداشت: سوگند به خدا پایه*های هدایت ویران شد و نشانه*های تقوا از بین رفت و ریسمان محكم از هم گسست. بار خدایا من نخستین كسی هستم كه به حق رسیده و آن را شنیده و پذیرفته است و هیچ كس بر من در امر نماز سبقت نگرفت، مگر رسول خدا(ص)، و نیز فرموده*اند: «من هفت سال پیش از آن كه كسی با پیامبر نماز بخواند، با او نمازگزاردم.»
نمایی از مسجد کوفه و خانه حضرت امیرالمومنین(ع)در نماز علی(ع) سخن*ها رفته و كلام*ها گفته و كتاب*ها نوشته شده است؛ «نمازی كه در آن، چنان غرق در مناجات و خضوع و بندگی می*شد كه گوشش نمی*شنید، چشمش نمی*دید و زمین و آسمان و مافیها از خاطرش محو می*شد! نمازی كه در آن از خوف خدا بر خود می*لرزید و رنگ از رخسار مباركش می*پرید. اصولاً معنای نماز را باید در نماز علی (ع) جست و معنای خوف را باید از چهره رنگ پریده او دریافت و خدا را باید از چشم او دید.نقل است كه پس از شهادت امیرمومنان، حضرت علی(ع) ، یكی از اصحاب آن حضرت به نام «ضرار» با معاویه روبرو شد. معاویه گفت: «می*خواهم علی(ع) را برایم توصیف كنی!» ضرار كه حالتی غمبار بر وجودش مستولی شده بود لب به سخن گشود: «شبی علی(ع) را در محراب عبادتش دیدم كه از خوف خدا چون مارگزیدگان به خود می*پیچید و به سان غمزدگان می*گریست و می*گفت:«آه! آه! از آتش دوزخ...»، و كلام ضرار كه بدین جا رسید، معاویه گریان شد!
محراب و منبر مسجد کوفه در گذشتهعلی(ع) كه اولین نمازگزار پس از پیامبر(ص) است و ركعت به ركعت نمازش و تكبیر به تكبیرش دیدنی و شنیدنی است، آخرین نمازش نیز شنیدنی است، هر چند كه قلم از توصیف عاجز باشد و بیان از تعریف، وامانده:آن شب - شب نوزدهم ماه رمضان - مكرر از اتاق بیرون می*آمد و به آسمان می*نگریست؛ باز می*گشت و با خود می*گفت: «به خدا قسم این همان شبی است كه مرا وعده شهادت در آن داده*اند.» پس موعد عزیمت كه رسید، آهنگ رفتن كرد. ام كلثوم (س) كه میزبان حضرتش بود و از این رفتار پدر، مضطرب و نگران، مانع از رفتن علی (ع) شد و از ایشان درخواست كرد تا شخص دیگری را به جای خود برای اقامه نماز به مسجد بفرستد، اما آن حضرت امتناع كرد و فرمود: «از قضای الهی نمی*توان گریخت.» پس گام در ركاب قضای الهی نهاد و به راه افتاد.
محراب شهادت حضرت امیرالمومنین(ع) در گذشتهدر بین راه چند مرغابی به حضرت نزدیك و گویی مانع از رفتن ایشان شدند، اما شهادت علی(ع) ، گویی بی بازگشت*ترین قضای الهی در آن لیلة*القدر خدایی بود. این رفتن دیگر بازگشتی نداشت و علی(ع) دیگر طاقت ماندن! چون خواست از در خانه خارج شود، قلاب در، چنگ در كمربند او انداخت و این آخرین حربه زمینیان برای بازداشتن علی (ع) از رفتن بود. علی (ع) از در كه گذشت، زمینیان دیگر از او دست شستند. و علی (ع) كسی نبود كه از شهادت بگذرد كه سالیان سال است به انتظار چنین شبی نشسته...كوچه*ها را یكی پس از دیگری جا می*گذاشت تا این كه به مسجد رسید. ابتدا چند ركعت نماز گزارد و چون فجر دمید، بر بام مسجد رفت و آخرین اذان خود را در آن شهر پر از حیله و نیرنگ، ارزانی زمینیان نمود و این آخرین اذانی بود كه علی (ع) بر ماذنه مسجد كوفه فریاد زد!... و علی (ع) برای اقامه نماز به داخل مسجد آمد ... خفتگان را بیدار كرد؛ آن ملعون، ابن ملجم، بیدار بود ولی به روی شكم دراز كشیده و خود را به خواب زده بود و شمشیری در زیر جامه*اش پنهان داشت، حضرت به او فرمود: «برخیز كه وقت نماز است و این چنین (به روی شكم) نخواب كه خواب شیطان است؛ بر دست راست بخواب كه خواب مومنان است و یا به طرف چپ بخواب كه خواب حكیمان است و یا به پشت بخواب كه خواب پیامبران (ع) است... قصدی در خاطر داری كه نزدیك است آسمان*ها از سنگینی آن فرو ریزند و اگر بخواهم می*توانم خبر دهم كه در زیر جامه*ات چه پنهان كرده*ای... .»
محراب و منبری که امروز در مسجد کوفه نصب شده استپس به جانب محراب رفت؛ در محراب ایستاد و به نماز مشغول شد. ابن ملجم مضطرب و نگران بود ... علی (ع) به آرامی تكبیر گفت و به ركوع رفت... ابن ملجم كه در كنار ستونی به كمین ایستاده بود، چون بید به خود می*لرزید ... علی (ع) سر از ركوع برداشت و به سجده رفت ... قلب كثیف ابن ملجم به شدت می*تپید ... علی (ع) سر از سجده برداشت ... ابن ملجم دوید ... شمشیرش را بالا برد تا فرود آورد، ولی شمشیرش به سقف محراب گیر كرد. باز قصد فرود آوردن شمشیر را نمود، شمشیر را فرود آورد و فرق علی (ع) تا سجده*گاه شكافته شد و فریاد علی علیه السلام، فریاد در گلو مانده علی (علیه السلام) برخاست: «بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله، فزت و رب الكعبه.» و جبرییل، عزادار و مویه كنان در میان زمین و آسمان بانگ برداشت:
سوگند به خدا پایه*های هدایت ویران شد و نشانه*های تقوا از بین رفت و ریسمان محكم از هم گسست. پسر عموی پیامبر كشته شد، جانشین برگزیده كشته شد، علی مرتضی توسط نگون بخت*ترین انسان*ها كشته شد




 
بالا