در حال و هوای شعباینه

nmd

عضو جدید
سلام به همه دوستان
رجب که گذشت
امیدوارم شعبان را از دست ندیم
سعی میکنم ورود به این تاپیک یه جور
حال و هواتون عوض کنه
التماس دعا
:gol::gol::gol::gol::gol:
 

nmd

عضو جدید
شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله منسوب است و

آن حضرت این ماه را روزه مى‌گرفت و به ماه رمضان وصل مى‌كرد

و مى‌فرمود شعبان، ماه من است هر كه یك روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب می‌شود

و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است كه چون ماه شعبان فرا می‌رسید امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مى‌نمود و مى‌فرمود اى اصحاب من مى‌دانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول صلى الله علیه و آله مى‌فرمود شعبان ماه من است پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید.


به حقّ آن خدایى كه جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مى‌كنم كه از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم كه فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام كه هر كه روزه بگیرد در ماه شعبان براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست می‌دارد و در روز قیامت كرامت خود را نصیب او می‌گرداند و بهشت را براى او واجب می‌کند.



اعمال ماه شعبان از دست ندیم!!!!!!
 

nmd

عضو جدید
مثل هر بار برای تو نوشتم:

دل من خون شد ازین غم، تو كجایی؟
و ای كاش كه این جمعه بیایی!
دل من تاب ندارد،
"همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟ ... تو کجایی؟ تو کجایی..."

و تو انگار به قلبم بنویسی:
كه چرا هیچ نگویند
مگر این رهبر دلسوز، طرفدار ندارد، كه غریب است؟

و عجیب است

كه پس از قرن و هزاره

هنوزم كه هنوز است

دو چشمش

به راه است

و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش

زیاد است

كه گویند
به اندازه یك « بدر » علمدار ندارد!

و گویند چرا این همه مشتاق، ولی او سپهش یار ندارد!

تو خودت! مدعی دوستی و مهر شدیدی!
كه به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی، تو كجایی؟

تو كه یك عمر سرودی «تو كجایی؟» تو كجایی؟

باز گویی كه مگر كاستی ای بُد ز امامت،
ز هدایت،
ز محبت،
ز غمخوارگی و مهر و عطوفت

تو پنداشته ای هیچ كسی دل نگران تو نبوده؟
چه كسی قلب تو را سوی خدای تو كشانده؟
چه كسی در پی هر غصه ی تو اشك چكانده؟
چه كسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟
چه كسی راه به روی تو گشوده؟ ۳

چه خطرها به دعایم ز كنار تو گذر كرد،
چه زمان ها كه تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر كرد...

و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی كجایی!؟
و ای كاش بیایی!

****
هر زمان خواهش دل با نظر یار یكی بود، تو بودی ...
هر زمان بود تفاوت، تو رفتی، تو نماندی.
خواهش نفس شده یار و خدایت،
و همین است كه تاثیر نبخشند به دعایت،
و به افاق نبردند صدایت،
و غریب است امامت.

من كه هستم،
تو كجایی؟
تو خودت! كاش بیایی.
به خودت كاش بیایی.


:gol::gol::gol::gol::gol:


 

nmd

عضو جدید
 

nmd

عضو جدید
از بس که براى دیدنت بد شده‏ام
در راه رسیدنم به تو سد شده‏ام
رسوا نکنى مرا میان مردم
عمرى‏ست به عشق تو زبانزد شده‏ام
 

nmd

عضو جدید
تعبیری زیبا از وظایف منتظران در بیان مرحوم حاج اسماعیل دولابی رضوان الله علیه


مرحوم حاج اسماعیل دولابی از علمای برجسته و از بزرگان اهل معرفت، درخصوص انتظار فرج تمثیل زیبائی دارند که نقل آن آموزنده است.

به گزارش جهان آن مرحوم می فرمایند:پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این‌جا‌ را مرتب کنید تا من برگردم
خودش هم رفت پشت پرده. از آن‌جا نگاه می‌کرد می‌دید کی چه کار می‌کند، می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند
...
یکی از بچه‌ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید
یکی از بچه‌ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این‌جا را مرتب کند
یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد، مرتب کنیم

اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب می‌کرد همه‌جا را
می‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد
هی نگاه می‌کرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست که آقاش همین ‌جاست
توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یک دقیقه دیر‌تر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم

آن بچه‌ شرور همه جا را هی می‌ریخت به هم، هی می‌دید این خوشحال است، ناراحت نمی‌شود
وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمد


ما که خنگ بودیم، گریه و زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد
زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش
شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش
نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن
خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید
 

nmd

عضو جدید
براستی که حافظ گفته انچه که میتوان گفت:


ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

دیشب گله زلفش با باد همی‌کردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی

صد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی

مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی

یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی

ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی

ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی

فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی

زین دایره مینا خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی

حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی
 

nmd

عضو جدید
مناجات شعبانیه

مناجات شعبانیه

یکبار بخوانید ضرر نمی کنید
شاید مشتری شدید!!!!


بسم الله الرحمن الرحيم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ أَقْبلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ
خدايا! بر پيامبر و دودمان پاكش درود فرست، و آنگاه كه تو را مي‏خوانم و صدايت مي‏زنم، صدا و دعايم را بشنو و اجابت كن،و آنگاه كه با تو نجوا مي‏كنم، بر من عنايت كن.

فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ مُسْتَكِينا لَكَ مُتَضَرِّعا إِلَيْكَ رَاجِيا لِمَا لَدَيْكَ ثَوَابِي
من از همه به سوي تو گريخته و در پيشگاه تو ايستاده‏ام،در حالي كه دلشكسته و نالان درگاه توام و به پاداش تو اميدوار.


وَ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَ تَخْبُرُ حَاجَتِي وَ تَعْرِفُ ضَمِيرِي وَ لا يَخْفَي عَلَيْكَ أَمْرُ مُنْقَلَبِي وَ مَثْوَايَ وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِي وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِي وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِي
آنچه را در دل من مي‏گذرد مي‏داني، از نياز من آگاهي، ضمير و درونم را مي‏شناسي و فرجام و سرانجام زندگي و مرگم از تو پنهان نيست. آنچه را كه مي‏خواهم بر زبان آورم و از خواسته‏ام سخن بگويم و به حسن عاقبتم اميد بندم، همه را مي‏داني.


وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِيرُكَ عَلَيَّ يَا سَيِّدِي فِيمَا يَكُونُ مِنِّي إِلَي آخِرِ عُمْرِي مِنْ سَرِيرَتِي وَ عَلانِيَتِي وَ بِيَدِكَ لا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي وَ نَقْصِي وَ نَفْعِي وَ ضَرِّي
در آنچه تا پايان عمرم و از نهان و آشكارم خواهد بود، قلم تقديرت نافذ و جاري است و افزوني و كاهشم و سود و زيانم، تنها به دست توست.

إِلَهِي إِنْ حَرَمْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْزُقُنِي وَ إِنْ خَذَلْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُنِي
خدایا! اگر محرومم سازي، كيست كه روزيم دهد؟ و اگر خوارم كني، كيست كه ياريم كند؟


إِلَهِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَضَبِكَ وَ حُلُولِ سَخَطِكَ
خدايا! از خشم و فرا رسيدن غضبت، به خودت پناه مي‏آورم.


إِلَهِي إِنْ كُنْتُ غَيْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِكَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَيَّ بِفَضْلِ سَعَتِكَ
خدايا! اگر شايسته رحمت تو نيستم، تو سزاواري كه رحمت گسترده‏ات را بر من عطا كني.


إِلَهِي كَأَنِّي بِنَفْسِي وَاقِفَةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ فَقُلْتَ [فَفَعَلْتَ‏] مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِي بِعَفْوِكَ
خدايا! گويا چنانم كه در پيشگاه لطف تو ايستاده‏ام و سايه‏سار توكل نيكويم بر من بال گشوده و آنچه را تو شايسته آني گفته‏اي و مرا در هاله‏اي از بخشايش خويش پوشانده‏اي.

إِلَهِي إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَي مِنْكَ بِذَلِكَ
خدايا! اگر ببخشايي، كيست كه از تو سزاوارتر به عفو باشد؟


وَ إِنْ كَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِي وَ لَمْ يُدْنِنِي [يَدْنُ‏] مِنْكَ عَمَلِي فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَيْكَ وَسِيلَتِي
و اگر اجلم فرا رسيده و كار شايسته‏اي نداشته‏ام كه مرا به تو نزديك سازد، اعتراف به گناه را وسيله آمرزش تو ساخته‏ام.


إِلَهِي قَدْ جُرْتُ عَلَي نَفْسِي فِي النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَيْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا
خداوندا! با مهلت و ميداني كه به نفس داده‏ام، بر خويش ستم كرده‏ام، پس اگر مرا نيامرزي، پس واي بر من.


إِلَهِي لَمْ يَزَلْ بِرُّكَ عَلَيَّ أَيَّامَ حَيَاتِي فَلا تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنِّي فِي مَمَاتِي
خدايا! همواره در طول زندگي، از لطف و احسانت‏برخوردار بوده‏ام، پس از مرگ هم، لطف خويش از من دريغ مدار.


إِلَهِي كَيْفَ آيَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لِي بَعْدَ مَمَاتِي وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِي [تُولِنِي‏] إِلا الْجَمِيلَ فِي حَيَاتِي
خدايا! چگونه مايوس باشم از اينكه پس از مرگ هم نگاه لطف و احسان تو بر من خواهد بود، در حالي كه در طول حياتم، با من جز احسان و نيكي نكرده‏اي.


إِلَهِي تَوَلَّ مِنْ أَمْرِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ
خدايا! كار مرا آنگونه به سامان برسان كه تو سزاوار آني (نه آن سان كه من در خور آنم).

وَ عُدْ عَلَيَّ بِفَضْلِكَ عَلَي مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ
و با بزرگواريت، به من عنايت كن، بر گناهكاري كه در لجه جهل خويش فرو رفته است.


إِلَهِي قَدْ سَتَرْتَ عَلَيَّ ذُنُوبا فِي الدُّنْيَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَي سَتْرِهَا عَلَيَّ مِنْكَ فِي الْأُخْرَي [إِلَهِي قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَيَ‏] إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ فَلا تَفْضَحْنِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَي رُءُوسِ الْأَشْهَادِ
در دنيا گناهاني را بر من پوشانده‏اي كه در آخرت، نيازمندترم كه پرده پوشش خود را بر آنها افكني. خدايا! چون گناهانم را پوشاندي و بر هيچ يك از بندگان شايسته‏ات فاش نساختي، بر من نيكي كردي، خدايا، پس در روز قيامت نيز رسواي خلايقم مگردان.


إِلَهِي جُودُكَ بَسَطَ أَمَلِي وَ عَفْوُكَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِي
خدايا جود و بخشش تو، دامنه آرزوهايم را گسترده است و بخشايش تو، برتر از عمل من است.

إِلَهِي فَسُرَّنِي بِلِقَائِكَ يَوْمَ تَقْضِي فِيهِ بَيْنَ عِبَادِكَ
خدايا! آن روز كه ميان بندگانت‏به داوري مي‏پردازي، با ديدار چهره رافت‏خود، مسرورم ساز.


إِلَهِي اعْتِذَارِي إِلَيْكَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِي يَا أَكْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْهِ الْمُسِيئُونَ
خدايا! پوزش‏طلبي من به درگاهت، عذرخواهي كسي است كه از عذرپذيري تو بي‏نياز نيست، پس عذرم را بپذير، اي كريمترين بزرگواري كه زشتكاران، به درگاهش عذر گناه مي‏برند.


إِلَهِي لا تَرُدَّ حَاجَتِي وَ لا تُخَيِّبْ طَمَعِي وَ لا تَقْطَعْ مِنْكَ رَجَائِي وَ أَمَلِي
پروردگار من! حاجت و نيازم را رد مكن و دست اميد و آرزويم را از درگاه خويش، كوتاه مگردان.


إِلَهِي لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِي لَمْ تَهْدِنِي وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِيحَتِي لَمْ تُعَافِنِي
خداوندا! اگر مي‏خواستي خوارم كني، هدايتم نمي‏كردي. و اگر مي‏خواستي رسوايم سازي، از عقوبت دنيا معافم نمي‏كردي.


إِلَهِي مَا أَظُنُّكَ تَرُدُّنِي فِي حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي طَلَبِهَا مِنْكَ
خدايا! باور ندارم كه در حاجتي دست رد به سينه‏ام بزني، حاجتي كه عمر خويش را در پي آن گذراندم و عمري از تو طلبيدم.


إِلَهِي فَلَكَ الْحَمْدُ أَبَدا أَبَدا دَائِما سَرْمَدا يَزِيدُ وَ لا يَبِيدُ كَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَي
خدايا! ستايش ابدي و ثناي سرمدي تنها از آن توست، سپاسي همواره فزاينده و بي‏كم و كاست، آنگونه كه تو دوست داري و مي‏پسندي.


إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ
خدايا! اگر مرا به جرمم بگيري، دست‏به دامان عفوت مي‏زنم.


وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ
و اگر مرا به گناهانم مؤاخذه كني، تو را به بخشايشت‏بازخواست مي‏كنم.

وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ
اگر در دوزخم افكني، به دوزخيان اعلام خواهم كرد كه تو را دوست دارم.


إِلَهِي إِنْ كَانَ صَغُرَ فِي جَنْبِ طَاعَتِكَ عَمَلِي فَقَدْ كَبُرَ فِي جَنْبِ رَجَائِكَ أَمَلِي
خدايا! اگر در كنار طاعتت، عملم كوچك است، اميد و آرزويم بزرگ و بسيار است.


إِلَهِي كَيْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بِالْخَيْبَةِ مَحْرُوما وَ قَدْ كَانَ حُسْنُ ظَنِّي بِجُودِكَ أَنْ تَقْلِبَنِي بِالنَّجَاةِ مَرْحُوما
خدايا! از آستان تو چگونه تهيدست و محروم برگردم، با آنكه گمان نيك من نسبت‏به جود تو، آن است كه نجات يافته و رحمت‏شده مرا باز گرداني.


إِلَهِي وَ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ أَبْلَيْتُ شَبَابِي فِي سَكْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْكَ إِلَهِي فَلَمْ أَسْتَيْقِظْ أَيَّامَ اغْتِرَارِي بِكَ وَ رُكُونِي إِلَي سَبِيلِ سَخَطِكَ
خدايا! عمرم را در رنج غفلت از تو تباه ساختم،جواني‏ام را در سرمستي دوري از تو هدر دادم،خداوندا! آن روزها كه به كرم تو مغرور شدم و راه خشم تو را سپردم، از خواب غفلت‏بيدار نگشتم.

إِلَهِي وَ أَنَا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ قَائِمٌ بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَوَسِّلٌ بِكَرَمِكَ إِلَيْكَ
پروردگارا! من بنده توام و زاده بنده تو. در آستان بزرگيت ايستاده‏ام و كرمت را وسيله تقرب به حضور تو قرار داده‏ام.


إِلَهِي أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَيْكَ مِمَّا كُنْتُ أُوَاجِهُكَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْيَائِي مِنْ نَظَرِكَ وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْكَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِكَرَمِكَ
خدايا! بنده‏اي زشتكارم كه به عذرخواهي آمده‏ام، از نگاه تو شرم نداشته‏ام، اينك از تو بخشش مي‏طلبم، چرا كه عفو، صفت‏بزرگواري توست.


إِلَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ وَ كَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَكُونَ كُنْتُ فَشَكَرْتُكَ بِإِدْخَالِي فِي كَرَمِكَ وَ لِتَطْهِيرِ قَلْبِي مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ
آفريدگارا! توان آن نداشته‏ام كه از نافرمانيت دست‏شويم،مگر آنگاه كه به عشق و محبت‏خويش بيدارم ساخته‏اي، يا آنگونه بوده‏ام كه تو خود خواسته‏اي. تو را سپاس، كه مرا در كرم خويش وارد كردي و دلم را از آلايشها و كدورتهاي غفلت از خودت را پاك نمودي.


إِلَهِي انْظُرْ إِلَيَّ نَظَرَ مَنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِكَ فَأَطَاعَكَ
پروردگارا! مرا بنگر، نگاه آنكه ندايش دادي پس پاسخت گفت، و به طاعتش فراخواندي و به ياريش گرفتي پس مطيع تو گشت.
 

nmd

عضو جدید
يَا قَرِيبا لا يَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ يَا جَوَادا لا يَبْخَلُ عَمَّنْ رَجَا ثَوَابَهُ
اي خداي نزديك; كه از مغروران و فريفتگان دور نيستي،اي بخشنده‏اي كه نسبت‏به اميدواران جود و بخششت، بخل نمي‏ورزي،


إِلَهِي هَبْ لِي قَلْبا يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ وَ لِسَانا يُرْفَعُ إِلَيْكَ صِدْقُهُ وَ نَظَرا يُقَرِّبُهُ مِنْكَ حَقُّهُ
خدايا! مرا قلبي بخش كه شوق و عشق، به تو نزديكش سازد،و زباني عطا كن كه صداقت و راستي‏اش به درگاهت‏بالا رودو نگاهي بخش، كه حقيقتش، زمينه‏ساز قرب به تو گردد!


إِلَهِي إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِكَ غَيْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاذَ بِكَ غَيْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَيْهِ غَيْرُ مَمْلُوكٍ [مَمْلُولٍ‏]
خدایا! آنكه به تو معروف گردد، ناشناخته نيست،آنكه به تو پناه آورد، خوار و درمانده نيست،و آنكه تو، به او روي عنايت آوري برده ديگري نيست،


إِلَهِي إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِكَ لَمُسْتَنِيرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ لَمُسْتَجِيرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِكَ يَا إِلَهِي فَلا تُخَيِّبْ ظَنِّي مِنْ رَحْمَتِكَ وَ لا تَحْجُبْنِي عَنْ رَأْفَتِكَ
خدايا! آنكه از تو راه را يافت، روشن شد و آنكه پناهنده تو شد، پناه يافت،خداوندا! من به تو پناه آورده‏ام، از رحمت‏خويش مايوس و محرومم مساز و از رافت و مهربانيت محجوبم مگردان.

إِلَهِي أَقِمْنِي فِي أَهْلِ وَلايَتِكَ مُقَامَ مَنْ رَجَا الزِّيَادَةَ مِنْ مَحَبَّتِكَ
خداوندا! در ميان اولياء خويش، مرا مقام كسي بخش كه آرزوي محبت افزون‏تر تو را دارد.

إِلَهِي وَ أَلْهِمْنِي وَلَها بِذِكْرِكَ إِلَي ذِكْرِكَ وَ هِمَّتِي فِي رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِكَ وَ مَحَلِّ قُدْسِكَ
خدايا! مرا شيفته ياد خود ساز و همتم را در نشاط دستيابي به نامهايت و قرارگاه عظمت و قدست قرار بده.


إِلَهِي بِكَ عَلَيْكَ إِلا أَلْحَقْتَنِي بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِكَ وَ الْمَثْوَي الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِكَ فَإِنِّي لا أَقْدِرُ لِنَفْسِي دَفْعا وَ لا أَمْلِكُ لَهَا نَفْعا
خداوندا! تو را به خودت سوگند، كه مرا به جايگاه اهل طاعتت‏برسان و به منزلگاه شايسته و پسنديده خويش، رهنمون باش، كه من، نه مي‏توانم شري را از خويش دور سازم و نه سودي به خويش رسانم.


إِلَهِي أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوكُكَ الْمُنِيبُ [الْمَعِيبُ‏] فَلا تَجْعَلْنِي مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَكَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِكَ
كردگارا! من، بنده ناتوان و گنهكار توام و برده عيبناك تو، كه بسويت آمده‏ام. پس مرا از آنان مگردان كه چهره لطف خويش از آنان برگردانده‏اي و اشتباهاتشان حجاب بخشايش تو گشته است.


إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّي تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَي مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ
خدایا! مرا كمال گسستن از غير و پيوستن به خودت عطا كن‏ديده دلهايمان را با فروغ نگاه به خود، روشن سازتا ديده‏هاي بصيرت دل، حجابهاي نور را از هم بر درد و به كانون عظمت‏برسد و جانهاي ما آويخته درگاه عزت و قدس تو گردد.

إِلَهِي وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ فَنَاجَيْتَهُ سِرّا وَ عَمِلَ لَكَ جَهْرا
خدايا! مرا از آنان قرار ده كه ندايشان كردي، پاسخت گفتندو نگاهشان كردي، مدهوش جلال تو گشت،با آنان، راز گفتي و نجوا كردي، آشكارا براي تو كار كردند.


إِلَهِي لَمْ أُسَلِّطْ عَلَي حُسْنِ ظَنِّي قُنُوطَ الْإِيَاسِ وَ لا انْقَطَعَ رَجَائِي مِنْ جَمِيلِ كَرَمِكَ
خداوندا! هرگز نوميدي را بر حسن ظن خويش مسلط نساخته‏ام،و هرگز اميدم از كرم نيكو و زيبايت نگسسته است.


إِلَهِي إِنْ كَانَتِ الْخَطَايَا قَدْ أَسْقَطَتْنِي لَدَيْكَ فَاصْفَحْ عَنِّي بِحُسْنِ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ
پروردگارا! اگر گناهان مرا در پيشگاه تو خوار و پست كرده، پس به سبب توكل و اعتماد نيكويم به تو، از من درگذر.


إِلَهِي إِنْ حَطَّتْنِي الذُّنُوبُ مِنْ مَكَارِمِ لُطْفِكَ فَقَدْ نَبَّهَنِي الْيَقِينُ إِلَي كَرَمِ عَطْفِكَ
آفريدگارا! اگر گناهان، مرا از لطف والاي تو دور ساخته، اما يقين به كرم و عنايتت، آگاه و اميدوارم ساخته است.


إِلَهِي إِنْ أَنَامَتْنِي الْغَفْلَةُ عَنِ الاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِكَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِي الْمَعْرِفَةُ بِكَرَمِ آلائِكَ
خدايا! اگر خواب غفلت، از آمادگي براي ديدارت، باز داشته، معرفت‏به نعمتهاي ارجمندت، بيدارم داشته است.


إِلَهِي إِنْ دَعَانِي إِلَي النَّارِ عَظِيمُ عِقَابِكَ فَقَدْ دَعَانِي إِلَي الْجَنَّةِ جَزِيلُ ثَوَابِكَ
خداوندا! اگر عقوبت‏سنگين تو، به آتش دوزخم فرا مي‏خواند، پاداش فراوانت، به بهشتم دعوت مي‏كند.


إِلَهِي فَلَكَ أَسْأَلُ وَ إِلَيْكَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ
آفريدگارا! من از تو مي‏خواهم و تنها به آستان تو دست نياز برمي‏آورم و تو را خواستارم.

وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنْ يُدِيمُ ذِكْرَكَ وَ لا يَنْقُضُ عَهْدَكَ وَ لا يَغْفُلُ عَنْ شُكْرِكَ وَ لا يَسْتَخِفُّ بِأَمْرِكَ
از تو مي‏خواهم كه بر محمد و دودمانش درود فرستي و مرا از آنان قرار دهي كه همواره به ياد تواند و پيمان تو را نمي‏شكنند و از سپاس تو غافل نمي‏شوند و فرمانت را سبك نمي‏شمرند.


إِلَهِي وَ أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ فَأَكُونَ لَكَ عَارِفا وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفا وَ مِنْكَ خَائِفا مُرَاقِبا
خدايا! مرا به فروغ نشاطبخش عزت خود بپيوند تا تنها شناساي تو باشم و از غير تو روي برتابم و تنها از تو ترسم و بيم تو داشته باشم.


يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ صَلَّي اللَّهُ عَلَي مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ سَلَّمَ تَسْلِيما كَثِيرا.
اي شكوهمند و بزرگوار! بر محمد و خاندان پاكش درود تو باد، و سلام بي‏پايان و بسيار.
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
شمارش معکوس آغاز شده
نکند اعمال ناچیز٬ نا امیدمان کند
"الهی ان کان صغُر فی جنب طاعتک عملی فقد کبُر فی جنب رجائک املی"



نکند دست روی دست بگذاریم و نیمه ی شعبان امسال هم چون سال های پیش بگذرد
اقلش این است که می توانیم ظهوری در وجودمان ایجاد کنیم
می توانیم تعفن باطنمان را با عطر مهدوی از بین بریم
می شود که دلتنگش باشیم
از دستمان می آید که هر روز با دعای فرجی٬ آل یاسینی٬ دقایقی یادش باشیم

بوم نوشت:
فقط کافی ست در وجودمان جایی برایش خالی کنیم٬ او خودش مهمان قلبمان خواهد شد.
الهی عجل فرجه

http://bumedel.blogfa.com/post-182.aspx
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
«شعبان» است؛
شاخه‌های «طوبی» به اهالی زمین نزدیک است و دست‌یافتنی1.
تا بهشت راهی نیست.
کافی‌ست دستت را بلند کنی.


1- ر.ک: محدث قمی. مفاتیح الجنان. اعمال ماه شعبان. روایت درآویختگان به شاخه‌های طوبی.


از وبلاگ بهارنارنج

 

nmd

عضو جدید
یکی از دعا های توصیه شده منجات 15 گانه امام سجاد
هست که برای هر حالتی و گروهی است

این قسمت مناجات تائبین(توبه کنندگان)

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلهى اَلْبَسَتْنِى الْخَطایا ثَوْبَ مَذَلَّتى، وَجَلَّلَنِى التَّباعُدُ مِنْکَ لِباسَ
خدایا خطاها و گناهان لباس خوارى بر تنم کرده و دورى از تو جامه بیچارگى بر تنم افکنده و

مَسْکَنَتى، وَاَماتَ قَلْبى عَظِیمُ جِنایَتى، فَاَحْیِهِ بِتَوْبَة مِنْکَ یا اَمَلى وَبُغْیَتى،
بزرگ جنایتم دلم رامیرانده پس تو زنده اش کن به بازگشت خودت (بسوى من) اى آرزو و مقصودم و اى خواسته و آرمانم

وَیا سُؤْلى وَمُنْیَتى، فَوَعِزَّتِکَ ما اَجِدُ لِذُنوُبى سِواکَ غافِراً، وَلا اَرى
به عزتت سوگند براى گناهانم جز تو آمرزنده اى نیابم و براى شکستگیم جز تو شکسته بندى نبینم

لِکَسْرى غَیْرَکَ جابِراً، وَقَدْ خَضَعْتُ بِالاِْنابَةِ اِلَیْکَ، وَعَنَوْتُ بِالاِْسْتِکانَةِ
و من بوسیله آه و ناله بسوى تو بدرگاهت خاضع گشته و با زارى در برابرت خود را به خوارى کشاندم

لَدَیْکَ، فَاِنْ طَرَدْتَنى مِنْ بابِکَ فَبِمَنْ اَلُوذُ، وَاِنْ رَدَدْتَنى عَنْ جَنابِکَ فَبِمَنْ
پس اگر توام از درگاه خویش برانى در آن حال به که روآورم؟ و اگر توام از نزد خویش بازگردانى به که پناه برم؟

اَعُوذُ، فَوا اَسَفاهُ مِنْ خَجْلَتى وَافْتِضاحى، وَوالَهْفاهُ مِنْ سُوءِ عَمَلى
و بس افسوس از شرمندگى و رسواییم و اى دریغ از کار بد و گناهانى که بدست آورده ام

وَاجْتِراحى، اَسْئَلُکَ یا غافِرَ الذَّنْبِ الْکَبیرِ، وَیا جابِرَ الْعَظْمِ الْکَسیرِ، اَنْ
از تو خواهم اى آمرزنده گناه بزرگ و اى شکسته بند استخوان شکسته که

تَهَبَ لى مُوبِقاتِ الْجَرآئِرِ، وَتَسْتُرَ عَلَىَّ فاضِحاتِ السَّرآئِرِ، وَلا تُخْلِنى
ببخشى بر من گناهان نابود کننده ام را و بپوشى بر من کارهاى پنهانى رسوا کننده را و مرا در بازار

فى مَشْهَدِ الْقِیامَةِ مِنْ بَرْدِ عَفْوِکَ وَغَفْرِکَ، وَ لاتُعْرِنى مِنْ جَمیلِ صَفْحِکَ
قیامت از نسیم جان بخش عفو و آمرزشت محروم نفرمایى و از لباس زیباى گذشت و چشم پوشى خود برهنه ام نکنى

وَسَتْرِکَ، اِلـهى ظَلِّلْ عَلى ذُنُوبى غَمامَ رَحْمَتِکَ، وَاَرْسِلْ عَلى عُیُوبى
خدایا سایه ابر رحمتت را بر گناهانم بینداز و ابرریزان مهربانى و رأفتت را براى شستشوى

سَحابَ رَاْفَتِکَ، اِلـهى هَلْ یَرْجِعُ الْعَبْدُ الاْبِقُ اِلاَّ اِلى مَوْلاهُ، اَمْ هَلْ یُجیرُهُ
عیبهایم بفرست خدایا آیا بنده فرارى جز به درگاه مولایش به کجا بازگردد یا آیا کسى جز او هست که

مِنْ سَخَطِهِ اَحَدٌ سِواهُ، اِلهى اِنْ کانَ النَّدَمُ عَلَى الذَّنْبِ تَوْبَةً فَاِنّى وَعِزَّتِکَ
وى را از خشم او پناه دهد معبودا اگر پشیمانى بر گناه توبه محسوب شود پس به عزتت سوگند که براستى من

مِنَ النّادِمینَ، وَاِنْ کانَ الاِْسْتِغْفارُمِنَ الْخَطیـئَةِ حِطَّةً فَاِنّى لَکَ مِنَ
از پشیمانانم و اگر آمرزش خواهى از خطا آن را پاک کند پس براستى من از آمرزش خواهانم

الْمُسْتَغْفِرینَ، لَکَ الْعُتْبى حَتّى تَرْضى، اِلـهى بِقُدْرَتِکَ عَلَىَّ تُبْ عَلَىَّ،
خدایا تو را سزد که مرا مؤاخذه کنى تا گاهى که خشنود شوى خدایا به همان قدرتى که بر من دارى توبه ام بپذیر

وَبِحِلْمِکَ عَنّىِ اعْفُ عَنّى، وَبِعِلْمِکَ بى اِرْفَقْ بى، اِلهى اَنْتَ الَّذى فَتَحْتَ
و به بردباریت از من بگذر و به همان علمت که به احوالم دارى با من مدارا کن خدایا تویى که درى از عفو خود بسوى

لِعِبادِکَ باباً اِلى عَفْوِکَ، سَمَّیْتَهُ التَّوْبَةَ، فَقُلْتَ: تُوبُوا اِلَى اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً.
بندگانت باز کردى و نامش را توبه گذاردى و فرمودى «بسوى خدا بازگردید با توبه صادقانه»

فَما عُذْرُ مَنْ اَغْفَلَ دُخُولَ الْبابِ بَعْدَ فَتْحِهِ، اِلـهى اِنْ کانَ قَبُحَ الذَّنْبُ مِنْ
پس دیگر چه عذرى دارد آن کس که از وارد شدن در این در باز شده غفلت ورزد خدایا اگر براستى سر زدن گناه از بنده ات زشت است

عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ، اِلهى ما اَ نَا بِاَوَّلِ مَنْ عَصاکَ فَتُبْتَ
ولى گذشت نیز از نزد تو نیکوست معبودا من نخستین کسى نیستم که نافرمانیت کرده و توبه پذیرش گشته اى

عَلَیْهِ، وَتَعَرَّضَ لِمَعْرُوفِکَ فَجُدْتَ عَلَیْهِ، یا مُجیبَ الْمُضْطَرِّ، یا کاشِفَ
و خواستار احسانت گشته و تو بر او احسان کرده اى، اى پذیرنده بیچاره اى غم زدا

الضُّرِّ، یا عَظیمَ الْبِرِّ، یا عَلیماً بِما فِى السِّرِّ، یاجَمیلَ السِّتْرِ، اِسْتَشْفَعْتُ
اى بزرگ احسان اى داناى اسرار نهان اى نیکو پرده پوش شفیع گردانم

بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ اِلَیْکَ، وَ تَوَسَّلْتُ بِجَنابِکَ ]بِحَنانِکَ[ وَتَرَحُّمِکَ لَدَیْکَ،
نزد تو جود و کرمت را و توسل جستم به حضرتت و به مهربانیت و ترحّمت در پیش تو

فَاسْتَجِبْ دُعآئى، وَ لا تُخَیِّبْ فیکَ رَجآئى، وَ تَقَبَّلْ تَوْبَتى، وَکَفِّرْ
پس دعایم مستجاب کن و امیدم را درباره خودت به نومیدى مبدل مکن و توبه ام را بپذیر

خَطیئَتى بِمَنِّکَ وَ رَحْمَتِکَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
و گناهم را به کرم و مهربانى خود نادیده گیر اى مهربانترین مهربانان.
 

nmd

عضو جدید
مناجات الشاکین (شکایت کنندگان )
مناجات کسانى است که به درگاه خداوند شکایت مى برند; شکایت از نفس امّاره و تمایلات نفس سرکش و شکایت از سختى دل و قساوت قلب و وسوسه هاى شیطان و از او براى غلبه بر اینها کمک مى طلبند



بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلـهى اِلَیْکَ اَشْکُو نَفْساً بِالسُّوءِ اَمّارَةً، وَاِلىَ الْخَطیئَةِ مُبادِرَةً،
خدایا به سوى تو شکایت آورم از نفسى که مرا همواره به بدى وادارد و به سوى گناه شتاب دارد

وَبِمَعاصیکَ مُولَعَةً، وَ بِسَخَطِکَ مُتَعَرِّضَةً، تَسْلُکُ بى مَسالِکَ الْمَهالِکِ،
و به نافرمانیهایت حریص است و به موجبات خشمت دست درازى کند مرا به راههایى که منجر به هلاکت مى شود مى کشاند

وَتَجْعَلُنى عِنْدَکَ اَهْوَنَ هالِک، کَثیرَةَ الْعِلَلِ، طَویلَةَ الاَْمَلِ، اِنْ مَسَّهَا الشَّرُّ
و بصورت پست ترین نابودشدگان درم آورد بیماریهایش بسیار و آرزویش دراز است اگر شرى به او رسد بى تاب شود

تَجْزَعُ، وَاِنْ مَسَّهَا الْخَیْرُ تَمْنَعُ، مَیّالَةً اِلَى اللَّعِبِ وَاللَّهْوِ، مَمْلُوَّةً بِالْغَفْلَةِ
و اگر خیرى نصیبش گردد سرکشى کند به اسباب بازى و سرگرمیهاى

وَالسَّهْوِ، تُسْرِعُ بى اِلىَ الْحَوْبَةِ،وَتُسَوِّفُنى بِالتَّوْبَةِ، اِلهى اَشْکُو اِلَیْکَ عَدُوّاً
بیهوده بسیار متمایل و از بى خبرى و فراموشى انباشته است مرا به سوى گناه شتاب دهد و به نوبت توبه به امروز و فردایم کند خدایا به تو شکایت آورم از دشمنى

یُضِلُّنى، وَشَیْطاناً یُغْوینى، قَدْ مَلاََ بِالْوَسْواسِ صَدْرى، وَاَحاطَتْ
که گمراهم کند و شیطانى که مرا از راه بدر برد سینه ام را پر از وسوسه کرده

هَواجِسُهُ بِقَلْبى، یُعاضِدُ لِىَ الْهَوى، وَیُزَیِّنُ لى حُبَّ الدُّنْیا، وَیَحُولُ بَیْنى
و تحریکات زهرآگینش قلبم را احاطه کرده به هوا و هوسم کمک کند و دوستى دنیا را پیش چشمم آرایش دهد میان من و

وَبَیْنَ الطّاعَةِ وَالزُّلْفى، اِلهى اِلَیْکَ اَشْکُو قَلْباً قاسِیاً مَعَ الْوَسْواسِ مُتَقَلِّباً،
فرمانبردارى و تقرّب به درگاهت حائل گردد خدایا پیش تو شکوه آرم از دلى که سخت شده و بدست وسوسه ها بگردد

وَبِالرَّیْنِ وَالطَّبْعِ مُتَلَبِّساً، وَعَیْناً عَنِ الْبُکآءِ مِنْ خَوْفِکَ جامِدَةً، وِاِلى ما
و به زنگ (خودبینى) و خوى زشت پوشیده شده، و از دیده اى که به هنگام گریه کردن از خوف تو خشک است ولى براى

یَسُرُّها طامِحَةً، اِلـهى لا حَوْلَ لى وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِقُدْرَتِکَ، وَلا نَجاةَ لى مِنْ
نگریستن به مناظر خوش آیندش خیره و حریص است خدایا جنبش و نیرویى براى من نیست جز به نیروى تو و راه نجاتى از

مَکارِهِ الدُّنْیاإِلاَّ بِعِصْمَتِکَ، فَاَسْئَلُکَ بِبَلاغَةِ حِکْمَتِکَ، وَنَفاذِ مَشِیَّتِکَ، اَنْ
گرفتاریهاى دنیا ندارم جزنگهدارى توپس از تو مى خواهم به حکمت رسایت و به مشیت جارى و گذرایت

لا تَجْعَلَنى لِغَیْرِ جُودِکَ مُتَعَرِّضاً، وَلاتُصَیِّرَنى لِلْفِتَنِ غَرَضاً، وَکُنْ لى
که مرا تنها در معرض جود و بخشش خود درآورى و هدف تیرهاى بلا وآزمایش قرارم ندهى و مرا در

عَلَى الاَْعْدآءِ ناصِراً، وَعَلَى الْمَخازى وَالْعُیُوبِ ساتِراً، وَمِنَ الْبَلاءِ
پیروزى بر دشمنان یارى کنى و رسواییها و عیوبم را بپوشانى و از بلا محافظتم کنى

واقِیاً، وَعَنِ الْمَعاصى عاصِماً، بِرَأْفَتِکَ وَرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
و از گناهان نگاهم دارى به مهر و رحمتت اى مهربانترین مهربانان.
 

nmd

عضو جدید
دوستان یک ماهش که رفت
دو ماه دیگه از دست ندیم

نگویمت که همه ساله می پرستی کن
سه ماه می خور و نه ماه پارسا باش


التماس دعا

:gol::gol::gol::gol::gol:
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز

اعمال مشتركه ماه شعبان


1- هر روز هفتاد مرتبه ذکر «اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ» گفته شود.
2- هر روز هفتاد مرتبه ذکر « اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ» گفته شود. و در بعضى روایات "الْحَىُّ الْقَیُّومُ" پیش از "الرَّحْمنُ الرَّحیمُ" است و عمل به هر دو خوبست و از روایات استفاده مى‌شود كه بهترین دعاها و ذكرها در این ماه استغفار است و هر كس هر روز در این ماه هفتاد مرتبه استغفار كند مثل آن است كه هفتاد هزار مرتبه در ماه‌هاى دیگر استغفار كند.
3- صدقه دادن در این ماه اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایى باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام می‌کند. از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است كه آن حضرت در باب فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان؟ راوى عرض كرد یابن رسول الله چه ثوابی دارد كسى كه یك روز از شعبان را روزه بگیرد؟
حضرت فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست.
عرض كرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار . هر كس در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند آن صدقه را رشد دهد همچنان كه یكى از شما شتر تازه متولد شده‌ای را تربیت مى‌كند تا آن كه در روز قیامت به صدقه دهنده برسد در حالتى كه به اندازه كوه اُحُد شده باشد.
4- در کل این ماه هزار بار ذکر « لا اِلهَ اِلا اللهُ وَلا نَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ » را كه ثواب بسیار دارد؛ گفته شود. از جمله آن كه عبادت هزار ساله در نامه عملش نوشته شود.
5- در هر پنجشنبه این ماه دو ركعت نماز اقامه شود؛ که در هر ركعت بعد از حمد، صد مرتبه سوره توحید و بعد از سلام صد بار صلوات فرستاده شود تا حق تعالى هر حاجتى که دارد را برآورد. چه در امور دنیوی و یا در امور معنوی. و نیز روزه این ماه فضیلت بسیار دارد و روایت شده كه در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمان‌ها را زینت مى‌كنند. پس ملائكه عرض مى‌كنند خداوندا بیامرز روزه‌داران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در روایت نبوى آمده است كه هر كه روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بگیرد حقّ‌تعالى بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت از حاجت‌هاى آخرت او را برآورد.

6- در این ماه صلوات بسیار فرستاده شود .
7- در هر روز از شعبان در هنگام ظهر و در شب نیمه آن صلوات هر روز شعبان که از امام سجاد علیه‌السلام روایت شده، خوانده شود که به شرح ذیل است :
اَللّهُمََّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِكَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْكِ الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَامَنُ مَنْ رَكِبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْكَهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً كَثیرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضاً وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَ قَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْكَ وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِكَ وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِكَ وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِكَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِكَ وَ نَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِكَ وَ اَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّكَ وَ هذا شَهْرُ نَبِیِّكَ سَیِّدِ رُسُلِكَ شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذى كانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّمَ یَدْاَبُ فى صِیامِهِ وَ قِیامِهِ فى لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخُوعاً لَكَ فى اِكْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ حِمامِهِ.
اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَ نَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً وَ طَریقاً اِلَیْكَ مَهیَعاً وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً حَتّى اَلْقاكَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَ اَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِ وَ مَحَلَّ الاْخْیارِ .
 

nmd

عضو جدید
مناجات المتوسّلین (متوسّلان)
راز و نیاز آنهاست که به عطوفت و رأفت الهى توسّل مى جویند و به شفاعت پیامبرش دل خوش مى دارند و این دو را وسیله نیل به غفران الهى و رسیدن به رضوان حق قرار مى دهند

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلـهى لَیْسَ لى وَسیلَةٌ اِلَیْکَ اِلاَّ عَواطِفُ رَاْفَتِکَ،وَلا لى ذَریعَةٌ اِلَیْکَ اِلاَّ
خدایا وسیله اى به درگاهت ندارم، جز عواطف مهرت و به سویت دست آویزى ندارم جز

عَوارِفُ(2) رَحْمَتِکَ، وَشَفاعَةُ نَبِیِّکَ نَبِىِّ الرَّحْمَةِ، وَمُنْقِذِ الاُْمَّةِ مِنَ الْغُمَّةِ،
رحمتهاى شناخته شده ات و شفاعت پیامبرت پیامبر رحمتو نجات ده امت از غم و اندوه

فَاجْعَلْهُما لى سَبَباً اِلى نَیْلِ غُفْرانِکَ، وَصَیِّرْهُما لى وُصْلَةً اِلىَ الْفَوْزِ
پس اى خدا همان دو را وسیله رسیدنم به آمرزشت قرار ده و سببى براى رسیدنم به سعادت

بِرِضْوانِکَ، وَقَدْ حَلَّ رَجآئى بِحَرَمِ کَرَمِکَ، وَحَطَّ طَمَعى بِفِنآءِ جُودِکَ،
خشنودیت گردان زیرا که بار امیدم در حریم کرمت فرود آمده و مرکب طمعم به آستانه جود تو زانو زده

فَحَقِّقْ فیکَ اَمَلى، وَاخْتِمْ بِالْخَیْرِ عَمَلى، وَاجْعَلْنى مِنْ صَفْوَتِکَ الَّذینَ
پس اى خدا به آرزوى من جامه عمل پوشان و پایان کارم را بخیر گردان و در زمره آن دسته از برگزیدگانت قرارم

اَحْلَلْتَهُمْ بُحْبُوحَةَ جَنَّتِکَ، وَ بوَّأْتَهُمْ دارَ کَرامَتِکَ، وَاَقْرَرْتَ اَعْیُنَهُمْ بِالنَّظَرِ
ده که در وسط بهشتت فرودشان آوردى و در خانه بزرگوارى خویش جاشان دادى و دیده آنها را در روز دیدار به

اِلَیْکَ یَوْمَ لِقآئِکَ، وَاَوْرَثْتَهُمْ مَنازِلَ الصِّدْقِ فى جِوارِکَ، یا مَنْ لا یَفِدُ
همان نظر کردنشان بسویت روشن کردى و جایگاههاى راستى را در جوار خویش بدیشان سپردى اى که واردین بر

الْوافِدُونَ عَلى اَکْرَمَ مِنْهُ، وَلا یَجِدُ الْقاصِدُونَ اَرْحَمَ مِنْهُ، یاخَیْرَ مَنْ خَلا
کریمتر از او وارد نشوند و قاصدان مهربانتر از او نیابند اى بهترین کسى که شخص در

بِهِ وَحیدٌ، وَیا اَعْطَفَ مَنْ اَوى اِلَیْهِ طَریدٌ، اِلى سَعَةِ عَفْوِکَ مَدَدْتُ یَدى،
تنهایى با او خلوت کند و اى مهربانترین کسى که آواره به درگاهش مسکن گیرد به سوى عفو وسیعت دست (نیاز) دراز کرده

وَبِذَیْلِ کَرَمِکَ اَعْلَقْتُ کَفّى، فَلا تُولِنِى الْحِرْمانَ، وَلا تُبْلِنى بِالْخَیْبَةِ
و به ذیل کرم تو چنگ (حاجت) انداخته ام پس مرا محروم بر مگردان و به زیان و

وَالْخُسْرانِ، یا سَمیعَ الدٌّعآءِ [یا اَرْحَمَ الرّاحِمِینَ].
خسران دچارم مساز اى شنواى دعا، اى مهربانترین مهربانان.

 

nmd

عضو جدید
مولای یا مولای انت المولی و انا العبد
و هل یرحم العبد الا المولی

مولای یا مولای انت العزیز و انا الذلیل
و هل یرحم الذلیل الا العزیز


مولای یا مولای انت العظیم وانا الحقیر
و هل یرحم الحقیر الا العظیم


مولای یا مولای انت المعطی و انا السائل
و هل یرحم السائل الا المعطی


مولای یا مولای انت الجواد و انا البخیل
و هل یرحم البخیل الا الجواد


مولای یا مولای انت المعافی و انا المبتلا
و هل یرحم المبتلا الا المعافی


مولای یا مولای انت الهادی و انا الضال
و هل یرحم الضال الا الهادی


مولای یا مولای انت الرحمن و انا المرحوم
و هل یرحم المرحوم الا الرحمن


مولای یا مولای انت المولی و انا العبد
و هل یرحم العبد الا المولی






 

nmd

عضو جدید
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَلابَنُونَ اِلاّ مَنْ اَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَليمٍ


خدايا از تو امان خواهم در آن روزى كه سود ندهد كسى را نه مال و نه فرزندان مگر آن كس كه دلى پاك به نزد خدا آورد



وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ يَعَضُّ الظّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتِنىِ اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلاً


و از تو امان خواهم در آن روزى كه بگزد شخص ستمكار هر دو دست خود را و گويد اى كاش گرفته بودم با پيامبر راهى



وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصى وَالاَْقْدامِ


و از تو امان خواهم در روزى كه شناخته شوند جنايتكاران به سيما و رخساره شان و بگيرندشان به پيشانيها و قدمها


وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظّالِمينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوَّءُ الدّارِ


و از تو امان خواهم در آن روزى كه سود ندهد ستمكاران را عذرخواهيشان و بر ايشان است لعنت و ايشان را است بدى آن سراى



وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ اَخيهِ وَاُمِّهِ وَاَبيهِ وَصاحِبَتِهِ وَبَنيهِ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَاءْنٌ يُغْنيهِ


و از تو امان خواهم در آن روزى كه بگريزد انسان از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندانش
براى هركس از ايشان در آن روز كارى است كه (فقط) بدان پردازد
 

nmd

عضو جدید
الهی قلبی مهجور و نفسی معيوب و عقلی مغلوب



و هوايی غالب و طاعتی قليل


و معصيتی کثير و لسانی مقرٌّ بالذّنوب


کيف حيلتی يا ستّار العيوب و يا علّام الغيوب


و يا کاشف الکروب ، ‌إغفر ذنوبی کلّها


يا غفّار ، يا غفّار ، يا غفّار



:gol::gol::gol::gol:
 

nmd

عضو جدید
خطاب آمد : ای موسی به بندگان من بگو که اگر دست از خطاها و گناهانشان برندارند و توبه نکنند آنها را به عذاب سخت دچار می کنم! ، بدترين عذاب را به آنها می دهم! .
موسی (ع) از عذاب پرسيد .

پاسخ آمد : حال مناجات و اشک چشم را از آنها خواهم گرفت .
 

nmd

عضو جدید
برداشت آزاد:

ویـرانه نه آن است که جـمشید بنا کـرد
ویرانه نه آن است که سهراب فرو ریخت
ویرانه دل ماست کـه هر جـمعه به یادت
صـد بار بنا گشـت و دگـر بار فـرو ریـخت

--------------------------------

هرچند که خسته ایم از این حال …. نیا
شرمنده اگر ندارد اشکال … نیا
ما خط تمام نامه هامان کوفیست…
آقای گلم زبان من لال … نیا


--------------------------


ما ساکن عصر جمعه هاییم
تو منتظری که ما بیاییم
غربت چه حکایت غریبیست
آقا تو کجا و ما کجاییم . . .


--------------------------


ما با تو که روبرو شدیم آقا جان!
پیش تو بی آبرو شدیم اقا جان!
خواندیم تو را و خودمان خوابیدیم
چوپان دروغگو شدیم آقا جان!
نه شرم و حیا، نه عار داریم از تو
اما گله بی شمار داریم از تو
ما منتظر تو نیستیم آقاجان
تنها همه «انتظار» داریم از تو


:gol::gol::gol::gol:
 

nmd

عضو جدید
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
حیف بـاشد که تو باشی و مرا غم ببرد
:gol::gol::gol::gol::gol:
 

nmd

عضو جدید
اَلهي َ عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ

خدايا بزرگ شد بلا و گرفتارى و آشكار شد راز پنهانى

وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ و انقطع الرجاء وَضاقَتِ الاَْرْضُ وَمَنَعَتِ السَّماَّءُ


و پرده از روى كار برافتاد و زمين (بر ما) تنگ شد و آسمان خوددارى كرد

و انت المستعان واليك المشتكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ


و تو ياري دهنده اي ،و بدرگاه تو آوريم پروردگارا شِكوه را ، و بر تو اعتماد كنيم در سختى و آسانى

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِه محمد اوالامر الذين فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ

خدايا درود فرست بر محمد و آل او آن بزرگانى كه واجب كردى بر ما فرمانبرداريشان را و بدينوسيله منزلت و مقامشان را به ما شناساندى

ففَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قريبا ٬ كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ

به حق ايشان به ما گشايشى ده فورى و نزديك مانند چشم بر هم زدن يا نزديكتر

يا محمد و يا علي يا علي و يا محمد

اي محمد اى على اى على اى محمد

اكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيان وانصراني فانكما ناصران
ياريم دهيد كه به حقيقت شمائيد ياور من و كفايتم كنيد كه براستى شمائيد كفايت كننده من

يا مولانا يا صاحب الزمان

اى مولاى من اى صاحب الزمان

الْغَوْثَ الْغَوْثَ الغوث

به فریادم برس به فریادم برس به فریادم برس

اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى

مرادرياب ، مرا دریاب ، مرادریاب

الساعة الساعة الساعة

همین ساعت، همین ساعت ، همین ساعت

العجل العجل العجل

الان ، الان ، الان

يا ارحمن الراحمين ، بحق محمد و اله الطاهرين

اى خدا اى مهربانترين مهربانان به حق محمد و آل پاكيزه اش
 
بالا