چگونه در اجتماع زندگی کنیم؟

Sarp

مدیر بازنشسته


شوخی نیست که یک ملت هر ساله حدود سیصد هزار نفر از افراد خود را کشته یا مجروح کند چون دارد به سر کار، مهمانی، خرید و یا مسافرت می رود. حداقل 700 هزار قبر برای کشته های رانندگی حفر شده و دست کم 15 میلیون نفر مجروح شده اند که تعدادی از آنان باید باقی عمر را بر روی تخت و یا ویلچر بگذرانند.
همه قشرها از وزیر، وکیل و استاد دانشگاه گرفته تا ورزشکار، بازیگر، کارمند و کارگر هر از چندگاهی به سوگ یکی از همکاران خود می نشینند. مثل بسیاری از ما، شاید این از دست رفتگان مانند مرحوم کریمی راد وزیر دادگستری، مرحوم آیدین نیکخواه بهرامی و مرحومه خانم گلدره گمان نمی کردند جان خود را در یک تصادف ناگهانی از دست بدهند.



به راستی ما را چه شده است که یکی از ضعیف ترین فرهنگ ها در رانندگی از آب درآمده ایم به طوری که در کنار معرفی جاذبه های گردشگری در ایران، «هشدار جدی نسبت به رانندگی خطرناک ایرانیان» یکی از بخش های جدایی ناپذیر کتابچه های راهنمای جهانگردان است؟ مگر ما چگونه رانندگی می کنیم که فیلم رانندگی و نیز نحوه عبور عابران در ایران، تبدیل به یکی از انواع کلیپ های پربیننده و خنده دار در اینترنت با صدها هزار بیننده شده و آبروی ایرانی را یکجا به حراج گذاشته ایم؟ هر چه هست ما اصلاح ناشدنی نیستیم و الاّ ایستادن خودروها در پشت خط عابر پیاده و نیز بستن کمربند ایمنی، امروز در میان ما فراگیر نشده بود.
به نظر می رسد یک عامل اساسی که چنین ما را گرفتار کرده، این است که در ایران اساسا از ابتدا کلمه «رانندگی»، غلط معنا شده است.
رانندگی در دنیا یک امر «جمعی» است ولی در ایران یک امر «فردی» تلقی می شود. رانندگی در ایران یعنی «می خواهم خودم را با خودرو به مقصدم برسانم». پس رانندگان دیگر، «رقیب» من هستند و من نباید از رقبا عقب بمانم. هر فضای خالی که پیدا شد باید زودتر از دیگران آن را پر کنم.
چنین است که رانندگی ایرانی یعنی «چپاندن خودرو یا موتور در اولین فضایی که خالی می شود»؛ یعنی «رفتن از هر مسیر ممکن نه از مسیر تعیین شده»؛ حاصل این نوع رانندگی چنین تصویری است:



گر چه اتومبیل سال هاست وارد ایران شده، اما تعریف رانندگی، چه رسد به فرهنگ آن، هنوز وارد کشورمان نشده است.
«رانندگی صحیح» نوعی مشارکت در یک امر جمعی است. این «جریان عبور و مرور» است که راننده را به مقصد می رساند نه به اصطلاح «زرنگی» او. «رانندگی صحیح» که نوعی مشارکت در یک امر جمعی است به معنای «هدایت خودرو خود در جای صحیح در بین خودروهای دیگر» است. بنابراین، اینکه خودرو فرد در بین دو خودرو جلویی جا می شود یا نه، تأثیری در نحوه رانندگی صحیح ندارد... وقتی در جامعه ای این نگرش به رانندگی حاکم باشد، یعنی هر کس قبل از آنکه به رسیدن به مقصدش فکر کند به دنبال مشارکت در حرکت جمعی خودروها باشد، این نظم در عمل چنین خود را نشان می دهد:



با این روش

  1. سرعت حرکت خودروها چند برابر می شود.
  2. احتمال تصادم اتومبیلها به شدت کاهش می یابد.
  3. در صورت تصادف، با توجه به مسیر خالی در دو طرف، خودروهای پلیس و آمبولانس به سرعت به محل رسیده راه را باز می کنند.
  4. در صورت پنچر شدن یا خرابی یک ماشین، به دلیل وجود فضای کافی راه بندان پدید نمی آید.
  5. از همه مهمتر، رانندگان با اعصاب راحت رانندگی می کنند. دیگر لازم نیست که آنان در هر لحظه چهار طرف را مراقبت کنند تا مبادا سپر یا آینه اتومبیل کناری به اتومبیل شان برخورد کند یا از عقب کسی به آنها بزند.
همچنین کسی که می خواهد در بزرگراه به راست بپیچد از صدها متر جلوتر در مسیر تعیین شده قرار می گیرد و خالی بودن باند کناری، او را به قانون شکنی نمی کشاند. (البته اعمال شدید قانون نقش خود را دارد که محل بحث در اینجا نیست):





ترافیک در همه شهرهای بزرگ دنیا وجود دارد. وقتی بناست چند صد هزار یا چند میلیون نفر در ساعت معینی به سر کار بروند خود به خود ازدحام پدید می آید. اما تفاوت ترافیک شهرهای بزرگ دنیا با ترافیک تهران این است که در کلانشهرها ترافیک باعث «تأخیر» است اما در شهری مثل تهران چون رانندگی یک امر فردی است نه جمعی، ترافیک فقط موجب تأخیر نیست، موجب «کلافگی» و «خرد شدن اعصاب» هم هست.

اما پرسش مهم این است که برای اصلاح وضع موجود عملا از کجا باید آغاز کرد؟

برای روشن شدن مطلب باید توجه کرد که رانندگی ایرانی، اصطلاحات خاصی هم به دنبال آورده است که در کتابهای آموزش رانندگی هیچ کشوری اصلا «وجود ندارد»؛ اصطلاحاتی مانند «راه گرفتن» و یا «رد کردن».
«راه گرفتن» یعنی جلوی دیگری را بگیر تا خودت بتوانی بروی. به دلیل نبود پاره ای مقررات در ایران (مثلا قانون حق تقدم هنگام گردش به چپ) مجبوریم تا می توانیم وسیله نقلیه خود را جلوتر و جلوتر ببریم تا خودرو مقابل چاره ای جز راه دادن به ما نداشته باشد.
همچنین «رد کردن» را وقتی به کار می بریم که خودرو خود را از فاصله بسیار نزدیک از کنار اتومبیل های دیگر یا پای یک عابر عبور می دهیم. پس در هر دو اصطلاح «راه گرفتن» و «رد کردن» که مختص به رانندگی ماست، معنای «نزدیک شدن شدید به خودروها یا عابران» نهفته است.

حال چرا بدون «راه گرفتن» و «رد کردن» نمی توان در ایران رانندگی کرد؟

نکته اصلی اینجاست: اساسا «رعایت فاصله» که عنصری بسیار اساسی در رانندگی است در کشور ما هیچ جایگاه و تعریف مشخصی ندارد. اگر راننده سپرش را از یک میلیمتری زانوی عابر رد کند، تخلفی مرتکب نشده؛ اگر پشت چراغ قرمز اتومبیلها پنج سانتیمتر از هم فاصله داشته باشند قانون رعایت شده؛ وقتی یک موتورسیکلت با فاصله 30 سانتیمتر در پشت سر یک خودرو حرکت می کند خلاف قانون مرتکب نشده و عملا تخلف محسوب نمی شود. باید حتما به اصطلاح «بخورد و صدا بدهد» تا اتفاقی افتاده باشد.
البته طبق قانون رانندگان موظفند «فاصله ایمن» را رعایت کنند، ولی این از همان کلی گوییهایی است که مصادیقش نه تعریف شده و نه به مردم آموزش داده شده است و نه رعایت نکردن آن به چشم کسی می آید، زیرا همه عادت کرده ایم چفت در چفت یکدیگر حرکت کنیم.
برای اینکه ببینیم جزئیات رعایت فاصله چگونه در دیگر کشورها یک به یک به رانندگان آموزش داده شده و چگونه اعمال قانون می شود مناسب است نمونه هایی در اینجا آورده شود.
وقتی سرویس مدرسه برای پیاده و سوار کردن دانش آموزان توقف می کند خودروهای پشت سر موظف به رعایت فاصله 20 متری هستند (عکس زیر از آیین نامه رانندگی یک کشور خارجی است). تخطی از این قانون حتی برای اولین بار، علاوه بر 400 دلار جریمه، تعلیق گواهینامه برای شش ماه را در پی دارد.



هنگام گردش به راست حق با عابر است و راننده باید حدود دو متر از خط عابر فاصله بگیرد. به خاطر اعمال قاطعانه این قانون است که این عابر (عکس زیر) چنین آسوده عرض خیابان را طی می کند. او به روبه رو نگاه می کند نه به خودرو، زیرا می داند سپر اتومبیل از دو متری به او نزدیکتر نخواهد شد:



حال تا اندازه ای معلوم می شود که چرا در کشور ما این مقدار تصادف رخ می دهد و چرا بیشترین کشته ها در میان عابران پیاده در ایران یا «سالمند» هستند و یا «کودک»؛ تا کسی حرکات شبه آکروباتیک بلد نباشد نمی تواند خود را از اتومبیلها و موتورسیکلتهایی که چفت در چفت یکدیگر و با فاصله سانتیمتری و گاهی میلیمتری از کنار عابران می گذرند نجات دهد.
بنابر آنچه گفته شد، نقطه شروع اصلاح رانندگی در ایران، آموزش فاصله گرفتن از یکدیگر است؛ چه فاصله خودرو از خودرو که با حرکت بین خطوط حاصل می شود و چه فاصله گرفتن عابر و خودرو از یکدیگر، و چه فاصله گرفتن از خودروهای امداد.

نکات در مورد کاستی های رانندگی در ایران بسیار است. از جمله:

▪ در کشوری که بالاترین کشته را در تصادفات می دهد یک کارخانه خودروسازی اجازه می یابد که پرفروشترین و در عین حال آسیب پذیرترین خودرو کشور را بدون کیسه هوا و ABS و لوازم ایمنی دیگر روانه بازار کند. این نشان می دهد که رانندگی و کشته هایش هنوز برای برخی سیاستگذاران تبدیل به یک دغدغه اساسی نشده است.
▪ نباید برخی عجولانه نحوه عجیب رانندگی در ایران را با اموری از قبیل چند برابر ظرفیت بودن تعداد خودروها یا تنگ بودن برخی معابر توجیه کنند. البته به دنبال حل این مشکلات هم باید بود اما اینها تنها می توانند دلیل «ترافیک» باشند، نه دلیلی برای رانندگی بی قانون رانندگان یا عبور بی قانون تر عابران. از این روست که نحوه رانندگی، در شهرهای کوچک هم یک معضل است.
▪ از تابلوهای ورود ممنوع و یکطرفه که بگذریم تابلوها نقشی در رانندگی شهری ندارند.
▪ تابلوی «ایست» در ایران کاملا بی معناست و این نقش به سرعت گیرها واگذار شده است در حالی که با توجه به شرایط محیطی هر کوچه و نیز خیابان، تابلوهای حداکثر سرعت باید لااقل در ابتدای آنها نصب شود... ما با تکیه بر ذکر حداکثر سرعت شهری در آیین نامه، همه کوچه ها و خیابانها را به امان خدا رها کرده ایم و هر کس زورش رسیده یک سرعت گیر سیخی یا میخی و غیر آن با ارتفاع دلبخواهی در کوچه خودش قرار داده است.
▪ از چند انیمیشن که بگذریم رسانه ملی آموزش مصداقی رانندگی را مورد توجه قرار نداده است. کاش برنامه هایی مانند «سفر به خیر» که غالبا به کلی گویی می گذرند طریق صحیح و نیز خطاهای رایج رانندگی را قدم به قدم به مردم یادآور می شدند. گاهی چند آموزش تصویری (مانند مورد زیر) می تواند از دهها توصیه گفتاری در بهبود اوضاع مؤثرتر واقع شود:



با وضعی که در آن به سر می بریم، آموزش رانندگی آنقدر اهمیت دارد که اگر رسانه ملی هر روز برنامه های شش شبکه تلویزیون را همزمان قطع کرده و چند ثانیه ای به این آموزشها اختصاص دهد کاری عادی انجام داده است.
▪ تصور بسیاری از ما از تصادف شدید، دو ماشین له شده است و بس. شاید اگر با هشدار قبلی تصویر بانوی بارداری که با صورت خون آلود در میان آهن پاره ها گرفتار شده و فریاد می زند و یا تصویر کودکی که با کیف مدرسه به گوشه ای ازخیابان پرتاب شده نمایش داده شود، کمی از بلای «تعجیل برای هیچ» که در رانندگی و غیر رانندگی مانند بختک به جان ما ایرانیان افتاده، رهایی یابیم.
 

Sarp

مدیر بازنشسته
نمیدونم چرا هر موضوعی که به قانون ربط داره ، بازدید کننده نداره :D
 

mahsamah110

عضو جدید
خدا میدونه چقدر سر پیچ همین عکسی که گذاشتین پیچیدن جلوم

ممنون بابت تذکر
 

عیدی امین

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ممنون
شاید یکی از دلایلش البته من خودم رو میگم من توی رانندگی مغرور و کله شقم خیلی زود هم از کوره در میرم این شاید اصل مشکلش دررانندگی نباشه توی روابط اجتماعیم هم عجول عصبی وکله شق هستم که توی رانندگیم بروز پیدامیکنه من هنوز به حق تقدم ومحترم شمردن حقوق دیگران اعتنا نمیکنم راه حل این مشکل من اگه پیدا بشه شاید رانندگیم هم درست بشه...
 

Sarp

مدیر بازنشسته
ممنون
شاید یکی از دلایلش البته من خودم رو میگم من توی رانندگی مغرور و کله شقم خیلی زود هم از کوره در میرم این شاید اصل مشکلش دررانندگی نباشه توی روابط اجتماعیم هم عجول عصبی وکله شق هستم که توی رانندگیم بروز پیدامیکنه من هنوز به حق تقدم ومحترم شمردن حقوق دیگران اعتنا نمیکنم راه حل این مشکل من اگه پیدا بشه شاید رانندگیم هم درست بشه...
دنبال راه حل میگردی ؟
راه حلش خودتی دیگه
خودتو اصلاح کن (آدم شو :D)

یه زمانی تو مسیر دانشگاه ماشینم تابلو شده بود !
هرکی میدید میکشید کنار
چون سرعتم همیشه بالای 80 ـه !
با اینکه میدونم حقوق بقیه رو زیرپا میذارم !
ولی نفس نمیذاره رعایت کنم !

البته مدتیه کم رانندگی میکنم !
 

Sarp

مدیر بازنشسته
چون هیشکی دوس نداره از خودش انتقاد کنه
همه تقریبا همینجوری هستیم...........یه قانون شکن درس و حسابی:razz:
اتفاقا من دوست دارم ازم انتقاد شه !
البته نه اینکه بشینم یکی توهین کنه :D
 

عیدی امین

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمیدونم چرا هر موضوعی که به قانون ربط داره ، بازدید کننده نداره :D
ازقانون گفتی ...خیلی ازمشکلات قانون براش هست مثلا"اگه کسی قتل بکنه قانون باهاش برخوردمیکنه ولی وقتی تخلف رانندگی انجام میده میده و پلیس خفتش میکنه میره تو فاز التماس و پیشنهادهای ناجور درصورتیکه قانون قانونه بعضا"یک تخلف کوچیک هم باعث مرگ ممکنه بشه ولی این تخلفات کوچیک شمرده میشن مثلا" عدم رعایت فاصله قانونی تاوقتی ازپشت به ماشینی نزنی جریمه نمیشی یعنی باید رعایت کنی تا خطری برای خودت پیش نیاد اما من بارها باماشینای بین شری مسافرت کرده راننده میره زیر گل گیر تریلی جلویی وقتی اعتراض میکنی عاقل اندر سفیه نگات میکنه میگه نترس ...آخه این شد جواب ؟چرانترسم بحث سلامتی وجونمه ولی باز همون آش و همون کاسه شاید اگر همین قانون کوچیک رعایت بشه و اگر راننده من ازطرف من و بقیه سرنشین ا توبیخ بشه برای عدم رعایت فاصله طولی براش ملکه بشه و رعایت بکنه ...البته امیدوارم همه ما رودربایسی و ترس و خجالت رو کناربذاریم و به جاش مودبانه تذکر بدیم...
 

mehdipesse

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ممنون آقا بابک امیدوارم فرهنگ رانندگی اینجا هم یه روز درست بشه;)
 

#parisa#

عضو جدید
کاربر ممتاز
بابک تلنگر میخواستی تاپیکای خوبتو رو کنی؟:دی
واقعا حقیقته.من حدود دو سال ایران نبودم بعدش که بر گشتم از رانندگی راننده های ایرانی میترسیدم.حاضر بودم 10 کیلومتر راهو پیاده برم ولی سوار تاکسی مخصوصا نشم
این گذشت تا وقتی میخواستم گواهینامه بگیرمم خودم از رانندگی توی خیابونای ایران میترسیدم.تا چند وقت همین بود اوضاعم تا اینکه یاد گرفتم منم مثل ایرانیا(با دز کمتر البته)رانندگی کنم
الان دیگه از رانندگی خودمم میترسم:دی.
 

Sarp

مدیر بازنشسته
ازقانون گفتی ...خیلی ازمشکلات قانون براش هست مثلا"اگه کسی قتل بکنه قانون باهاش برخوردمیکنه ولی وقتی تخلف رانندگی انجام میده میده و پلیس خفتش میکنه میره تو فاز التماس و پیشنهادهای ناجور درصورتیکه قانون قانونه بعضا"یک تخلف کوچیک هم باعث مرگ ممکنه بشه ولی این تخلفات کوچیک شمرده میشن مثلا" عدم رعایت فاصله قانونی تاوقتی ازپشت به ماشینی نزنی جریمه نمیشی یعنی باید رعایت کنی تا خطری برای خودت پیش نیاد اما من بارها باماشینای بین شری مسافرت کرده راننده میره زیر گل گیر تریلی جلویی وقتی اعتراض میکنی عاقل اندر سفیه نگات میکنه میگه نترس ...آخه این شد جواب ؟چرانترسم بحث سلامتی وجونمه ولی باز همون آش و همون کاسه شاید اگر همین قانون کوچیک رعایت بشه و اگر راننده من ازطرف من و بقیه سرنشین ا توبیخ بشه برای عدم رعایت فاصله طولی براش ملکه بشه و رعایت بکنه ...البته امیدوارم همه ما رودربایسی و ترس و خجالت رو کناربذاریم و به جاش مودبانه تذکر بدیم...
آرتا همه میدونن دلیل بی قانونی و قانون گریزیمون چیه !
بعضیا قبول میکنن و سعی میکنن خودشون رو درست کنند
بعضیا قبول میکنند ولی سعی نمیکنن خودشونو اصلاح کنند
بعضیها هم که از بیخ قبول نمیکنند و خودشون رو برحق میدونند !
ممنون آقا بابک امیدوارم فرهنگ رانندگی اینجا هم یه روز درست بشه;)
ما هم همچنان امیدواریم
بابک تلنگر میخواستی تاپیکای خوبتو رو کنی؟:دی
واقعا حقیقته.من حدود دو سال ایران نبودم بعدش که بر گشتم از رانندگی راننده های ایرانی میترسیدم.حاضر بودم 10 کیلومتر راهو پیاده برم ولی سوار تاکسی مخصوصا نشم
این گذشت تا وقتی میخواستم گواهینامه بگیرمم خودم از رانندگی توی خیابونای ایران میترسیدم.تا چند وقت همین بود اوضاعم تا اینکه یاد گرفتم منم مثل ایرانیا(با دز کمتر البته)رانندگی کنم
الان دیگه از رانندگی خودمم میترسم:دی.
من همیشه تایپیک خوب میزنم
ولی اسپم و اسپم کده خواهانش بیشتره و تایپیکها میرن زیر آوار :D
 

عیدی امین

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی ازدلایلش هم شاید راحت بودن گرفتن گواهینامه است مثلا" اگه قانون بذارن کسی تا مثلا"1000 ساعت رانندگی زیر نظر آموزگار نداشته باشه نمیتونه گواهینامه بگره یا مثل ژاپن یه راننده اگر بخوادبشه راننده تاکسی نباید توی5 سال جریمه داشته باشه و ...البته بااین گواهینامه های جدید چون امکان کنترل راحت تر شده شاید تغییری ایجادبشه رویانیان هم تاوقتی رییس راهور بود کارای خوبی کرد همیار پلیس و... کارای خوبی بودن ولی زیاد جدی گرفته نشدن ....
 

عیدی امین

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آرتا همه میدونن دلیل بی قانونی و قانون گریزیمون چیه !
بعضیا قبول میکنن و سعی میکنن خودشون رو درست کنند
بعضیا قبول میکنند ولی سعی نمیکنن خودشونو اصلاح کنند
بعضیها هم که از بیخ قبول نمیکنند و خودشون رو برحق میدونند !
متاسفانه درسته همه ما بیشتر مواقع مرغمون یه پا داره و فک میکنیم فقط خودمون داریم توی جامع زندگی میکنیم یه مثال :توی باشگاه رییسها تاپک هایی رو میحذفن من شاکی میشم و فک میکنم که چرا این جوری شد و...درصورتیکه ممکنه ی مطلب من سایت رو بفرسته رو هوا ولی تواون لحظه فقط خودمومیبینم ولاغیر به منفعت لحظه ای خودم و راحتی خودم فک میکنم درصورتیکه ممکنه یه تخلف من برای همه اعضا گرون تموم بشه اینجا یه جامعه کوچیکه خودت تعمیمش به کل مراودات و روابط اجتماعی مون ....:cry:
 

Sarp

مدیر بازنشسته
ازقانون گفتی ...خیلی ازمشکلات قانون براش هست مثلا"اگه کسی قتل بکنه قانون باهاش برخوردمیکنه ولی وقتی تخلف رانندگی انجام میده میده و پلیس خفتش میکنه میره تو فاز التماس و پیشنهادهای ناجور درصورتیکه قانون قانونه بعضا"یک تخلف کوچیک هم باعث مرگ ممکنه بشه ولی این تخلفات کوچیک شمرده میشن مثلا" عدم رعایت فاصله قانونی تاوقتی ازپشت به ماشینی نزنی جریمه نمیشی یعنی باید رعایت کنی تا خطری برای خودت پیش نیاد اما من بارها باماشینای بین شری مسافرت کرده راننده میره زیر گل گیر تریلی جلویی وقتی اعتراض میکنی عاقل اندر سفیه نگات میکنه میگه نترس ...آخه این شد جواب ؟چرانترسم بحث سلامتی وجونمه ولی باز همون آش و همون کاسه شاید اگر همین قانون کوچیک رعایت بشه و اگر راننده من ازطرف من و بقیه سرنشین ا توبیخ بشه برای عدم رعایت فاصله طولی براش ملکه بشه و رعایت بکنه ...البته امیدوارم همه ما رودربایسی و ترس و خجالت رو کناربذاریم و به جاش مودبانه تذکر بدیم...

ممنون آقا بابک امیدوارم فرهنگ رانندگی اینجا هم یه روز درست بشه;)

آرتا همه میدونن دلیل بی قانونی و قانون گریزیمون چیه !
بعضیا قبول میکنن و سعی میکنن خودشون رو درست کنند
بعضیا قبول میکنند ولی سعی نمیکنن خودشونو اصلاح کنند
بعضیها هم که از بیخ قبول نمیکنند و خودشون رو برحق میدونند !
متاسفانه درسته همه ما بیشتر مواقع مرغمون یه پا داره و فک میکنیم فقط خودمون داریم توی جامع زندگی میکنیم یه مثال :توی باشگاه رییسها تاپک هایی رو میحذفن من شاکی میشم و فک میکنم که چرا این جوری شد و...درصورتیکه ممکنه ی مطلب من سایت رو بفرسته رو هوا ولی تواون لحظه فقط خودمومیبینم ولاغیر به منفعت لحظه ای خودم و راحتی خودم فک میکنم درصورتیکه ممکنه یه تخلف من برای همه اعضا گرون تموم بشه اینجا یه جامعه کوچیکه خودت تعمیمش به کل مراودات و روابط اجتماعی مون ....:cry:
کاش همه مثل تو فکر میکردند

البته اکثر اینطوری فکر میکنند
ولی جرات و شجاعت اعتراف ندارند !
 

Similar threads

بالا