هدف از خلقت انسان چيست؟
روزها فكر من اين است و همه شب سخنم
ز كجا آمده ام ، آمدنم بهر چه بود
يكى از پرسش هاى مهم آدمى اين است كه براى چه آمده ام؟ خداوند چرا من را آفريده است و به عبارتى چرا هستم و براى چه بايد زندگى كنم؟
اميرالمؤمنين على(عليه السلام)مى فرمايد: رحم الله امرء اعد لنفسه و استعد لرمسه و علم من اين؟ فى اين؟ و الى اين؟خداوند رحمت كند آن انسانى را كه آن چه را لازم است، براى نفس خود تهيه كند و خويشتن را براى قبر مستعد و آماده سازد، آن انسانى كه بداند از كدامين مبدء آمده و در كدام راه است و به سوى كدام مقصد بازگشت مى نمايد.
مولوى چه خوب توانسته است اين كلام نورانى را با زبان هنر در شعر بالا بيان كند: ز كجا آمده ام (من اين)، آمدنم بهر چه بود؟ (فى اين) به كجا مى روم آخر ننمايى وطنم؟ (الى اين).
به گفته ژان فوارستى (دانشمند آلمانى): هر چه بشريت ترقى مى كند اين سوال بيشتر مطرح مى شود كه چرا بايد بميرد و منظور از اين آمدن و رفتن چيست؟
و به قول سقراط: زندگى بررسى نشده ارزش زيستن ندارد
روزها فكر من اين است و همه شب سخنم
كهچرا غافل از احوال دل خويشتنم
ز كجا آمده ام ، آمدنم بهر چه بود
به كجا مى رومآخر ننمايى وطنم
« مولوي »
يكى از پرسش هاى مهم آدمى اين است كه براى چه آمده ام؟ خداوند چرا من را آفريده است و به عبارتى چرا هستم و براى چه بايد زندگى كنم؟
اميرالمؤمنين على(عليه السلام)مى فرمايد: رحم الله امرء اعد لنفسه و استعد لرمسه و علم من اين؟ فى اين؟ و الى اين؟خداوند رحمت كند آن انسانى را كه آن چه را لازم است، براى نفس خود تهيه كند و خويشتن را براى قبر مستعد و آماده سازد، آن انسانى كه بداند از كدامين مبدء آمده و در كدام راه است و به سوى كدام مقصد بازگشت مى نمايد.
مولوى چه خوب توانسته است اين كلام نورانى را با زبان هنر در شعر بالا بيان كند: ز كجا آمده ام (من اين)، آمدنم بهر چه بود؟ (فى اين) به كجا مى روم آخر ننمايى وطنم؟ (الى اين).
به گفته ژان فوارستى (دانشمند آلمانى): هر چه بشريت ترقى مى كند اين سوال بيشتر مطرح مى شود كه چرا بايد بميرد و منظور از اين آمدن و رفتن چيست؟
و به قول سقراط: زندگى بررسى نشده ارزش زيستن ندارد