مرو ای گدای مسکین در خانه علی زن / که علی زند همیشه در خانه گدا را
یک زمزمه از عشق تو با چنگ بگفتمتو در متن جنون جا ميگرفتي
به دندان مشك خود را ميگرفتي
سپاه سايهها از پا ميافتاد
تو با دستان خود پا ميگرفتي
من نیستم چون دیگران،بازیچه ی بازیگران / اول به دام آرم ترا،وآنگه گرفتارت شوم
من گذشتم آری از مهر و وفا و عشق و یاری
کش به یاری برگزیدم از همه یاران گذشتم
تو مرا با غزلی ناب به شعرت خواندی
با دو چشمان پر از خواب به شعرت خواندی
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |