لاقل تو تو اون دنيا يكي رو داري كه بهش اميدوار باشي من كه خودم ام و خودممو بازم خودم ميگم چي ميشد مرگ ادم دست خودش بود لاقل ادم ميتونست بره تو قبرش بي سر و صدا بمونه و هيچ كس و نبينه
اونی که من تو اون دنیا دارم به شدت مواظبه من نمیرم. قبل از مرگش بهم گفته بود اگه قراره اتفاقی بیفته ترجیح میده اون بره چون من خیلی مقاومترم و دووم میارم ولی اون نه .خودش از خدا خواست اگه قرار بر فراقه اون بره . چون نمیتونه تحمل کنه