دنياي اين روزهاي من

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
دنياي اين روزهاي من

شاید خودش ندونه، اما هر لحظه صداشو می شنوم که میگه تحمل کن، بهم میگه که طاقت
بیارم.....
عشق. علاقه شديد قلبي، بيش از اندازه كسي را دوست داشتن! آنقدر دوست داشتن كه آدم
از خودش هم بگذره! دگرخواهي و ......
زندگی تو شرایط یک پادگان هم شرایط جالبی داره، اینکه تو پادگان نباشی اما باید
خودتو توی اون تصور کنی!
به قولی این روزها دنیا یه شکل حاصی به خودش گرفته، نمی دونم دنیا یه طوری شده یا
آدمها!
دلم می خواد بنویسم اما نمی دونم چی، یادش به خیر دوره دبیرستان که بودیم یکی از
درسهامون تو کتاب ادبیات فارسی مربوط به یک شعر بود از اگر اشتباه نکنم فخرالدین
اسعد گرگانی، شاید هم راجع به شاعرش اشتباه کنما نمی دونم، مهم مضمونش هست که می
گفت برای دیدن معشوق سالهای سال هم منتظر بشینی تا بالاخره یک روز ببینیش باز هم
شیرین و ارزش داره، خوب من موافق 100% این موضوع هستم.
نمی دونم چرا دائما میگه طاقت بیار، خوب باشه طاقت میارم، چه خوب که می دونه الان
تو چه حالتی هستم، واقعا خوشحالم که از دور حرارت سوختن منو حس می کنه اما با انرژی
خاصی بهم میگه طاقت بیار، ازش ممنونم.
یاد متن عشق واقعی خودم افتادم که مدتهاست تو بلاگم گذاشتم.راجع به علاقه بین دریا
و آسمون، عجب عشقیه بین این دو! واقعا که عشق رو باید ازشون آموخت.
صداش تو گوشمه میگه که طاقت بیار...............
باشه طاقت میارم، شب طولانیه اما شیرینه چون شبه یلداست، تاریکه اما اینقدر زیباست
و دوست داشتنی که همه دلها تو اوج سرما به هم نزدیک میشن!
آره شبه و خیلی هم بلنده و روز کوتاه اما من این شب بلند رو خیلی دوست دارم، آخه
شبه یلداست، شبی که همه رفتن پائیز رو جشن میگیرن، دیگه خبری از بارونهای حزن
انگیزو ابرهای سیاه پر بغض نیست،، قراره که همه جا سپید پوش بشه و کم کم تو جاده ای
که انتهای اون به بهار ختم میشه قرار بگیریم، باشه تحمل می کنم، من این شب طولانی
رو تحمل می کنمو خیلی هم دوستش دارم.
من طاقتم بالاست چون میدونم طعم شیرینی رسیدن اونقدر شیرینه که به محض وصال هیچ
اثری از تلخی نیست.
من تاب آوردنو سوختنو خوب بلدم، می دونم چی کار کنم که وقتی آتیش خوابید من بدون
هیچ تاثیری از آتیش و با انرژی و نشاط بیشتر آماده باشم.
پائیز تموم میشه، یلدا میاد و خزانو با اومدنش می بره، به قول محمد اصفهانی اندکی
صبر سحر نزدیک است....
من تحمل می کنم، من شب طولانی رو می گذرونم به امید صبح روشنی که دیگه از پائیز و
خرد شدن برگهایی که روزی سایبون پرستو ها بودن خبری نباشه، من تا اومدن یلدا برای
سپید پوش شدن روز صبر می کنمو از غم سیاهی ابرهای پائیزی خم به ابرو نمیارم....
صدات توی گوشمه که میگی تحمل کن و باز هم برای اثبات خودم آروم میگم باشه و تحمل می
کنم......
زندگی سرشار از ای کاشها شده که نباید اینگونه بمونه، من می خوام دنیار و عوض کنم
پس از خودم شروع می کنم.....
به قول معروف زندگی زیباست ای زیبا پسند، زیبه اندیشان به زیبایی رسند، آنقدر
زیباست این بی بازگشت کز برایش باید از جان هم گذشت. پس می گذریم، پائیز و تحمل می
کنیم به امید آمدن یلدا که پائیز و از بین می بره....


من صبوری رو از تو آموختم پس صبر می کنم. خوب می دونم که میدونی
دنیای این روزای من................




دنياي اين روزاي من هم قد تن پوشم شده
انقدر دورم از تو كه دنيا فراموشم شده
دنياي اين روزای من درگير تنهاييم شده
تنها مدارا مي كنيم دنيا عجب جايي شده
هر شب تو روياي خودم آغوشتو تن مي كنم
آينده ي اين خونه رو با شمع روشن مي كنم
هر شب تو روياي خودم آغوشتو تن مي كنم
آينده ي اين خونه رو با شمع روشن مي كنم
در حسرت فرداي تو تقويممو پر مي كنم
هر روز اين تنهاييو فردا تصور مي كنم
هم سنگ اين روزاي من حتي شبم تاريك نيست
اينجا به جز دوري تو چيزي به من نزديك نيست
هر شب تو روياي خودم آغوشتو تن مي كنم
آينده ي اين خونه رو با شمع روشن مي كنم
هر شب تو روياي خودم آغوشتو تن مي كنم
آينده ي اين خونه رو با شمع روشن مي كنم
دنياي اين روزاي من همقد تن پوشم شده
انقدر دورم از تو كه دنيا فراموشم شده
دنياي اين روزاي من درگير تنهاييم شده
تنها مدارا مي كنيم دنيا عجب جايي شده
 

mohammad 87 سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
دنياي اين روزهاي من

شاید خودش ندونه، اما هر لحظه صداشو می شنوم که میگه تحمل کن، بهم میگه که طاقت
بیارم.....
عشق. علاقه شديد قلبي، بيش از اندازه كسي را دوست داشتن! آنقدر دوست داشتن كه آدم
از خودش هم بگذره! دگرخواهي و ......
زندگی تو شرایط یک پادگان هم شرایط جالبی داره، اینکه تو پادگان نباشی اما باید
خودتو توی اون تصور کنی!
به قولی این روزها دنیا یه شکل حاصی به خودش گرفته، نمی دونم دنیا یه طوری شده یا
آدمها!
دلم می خواد بنویسم اما نمی دونم چی، یادش به خیر دوره دبیرستان که بودیم یکی از
درسهامون تو کتاب ادبیات فارسی مربوط به یک شعر بود از اگر اشتباه نکنم فخرالدین
اسعد گرگانی، شاید هم راجع به شاعرش اشتباه کنما نمی دونم، مهم مضمونش هست که می
گفت برای دیدن معشوق سالهای سال هم منتظر بشینی تا بالاخره یک روز ببینیش باز هم
شیرین و ارزش داره، خوب من موافق 100% این موضوع هستم.
نمی دونم چرا دائما میگه طاقت بیار، خوب باشه طاقت میارم، چه خوب که می دونه الان
تو چه حالتی هستم، واقعا خوشحالم که از دور حرارت سوختن منو حس می کنه اما با انرژی
خاصی بهم میگه طاقت بیار، ازش ممنونم.
یاد متن عشق واقعی خودم افتادم که مدتهاست تو بلاگم گذاشتم.راجع به علاقه بین دریا
و آسمون، عجب عشقیه بین این دو! واقعا که عشق رو باید ازشون آموخت.
صداش تو گوشمه میگه که طاقت بیار...............
باشه طاقت میارم، شب طولانیه اما شیرینه چون شبه یلداست، تاریکه اما اینقدر زیباست
و دوست داشتنی که همه دلها تو اوج سرما به هم نزدیک میشن!
آره شبه و خیلی هم بلنده و روز کوتاه اما من این شب بلند رو خیلی دوست دارم، آخه
شبه یلداست، شبی که همه رفتن پائیز رو جشن میگیرن، دیگه خبری از بارونهای حزن
انگیزو ابرهای سیاه پر بغض نیست،، قراره که همه جا سپید پوش بشه و کم کم تو جاده ای
که انتهای اون به بهار ختم میشه قرار بگیریم، باشه تحمل می کنم، من این شب طولانی
رو تحمل می کنمو خیلی هم دوستش دارم.
من طاقتم بالاست چون میدونم طعم شیرینی رسیدن اونقدر شیرینه که به محض وصال هیچ
اثری از تلخی نیست.
من تاب آوردنو سوختنو خوب بلدم، می دونم چی کار کنم که وقتی آتیش خوابید من بدون
هیچ تاثیری از آتیش و با انرژی و نشاط بیشتر آماده باشم.
پائیز تموم میشه، یلدا میاد و خزانو با اومدنش می بره، به قول محمد اصفهانی اندکی
صبر سحر نزدیک است....
من تحمل می کنم، من شب طولانی رو می گذرونم به امید صبح روشنی که دیگه از پائیز و
خرد شدن برگهایی که روزی سایبون پرستو ها بودن خبری نباشه، من تا اومدن یلدا برای
سپید پوش شدن روز صبر می کنمو از غم سیاهی ابرهای پائیزی خم به ابرو نمیارم....
صدات توی گوشمه که میگی تحمل کن و باز هم برای اثبات خودم آروم میگم باشه و تحمل می
کنم......
زندگی سرشار از ای کاشها شده که نباید اینگونه بمونه، من می خوام دنیار و عوض کنم
پس از خودم شروع می کنم.....
به قول معروف زندگی زیباست ای زیبا پسند، زیبه اندیشان به زیبایی رسند، آنقدر
زیباست این بی بازگشت کز برایش باید از جان هم گذشت. پس می گذریم، پائیز و تحمل می
کنیم به امید آمدن یلدا که پائیز و از بین می بره....


من صبوری رو از تو آموختم پس صبر می کنم. خوب می دونم که میدونی
دنیای این روزای من................




دنياي اين روزاي من هم قد تن پوشم شده
انقدر دورم از تو كه دنيا فراموشم شده
دنياي اين روزای من درگير تنهاييم شده
تنها مدارا مي كنيم دنيا عجب جايي شده
هر شب تو روياي خودم آغوشتو تن مي كنم
آينده ي اين خونه رو با شمع روشن مي كنم
هر شب تو روياي خودم آغوشتو تن مي كنم
آينده ي اين خونه رو با شمع روشن مي كنم
در حسرت فرداي تو تقويممو پر مي كنم
هر روز اين تنهاييو فردا تصور مي كنم
هم سنگ اين روزاي من حتي شبم تاريك نيست
اينجا به جز دوري تو چيزي به من نزديك نيست
هر شب تو روياي خودم آغوشتو تن مي كنم
آينده ي اين خونه رو با شمع روشن مي كنم
هر شب تو روياي خودم آغوشتو تن مي كنم
آينده ي اين خونه رو با شمع روشن مي كنم
دنياي اين روزاي من همقد تن پوشم شده
انقدر دورم از تو كه دنيا فراموشم شده
دنياي اين روزاي من درگير تنهاييم شده
تنها مدارا مي كنيم دنيا عجب جايي شده
تنکس دونم خرابهههههههههههه
مرسییییییییییییییییییی:gol::gol:
 

kingofsky

عضو جدید
بر منکرش لعنت...کی میگه صبر بده؟کی میگه تحمل کردن سخت نیست؟
اما تنهایی....صبر و تحمل که تنهایی به سر بیاد؟!یه روزی تنهایی تموم میشه قدره تنهایو خوب بدونیم که اگه رفت ......یه جوره دیگه بر می گرده
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
بر منکرش لعنت...کی میگه صبر بده؟کی میگه تحمل کردن سخت نیست؟
اما تنهایی....صبر و تحمل که تنهایی به سر بیاد؟!یه روزی تنهایی تموم میشه قدره تنهایو خوب بدونیم که اگه رفت ......یه جوره دیگه بر می گرده
:w16::w16::w16:
 

sami27

عضو جدید
من صبوری رو از تو آموختم پس صبر می کنم. خوب می دونم که میدونی
دنیای این روزای من................

:gol:
 

Similar threads

بالا