شروع قصه از این جا که:
در بیابانی
نه! نه! ولش بکن اصلا
بزیر بارانی
یوسف ملک به زندان بلا مانده اسیر
بر رخ مهر سیه پرده ی شام افتادست
شروع قصه از این جا که:
در بیابانی
نه! نه! ولش بکن اصلا
بزیر بارانی
یوسف ملک به زندان بلا مانده اسیر
بر رخ مهر سیه پرده ی شام افتادست
توی یک خواب نسبتا کوتاه
توی یک خواب نیمه خرگوشی
زل زدن به صدای جیغی که
منتظر مانده آن ور گوشی
یکی از عقل میلافد یکی از طامات میبافد
بیا که این داوری ها را به پیش داور اندازیم
یکی از عقل میلافد یکی از طامات میبافد
بیا که این داوری ها را به پیش داور اندازیم
یکی از عقل میلافد یکی طامات میبافد
بیا این داوری ها را به پیش داور اندازیم
بی اجازه اصلاحش کردم
موی برس نخورده و یک شاعر پلشت
یک شاعر تکیده که دنبال خود نگشت
تا ز جان و دل من نام و نشان خواهد بود
غم و اندوه توام در دل و جان خواهد بود
رمضان میکده را بست خدا داند و بس
تا ز یاران که به عید رمضان خواهد بود
داریم دلی صاف تر از سینه ی صبح
در پاکی و روشنی چو آیینه ی صبح
پیکار حسود با من امروزی نیست
خفاش بود دشمن دیرینه ی صبح
حديث توبه درين بزمگه مگو حافظ
كه ساقيان كمان ابرويت زنند به تير
راه خلوتگه خاصم بنما تا پس از این
می خورم با تو و دیگر غم دنیا نخورم
معشوق عیان میگذرد بر تو ولیکن
اغیار همیبیند از آن بسته نقاب است
روز بهر حق تو جان خویش باز
باش منصور و بحق میدار راز
هر دو عالم یک فروغ روی اوست
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
یارب چه فرخ طالعند آنانکه در بازار عشق
دردی خریدند و غم دنیای دون بفروختند
یارب چه فرخ طالعند آنانکه در بازار عشق
دردی خریدند و غم دنیای دون بفروختند
در میخانه گشایید به رویم شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
اگرچــه تا خــود شــب روبــروی آیــنه ای
بـــه شکل مسخره با تار مـوش ور برود
بــــزرگ شــدکه کسی خرده ای نگیردازاو
اگـــــرچه گــــاه برنـــج ناهــار سر برود
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
نامِ بلبل ز هواداریِ عشق است بلند
ورنه پیداست چه از مشتِ پری بر خیزد؟
درد است و خون سرشت من و سرنوشت من
عشق است و خشم زير و بم خلق و خوي من
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا؟
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |