شکار مار پیتون (اژدر مار)
شکار پیتون یا (اژدر مار) در آفریقا یکی از سختترین و خطرناکترین کارها محسوب میشود. یعنی در رده کارمندی به این شغل، سختی کار تعلق میگیرد!
بیشتر افراد از شغل و کار خود راضی نیستند. آنها فکر می کنند؛ کاریسخت، طاقت فرسا و کسل کننده دارند. آنها دائم در حال غرولند و شکایت هستند.
اگر شما هم جزء این افراد هستید، کافی است، نگاهی به کار این مردان در یک دهکده آفریقایی بیاندازید که چگونه یک مار پیتون را با موفقیت شکار می کنند.
حال بیایید نگاهی به مراحل این شکار نفس گیر بیاندازیم:
قبل از هر چیز، بازوی فرد شکارچی یعنی نفر اصلی تیم را در پوششی از پوست گوزن میپیچند.
بعد شکارچی سینه خیز در سوراخ مار پیتون می خزد. در سکوت و آرامش... با استفاده از نورپردازی مدرن، منظور آتش زدن چند علف خشک و کوچک است؛ به مار پیتونی که روی تخمهایش خوابیده نزدیکمیشود. گرما و نور آتش کمی مار را گیج می کند.
شکارچی باید هر لحظه آماده حمله ناگهانی پیتونباشد. آن هم پیتونی که برای حفاظت از جان خود و تخم هایش حاضر است یک انسان را درسته ببلعد!
شکارچی اجازه میدهد بازوی محافظت شدهاش را تا آنجا که میخواهد ببلعد و با دست دیگر گلوی مار را فشار میدهد. مار مانند ماهی در تور افتاده و دمش را به هر طرف تکان میدهد.
دوستان شکارچی، قبل از این که مار بازوی او را ببلعد او را بیرون میکشند.
شکار شد... زیباست نه؟
مار برای مدتی خوراک دهکده را تامین میکند. خب، حالا نظر شما چیست؟
بازهم میخواهید، غرولند و شکایت کنید؟
یا خدای مهربان را شکر کرده و دو دستی به کار و شغلتان میچسبید؟





شکار پیتون یا (اژدر مار) در آفریقا یکی از سختترین و خطرناکترین کارها محسوب میشود. یعنی در رده کارمندی به این شغل، سختی کار تعلق میگیرد!
بیشتر افراد از شغل و کار خود راضی نیستند. آنها فکر می کنند؛ کاریسخت، طاقت فرسا و کسل کننده دارند. آنها دائم در حال غرولند و شکایت هستند.
اگر شما هم جزء این افراد هستید، کافی است، نگاهی به کار این مردان در یک دهکده آفریقایی بیاندازید که چگونه یک مار پیتون را با موفقیت شکار می کنند.
حال بیایید نگاهی به مراحل این شکار نفس گیر بیاندازیم:
قبل از هر چیز، بازوی فرد شکارچی یعنی نفر اصلی تیم را در پوششی از پوست گوزن میپیچند.

بعد شکارچی سینه خیز در سوراخ مار پیتون می خزد. در سکوت و آرامش... با استفاده از نورپردازی مدرن، منظور آتش زدن چند علف خشک و کوچک است؛ به مار پیتونی که روی تخمهایش خوابیده نزدیکمیشود. گرما و نور آتش کمی مار را گیج می کند.

شکارچی باید هر لحظه آماده حمله ناگهانی پیتونباشد. آن هم پیتونی که برای حفاظت از جان خود و تخم هایش حاضر است یک انسان را درسته ببلعد!

شکارچی اجازه میدهد بازوی محافظت شدهاش را تا آنجا که میخواهد ببلعد و با دست دیگر گلوی مار را فشار میدهد. مار مانند ماهی در تور افتاده و دمش را به هر طرف تکان میدهد.

دوستان شکارچی، قبل از این که مار بازوی او را ببلعد او را بیرون میکشند.

شکار شد... زیباست نه؟
مار برای مدتی خوراک دهکده را تامین میکند. خب، حالا نظر شما چیست؟
بازهم میخواهید، غرولند و شکایت کنید؟
یا خدای مهربان را شکر کرده و دو دستی به کار و شغلتان میچسبید؟




