البته در کنار قیاس مع الفارق میگن در مثل مناقشه نیست!ببینید مهندس
قرار نشد قیاس مع الفارف بکنید دیگه
با هم به تعافق رسیدیم که این یک بیماری هست و در بعضی افراد جامعه وجود داره
اما دیگه بیماریهای روانی رو نمیشه با ویروس مقایسه کرد که اگر این طرز فکر شما رو بخوایم گسترش بدیم لابد زنها عامل ویروسی هستند که باید با چادر غرنطینه بشن
بفرمایید که منظورتون از اینکه به مرور در افراد ایجاد میشه چیه؟
یعنی انسانها قادر به کنترل نفسشون نیستند؟
یعنی اگر شمای نوعی برید در یک جامعه که کنترلی برر حجابشون نیست , خوی انسانیتون از بین میره و به زن و دختر اون جامعه حمله ور میشید
من نگفتم زنها عامل ویروسی هستند، خیلی ویروس های دیگه هم هست که خوده مرد عاملشه، مثل تصورات و تخیلات جنسی، فیلمهای پورنو، چشم چرانی، این ها هم ویروس هایی است که از طرف خود مرد در روحش کاشته میشه و گشترش پیدا میکنه اگه جلوش رو نگیره.
بیماری روانی مگر از ابتدا در وجود اشخاص وجود دارد؟ بیماری روانی هم زیمینه هایی برای بروزش محیا می شود، تا به مرحله بیماری برسد، همه که از ابتدا بیمار روانی نیستند، هستند؟
راجب کنترل نفس انسانها هم، بله انسانها قادر به کنترل نفس خود نیستند اگر به سلاح دین و دینداری مجهز نشوند، چون هم هوای نفس و نفس اماره در وجودشان قرار دارد (زمینه بیماری) و هم شیطان وسوسه گر (به عنوان ویروس) وجود دارد که باعث انحراف میشود و تنها داروی آن دینداری است.
بله، مسلماً اگر من نوعی به سلاح دین مجهز نباشم به زن و دختر اون جامعه حمله ور میشم، چه بسا خیلی از افرادی که خارج رفته اند پس از مدتی بالکل همه چیز رو بوسیدن گذاشتن کنار و خیلی از کارهایی رو میکنند که قبلا نمی کردند، چرا؟
چون د راینجا زمینه بروز اون بیماری ها درشون وجود نداشته، خارج از کشور زمینه بروز بیماری وجود داره، و این بیماری خودش رو نشون میده.
همه انسانها تمایل به گناه دارند مگر اینکه خودشون رو کنترل کنند با سلاح دین و عقل.
آمار تجاوز به محجبه ها رو از کجا آورده اید؟بر خلاف نظر شما به نظر من در همه ایجاد نمیشه و فقط در یک قشر خاص که به دلایلی که در پست قبلی گفتم , ایجاد میشه که این هم ربطی به حجاب نداره و سر منشا از ذات پست این عده و دلایلی که عرض شد داره
برای اثبات حرفم رجوع میدمتون به آمار تجاوز به محجبه ها(اعم از چادر و پوشش اسلامی و ...) در این کشور که همچین هم کم نیست

خوب بحث من بر سر اینه، که چرا در همون قشر خاص ایجاد میشه، چرا این قشر خاص در خیابانهای بالای همه شهرها وجود داره و چشمان پسرانشان و عشوه دخترانشان برای همدیگر است؟ چی میشه که ذات یه عده پست میشه؟ به دلیل ویروس ها نیست؟ به دلیل رعایت نکردن و بی اعتنایی به دین نیست؟
همان فشارها و محدودیت ها باعث عدم بروز بیماری ها شده بود ولی الآن که فشار و محدودیت کمتره بیماری ها هم بیشتره!این بیماری که شما میفرمایید به این علت کمتر بود که فشار ها و محدودیتها بسیار زیادتر بود
رجو کنید به دوران موسوی و بیینید که چی به سر ملت با پوشش به اصطلاح غیر اسلامی میاوردن
حالا باید محدودیت ها رو به خودمون بقبولانیم و اجراش کنیم (حجاب برای بانوان و حجاب و کنترل چشم برای مردان) یا آزاد بگذاریم؟
برای در امان ماندن از بیماری، پیشگیری داریم، این بیماری یک بماری مسری است.عجیبه که شما باید بیماران رو از سطح جامعه جمع کنید یا اونا رو درمان کنید نه اینکه کل جامعه رو بخاطر یک عده بیمار محدود کنید
در روایات داریم اگر مردان جامعه غیرت نداشته باشند، زنان جامعه هم عفیف نخواهند ماند!
چیزی است که الآن داریم مشاهده می کنیم!
تئوری پردازی همیشه راحته، میدان عمله که کار رو سخت میکنه، می فرمایید بیماران رو جمع کنیم، باشه چشم، کی رو جمع کنیم؟ چجوری تشخیص میدید فردی بیماره؟ نشونش چیه توی خیابان؟
آیا لازمه عقل این نیست وقتی نمی تونیم بیمار رو بشناسیم، خودمون رو واکسینه کنیم با حجاب و نگه داشتن چشم؟
مسملماً نخیر، چون اون چند بیمار روانی مشخصه دارند، دیوانه اند، وحشی اند، در و دیوار رو خراب می کنند و سریعاً میشه از مردم عادی تشخیصشون داد ولی آیا بیماران چشم چران رو میشه تشخیص داد؟یک مثال ساده میزنم که بیشتر قضیه جا بیفته
فکر کنید در جامعه ای زندگی میکنید سالم که خبر میرسه چند بیمار روانی خطرناک در سطح جامعه دیده شده , حالا مسئول وقت جای اینکه این تعداد بیمار روانی رو از سطح شهر جمع کنه میاد و کل اون جامعه رو مجبور میکنه که از خونه هاشون در نیان چون امکان داره که بهشون اسیب برسه توسط اون عده
آیا شما همچین چیزی رو قبول میکنید؟
این قیاس مع الفارقه، نه اون!
شما شرایط فرهنگی دو جامعه رو چرا دیلیت میکنید؟در مورد نظرم برای جلوگیری از این واقعه
اول اینکه چون من تخصصش رو در زمینه مسائل اجتماعی ندارم و مثل یک عده شیخ خودم رو در هر زمینه تخصصی و غیر مربوط , دخالت نمیدم
اما از لحاظ اینکه ما شیعه علی هستیم و مملکتمون هم به اصطلاح اسلامیه
گه بخوام فضولی کنم در یک کار غیر مربوط
میگم که اجبار یک جامعه اعم از مسلمان و غیر مسلمان در نوع پوششون کار کاملا کمونیستی هستش و اصلا اسلامی نیست
وگرنه شما در یک جای تاریخ بلاخره میخوندید که حضرت علی شمشیر برداشته و با زور میخواد چادر و پوشش اسلامی سر یک یهودی یا مسیحی بکونه چون طرف داره تحت قلمرو علی(ع) که اسلامی بوده زندگی میکنه
آیا آن زمان بحث حجاب به این شکل مطرح بود؟ آیا آن زمان مسلمانان، توجه کنید، مسلمانان بد حجاب یا بی حجاب بودند؟ نخیر دوست عزیز، آن زمان زنان مسلمان کاملترین حجاب رو داشتند، الآن چی؟ چرا راره دور بریم، همین قبل انقلاب، اصلاً بحث حجاب ما داشتیم؟ مشکلی بابت حجاب داشتیم، واقعاً نه، چون مادران و پدران ما اصول اسلامی رو درست رعایت می کردند و بیشتر از الآن، و مثل الآن نبود که یک آش شل و قلمکاری از فرهنگ اسلام و غرب اجرا بشه!
اون زمان جامعه محدود بوده، مردسالاری مفرط برش حاکم بوده، زن به این شکل در عرصه اجتماع نبوده، و خیلی تفاوتهای دیگه!
اگر مسلمانان ما مسلمانی میکردند، اجبار در حجاب معنا نداشت ولی داره یک اصل اسلامی توسط خود مسلمانان زیر پا گداشته میشه، زمان حضرت علی آیا میشد یک اصل اسلامی زیر پا گذاشته بشه و تخریب نشه و حضرت علی ساکت بمونه و هیچی نگه؟ یا پیامبرش؟
حرفتون درسته، ولی طبق حرفهای بالا، مشکل از مسلمانی ماست!سر جمع صحبتهام
من با اصل حجاب مخالف نیستم چون دستور اسلامه و اونی که میگه من مسلمانم مجبور به رعایتشه
اما اینکه مثل یک جامعه کمونیستی تمام اقشار اون جامعه با گرایشهای مذهبی مختلف اجبار بشن در طرز پوشش , کاملا خلاف قوانین اسلامیه و خیانت در حق اسلامه![]()
مام همین حرف رو میزنیم ولی مشکل در عمل همینه، اونی که میگه مسلمانم، داره تیشه میزنه به ریشه حجاب! چه زنش چه مردش!اونی که میگه من مسلمانم مجبور به رعایتشه
رعایت نکردن حجاب توسط مسلمانان، خیانت در حق اسلام نیست؟؟؟؟