دختر و پسرا بیان تو

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکسری مطالب بدرد بخور واسه دختر پسرا یا آقایون و خانوما ;)

خوندنشون ضرر نداره ......

اینم منبع


اینم اولیش :


اختلاف سنی دختر و پسر در ازدواج


۱) بهترین و معمولی ترین وضعیت ازدواج اینست که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر باشد، یا حداقل مساوی باشند( مثلا ۱ الی ۵ سال). این به خاطر اینست که مدت باروری در خانمها محدود بوده و در آقایان نامحدود است. و اینکه قدرت باروی خانمها زودتر از آقایان شروع می شود، همچنین نیاز است که آقایان قبل از ازدواج، علاوه بر بلوغ جسمی و فکری، به استقلال اقتصادی نیز برسند، که این به زمان بیشتری نیاز دارد. به هر حال این نسخه غیر قابل نقض نیست که در بندهای بعدی توضیح داده می شود.

الف) همسر انتخابی شما می بایست تمام معیارهای اساسی و مهم مورد نظر شما را که لازمه یک زندگی توام با خوشبختی هست را دارا باشد ( در این زمینه مقالاتی در بخش مشاوره ازدواج سایت همدردی قرار داده ایم). این بدان معنا نیست که در تمام این پارامترها و معیارها صد درصد و کامل باشد ، بلکه به این معناست که حداقل نمره قبولی را داشته باشد. ( مانند اینکه شما در رشته تحصیلی باید همه دروس را پاس کنید)
ب) فرد مورد نظر شما در کل ، باید معدل قابل قبولی در معیارهای مورد نظر شما کسب کند. یعنی اینکه وقتی نمره هر یک از معیارهای ازدواج را که با هم جمع کردید، او میانگین مطلوب را از نظر شما داشته باشد. ( مانند اینست که در رشته تحصیلی خود علاوه بر قبولی همه دروس ، نباید مشروط شوید)
خلاصه: در تک تک معیارها حداقل نمره را داشته باشد و در جمع کلی همه معیارها، میانگین مطلوب شما را کسب کند.
اگرچه ممکن است فرد در یک معیار نمره عالی نداشته باشد و نقطه ضعف وی باشد. مثلا دختری که ۲ سال از پسری بزرگتر است ، اما در سایر معیارهای اساسی قوی است، در نتیجه معدل خوبی جهت ازدواج دارد. در ضمن وی در معیار سن هم حداقل نمره قبولی را دارد. لیکن اگر این دختر با همه معیارهای اساسی و خوبی که دارد، ۱۵ سال از پسر بزرگتر باشد ، با وجود اینکه معدل بالایی دارد، لیکن در یک معیار اساسی رد می شود و چنین ازدواجی با ریسک بالایی از طلاق یا نارضایتی در زندگی زناشویی همراه می شود. ( توجه کنید در اینگونه مسائل انسانی با قطعیت صد در صد سخن نمی گویئم).



۲ ) انتخاب همسر یک مسئله چند بعدی است و معیارها و شرایط انتخاب همسر متعدد است. وقتی شما اقدام به انتخاب همسر می کنید باید ۲ مسئله کلی و اساسی را در نظر بگیرید: ۳ ) اختلاف سنی دختر و پسر نباید آنقدر زیاد باشد که دوره رشدی آنها متفاوت شود و در علاقه ها، سرگرمی ها ، طرز نگرش و بینش و انرژیهای روانی با هم متفاوت و یا احتمالا درگیر شوند. مثلا ازدواج دختر ۱۶ ساله ای را با پسر ۳۰ ساله در نظر بگیرید. در حالیکه دختر در آغاز راه هیجانات ، علاقمند به شطینت های نوجوانی، کوهنوری و جست و خیز و مهمانی و …. هست ، آن آقا کار و تفکر و مطالعه ، فلیم و موسیقی و گوشه ساکت خانه جهت استراحت را بیشتر می پسندد. همچنین دیدگاه آقا توام با تجربه و احتیاط است و دیدگاه دختر نوجوان ریسک و فعالیتهای نو و بدیع است. ۴ ) نکته مهم بعدی اینست که علاوه بر سن شناسنامه ای باید به سن و بلوغ عقلی، اجتماعی، فرهنگی و ظاهر وی نیز توجه کرد. بعضی وقتها دختری ممکن است ۳ سال از پسری بزرگتر باشد، اما با نشاط و انرژی است. و علاقمندیها و تمایلات مشترکی با پسر دارد. لذا علاوه بر سن تقویمی، لازمست که به ظاهر ، طرز فکر و نگرش هم توجه عمیق شود. ۵ ) نحوه تفکر پسر و دختر ، نسبت به اختلاف سنی در ازدواج ( بزرگتر بودن دختر از پسر)، بسیار مهم است. اگر پسری از همان اول با تردید به بزرگتر بودن خانمش بیندیشد. او آمادگی دارد که بعدا با کنایه اطرافیان به هم بریزد و این مسئله را مرتب به رخ خانمش بکشد. اما در برابر پسری که درگیر این گونه مسائل نیست به سادگی از کنار این مسئله می گذرد. همچنین دختری که به این مسئله (سن زیاد) حساس هست. بعدا هر مسئله را در رابطه اشان به خودش و سن بالایش نسبت می دهد. که این از آسیب پذیریهای چنین ازدواجهایی هست. ۶ ) نظر پدر و مادر عروس و داماد هم در این زمینه از آنجا مهم است که ممکن است با سخت گیریهای خودشون منجر شوند که دختر و پسر نظرشان کم کم به هم عوض شود. اگر پسر و دختری به شدت تحت نفوذ والدین خودش هست. معمولا نمی تواند خارج از نظر آنها ، دست به چنین ازدواجی بزند.


 
آخرین ویرایش:

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
مردها مثل چي هستند؟ ( ورود مجرد ممنوع !)

مردها مثل چي هستند؟ ( ورود مجرد ممنوع !)

مردها مثل «مخلوط كن» هستند:
در هر خانه يكي از آنها هست ولي نميدانيد به چه درد ميخورد.

مردها مثل «آگهي بازرگاني» هستند:
حتي يك كلمه از چيزهائي را كه ميگويند نميتوان باور كرد.

مردها مثل «كامپيوتر» هستند:
كاربري‌شان سخت است و هرگز حافظه‌اي قوي ندارند.

مردها مثل «سيمان» هستند:
وقتي جائي پهنشان ميكني بايد با كلنگ آنها را از جا بكني.

مردها مثل «طالع بيني مجلات» هستند:
هميشه به شما ميگويند كه چه بكنيد و معمولاً اشتباه مي‌گويند.

مردها مثل «جاي پارك» هستند:
خوب‌هايشان قبلا" اشغال شده و آنهائي كه باقي مانده‌اند يا كوچك هستند يا جلوي درب منزل مردم

مردها مثل «پاپ كورن» (ذرت بو داده) هستند:
بامزه هستند ولي جاي غذا را نمي‌گيرند.

مردها مثل «باران بهاري» هستند:
هيچوقت نميدانيد كي مي‌آيند، چقدر ادامه دارد و كي قطع ميشود.

مردها مثل «پيكان دست دوم» هستند:
ارزان هستند و غير قابل اطمينان.

مردها مثل «موز» هستند:
هرچه پيرتر ميشوند وارفته‌تر ميشوند.

مردها مثل «نوزاد» هستند:
در اولين نگاه شيرين و با مزه هستند اما خيلي زود از تميز كردن و مراقبت از آنها خسته مي‌شويد
 

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
مردان بیش‌تر از زنان از جدایی آسیب می‌بینند

مردان بیش‌تر از زنان از جدایی آسیب می‌بینند



مردان بیش‌تر از زنان از جدایی آسیب می‌بینند
در یک گزارش ادعا شده است که مردان بیش‌تر از زنان از به هم خوردن یک رابطه عاطفی ضربه می‌خورند.
دانشمندان معتقدند دلتنگی‌ها و ناراحتی‌ها بعد از جدایی به طور واقعی احساس می‌شوند.
تحقیقاتی که در دانشگاه ویک فارست انجام شده است نشان می‌دهد که بر خلاف باور عمومی، مردان بیش‌تر از زنان پس از پایان یافتن یک رابطه عاشقانه ضربه می‌خورند.
دانشمندان معتقدند از آن‌جایی که زنان رابطه نزدیک‌تر و صمیمی‌تری با دوستان و اعضای خانواده خود دارند بهتر می توانند با ناراحتی ها و اضطراب های بعد از پایان یافتن رابطه کنار بیایند. صحبت کردن با دیگران و گذراندن وقت با آن ها می تواند کمک موثری به فراموشی این گونه نگرانی ها و ناراحتی ها کند و زنان به دلیل ارتباط عاطفی تر و صمیمی تری که با دوستان و اعضای خانواده خود دارند بهتر می توانند از آن بهره ببرند.

اما در مورد مردان معمولا نزدیک‌ترین و مهم‌ترین منبع صمیمیت همسرشان هستند و زمانی که آن ها این فرد را از دست می دهند ممکن است دچار مشکلات زیادی شوند. تحقیقات نشان می‌دهد زمانی که یک مرد در رابطه خود دچار مشکل می‌شوند تاثیر زیادی روی هویت او دارد و ممکن است او را به سختی در مورد خودش دچار تردید کند.
پروفسور رابین سیمون که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: در کمال تعجب ما متوجه شدیم که مردان بیش‌تر نسبت به وضعیت رابطه احساسی خود با شریکشان واکنش نشان می‌دهند.
پروفسور سیمون در ادامه گفت: شیوه ای که مردان و زنان نسبت به جدایی و تطبیق دادن خود با آن در پیش می‌گیرند تفاوت زیادی دارد. زنان معمولا اختلالات احساسی خود را با افسردگی نشان می‌دهند، در حالی که مردان ممکن است با مصرف مواد مخدر یا مشروبات الکلی با این موضوع کنار بیایند که به این ترتیب آسیب های بیش تری خواهند خورد.
 

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشخصات يک پسر خوب

مشخصات يک پسر خوب

مشخصات يک پسر خوب (طنز)

اين مطلب طنز ميباشد که مشخصات يک پسر خوب از ديد والدين, حراست دانشگاه و دخترا به طور طنزگونه ميباشد



از ديد مامان بابا يه پسر خوب بايد

1-تلفن مشکوک نداشته باشه(در ضمن اين کلکا که اول مي ديد يه پسر صحبت کنه و اينام قديمي شده اصلا کلا اگه يه نفر چه دختر چه پسر به يه اقا پسر خوب زنگ بزنه يعني اقا پسره دوست دختر داره)

2-درس خون باشه(يه چيز تو مايه هاي بچه عقدس خانوم اينا باشه يعني از صبح تا شب درس بخونه .......در غير اين صورت دوست دختر داره که فکرش مشغوله شايدم معتاده)

3-پولکي نباشه (تا روزي 1000 تومن معقوله ولي از اون بيشتر يا دوست دختر داره يا معتاده)

4-سرشب خونه باشه (البته يه پسر خوب فقط واسه کتاب خونه بايد بيرون بره.........در بقيه شرايط حتما دوست دختر داره يا معتاده)

5-در شبانه روز فقط 3 ساعت بخوابه (در غير اين صورت هم معتاده هم دوست دختر داره)

6-در ضمن تو حمومم زياد لفطش نمي ده................

از ديد حراست دانشگاه:

1-بالاي 2 سانتي متر ريش داشته باشه(در غير اين صورت کافره)

2-پيراهنش رو شلوارش باشه (در غير اين صورت زيگوله)

3-عضو فعال بسيج باشه(در غير اين صورت دشمنه)

از ديد دخترا يه پسر خوب بايد:

1-سوار اسب باشه(اگه نباشه بي کلاسه........البته اسبه سفيد باشه بهتره)

2-عاشق اونا باشه (اگه نباشه که اسکوله)

3-پولدار باشه(اگه نباشه که خداييش به چه درد مي خوره؟هااااااا....اخه پسري که نتونه روزي 20000تومن خرج کنه که به درد جرز ديوار مي خوره .نه؟

4-هيچ دختري رو قبل از من نديده باشه(مگه مي شه؟)

5-سري بعد از يک ماه دوستي بياد خواستگاري(نياد که مخ زني بي فايدست)
 

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
روشهای شکار شوهر توسط دخترها !

روشهای شکار شوهر توسط دخترها !

1- روش جوادی:
یه بار یه جایی که توی دید طرف باشه و بتونه با دو تا شلیک خودشو بهت برسونه یهو غش می کنی و ولو می شی کف زمین.پس از چند دقیقه هذیون گفتن راجع به اینکه پسر پسر اصغر قصاب اومده خواستگاریت اما تو نمی خواهی به اون شوهر کنی/ مثلا به ضرب آب قند به هوش می آیی و وقتی چشمت به طرف می افته یهو بغضت می ترکه و د گریه. وقتی خوب گریه هاتو کردی و پاشدی که بری طرف کلی اصرار میکنه که برسونت.اما از اون اصرار و از تو انکار.خلاصه راه می افتی که بری اما یجوری راه می ری که مطمئن بشی طرف می تونه تا خونتون تعقیبت کنه... تا اینجا تو کار خودتو کردی اما از اینجا به بعدش دیگه با اوس کریمه.

2- روش یاهو مسنجری:
این روش اخیرا کاربرد زیادی پیدا کرده و عمدتا هم به خاطر اینه که لازم نیست مستقیم توی چشمای طرف نگاه کنی و این برای آماتورها هم کمک خبلی بزرگیه.از ایکونهای گوگولی مگولی هم می تونی برای رسوندن مفهوم استفاده کنی.اما بدیشم اینه که بعضی وقتها توی چت یه سو تفاهم هایی پیش می آد که خر بیار و باقالی بار کن!!
نکته:این روش فقط وقتی کاربرد داره که مطلب بطور صریح ادا بشه اما به علت اینکه هیچ موجود اناثی اصولا این کاره نیست پس بهتره که اصلا قیدشو زد!

3-روش بچه خر خونی:
همون داستان جزوه و این که خودت واردی.
نکته:متاسفانه از اونجایی که مجموع دو متغیر زیبایی و خر خونی در مورد دختر جماعت همیشه یه مقدار ثابته بنابراین بهتر که روی این روش خیلی حساب نکنی!

4-روش خرکی:
جلوی یکی از این لندکروز سیاهها بوسش می کنی که بدونه بخاطر بد بخت کردنش همه کار می کنی.

5-روش مذهبی خفن:
چهل شب جمعه جلوی در خونتون رو جارو می کنی و آجیل مشکل گشا پخش می کنی . تو ی این مدت به هر چی امامزاده و صاحب کرامات هست متوسل میشی و نذر می کنی که اگه حاجتت روا شد هر شب تو سقا خونه آس مم تقی یه شمع روشن کنی ...ایشالا که حاجتتو میگیری.
نکته:خواهر التماس دعا

6-روش از ما بهتران:
لازم نیست کاری بکنی. فقط انتخاب کن!

7-روش بچه مثبت:
طرف و به یه کافی شاپ دعوت می کنیو اونجا خیلی معقول و منطقی مساله رو بهش می گی.اونم احتمالا یه فرصتی می خواد که فکر کنه و بعدشم ایشالا که بعله رو می گه.
نکته:تا حالا چیزی خنده دار تر از این شنیده بودی؟

8-روش عرفانی:
میری لب چشمه که آب بیاری می بینی از قضا اونم انجاست.یه جوری که انگار حواست نیستپات می خوره به کوزه طرف و کوزه خورد و خاکشیر می شه.بعد لپات گل می اندازه و با عجله کوزتو پر می کنی و میری. اینجاست که طرف با خودش فکر می کنه:
اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی
خلالصه خیالت تخت باشه که کارت درسته!
نکته:
این روش در طی تاریخ امتحانشو بخوبی پس داده و بنا براین بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران معتقدن که بحران امروز ازدواج در اثر لوله کشی شدن آب بوجود اومده.

9-روش لوس گری:
یه دفعه یه سوسک می بینی و بنا میذاری به جیغ! آ ی جیغ نکش کی بکش.طرف هم که وضع و اینطور می بینه به هر قیمتی شده سوسک و به دیار باقی می فرسته. حالا تو همچین تحویلش می گیری که انگار شیر شکار کرده! و بعدشم مثلال از ترس سوسک یه مدتی خودتو بهش می چسبونی و ازش جدا نمی شی! اگه کارا تا اینجا خوب پیش بره ما بقیش تضمین شدست.

10-روش شهرستانی:
یه بار با چشم گریون و تن لرزون طوری که طرف بشنفه برای دوستت درد دل می کنی که چطوری وقتی داشتی می اومدی یه پسره ی چشم نا پاک تو رو دید زده و بهت متلک پرونده. بعدشم هقی می زنی زیر گریه. اینجاست که دیگه رگ غیرت طرف باد می کنه و حساب یارو با کرام الکاتبینه!
نکته:
اگه کار به خون و خونریزی نکشه می تونی روی موفقیت حساب کنی. اما اصولا زندگی با این آدم توصیه نمی شه.
 

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
7 نشانه‌ای که به دروغ نامزدتان پی خواهید برد

7 نشانه‌ای که به دروغ نامزدتان پی خواهید برد


آیا می‌دانستید تمام مردم جهان به طور میانگین روزی دو مرتبه دروغ می‌گویند؟
برخی افراد دروغگوهای خوبی نیستند و زود لو می‌روند اما برخی دیگر دروغگوهای قهاری هستند.

آیا دوست دارید بدانید طرف مقابل‌تان در یک رابطه دروغ می‌گوید یا راست؟ به این 7 نشانه دقت کنید:
1- استرس و عرق کردنشناخته‌ترین نشانه‌هایی که می‌تواند یک فرد دروغگو را لو دهد، عرق کردن و استرس اوست. زمانی که ما دروغ می‌گوییم همیشه می‌ترسیم لو برویم. به همین دلیل دچار استرس می‌شویم و استرس با افزایش ضربان قلب و عرق کردن همراه است.اما این موضوع در رابطه با همه مردم صادق نیست. برخی افراد به دروغگویی عادت دارند و دچار استرس نمی‌شوند!
2- صدای خیلی زیر یا خیلی بم روان‌شناسان معتقدند صدا علامت خوبی برای شناسایی دروغگو است. چرا؟ در واقع این ما نیستیم که صدا را کنترل می‌کنیم. مغز براساس احساساتی که داریم آن را به شکل اتوماتیک تنظیم می‌کند. وقتی دروغ می‌گوییم، می‌ترسیم رسوا شویم. به همین علت معمولا تن صدا تغییر می‌کند و خیلی زیر یا خیلی بم می‌شود.
3- سخنان ضد و نقیض دروغگوها به دلیل ترس از رسوا و شرمگین شدن تعادل احساسی درستی ندانسته و حتی حرف‌های آنها کم و بیش ضد و نقیض است. برای آنکه مطمئن شوید یک فرد دروغ می‌گوید از او بخواهید دقیقا حرفی را که در یک موقعیت خاص زده برای شما در مواقع مختلف تکرار کند، حتی سوالات متفاوت و مدام در مورد همان مساله می‌تواند ثبات فکری دروغگو را بر هم بریزد.
4- میمیک‌های غیرمعمول پلک زدن‌های مداوم، مالیدن پلک، نگاه‌های مبهم... همگی اینها نشانه میمیک صورت یک فرد حین دروغ گفتن است. صورت دقیقا احساساتی را که داریم نشان می‌دهد و کنترل عمقی آنها کمی سخت است. اگر فردی میمیک غیرطبیعی و غیرمعمول دارد و حین صحبت با شما دچار تیک خاصی مثل مالیدن پلک می‌شود، می‌توانید به حرف‌های او شک کنید.
5- ژست‌های مخصوص سرفه کردن درون مشت، بالا بردن دست روی سر و عقب بردن بالاتنه موقع حرف زدن از جمله ژست‌های آدم‌های دروغگو است. البته باید مراقب هم بود. برخی دروغگوها برای آنکه احساسات‌شان نمایان نشود حین حرف زدن کاملا خنثی عمل می‌کنند.
6- حرف زدن غیر وسواسی دروغگوها معمولا در صحبت کردن وسواس به خرج نمی‌دهند و همه مسایل را رو نمی‌کنند. اگر شما حین صحبت‌ها از فردی بخواهید با دقت بیشتری مسایل را برای شما بیان کند و به عبارتی وسواسی‌تر از او سوال کنید، معمولا دروغگو چون حافظه خوبی ندارد و در دور بعد قادر به بیان همان جواب‌ها نیست. درنهایت می‌توانید از زبان او این جملات را بشنوید «به من اعتماد نداری؟» اگر فردی واقعا دروغگو نباشد، خیلی سریع از کوره درنمی‌رود و برای بار دوم هم به برخی سوالات شما پاسخ می‌دهد.
7- احساسات اغراق‌آمیز وقتی فردی فقط با دهان می‌خندد یعنی یا می‌خواهد رعایت ادب کرده باشد یا دروغگوی ماهری است. یک لبخند صادقانه همراه با عقب رفتن لب‌ها و چین خوردن پلک‌ها در سمت خارج همراه است. یک دروغگو معمولا تنها با دهان می‌خندد تا احساسات درونی خود را مخفی کند.
گردآوری:گروه سبک زندگی سیمرغ
 

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
هشت دلیل غیرمنطقی برای ازدواج

هشت دلیل غیرمنطقی برای ازدواج

به‌طور یقین، بیشتر جوانانِ این مرز و بوم، برای ازدواج، دلیل‌هائی دارند که از دیدگاه خودشان توجی‌پذیر است؛ اما گاهی وقت‌ها، انسان به‌دلیل‌های متفاوت و برای رهائی از بسیاری از مسائل و مشکل‌های خصوصی و خارج شدن از وضعیت تجرد، دست به انتخاب فردی، برای زندگی می‌زند که این امر نمی‌تواند راه نجات‌بخش او باشد. سال‌ها مشاورهٔ ازدواج و زناشوئی، این تجربه‌ها را برای نگارندهٔ این مقاله در پی داشته که عدم آگاهی و یا توجه به موقعیت‌ها و نحوهٔ تصمیم‌گیری جوانان، گاهی آن‌چنان آسیبی به پیکرهٔ زندگیشان وارد می‌سازد که جز افسوس و حسرت، سودی ندارد. قصد بر آن دارم تا شما را با دلیل‌های نادرست عاشق شدن و در پی آن ازدواج، آشنا سازم. به‌طور اساسی ارتباط با یک فرد به دلیل‌های غیرمنطقی و نادرست، یکی از شیوه‌های ایجاد ارتباط ناسالم و غیر ارضاکننده است. به‌طور کلی می‌توان دلیل‌های غیرمنطقی برای ازدواج و عاشق شدن را به‌شرح زیر نام برد:
۱) تحت فشار بودن از جانب خانواده، دوستان و آشنایان
برخی از جوانان، نسبت به صحبت‌ها و عقیده‌های اطرافیان از قبیل خانواده، دوستان، آشنایان و … بسیار آسیب‌پذیر و شکننده بوده و به خود اجازه می‌دهند که به‌خاطر آنان، رابطه‌ای را با اجبار آغاز نموده و یا ادامه دهند؛ در حالی‌که این رفتار، آنان را راضی و خوشحال نمی‌سازد. باید به این قبیل جوانان توصیه کنم که اگر اعتماد به‌نفس و عزت‌نفس شما پائین است و یا به‌نوعی بیش از حد، تحت تأثیر رفتارهای اطرافیان خویش هستید، این احتمال وجود دارد که تنها به‌دلیل چیزهائی که دیگران به آن فکر می‌کنند و نه براساس میل و احساس واقعی درونی خود، رابطه‌ای را شروع کنید و یا در نهایت دست به ازدواج بزنید. این، یکی از دلیل‌های نادرست ازدواج است که باید به آن توجه داشته باشید.
۲) بالا رفتن سن
این طرز نگرش که سن شما از حد مشخص و طبیعی پا فراتر گذاشته و هنوز ازدواج نکرده‌اید، می‌تواند عامل تحریک کننده باشد؛ البته این‌که شما به چه سنی نگاه می‌کنید و چه سنی در ذهنتان به‌عنوان حد و مرز، تلقی می‌شود، خود جای تأمل و بررسی بیشتر دارد؛ چراکه افکار افراد، با یکدیگر بسیار متفاوت است؛ پس نمی‌توان یک قانوت کلی در نظر گرفت و بر مبنای آن تصور کرد. به‌طور یقین، شما در ضمیر ناخوآگاه خویش، سنی را به‌عنوان ایده‌آل‌ترین زمان برای ازدواج، انتخاب کرده‌اید. این سن ممکن است که از زمینه‌های گوناگون مانند خانواده، سن ازدواج خواهران و یا برادران شما، نشأت گرفته باشد؛ ولی باید نکته‌ای را به شما گوشزد کنم و آن این‌که، در بحث روان‌شناسی، ۲نوع سن همیشه مطرح است:
▪ سن شناسنامه‌ای: هر آن‌چه که در شناسنامهٔ شما ثبت شده است.
▪ سن عقلانی: زمانی‌که شما از نظر بلوغ روانی، عاطفی و فکری به پختگی رسیده باشید.
۳) احساس تنهائی و دلتنگ بودن
زمانی‌که شما احساس تنهائی می‌کنید و تصور می‌نمائید که دلتنگی به سراغتان آمده، این احتمال وجود دارد که شما دست به یک انتخاب نامعقول بزنید و در این شرایط است که در رابطه با روابطی قرار می‌گیرید که برای شما ارضا کننده و قابل تحمل نیست؛ پس توصیه می‌کنم که سعی نمائید بسیار معقولانه و منطقی انتخاب کنید. خود را دست‌کم نگیرید. شما جوانی ارزشمند و دوست‌داشتنی هستید که از هر حیث می‌تواند زندگی ایده‌آلی داشته باشد؛ پس به خواستهٔ دلتان گوش کنید و عجولانه تصمیم نگیرید.
۴) عدم توجه به زندگی شخصی خویش
بسیاری از اشخاص (جوانان) گاهی به این‌ دلیل، اقدام به برقراری رابطه با دیگران می‌کنند که احساس می‌کنند از کمبود شور، اشتیاق و بی‌هدفی در زندگی خود، به ستوه آمده‌اند و به‌جای آن‌که به خویشتن خویش و درون خود نظری بیفکنند، خود را در آستانهٔ برقراری رابطهٔ عشقی نافرجامی قرار می‌دهند. مطمئن باشید که چنین رابطه‌هائی هرگز سرانجام خوشایند و مناسبی در پی نخواهد داشت؛ بنابراین شما عاشق واقعی آن فرد، نبوده و نیستید؛ بلکه به‌نوعی شیفتهٔ سرگرمی خود به رابطه‌تان هستید و زمانی‌که این رابطه پایان می‌گیرد، احساس عدم توجه به خود در وجودتان نمایان‌گر می‌شود.
۵) دوری از بزرگ شدن
جوانان گاهی به‌ این دلیل ازدواج می‌کنند که فردی را وارد زندگی خویش کنند تا از آنان مراقبت کند؛ به‌عبارتی، می‌خواهند آن فرد برای آنان به‌نوعی در نقش پدر یا مادر، باشد. این، نشانهٔ ضعف شخصیتی فرد است که می‌تواند ریشه در دوران کودکی او داشته باشد. بی‌شک، این افراد به‌نوعی به دل‌بستگی‌های دوران کودکی خود بازگشته‌اند و می‌خواهند از این طریق، مشکل خویش را حل نمایند؛ پس این راه نمی‌تواند قابل قبول باشد.
۶) احساس گناه و یأس
احساس ندامت، پشیمانی، گناه و یأس ممکن است انگیزهٔ خاص برای شروع یک رابطه و یا ادامهٔ آن باشد. شما به خود تلقین می‌کنید که این، همان عشقی است که مدت‌ها در پی آن بودم؛ در حالی‌که واقعیت، چیز دیگری است. این احساس، نوعی حس ترحم و دل‌سوزی به خویشتن خویش است؛ پس سعی نکنید به‌نوعی تابع این نوع احساس شوید.
۷) پرکردن خلأهای عاطفی، احساسی و روانی
باید اعتراف کرد یکی از پیامدها و ره‌آوردهای اصلی عشق، این است که شما را به‌نوعی احساس سرور، شادمانی، نشاط و وابستگی می‌رساند؛ اما زمان‌که به‌منظور پر کردن خلأهای احساسی ـ عاطفی خود از آن (عشق) استفاده می‌کنید، می‌تواند به شما آسیب برساند. همواره دو مشکل ناشی از خلأ احساسی ـ عاطفی وجود دارد که عبارتند از:
▪ شما به‌دلیل پر کردن خلأهای احساسی ـ عاطفی خود و نه به‌خاطر این‌که فرد ایده‌آل را یافته‌اید، به این‌گونه رابطه‌ها دست می‌زنید.
▪ گاهی در رابطه‌هائی که شاید بتواند برای شما قابل قبول باشد، وارد می‌شوید؛ اما تصور و خواستهٔ شما، این است که این رابطه، خلأهای شما را پر می‌کند.
● توصیه‌های روان‌شناسی
اگر احساس می‌کنید در زندگیتان، خلأ عاطفی یا احساسی وجود دارد، هیچ فردی بدون توجه به این‌که چه‌قدر هم شما را دوست دارد، نخواهد توانست خلأ روحی ـ روانی احساسیتان را پر کند.
۸) میل جنسی
در بحث میل جنسی، به‌طور یقین، دیگر عاشق شدن و عشق، در میان نیست. بی‌شک شما نسبت به آن فرد، جاذبهٔ شدید جنسی دارید و بس. باور داشته باشید که با میل جنسی، ممکن است به شخص علاقه‌مند یا وابسته شوید، ولی او برای شما چندان جذاب و دوست‌داشتنی نیست. شما تنها به‌دنبال فردی هستید که بتوانید با او رابطهٔ جنسی برقرار کنید؛ پس این دلیل نمی‌تواند ضامن یک ازدواج موفق و معقولانه باشد. این‌جاست که باید بگویم: ”چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید.“
 

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
ادر جون میبینم که کمر به نابودی پسرا بستی

:D:D:D


چگونه یک زن رو خوشحال کنیم ؟!


براي خوشحال کردن يک زن...

يک مرد فقط نياز دارد که اين موارد باشد :

1. يک دوست

2. يک همدم

3. يک عاشق

4. يک برادر

5. يک پدر

6. يک استاد

7. يک سرآشپز

8. يک الکتريسين

9. يک نجار

10. يک لوله کش

11. يک مکانيک

12. يک متخصص چيدمان داخلي منزل

13. يک متخصص مد

14. يک متخصص علوم

15. يک متخصص بيماري هاي زنان

16. يک روانشناس

17. يک دافع آفات

18. يک روانپزشک

19. يک شفا دهنده

20. يک شنونده خوب

21.. يک سازمان دهنده

22. يک پدر خوب

23. خيلي تميز

24. دلسوز

25. ورزشکار

26. گرم

27. مواظب

28. شجاع

29. باهوش

30. بانمک

31. خلاق

32. مهربان

33. قوي

34. فهميده

35. بردبار

36. محتاط

37. بلند همت

38. با استعداد

39. پر جرأت

40. مصمم

41. صادق

42. قابل اعتماد

43. پر حرارت

بدون فراموش کردن :

44. تعريف کردن مرتب از او

45. عشق ورزيدن به خريد

46. درستکار بودن

47. بسيار پولدار بودن

48. تنش ايجاد نکردن براي او

49. نگاه نکردن به بقيه دختران

و در همان حال، شما بايد :

50. توجه زيادي به او بکنيد، و انتظار کمتري براي خود داشته باشيد

51. زمان زيادي به او بدهيد، مخصوصاً زمان براي خودش

52. اجازه رفتن به مکانهاي زيادي را به او بدهيد، هيچگاه نگران نباشيد او کجا مي رود.

بسيار مهم است :

53. هيچگاه فراموش نکنيد :

* سالروز تولد
* سالروز ازدواج
* قرارهايي که او مي گذارد



چگونه يک مرد را خوشحال کنيم :


1. تنهاش بذاريد!!!! <------------------------->)))))))
 

mohsen 88

عضو جدید
کاربر ممتاز
میدونستم ادر جون................من بهت اعتقاد دارم;)
 
  • Like
واکنش ها: eder

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
شوهرانی که قابل ستایش اند

شوهرانی که قابل ستایش اند

- تلاش در راه رفاه خانواده:
خداوند رزاق و رحیم در قرآن کریم می‏فرمایند:
«مردان و زنان بی‏همسر خود را همسر دهید،... اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‏نیاز می‏سازد، خداوند گشایش دهنده و آگاه است.» (1)
پیامبر اکرم صلی‏الله و علیه واله وسلم می‏فرمایند:
«بی‏ همسرانتان را همسر دهید ، زیرا خداوند در پرتو ازدواج، اخلاق آنان را نیکو می‏گرداند و رزق و توان مالی آنها را وسعت می‏دهد، و بر مروّت و ارزش‏های انسانی‏شان می‏افزاید.» (2)
امیر مومنان علی‏علیه‏السلام می‏فرمایند:
«خداوند متعال روزی همه را تضمین کرده و قوت آنان را معین ساخته ... هر کس زنده باشد، روزی‏اش بر اوست و هر کس بمیرد، بازگشتش به سوی اوست...»(3)
اما رضا علیه‏السلام در رابطه با تلاش مرد در راه رفاه خانواده می‏فرمایند:
«کسی که از راه حلال برای رفاه خانواده‏اش تلاش می‏کند، همانند مجاهدی است که در راه خدا جهاد می‏کند.» (4)
با توجه به دستور الهی و کلام نورانی معصومین (علیهم‏السلام) باید به این نکته دقت داشت که نفقه زن بر شوهر واجب است، یعنی قانوناً و شرعاً مرد موظف است کلیه مخارج خانواده از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن، دارو و درمان و... را تامین نماید و در صورت امتناع یا کوتاهی ایشان، شرعاً و قانوناً مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.
بنابراین مرد خردمند و آینده‏نگر و با تدبیر، حساب دخل و خرج خانواده را به طور دقیق می‏کند. اشیاء و لوازم زندگی را نسبت به لزوم و احتیاج درجه‏بندی می‏کند. حوائج ضروری زندگی مانند خوراک و پوشاک را بر سایر چیزها مقدم می‏دارد و کار و شغلش، کمال جدیّت و تلاش را دارد و مقداری از درآمدش را برای حوادث ناگهانی روزگار از قبیل بیماری و ... کنار می‏گذارد. در کار و زندگی‏اش اعتدال و قناعت را در نظر دارد و از هر گونه اسراف و تبذیر خودداری می‏کند. و همه سعی و تلاشش این است که با توکل بر خدا، از راه حلال و در حدّ توان و اعتدال، وضع اقتصادی خانواده را بهتر کند.

2- نظافت و آراستگی:
نظافت و تمیزی از ارکان زندگی انسان است، که حیات و لذت بردن از حیات، بستگی به آن دارد. نظافت در خانه، کوچه، بازار، اداره و مغازه ضروری و اجتناب‏ناپذیر است. نظافت با خوردن، آشامیدن، پوشیدن و حتی نفس کشیدن انسان ارتباط دارد.
در نظام آفرینش، خداوند متعال همه موجودات را زیبا آفرید ، خصوصاً انسان که گل سر سبد خلقت است زیباتر. در بین انسان‏ها خداوند سبحان خلقت زنان را نسبت به مردان زیبا پسندتر و نظافت دوست‏تر آفریده است.
پیامبر اسلام صلی‏الله علیه و اله وسلم می‏فرمایند:
«هر چه می‏توانید پاکیزه باشید، زیرا خداوند اسلام را بر پاکیزگی بنیان نهاده و جز مردم پاکیزه کسی به بهشت نمی‏رود.» 5
و امام باقر علیه‏ می‏فرمایند:
«همان گونه که مردان دوست دارند زینت را در زنانشان ببینند، زنان نیز دوست دارند زینت را در شوهرانشان ببینند.» 6
و در همین رابطه امام کاظم علیه‏السلام می‏فرمایند:
«آراستگی شوهر موجب عفت زیاد همسر می‏شود و بی‏عفتی زنان به خاطر ناآراستگی شوهرانشان بوده است.» 7


3- بوی دهان و مسواک زدن:
یکی از دستورات مهم اسلام که بر انجام آن تاکید فراوان شده است مسواک زدن می‏باشد. زن و شوهر به خاطر نزدیکی بسیاری که با یکدیگر دارند و به واسطه همسری، از بوی دهان یکدیگر یا شادان و خرّم می‏شوند و یا افسرده و متنفر.


پیامبر اکرم صلی‏الله علیه واله وسلم خطاب به مردان می‏فرمایند:
«لباس‏های خود را تمیز کنید و موهای خود را کم کنید، مسواک بزنید و آراسته و پاکیزه باشید، که بنی‏اسرائیل چنین نکردند تا زنانشان به فساد کشیده شدند.»8
امیرالمومنین علی علیه‏السلام می‏فرمایند:
«مسواک کردن موجب رضایت خداست و سنّت پیغمبر صلی‏الله علیه وآله و سلم است و پاک‏کننده دهان است.» 9
همانطور که مرد همسر خود را عفیف و پاکدامن می‏خواهد، خود نیز باید عفیف و پرهیزگار باشد. باید مواظب رفتار، کردار و گفتار خود باشد و از هواهای نفسانی پیروی نکند. هرگز از زیبایی‏های زنان دیگر در نزد همسر خود سخن نگوید.

4- حفظ عفت و پاکدامنی خود:
همانطور که مرد همسر خود را عفیف و پاکدامن می‏خواهد، خود نیز باید عفیف و پرهیزگار باشد. باید مواظب رفتار، کردار و گفتار خود باشد و از هواهای نفسانی پیروی نکند. هرگز از زیبایی‏های زنان دیگر در نزد همسر خود سخن نگوید و... .
پیامبر امین اسلام صلی‏الله علیه و اله وسلم می‏فرمایند:
«نسبت به زنان دیگران عفت داشته باشید، تا دیگران نسبت به زنان شما عفت داشته باشند.» 10
امام علی علیه‏السلام در باره پرهیز از نگاه به نامحرم و خطر آن می‏فرمایند:
«قلب، کتاب چشم است (آنچه چشم ببیند در قلب نشیند). 11
و در همین رابطه امام صادق علیه‏السلام می‏فرمایند:
«نگاه شهوت آلوده، تیری زهرآگین از تیرهای ابلیس است و چه بسیار از نگاه‏های به نامحرم که سبب اندوه و حسرت طولانی می‏شود.» 12
بنابراین نگاه به نامحرم حرام است و مرد مسلمان نباید به زن نامحرم خیره شود و با قصد لذّت به او نگاه کند. و مهمترین هدف اسلام در ممنوع کردن نگاه به نامحرم مراقبت از کانون گرم خانواده، ثبات پایه‏های زندگی خانوادگی و حفظ اخلاق جامعه است.
گذراندن اوقات فراغت در کنار همسر و فرزندان سبب به وجود آمدن تفاهم و صمیمیّت، انس و الفت، عشق و محبّت بین اعضای خانواده می‏شود و مهمتر اینکه شوهر از مسائل خانواده (کمبود‏ها و کاستی‏ها و دیگر مشکلات احتمالی) اطلاع پیدا می‏کند و زمان اختیار و کنترل خانواده همچنان در دست اوست.

5- وقت‏گذاری برای همسر:
اشتغال و کار بیرون از منزل برای مرد یک امر ضروری، لازم، نیکو و مورد پسند است؛ در عین حال، وضع باید به گونه‏ای باشد که مرد ساعاتی را در خانواده و در جمع صمیمی همسر و فرزندان حضور داشته باشد. مثلاً به غیر از ساعات شبانه‏ روز که مقداری را در اختیار آنان می‏گذارد ، روزهای تعطیل آخر هفته و نیز تعطیلات سالانه را با آنها بگذراند. اگر به گردش و تفریحی برای رفع خستگی می‏رود، آنها را فراموش نکند.
گذراندن اوقات فراغت در کنار همسر و فرزندان سبب به وجود آوردن تفاهم و صمیمیّت، انس و الفت، عشق و محبّت بین اعضای خانواده می‏شود و مهمتر اینکه شوهر از مسائل خانواده (کمبود‏ها و کاستی‏ها و دیگر مشکلات احتمالی) اطلاع پیدا می‏کند و زمان اختیار و کنترل خانواده همچنان در دست اوست. از درس و بحث و فرزندان و نیازهای آنها اطلاع پیدا می‏کند و زمینه رشد و شکوفایی استعدادها و ارتقاء علمی ایشان را فراهم می‏نماید و فرزندان نیز اعتماد بیشتری نسبت به پدر خود پیدا می‏کنند و با همه وجود به او مهر و عشق و علاقه می‏ورزند و مطمئن هستند که او در همه لحظات یار و یاور و غمخوار آنها می‏باشد.
اما متاسفانه مشاهده می‏شود چه بسیار خانواده‏هایی که شوهر در آن فقط اسمی دارد و نقش او تنها تهیه غذا و لباس برای اهل خانه است. و چه بسیار خانواده‏هایی که در اثر غفلت و سهل‏ انگاری مرد خانواده‏، زن و یا فرزندان دچار مشکلات فراوان، گمراهی‏ها، انحرافات اخلاقی، اعتیاد و ... شده‏اند که اگر شوهر (پدر) قبلاً مقداری از وقت خود را صرف آنها کرده بود، هرگز چنین وضعی پیش نمی‏آمد.
بنابراین بسیار نیکو و بجاست که شوهر، هر گاه به منزل وارد می‏شود، پس از سلام و احوالپرسی گرم و صمیمی، چند لحظه‏ای از وقت خود را در اختیار اعضای خانواده بگذارد و با آنها مشغول به تناول چای، شربت، میوه و غذا شود و پس از گفتگوی صمیمانه خانوادگی، به سایر فعالیت‏های خصوصی خود از قبیل: مطالعه روزنامه، مجلات، کتب علمی و حسابرسی‏های تجاری و... بپردازد.

پی نوشت ها:
1- سوره نور،آیه 32
2- ترجمه میزان الحکمه ،ج5
3- نهج البلاغه ،بخش16
4- بحارالانوار ،ج104،ص72
5- نهج الفصاحه،ص72
6- مکارم الاخلاق
7- وسایل الشیعه
8- نهج الفصاحه
9- وسایل الشیعه
10-مستدرک الوسایل
11- نهج البلاغه ،ترجمه محمد دشتی
12- وسایل الشیعه ،ج14،ص138

منبع :کتاب راهنمای خانواده
 

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
چگونه همسری خوش لباس داشته باشیم؟

چگونه همسری خوش لباس داشته باشیم؟




مرد در حالی که با سرعت پله ها را دو تا یکی می کرد و می خواست خود را به جلوی در منزل برساند، ناگهان همسرش را دید که مقابل در ایستاده و منتظر وی است تا به اتفاق هم به مهمانی بروند.
مرد به همسرش رسیده و بعد از سلام و احوال پرسی به همسرش می گوید:
حاضری؟ بریم، دیر شد..
زن در حالی که از شدت عصبانیت به همسرش خیره شده بود گفت: دیر که اومدی تازه با این لباسهای کثیف و نامرتب، مهمونی هم می خوای بری؟ بیا تو لباسهایت را عوض کن! از بس عوضشون نکردی بو گرفتن.
مرد با قیافه ای حق به جانب می گوید: این لباسها خیلی هم تمیز هستند تازه شنبه عوضشون کردم.
زن: شنبه! امروز سه شنبه است. اعصاب منو خرد نکن، پیرهنت کهنه و چرکه، جوراباتم بو می ده، موهای سرت هم که روی موتور به هم ریخته...... تا لباست رو عوض نکنی باهات هیچ جا نمیام، آبرومو می بری. اونوقت مردم میگن زنش شلخته و بی فکره که سر و وضع شوهرش اینجوریه!
مرد با طعنه می گوید: اشکال نداره من عقب عقب می یام تا مردم نفهمند من و تو زن و شوهریم شما خوش تیپ باش، کافیه...
زن در حالی که از شدت عصبانیت به همسرش خیره شده بود گفت: دیر که اومدی تازه با این لباسهای کثیف و نامرتب، مهمونی هم می خوای بری؟


این درگیری شاید مشاجره رایج بسیاری از زن و شوهرها باشد. از یک سو زنان همیشه به تمیزی و مرتب بودن لباس و سر و وضع اعضای خانواده خود حساس هستند و از طرف دیگر به نظر می رسد که مردان زندگی را راحت تر می گیرند و خیلی دوست ندارند که در قید و بند این مسایل باشند و به همین دلیل در برابر سخت گیری های زنانه جبهه گیری می کنند و حاضر نیستند که به حساسیتهای همسرشان پاسخ مثبت دهند.

درست است که یکی از عوامل ضروری برای رشد دادن عشق و صمیمیت در روابط زن و شوهر ها گفتن حقیقت است، اما وقت شناسی نیز به همان اندازه مهم است. شما برای آنکه عشقی ماندگار و با دوام داشته باشید، بایستی در زمان مناسب و به روشی که همسرتان از آن آزرده نگردد و به او آسیبی نرسانید، با او صحبت کنید.

هنگامی که مرد احساس کند که قدر و ارزش او درک می شود، راحت تر به همسرش گوش داده و با مهربانی به احساسات و نقطه نظرات او توجه کرده و پاسخ می دهد. اگر مرد احساس کند که همسرش قدر و ارزش او را درک نمی کند، به جای اینکه صحبتهای همسرش را بشنود، گویا احساس می کند همسرش می خواهد به او بگوید:" تو به اندازه آنچه که من دوست دارم، خوب نیستی".
البته در این شکی نیست که زن و مرد از هم متفاوتند ولی مهم تر آن است که این تفاوتها را بپذیریم و ارتباطمان را حفظ کنیم و یاد بگیریم به این تفاوتها احترام بگذاریم. برای مثال زنها در زندگی سه چیز می خواهند . این سه چیز عبارتند از: نظر خواهی، درک و احترام. نظر خواهی با سوال کردن ممکن می شود. درک با در نظر گرفتن نیازهای زن امکان پذیر است و احترام هم وقتی رعایت می شود که گذشت کرده و در برابر خواست و نظر زن تسلیم شویم. درمقابل مردان نیز خواهان سه چیز هستند: قدردانی، مقبولیت(یعنی زن به شوهرش اجازه دهد که ناقص باشد و دایما در صدد عیب جویی از او برنیاید) و اعتماد.
در مورد این سه ویژگی که در هر یک از زنان و مردان نام بردیم، سعی داریم که در این مقاله نظر خواهی(در زنان) و مقبولیت(درمردان) را مورد بررسی قرار دهیم.
البته در ظاهر به نظر می رسد که این دو ویژگی در برابر هم قرار گرفته و همین مساله باعث اختلاف زنان و مردان است. در حالی که این چنین نیست و با اندکی شناخت شرایط و صفات یکدیگر راحت تر می توان با آنها مواجه شده و برای درک بیشتر این مساله سعی داریم یکی از معضلات رایج زندگی زناشویی را مورد بررسی قرار دهیم. این معضل مساله طرز لباس پوشیدن مردان و عیب جویی دایمی زنان است.
درست است که یکی از عوامل ضروری برای رشد دادن عشق و صمیمیت در روابط زن و شوهر ها گفتن حقیقت است، اما وقت شناسی نیز به همان اندازه مهم است


برای مثال زنان دوست دارند همواره در مورد ظاهر و طرز لباس پوشیدن همسرشان اظهار نظر کنند و همسرشان نیز به این نظرات اهمیت دهد در حالی که مردان دوست دارند همسرشان آنها را همان طور که هست پذیرفته و دایما بر سر طرز لباس پوشیدن و .. مورد مواخذه قرار ندهد.

بنا بر ادعای زنان، مردها(البته نه همه آنها) فکر می کنند که لباسهایشان همیشه تمیز است و نیاز به شستن ندارد، اگر یک هفته هم یک پیراهن را استفاده کنند باز هم تمیز است. با لباس محل کارشان به مهمانی می روند(البته اگر مراقبشان نباشی)، جورابهایشان کثیف نمی شود، کفشهایشان واکس نمی خواهد، در لباس پوشیدن تنوع ندارند و ...از طرف دیگر آقایان معتقدند که خانمها همیشه دنبال یک ایراد در ظاهرشان هستند، بیش از حد وسواس به خرج می دهند و با عیب گیری هایشان آسایش را از آنها گرفته اند و هزاران مشکل دیگر.
در این شکی نیست که زن و مرد از هم متفاوتند ولی مهم تر آن است که این تفاوتها را بپذیریم و ارتباطمان را حفظ کنیم و یاد بگیریم به این تفاوتها احترام بگذاریم


در ادامه این یادداشت پیشنهاداتی برای شما خانمها داریم که ضمن احترام گذاشتن به نظر و عقیده همسرتان، او را ترغیب به خوش لباسی و در اصطلاح زنانه خوش تیپی کنید:

- اگر لباسهایی از همسرتان کهنه و قدیمی و رنگ و رو رفته شده است، هیچگاه آنها را بدون اجازه همسرتان دور نریزید. در هر حال این لباسها جز وسایل شخصی همسرتان هستند و شما نمی توانید بی اجازه برای دور انداختن آنها اقدام کنید. در مقابل سعی کنید چند تا از بدترین لباسهای همسرتان را انتخاب کرده و رنگ و رورفتگی، چرک مردگی یقه و نامرتب بودن آنها را به همسرتان نشان داده و برای او توضیح دهید که این لباسها دیگر مناسب پوشیدن او نیست.
- یک صندوقچه و یا سبد تهیه کنید و لباسهای نامناسب همسرتان و حتی خودتان را در آن قرار دهید. بعد از مدتی که این سبد پر شد با نظر و صلاحدید همسرتان این لباسها را دور بریزید.

- از بین خریدهای زیادی که برای خودتان و یافرزندانتان انجام می دهید، سهمی هم برای همسرتان قایل شوید. همیشه لازم نیست که او برای خرید لباس با شما همراه باشد بلکه در عدم حضور ایشان نیز می توانید خودتان با توجه به سلیقه ای که از همسرتان سراغ دارید برای او لباسهای مناسب تهیه کنید. اگر هم خواهان ایجاد تغییر و تنوع در طرز لباس پوشیدن همسرتان هستید، لازم است که این تغییرات را آرام آرام ایجاد کنید نه اینکه به یکباره و یک دفعه سعی در تغییر پوشش همسرتان داشته باشید.
- برای مناسبتهای خاص، روز تولد، سالگرد ازدواج و ... همسرتان(به جای هر هدیه دیگری) برایش لباس تهیه کنید حتی اگر فرزندان شما هم قصد تهیه هدیه داشتند آنها را ترغیب و راهنمایی کنید که لباسی مناسب برای پدرشان تهیه کنند.
- لباسهای جدیدی را که برای همسرتان تهیه می کنید جایگزین لباسهای قدیمی تر کنید. اگر شوهرتان به پیراهن سفید ( و یا هر نوع لباس دیگری) علاقه ای خاص دارد، پیراهن سفید قدیمی او را با پیراهن سفید جدید که برای او تهیه کرده اید تعویض کنید.
- اگر ملاحظه می کنید که همسرتان به تمیزی لباسهایش زیاد توجه نمی کند، مراقب باشید که خودتان به تمیزی آنها توجه کرده و همیشه مراقب باشید که لباسهای تمیز و اتو کشیده را خودتان جایگزین لباسهای نامرتب و کثیف بکنید.
- کفشها را فراموش نکنید. هر چقدر هم مواظب تمیزی لباسهای همسرتان باشید، اگر به تمیزی و واکس کفشهای او اهمیت ندهید باز هم جایی از کار لنگ می زند.
- و نکته آخر اینکه وقتی همسرتان برای رفتن به یک مهمانی، لباسهای مرتب و تمیزخود را پوشید، به او عنوان کنید که چقدر جذاب تر به نظرآمده و شما چقدر ظاهر جدیدش را دوست دارید و از توجه او به خاطر اهمیت به ظاهر و کیفیت لباس پوشیدنش، تشکر کنید.
گروه خانواده وزندگی سایت تبیان
 

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
مردانی که در محشر رسوا می شوند

مردانی که در محشر رسوا می شوند

مردانی که در محشر رسوا می شوند




این مقاله کاملا روی سخنش با آقایان است و اگر نگاهی به مطالب مرتبط در کنار مقاله و پائین آن بیاندازید، متوجه می شوید که مقالاتی هم در شرح وظایف مردان داشته ایم اما اگر تعداد مقالاتی که خانم ها را برای زندگی زناشویی آماده می کنیم ،کمی بیشتر است این را حمل بر ظلم به زنان ندانید بلکه ما معتقدیم توانیی وانعطاف زنان برای ساختن زندگی گرم وعاشقانه بیشتر است.
***
پیوند زناشویی و زندگی مشترک از شیرین‏ترین پیوندها در روابط انسان‏هاست و «خانواده» کانونی است برای امنیت، آرامش، مودّت و آسایش هر زن و مرد.
برخورداری از همسر خوب و شایسته در زندگی ، یکی از نعمت‏های بزرگ است که خداوند متعال به بندگان خویش عنایت می‏کند و برای اکتساب چنین نعمتی، تعالیم عالیه اسلام علاوه بر آن که ملاک‏ها و معیارها را در «انتخاب همسر» بیان می نماید ،دارای رهنمودها و دستوراتی است که بدون شک باید بر روابط خانوادگی هر فرد مسلمان حاکم باشد. و شک نیست کسانی که در زندگی زناشویی جویای سعادت، نشاط، شادابی، طراوت، معنویت و خوشبختی هستند، هم در «انتخاب همسر» و هم در «نحوه تنظیم روابط خانوادگی» بایستی به این تعالیم ارزشمند تاسی کنند.
رابطه زن و شوهر
رابطه زن و شوهر، رابطه عاشق و معشوق، رابطه تن و تن‏پوش، رابطه همرهان طریق کمال و معناگر محبّت و ایثار است.
زن، مرادش را در حسن رابطه با شوهر، می‏یابد و شوهر آرامش را در گرو وجود زن می‏داند.


در این رابطه صمیمی درون خانوادگی، هر یک از زن و شوهر و سایر اعضای خانواده وظایفی نسبت به یکدیگر دارند که علاوه بر این فصل، در فصل‏های بعدی به آنها اشاره خواهد شد.
وظایف مرد نسبت به زن
1- سرپرستی:
خداوند حکیم در قرآن کریم می‏فرمایند:
«مردان، سرپرست و نگهبان زنانند... .»
واگذاری مسوولیت و مدیریت نهایی خانواده به مرد، به معنی برخورداری از قدرت تصمیم‏گیری در مسائل کلی و اساسی خانواده است، نه ترجیح و مزیّت و اعمال قدرت و زور و سوء استفاده از اختیار و مرد سالاری. لذا مردان باید در مدیریت خانواده به تصمیم‏گیری عاقلانه بپردازند و اداره خانواده را بر محور عقل و منطق استوار سازند و به طور جدی از هوی و هوس بپرهیزند.
«زن» و «شوهر» دو رکن اساسی خانواده هستند ، لیکن مرد بدان جهت که آفرینش ویژه‏ای دارد و از جنبه جسمی و عقلانی قوی‏تر است، رکن بزرگ و سرپرست خانواده محسوب می‏شود. اوست که می‏تواند با تدبیر عاقلانه خویش خانواده را به بهترین وجه اداره کند و اسباب خوشبختی و سعادت آنان را فراهم سازد و محیط خانه را همانند «بوستانی سرسبز» معطر، شاداب، مرتب و منظم گرداند و همسرش را به صورت فرشته‏ای درآورد.
زنان نیز در امور داخلی خانه و تدبیر در امور خانواده و فراهم کردن فضای مناسب عاطفی و محیط نشاط آمیز و لذت بخش و تربیت فرزندان و بهسازی اقتصاد خانواده سهم زیادی دارند و مردان باید نسبت به جایگاه و نقش زنان در امور خانه آگاه باشند و به سهم آنان در این زمینه توجّه نمایند.
مردی که مدیر خانواده است باید بدین نکته توجه داشته باشد که «زن» نیز انسانی است مانند «مرد». خواسته‏ها و آرزوها و حق حیات و آزادی دارد. باید بداند که زن گرفتن به معنای میز‏ گرفتن نیست، بلکه به معنای انتخاب شریک در زندگی و یار و مونس و غمخوار گرفتن است. باید به خواسته‏های درونی و آرزوهای او نیز توجه داشته باشد. چنان نیست که مرد مالک مطلق زن باشد. زن نیز حقوقی بر گردن شوهر دارد که به آنها اشاره خواهد شد.
شوهر لایق و شایسته کسی است که جز با زبان محبّت و تکریم با همسرش سخن نمی‏گوید.

2- خوش اخلاقی و خوش‏رفتاری:
شوهر لایق و شایسته کسی است که جز با زبان محبّت و تکریم با همسرش سخن نمی‏گوید و همواره از خزانه دلش، کلام زرّین و خوشایند و گفتار شفابخش و درمان‏گر جان و آرامش‏گر روان را برگزیده، در فضای سرشار از نشاط و آرامش تقدیم همسرش نماید.
رابطه شوهر برتر با همسرش به گونه‏ای است که هرگز نسبت به او زبان تهدید، تنبیه، تحقیر و تخریب شخصیت ندارد. هر چه هست زبان محبّت، صداقت و صمیمیت‏، ایثار و احسان، تشکر و سپاس و تایید و تکریم است.
پیامبر اکرم صلی‏الله علیه و اله وسلم می‏فرمایند:
«شایسته‏ترین مردم از نظر ایمان، خوش‏اخلاق‏ترین آنان و مهربان‏ترین آنها با خانواده‏اش است. و من مهربان‏ترین شما با خانواده‏‏ام هستم.»
و در جای دیگر می‏فرمایند:
«با زنان مهربانی کنید و دل‏هایشان را به دست آورید تا با شما همراهی کنند و آنان را مجبور و خشمگین نکنید.»
و در همین رابطه امیر خوبان حضرت امام علی علیه‏السلام می‏فرمایند:
«همیشه با همسرت مدارا کن و با او به نیکی معاشرت نما، تا زندگیت با صفا شود.»
بنابراین مرد عاقل و بردبار، با تلاش و کوشش و تدبیر امور زندگی بر همه مشکلات احتمالی روزمره در محیط کاری و بیرون از منزل پیروز می‏گردد و حوادث کوچک، ناملایمات روزگار و گاهاً رفتار ناپسند بعضی از مردم او را ناراحت نخواهد کرد و وقتی وارد کانون گرم خانواده می‏شود، با چهره‏ای خندان و شاداب و قلبی مالامال از عشق، مهر، صفا و دوستی و زبانی گرم و گیرا و جذّاب، محیط زیبای خانه را با وجود خود معطر و نورانی می‏کند و با برخورد شایسته و سخنان دلپذیرش، جسم و روح همسر و فرزندان را آرامش می‏دهد.




امام علی علیه‏السلام می‏فرمایند:
«… کاری که برتر از توانایی زن است به او وامگذار، که زن گل بهاری است، نه پهلوانی سخت کوش… .»



3- اظهار محبّت و دوستی:
شوهر فهیم و آگاه، به خوبی می‏داند که باید محبت و دوستی و مهرورزی‏اش را نسبت به همسر بر زبان آورده و مهربانی را در قالب واژه‏های زیبا و پر مفهوم عینیّت بخشد، چرا که صرف محبّت قلبی کافی نیست.
پیامبر اسلام صلی‏الله علیه واله وسلم می‏فرمایند:
«این گفتار شوهر به همسرش که «من تو را دوست دارم» هرگز از قلب زن بیرون رفتنی نیست.»
حضرت امیرالمومنین علیه‏السلام می‏فرمایند:
«با زنان (همسرتان) خوش‏ گفتار باشید که ایشان هم خوش‏رفتار شوند.»
و در جای دیگر می‏فرمایند:
«زیبا سخن گویید، تا پاسخ زیبا بشنوید.»
و در همین رابطه امام صادق علیه‏السلام می‏فرمایند:
«کسی را که دوست می‏داری به او بگو ، زیرا این اظهار دوستی، عشق و علاقه شما را نسبت به هم افزون تر و مستحکم‏تر می‏کند.»
با توجّه به کلام گهربار و نورانی معصومین علیهم‏السلام، باید دقت داشت که مهم‏تر از کلمات و واژه‏ها، در ایجاد محبّت یا نفرت، آهنگ صدا و حرکات دست و چشم و لب و ابرو هنگام سخن گفتن است. آهنگ نرم و ملایم، ایجاد محبّت می‏کند، چنانچه صدای کلفت و خشن، ملال و نفرت می‏آورد. لب خندان و چهره شکفته و باز، همسر و فرزندان را جلب می‏کند، چنانچه ترشرویی و اخم هنگام سخن گفتن آن را دلسرد و افسرده می‏کند.
بسیار نیکو و بجاست که مرد در مکالمات روزمره خود با همسر و فرزندانش، علاوه بر اظهار عشق و علاقه و مهرورزی، مراقب حرکات دست و صورت و لحن صدای خود نیز باشد.


4- احترام به زن:
شوهر باید در زندگی مشترک خود ، به همسرش احترام بگذارد و هرگز او را اذیّت و آزار نرساند و ایشان را تحقیر و تمسخر نکند.
خداوند در قرآن کریم می‏فرمایند:
«… و با آنان، بطور شایسته رفتار کنید… .»
پیامبراکرم صلی‏الله علیه واله وسلم می‏فرمایند:
«برادرم جبرئیل به من خبر می‏داد و همواره سفارش زنان را می‏کرد تا آنجا که گمان کردم برای شوهر جایز نیست به زنش حتی «اف» هم بگوید.»
و امام علی علیه‏السلام می‏فرمایند:
«… کاری که برتر از توانایی زن است به او وامگذار، که زن گل بهاری است، نه پهلوانی سخت کوش… .»
آری، امام علی علیه‏‏السلام زن را به شاخه گل تشبیه کرده، چه تشبیه بجا و زیبایی، ریحان لطیف و ظریف. بنابراین نباید کارهای مشکل و طاقت فرسا را از زن انتظار داشت و نباید او را با الفاظ مخرّب و ناامید کننده رنجاند و موجب افسردگی و پژمردگی او شد. بلکه باید مانند باغبانی آگاه، دلسوز و مهربان با شیوه‏های صحیح مراقب جسم و روح ایشان بود تا او نیز با عطر وجود خود، زینت بخش کانون گرم خانواده باشد.
امام علی علیه‏السلام می‏فرمایند:
«… زنان امانت الهی در دست شما هستند. به آنان زیان نرسانید و بر ایشان سخت نگیرید.»


5- پرهیز از تنبیه و توهین به همسر:
زن نیز مانند مرد خودش را دوست دارد و به حفظ شخصیّت خویش علاقه‏مند است. دوست دارد محترم و گرامی باشد. از تحقیر و توهین رنجیده خاطر می‏گردد. از توهین و توهین کننده متنفر است.
خداوند در قرآن کریم از تمثیل و تشبیه «همسران» به «لباس» استفاده کره و می‏فرمایند:
«… آنها لباس شما هستند، و شما لباس آنها، (هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرند… .»
به راستی این زیباترین، کامل‏ترین و نیکوترین تعبیری است که خالق منّان، در ارتباط با «همسران» فرموده است.
«زوجین» زیباترین، آراسته‏ترین، فاخرترین و مقاوم‏ترین لباس و پوشش فطری و روانی حمایتی یکدیگر هستند. هر یک از زوجین، باید از وجود ارزشمند خویش، لباسی از جنس «عشق و محبّت» به یکدیگر هدیه دهند ، چنان لباسی که به تمام نیازهای فطری، کشش‏های غزیزی، احساس مهرطلبی، تعلّق عاطفی و تشویق‏پذیری آن پاسخ گفته و آنان را در برابر همه محرک‏های ناخوشایند زندگی و آسیب‏‏های روانی و اجتماعی ایمن سازد.
متاسفانه در برخی از خانواده‏ها، مردانی وجود دارند که ناآگاهانه همسر خود را، اذیت و آزار و تنبیه می‏کنند و نمی‏دانند که این کار چه عواقب و خیمی خواهد داشت. پیامبر بزرگ اسلام صلی‏الله علیه و اله و سلم می‏فرمایند:
«هر مردی که همسرش را بیش از سه بار در عمرش بزند، خداوند او را میان تمام مردم محشر چنان رسوا کند که اولین و آخرین به وی بنگرند.»
در سلسله مقالات «وظایف در خانواده» با ما همراه باشید....
منبع :کتاب «راز شاد زیستن در کانون خانواده»
 

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
زنان مورد غضب خداوند!؟

زنان مورد غضب خداوند!؟

كسي كه خوش اخلاق باشد ،با مردم خوش رفتارى كند ،با لب خندان‏سخن بگويد ،در مقابل حوادث و مشكلات بردبار باشد،محبوب همه است،دوستانش زيادند،همه دوست دارند با او معاشرت و رفت و آمد كنند،عزيزو محترم است،به ضعف اعصاب و بيماريهاى روانى مبتلا نمي شود،برمشكلات و دشواري هاى زندگى پيروز مي گردد ،از زندگى لذت ميبرد،و برمعاشرانش خوش ميگذرد.
امام صادق عليه السلام فرمود:«هيچ زندگانى گواراتر از خوش‏اخلاقى نيست.» (1)
اما كسي كه بد اخلاق باشد،با صورت درهم كشيده با مردم ملاقات‏كند ،در مقابل حوادث و ناملايمات داد و فريادش بلند شود ،بيخود داد و قال راه بيندازد ، تند خو و بد زبان باشد زندگى تلخ و ناگوارى خواهدداشت ،خودش هميشه ناراحت و معاشرينش در عذابند ، مردم از او متنفر واز معاشرتش گريزانند ،آب خوش از گلوى خودش و معاشرانش پائين‏نمي رود ،خواب و خوراك درستى ندارد. براى انواع بيماري ها مخصوصا ضعف اعصاب كاملا آمادگى دارد ، هميشه اوقاتش تلخ و آه و ناله‏اش بلند است ، دوستانش كم‏اند ، محبوب كسى نيست.
پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:«آدم بد اخلاق نفس خودش‏را در رنج و عذاب دائم قرار مي دهد.» (2)
خوش اخلاقى براى همه لازم است مخصوصا براى زن و شوهرضرورت دارد ،زيرا هميشه با هم هستند و با هم زندگى مي کنند.
خانم محترم تبياني که قصد داري زندگي زناشويي لذت بخشي داشته باشي:
اگر مي خواهى به خودت و شوهر و بچه‏هايت‏خوش‏بگذرد اخلاقت را اصلاح كن، هميشه شاد و خندان باش ،اوقات تلخى ودعوا نكن ،خوش برخورد و شيرين زبان باش ،با اخلاق خوش مي توانى‏خانه‏ات را به صورت بهشت‏برين درآورى،حيف نيست‏با بداخلاقى آن را به‏صورت جهنم سوزانى تبديل كنى و خودت و شوهر و فرزندانت در آن‏معذب باشيد؟
تو ميتوانى فرشته رحمت‏باشى،محيط خانه را با صفا و نورانى گردانى،چرا آن را به صورت زندان تاريكى در مي آورى؟ لب خندان وشيرين زبانى تو دل شوهر و فرزندانت را غرق سرور و شادمانى مي گرداند ،غم و اندوه را از دلشان بر طرف مي سازد.

اكثر مشكلات زناشويى را با هوشيارى و اخلاق خوش مي توان حل‏كرد.اگر شوهرت كم محبت است ،اگر به خانه و زندگى علاقه ندارد ،اگر دير به خانه مي آيد، اگر شام و ناهار را بيرون صرف‏مي كند،اگر بد رفتارى مي كند،اگر تندخويى و دعوا ميكند،اگر ثروتش رابه باد مي دهد ،اگر دم از طلاق و جدايى مي زند ، همه اينها و صدها مانند اينها رابه وسيله خوش رفتارى و اخلاق خوش مي توان حل كرد.تو اخلاق و رفتارت ‏را عوض كن و نتيجه اعجاز آميز اخلاق خوب را تماشا كن.
امام صادق عليه السلام فرمود:«خدا به آدم خوش اخلاق ثواب‏جهاد مي دهد،صبح و شب برايش ثواب نازل ميشود. (3) »

توقعات بيجا ، مانع آرامش در زندگي زناشويي
امكانات مالى و درآمد همه افراد يكسان نيست.همه نمي توانند دريك سطح زندگى كنند.هر خانواده‏اى بايد حساب دخل و خرج خودشان‏را بكنند و بر طبق درآمدشان خرج كنند.انسان همه طور ميتواند زندگى‏كند.عاقلانه نيست كه براى تهيه امور غير ضرورى دست‏به قرض و نسيه‏بزند. تو كدبانوى خانه هستى،عاقل و فهميده باش،حساب‏خرج و دخلتان را بكن. ببين چطور مي توانيد خرج كنيد كه آبرويتان محفوظ بماند. عاقبت‏انديش باش ،چشم و همچشمي هاى‏بيجا را كنار بگذار .


پيغمبر اسلام فرمود:« بعد از ايمان به خدا نعمتى بالاتر از همسرموافق و سازگار نيست»

با زندگى ديگران كارى نداشته‏باش.بر طبق درآمدتان خرج كنيد.و از نعمت انس و محبت لذت ببر،با شوهر و فرزندانت‏بگوييد و بخنديد، در مخارج روزانه صرفه‏جويى كن ،تااوضاع مالى شما بهتر شود و زندگى آبرومندى پيدا كنيد ، شايد در آينده‏بتوانى به خواسته‏هاى خودت برسى ،حتى اگر شوهرت ولخرج است و بيش از توانايى خويش خرج مي كند ، جلوش را بگير،نگذار براى خريداشياء غير ضرورى وام بگيرد يا قسطى بخرد، زندگى شما مشترك است،هر چه او داشته باشد در واقع مال شما است.
پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:« هر زنيكه با شوهرش ‏سازگار نباشد و او را بر چيزهائي كه فوق توانايى اوست وادار كند اعمالش‏مورد قبول خدا واقع نمي شود و در قيامت مورد غضب پروردگار جهان قرارمي گيرد . (4)
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر زنيكه با شوهرش‏ناسازگارى كند و به آنچه از جانب خدا رسيده قناعت ننمايد و بر شوهرش‏ سختگيرى كند و بيش از حد توانايى خواهش كند اعمالش قبول نمي شود وخدا بر او خشمناك خواهد بود» (5)
پيغمبر اسلام فرمود:« بعد از ايمان به خدا نعمتى بالاتر از همسرموافق و سازگار نيست (6) ».

دشوارى زندگى بر دوش مرد است. مخارج خانواده را به هر طورشده بايد تامين كند،در خارج منزل با صدها مشكل مواجه مي شود،ممكن‏است مورد توهين يا توبيخ رئيس قرار بگيرد، ممكن است‏با اذيت وكارشكنى همكارانش برخورد كند،ممكن است مطالباتش را نتواند وصول‏كند ، ممکن است‏به كسادى بازار و عدم درآمد برخورد نموده باشد ، تو بايد حامي او باشي.انسان در اينگونه مواقع احتياج شديدى دارد به شخص دلسوزمهرباني كه دلداريش بدهد و روح و اعصابش را تقويت كند.

شوهرت در مواقع گرفتارى به مهرباني ها و دلجويي هاى‏تو نيازمند است.بايد بداد او برسى و مانند يك پرستار مهربان بلكه يك‏روانپزشك دلسوز از او دلجويى كنى،از اين بالاتر بگويم،بايد شخصيت‏خويش را به اثبات رسانى و شوهردارى .
غافلى كه مهرباني هاو دلداري هاى تو چه اثر معجز نمايى در روح شوهرت مي گذارد!دل واعصابش را آرام مي كند،به زندگى دلگرم مي شود ، براى مبارزه با مشكلات‏آماده مي گردد ،مى‏فهمد كه در اين جهان تنها و بي كس نيست،به وفا وصميميت تو اطمينان پيدا مي كند،دوستدار و عاشق تو و اخلاقت مي شود، پيمان زناشويى شما استوار و محكم مي گردد.
حضرت صادق عليه السلام فرمود:«در دنيا چيزى بهتر از همسرشايسته وجود ندارد. زنيكه شوهرش از ديدار او مسرور و شاد گردد (7) ».

پى‏نوشت ها:
1-بحار ج 71 ص 389.
2-بحار جلد 73 ص 298.
3-بحار ج 71 ص 377.
4-بحار ج 103 ص 244.
5-بحار ج 76 ص 367.
6-مستدرك ج 2 ص 532.
7-بحار ج 103 ص 217.

منبع : برگرفته از كتاب " همسرداري " – نويسنده : ابراهيم اميني
 

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
قوانینی که ازدواج را محکم ترمی کند

قوانینی که ازدواج را محکم ترمی کند

هر ازدواج ، دارای دست اندازهایی است که شاید گاهی مشکلاتی را در مسیرخود به وجود آورد؛ باید درست راندن را یاد بگیریم، قبل از این که با یکی از همین دست اندازها در چاله بیفتیم.


مهم نیست چقدر در بزرگراه زندگی مشترک پیش رفته اید، باید قوانین ساده و اساسی مسیر را بلد باشید. پیروی از این قوانین آسان نیست، اما بسیار مهم است. عمل کردن به آن ها پیوند ازدواج تان را محکم تر می کند، و همه چیز- لذت، روابط زناشویی، اعتماد و عشق- بهتر از همیشه خواهد بود.


در عشق خود تعادل ایجاد کنید.


ملالت، سرخوردگی و آزردگی های روزمره می تواند شعله های عشق میان شما و همسرتان را خاموش کند. برای شعله ور کردن آن باید مواد لازم را گرد هم آورید. با این روش می توانید این کار را بکنید:

اول از همه توجه کنید که برای جبران آسیب حاصل از یک جمله ی منفی، یک چشم غره، یا یک آه گفتن عجولانه گاهی تا 20 حرکت مثبت لازم است. پس مورد دوم را بیشتر از اولی به کار ببرید. از کفش های جدید همسرتان، یا لباس آبی تازه شوهرتان تعریف کنید. از شوهرتان به خاطر کمک در کارهای خانه تشکر کنید. به دفتر کار همسرتان زنگ بزنید تا فقط به او بفهمانید به فکرش هستید.

باید مطمئن شوید که این تعریف و تشکرها صمیمانه و ویژه هستند؛ مثلاً "رانندگی تو خیلی خوبه. همیشه می تونم برای داشتن یه سفر خوب روی تو حساب کنم" یا " این رومیزی جدید خیلی قشنگه، سلیقه ی تو همیشه باعث می شه خونه دلنشین تر به نظر بیاد." وقتی لبخند می زنید یا از همسرتان تعریف می کنید، به چشم هایش نگاه کنید. طولی نمی کشد که در می یابید همیشه، بهترین فرصت برای کارهای کوچک عاشقانه است. وقتی به خانه می آیید به همسرتان بفهمانید که از دیدنش خوشحالید. خطاهای همسرتان را نادیده بگیرید و به خاطر نقاط قوتش خوشحال باشید. شما برای فرزندان تان کارهایی می کنید، چرا برای همسرتان نکنید؟


با هم متّحد باشید.


زوجی که در کنار هم متحد باشند می توانند از هر توفانی به سلامت بگذرند. چطور این همبستگی را ایجاد می کنید؟ در وهله اول باید از شریک روح تان پشتیبانی کنید. اگر در دنیای بیرون مشکلی پیش آمد، تا حد ممکن طرف همسرتان را بگیرید. اسرار او را پیش خود نگه دارید، حتی وقتی همکاران تان اسرار همسرشان را فاش می کنند. جز در مواقع ضروری، نگذارید کسی یا چیزی زمان متعلق به "ما" را مختل کند.

صحبت از زمان متعلق به "ما" شد: این تعهد را ایجاد کنید که تا 30 دقیقه در روز به گپ زدن با هم در مورد نقشه ها، هدف ها و حتی رویاهای روزانه بپردازید. یک قانون: هیچ صحبتی از مدیریت منزل یا "رابطه مان چه می شود" نکنید. حالا وقت شکل دهی یک رابطه دوستانه است. مطالعات نشان می دهد دوست بودن با یکدیگر به مرور زمان به موفقیت می رسد و رابطه را صمیمانه تر و هیجان انگیزتر می کند. فراموش نکنید که برای ایجاد صمیمیت وقت بگذارید، حتی اگر مجبورید آن را در برنامه روزانه تان بگنجانید. برای روابط زناشویی نیز می توانید برنامه ریزی کنید؛ اما لحظه های خاص را از دست ندهید.

یک چیز دیگر که نباید در موردش تردید کنید: فرصت برای جشن گرفتن موفقیت ها. فوتبالیست های برتر، قهرمانان کشتی، برندگان مدال های طلای اسکی، همگی یک نقطه اشتراک دارند: وقتی برنده می شوند، جشن می گیرند. حتی موفقیت های کوچک هم ارزش دارند. اگر سالروز ازدواج تان نزدیک است، همین به تنهایی ارزش جشن گرفتن دارد. برای شام به جایی بروید که اولین شام عاشقانه را در آن جا خوردید. یا برای یک سفر کوتاه هیجان انگیز برنامه بریزید. شما لیاقتش را دارید!


به یاد داشته باشید: هیچ کس کامل نیست.


وقتی در مورد ازدواج تان احساس خشم، ناامیدی، ملالت یا عدم تعهد و نگرانی می کنید، دوست دارید همسرتان را سرزنش کنید. بعد طولی نخواهد کشید که به این نتیجه می رسید که او باید برای بهبود رابطه تان تغییر کند.

این کار شانه خالی کردن است. تلاش برای بهتر کردن همسرتان، در او حالت تدافعی ایجاد می کند و باعث افسردگی شما می شود. نتیجه؟ هیچ کس تغییری نمی کند. هیچ کس مسئولیت را نمی پذیرد. هر دوی شما غمگین خواهید بود و این تصور که همسرتان "بد" است به این معناست که شما 90 درصد خوبی های او را نادیده گرفته اید.


تصمیم درست: خودتان را تغییر دهید.


وقتی به عیب های خودتان می پردازید و "بهترین ها" را در همسرتان می جویید "جادو" می شود، خوش بینی بیشتر می شود و همسرتان احساس بهتری پیدا می کند: چرا که احساس می کند مورد "ستایش" است، نه سرزنش. و هر دوی شما برای تغییر ، انگیزه پیدا می کنید.

یک نکته برای کمک به ایجاد این احساس در شما: از فلسفه ژاپنی "ناکامل بودن" پیروی کنید "وابی سابی" که در مورد عشق در زندگی واقعی کاملاً صدق می کند. دفعه ی بعد که همسرتان کار ناراحت کننده ای انجام داد، زیر لب بگویید: وابی سابی و به یاد بیاورید که نیت او خوب است، اگر چه عملش این طور نبوده است. در عین حال از خوبی های او غافل نمانید. این ماه هر روز یک چیز کوچک یا بزرگ را که در مورد همسرتان دوست دارید، در نظر بگیرید. بعد برای آن اسم بگذارید: "همسرم به فکر من است" یا "شوهرم مرا می خنداند." سپس یک کار خاص که نشان دهنده ی این ویژگی است به یاد بیاورید: "هفته پیش برف های روی شیشه جلوی ماشینم را پاک کرده بود" یا " هر وقت دلم می گیرد، با شوخی هایش مرا از این حالت بیرون می آورد."

در آخر: ناکامل بودن خود را بپذیرید. گاهی اوقات ما خودمان را به خاطر وضع نابسامان زندگی مشترک مان سرزنش می کنیم. احساس گناه بیش از حد می تواند انسان را فلج کند. بنابراین خصوصیاتی را که برای تان ارزش دارند در نظر بگیرید. به خود بگویید که دارای این خصوصیات هستید. و مصداق هایی واقعی برایشان بیابید: " من مهربان و بخشنده هستم، دیروز آخرین کلوچه را به همسرم دادم." یا " من راستگو هستم به همسرم می گویم که واقعاً چه فکری می کنم."
 

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
آنچه زوج‌هاي خوشبخت مي‌دانند

آنچه زوج‌هاي خوشبخت مي‌دانند

فاطمه پيروزبخت:
اي كاش براي داشتن يك زندگي مشترك موفق دستورالعمل واحدي وجود داشت تا همه مي‌توانستند آن را به‌كار ببرند و خوشبخت شوند.
آغاز يك زندگي مشترك و حفظ و تداوم آن با خرسندي و خوشبختي، به سادگي خريدن و خوردن يك كيك و يا شيريني نيست‌، بلكه با تلاش مداوم و آگاهانه مي‌توان بدان دست‌يافت. تعمق در زندگي زوج‌هاي موفق و خوشبخت‌، مي‌تواند براي رسيدن به سر منزل مقصود‌، راهنماي ما باشد.ازدواج همانند همه تلاش‌هاي با ارزش زندگي نيازمند فداكاري است.
صميميت و محرم شدن با يكديگر، زير يك سقف زندگي كردن، تعيين يا داشتن اهداف و آرزوهاي مشترك و خلق لحظات ناب زندگي با يك فرد ديگر‌، نيازمند داشتن تعهد سنگين است. در اين راه، مواجهه با ناسازگاري‌ها‌، عدم‌توافق‌هاي عميق‌، مسئوليت‌هاي جديد و اشتباهات طرف مقابل اجتناب‌ناپذير است. سال‌ها وقت لازم است تا بتوانيد يك ارتباط عميق، عاشقانه و دائمي را پرورش دهيد‌. در اين مسير با وقايع خوب و بد مواجهه مي‌شويد؛ گرچه اين روز‌هاي بد و يا وقايع ناخوشايند است كه يك ارتباط سالم و موفق را تقويت مي‌كند‌ و به شما و شريك زندگي‌تان ثابت مي‌كند كه اين پيوند ارزش آن را داشته است كه براي حفظ و بهبود آن تلاش كنيد.
1- مصالحه و سازش، شهريار زندگي شماست‌: هنگامي كه 2فرد مستقل‌، سفر مشتركي را با نام ازدواج شروع مي‌كنند، در اين راه با مجموعه‌اي از رويداد‌ها، چه بسا ناگوار، مواجهه مي‌شوند. مسائل مورد علاقه‌، عادات، شيوه‌ زندگي‌، روش رسيدن به آرامش‌، شوخ‌طبعي و... نقش مؤثري در راه رسيدن به زندگي شاد و موفق ايفا مي‌كند. از اين پس اين ديگر زندگي من نيست بلكه صحبت از ما است. اين (ماي) فعال‌، بايد در هر تصميم‌گيري به‌نظرات طرف مقابل احترام بگذارد و خواسته‌هاي او را در نظر بگيرد. به‌عنوان يك تيم، ما بايد اين را درك كنيم كه ديگر به جاي حق با من است‌، درصدد يافتن راه‌حلي باشيم كه به نفع هر دو باشد‌.
2- آنچه را مي‌توانيد تغيير دهيد، اين است؛ خودتان: واقعيت گريزناپذير اين است كه هرگز نمي‌توانيم كسي را پيدا كنيم كه صد درصد با همسر رؤيايي ما تطابق داشته باشد. هنگامي كه كسي را انتخاب مي‌كنيم يعني اين فرد تا حدي با معيار‌هاي ما هماهنگي دارد. اما در گوشه‌اي از ذهن خود به اين مسئله فكر مي‌كنيم كه شايد او بعضي از عادات خود را كه مطلوب من نيست تغيير دهد. بايد بگوييم كه اين امر مطلقا اتفاق نخواهد افتاد و هرچه زودتر اين مسئله را درك كنيد كمتر زمان و نيروي خود را هدر مي‌دهيد. به‌عنوان فردي كه رشد كرده و به كمال رسيده، ما شخصيت خود را تعريف كرده‌ايم و به ندرت مي‌توانيم تغييراتي در خود ايجاد كنيم. تنها مي‌توانيم نحوه نگرش و واكنش خود را در برابر طرف مقابلمان تغيير دهيم، پس بهترين كار اين است كه قدردان وجود همسر خود باشيم و او را همانطور كه هست‌، بپذيريم.
3- خود را فراموش نكنيد: هنگامي كه كسي را به‌عنوان شريك زندگي انتخاب مي‌كنيم، يعني كه بايد در همه مراحل و در همه چيز با او شريك باشيم و بيشتر اوقات خود را با او بگذرانيم. بايد اذعان داشت كه عملا چنين چيزي اتفاق نمي‌افتد. به‌عنوان يك فرد بسيار اهميت دارد كه تا حدي وجود مستقل خود را حفظ كرده و در واقع‌بين زندگي مشترك و زندگي اجتماعي و خودمان تعادل برقرار كنيم.
4- تنها دو انساشن كامل مي‌توانند يك زندگي مشترك موفق را خلق كنند: اكثرا در كتاب‌ها مي‌خوانيم و در فيلم‌ها مي‌بينيم كه قهرمان داستان به طرف مقابلش مي‌گويد كه «من با تو به كمال مي‌رسم.» خيلي رؤيايي به‌نظر مي‌رسد، اما واقعيت غيراز اين است. براي شروع‌كردن و داشتن يك زندگي مشترك موفق، ما بايد به كمال رسيده باشيم تا بتوانيم با ديگري پيوندي را برقرار كنيم‌. در واقع يك زوج بايد مكمل يكديگر باشند نه اينكه يكديگر را كامل كنند. ازدواج‌هاي موفق حاصل يا مخلوق يك عمر تلاش و فداكاري دو نفر به‌عنوان يك فرد مستقل و به‌عنوان يكي از دو شريك است؛ هر يك با توانايي‌هاي منحصر به فرد و با ضعف‌هاي خود مي‌توانند تلاش كنند و اين ارتباط صميمانه و يگانه را به‌وجود آورند.
5 - خوشبختي شما بايد دروني باشد: احساس خوشبختي شما در زندگي مشترك بايد از درون شما برخيزد و به عوامل بيروني‌، از جمله همسرتان بستگي نداشته باشد. اگر ما با خودمان رو راست يا صادق نباشيم و در ايجاد ثبات و همدلي در زندگي مشترك پيشرفت نكنيم‌، سريعا دچار غم و نامرادي مي‌شويم. كدام آسان‌تر است اينكه به بيرون از خود نگاه كنيم و بگوييم خوشحال نيستيم يا اينكه راه‌حلي پيداكنيم كه اين نارضايتي را كمتر و كمتر كند. اغلب شريك زندگي ما اول كسي است كه به او متوسل مي‌شويم و يا اينكه او را مقصر مي‌دانيم. اما اين اشتباه است اول بايد هر يك به درون خود رجوع كنيم و روش زندگي دلخواه و هدف اين زندگي‌ و نيروي دروني‌اي كه خالق آن خوشبختي است را بيابيم.
با نگاهي كوتاه به زندگي زوج‌هاي موفق مشخص مي‌شود كه اين افراد با ياري جستن از تمهيداتي توانسته‌اند يك زندگي سرشار از علاقه و تفاهم براي خود و همسرشان به‌وجود بياورند. به چند نمونه از اين تمهيدات توجه كنيد:

اول: هرگز زندگي مشترك خود را با شك و ترديد آغاز نكنيد. اگر منتظر يافتن همسر رويايي‌تان هستيد بدانيد كه دست‌نيافتني است. قبول كنيد كه همسر رؤيايي همين كسي است كه اكنون همسرتان است. فكر كنيد چه ويژگي او باعث شد كه انتخابش كنيد.
دوم: مردان بايد به‌گونه‌اي رفتار كنند كه گويي همسرشان بهترين موجود روي زمين و گرانبهاترين چيزي است كه در زندگي دارند با قدر‌داني از زحماتش و يا يك كلام محبت آميز، روز او را بهتر و پربارتر كنيد. به او بگوييد كه چقدر وجودش براي خانواده اهميت دارد و بدون او زندگي سخت و پر مرارت خواهد بود.
سوم: زنان بايد به همسرانشان نشان دهند كه سپاسگزار زحمات او هستند. به او بگوييد او بهترين حامي خانواده است و به خوبي از آنان مراقبت مي‌كند. به او بگوييد كه همسر فوق‌العاده‌اي است و چقدر از زندگي كنار او احساس آرامش مي‌كنيد.
چهارم: طوري برنامه‌ريزي كنيد كه مانند دوران نامزدي گاهگاهي براي قدم زدن بيرون برويد و يا با فرزندانتان براي تفريح و بازي به پارك برويد‌. احساس جوان و سرحال بودن را از دست ندهيد و از رفتن به سينما، تئاتر، اماكن ورزشي يا كنسرت لذت ببريد.
پنجم: در برنامه‌ريزي‌تان زماني را هم براي مصاحبت با دوستان در نظر بگيريد. اين زمان جدابودن از همسر به مفهوم شارژ باتري وجودتان است. هنگامي افراد متاهل زمان اندكي را از محيط خانه دور مي‌شوند‌، سرحال به خانه بازمي‌گردند و قدر‌دان وجود همسر و فرزندان مي‌شوند.
ششم: از نخستين روز و يا حتي از نخستين لحظات آغاز زندگي مشترك ارتباط صميمانه و خالصي را با همسرتان آغاز كنيد. به يكديگر احترام بگذاريد و اعتماد داشته باشيد‌. هريك از شما نياز دارد كه بداند در تمام لحظات خوب و بد زندگي مي‌تواند روي طرف مقابلش حساب كند و به حمايت او دلگرم باشد.
هفتم: احساس حسادت را در وجود خود نابود كنيد. اعتماد نخستين عنصر يك زندگي سرشار از عشق و علاقه است. حسادت مي‌تواند عميق‌ترين علاقه را از بين ببرد‌. فكر كنيد كه حسادت هيولاي زشتي است كه مي‌خواهد شادي و خوشبختي شما را بگيرد.
هشتم: بخش پر احساس و عاشقانه زندگي خود را همواره شاداب نگهداريد. روز خود را با كلمات و رفتار محبت آميز آغاز كرده و براي يكديگر آرزوي موفقيت كنيد و در طول روز نيز با رد و بدل كردن پيام‌هاي كوتاه محبت‌آميز و يا تلفن كوتاه و يادداشت‌هاي پر محبت با يكديگر در تماس باشيد. هميشه در اين فكر باشيد كه چگونه مي‌توانيد با انجام كاري كه همسرتان دوست دارد‌، او را خوشحال و غافلگير كنيد.تلاش كنيد كه با هم، در تمام مراحل زندگي رشد كنيد. با هم و بهم بياموزيد‌. هرگز به يكديگر پشت نكنيد.
 

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترفندهائي براي شوهر داري

ترفندهائي براي شوهر داري

چيزي به عنوان رابطه ي بدون تعارض وجود ندارد. تعارض و اختلاف بخشي از زندگي است و به‌عنوان واقعيت هر رابطه‌اي وجود دارد و ضرورتاً بد نيست.

در حقيقت، يك رابطه‌اي كه در ظاهر بدون تعارض است، ممكن است ناسالم‌تر از يك رابطه ي همراه با تعارضات و اختلافات مكرر باشد.اختلافات يا تعارضات، رويدادهاي انتقادي‌اي هستند كه مي‌توانند رابطه را تضعيف يا تقويت كنند.

تعارضات مي‌توانند سودمند، موجب درك عميق‌تر و نزديكي و احترام بيشتر بين زن و مرد نسبت به يكديگر شوند. اما در عين حال مي‌توانند مخرب، موجب آزردگي، خصومت و جدايي نيز شوند.

الگوهاي حل اختلاف
اكثر افراد ترجيح مي‌دهند كه تسليم شوند تا اين‌كه با تعارضات درگير شوند؛ به اين صورت كه آنها وجود تعارض و اختلاف در رابطه‌شان را انكار مي‌كنند. برخي از افراد ترجيح مي‌دهند كه طرف مقابل را مقصر جلوه دهند و از دست او عصباني مي‌شوند.

برخي رقابت‌جو هستند و مي‌خواهند در مشاجراتشان برنده شوند. آنها از قدرت و تأثيرشان بر همسر خود براي كنترل و رسيدن به خواسته‌شان استفاده مي‌كنند.
برخي به نظر مي‌رسد كه با يكديگر به توافق مي‌رسند، اما به طرزي زيركانه كوشش مي‌كنند تا در بيشتر مسائل برنده شوند. تعدادي از افراد مي‌توانند خشم و حس رقابت‌جويي‌شان را در رابطه كنترل كنند و صادقانه به دنبال مطلوب‌ترين راه‌حل براي هر دو نفر مي‌گردند.

چند راه حل ...

برد- برد:
بيشتر اختلافات در مواردي است كه بيشتر از دو راه، براي انتخاب كردن دارند. اگر شما آنچه را كه همسرتان مي‌خواهد نمي‌خواهيد انتخاب كنيد و همسرتان نيز انتخاب شما را نمي‌پسندد، با قدري تلاش بيشتر قادر خواهيد بود كه راه و چاره ديگري را بيابيد كه هر دو آن را بخواهيد و دوست داشته باشيد.

بدون باخت:
هنگامي كه نمي‌توانيد يك راه حل جايگزين بيابيد كه هر دو را دوست داشته باشيد به دنبال انتخابي باشيد كه نسبتاً براي هر دو مورد قبول باشد يا اين‌كه براي رسيدن به يك توافق خوشايند با يكديگر مذاكره كنيد.

برد- باخت به صورت مساوي:
هنگامي كه اختلاف شديدي بر سر موضوعي است كه تنها دو انتخاب دارد، يعني يك طرف چيزي را مي‌خواهد و طرف مقابل آن را نمي‌خواهد. در اينجا يك برنده و يك بازنده وجود دارد. اگر شما با همديگر صادق باشيد و معمولاً نيمي از اوقات، انتخاب را در اين موارد به طرف مقابل واگذار كنيد، براي هر دوي شما كار ساده‌تر خواهد شد.

زيرا بازنده اطمينان خواهد داشت كه دفعه ي ديگر، انتخاب او ملاك قرار خواهد گرفت.درك حل سالم اختلافات از لحاظ نظري آسان است، اما استفاده و كاربرد آن به صورت مداوم و پيوسته آسان نيست. البته، هنگامي كه اعتماد بين دو طرف و همچنين مهارت‌هاي ارتباطي گسترده‌تر شود، اين كار آسان‌تر خواهد شد.

زن و مرد مي‌بايست به اختلافاتشان به عنوان مشكلي كه برايشان قابل حل است، بنگرند، نبايد به دنبال بهترين راه حل براي خود باشند بلكه بايستي به دنبال بهترين راه حل براي هر دو باشند. هريك از آنها بايستي در يافتن راه‌حل‌هايي كه منصفانه‌ و قابل قبول براي هر دو است، فعالانه شركت كنند.

اگر شما ديدگاه همسرتان را ناديده بگيريد يا كوچك بشماريد و بي‌اثر كنيد يا اين‌كه ديدگاه خودتان را دنبال كنيد، به رابطه‌تان آسيب خواهيد رساند.

نبود حساسيت، توجه و احترام شما به ديدگاه همسرتان موجب آسيب رابطه خواهد شد و همچنين اگر از ترس و قدرت براي به كرسي نشاندن حرفتان استفاده كنيد، رابطه شديداً خدشه‌دار خواهد شد.

اگر دائماً سعي مي‌كنيد كه همسرتان را با ارضاء تمامي نيازهايش شاد نگه داريد و از تعارض اجتناب‌ كنيد نيز به رابطه‌تان آسيب خواهد رسيد. شما با اين كار، ناخواسته به همسرتان ياد داده‌ايد كه به نيازهاي شما بي‌توجه باشد.
 

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاشقی با دلی پر از صداقت

عاشقی با دلی پر از صداقت

یكی از مهم‌ترین نیازهای عاطفی كه در زندگی مشترك اهمیت بسیار زیادی دارد، صداقت است. زمانی كه زندگی زن و شوهر بر پایه صداقت باشد، احساس عشق و محبت زوجین به همدیگر افزایش می‌یابد و در عوض، بی‌صداقتی یكی از مخربترین عوامل در عشق و محبت است. نكته دیگری كه در اهمیت صداقت وجود دارد این است كه صداقت تنها راهی است كه شما و همسرتان می‌توانید همدیگر را خوب درك كنید. اما قبل از بحث بیشتر در این زمینه باید ببینیم صداقت یعنی چه.
تعریف صداقت
صداقت در زندگی مشترك یعنی حداكثر اطلاعات صحیحی كه شما درباره خودتان، افكارتان، احساساتتان، عاداتتان، ‌امور مورد علاقه یا عدم علاقه‌تان، سابقه گذشته‌تان، فعالیت‌های روزانه و طرح‌های جاری یا آتی خود در اختیار همسرتان می‌گذارید. روان‌شناسان معتقدند سنخیت داشتن یا آنچه به آن سازگاری زن و شوهر گفته می‌شود بستگی تام و تمامی با صداقت زوج‌ها با یكدیگر دارد. اطلاعات دروغی كه زن یا شوهر به هم می‌دهند سازگاری موفق یا تطبیق مناسب آنها را كم می‌كند و به این ترتیب، امكان یافتن یك راه‌حل معقول و اتخاذ تصمیم‌های هوشمندانه در زندگی زناشویی از بین می‌رود و زن و شوهر از اینكه بتوانند در كنار هم شاد و سعادتمند باشند محروم می‌مانند. پس صداقت دو كاركرد مهم در زندگی مشترك دارد: اول، امكان سازگاری زن و شوهر را فراهم می‌آورد و دوم، فرصت شادكامی و سعادتمندی را به زن و شوهر می‌دهد.
صداقت موجب می‌شود در صورتی كه زن یا شوهر در مورد مسئله‌ای تفاهم ندارند با طرح صادقانه آن در پی حل و برطرف ‌كردنش برآیند.

عواقب بی‌صداقتی
بی‌صداقتی با همسر پیامدهای زیادی دارد، ولی می‌توان همه آنها را در دو گروه بزرگ جای داد: الف) موجب می‌شود یافتن راه‌حل برای مسائل زندگی سخت و گاه ناممكن شود. ب) از آنجا كه افراد در تشخیص برخورد غیرصادقانه شمی درونی دارند، بعداز پی بردن به چنین برخوردی، از خود مسائل غافل می‌شوند و بیشتر وقت و فكر و ذكرشان متوجه بی‌صداقتی همسر می‌شود كه این خود بسیار مخرب و فرساینده است.
صداقت موجب می‌شود در صورتی كه زن یا شوهر در مورد مسئله‌ای تفاهم ندارند با طرح صادقانه آن در پی حل و برطرف ‌كردنش برآیند. اما اگر صداقت در زندگی مشترك نباشد، نه تنها مسئله طرح نمی‌شود، بلكه پوشیده می‌ماند و از كنترل خارج می‌شود. صداقت در زندگی مشترك را به واكسن و واكسیناسیون تشبیه كرده‌اند. ممكن است واكسن زدن با درد همراه باشد، ولی عمری سلامتی به همراه دارد. صداقت هم چنین است. شاید رو راست بودن یا گشاده بودن در بعضی موارد با سختی‌هایی همراه باشد، اما باید به خاطر داشت كه صداقت سنگ زیربنای زندگی مشترك است و صادق بودن با همسر بیش از هر چیز نشانه صداقت با خود است.
دلایل صداقت
شاید پرسیده شود كه چرا باید صداقت داشته باشیم. در این نوشته چند دلیل آن را خوانده‌اید، اما به علت اهمیت موضوع بر این نكات تأكید می‌كنیم:
1ـ صداقت ستون زندگی مشترك است و می‌دانیم اگر ستونی محكم و استوار نباشد، آن عمارت هر لحظه در معرض ریزش و فروپاشی قرار می‌گیرد.
2ـ صداقت به سازگاری زن و شوهر كمك می‌كند، چرا كه باعث درك آنان از یكدیگر می‌شود.
3ـ صداقت به زندگی ما رنگ و بوی دوستی و محبت می‌بخشد.
اما روان‌شناس‌ها دو دلیل دیگر هم در این مورد ذكر كرده‌اند كه به آنها اشاره می‌كنیم:
الف) صداقت امكان كمك گرفتن و حمایت در مواقعی را كه به یاری دیگران نیاز داریم افزایش می‌دهد. حتماً شما هم داستان چوپان دروغگو را شنیده‌اید. این داستان نمونه بارز بی‌صداقتی و در نتیجه یاری نشدن در زمان بحران و یاری‌خواهی است. اگر زن یا شوهری با همسر خود صادقانه رفتار نكند یا سخن نگوید، نخستین ضربه به شكل بی‌اعتمادی به او وارد می‌شود. بی‌اعتمادی موجب می‌شود زمانی كه فرد به راستی كمك می‌خواهد، صدایش شنیده نشود.
در یك رابطه صادقانه، اعمال غیر عقلانی معمولاً تصحیح می‌شوند و عادات بد و رفتارهای ناصحیح یا انجام نمی‌شوند یا اگر صورت گرفتند به سرعت اصلاح یا حذف می‌شوند.

ب) صداقت موجب می‌شود تا رفتار همسران بیشتر از روی تعقل و تدبر صورت گیرد. در حقیقت، صداقت سبب می‌شود كه رفتار عاقلانه‌تری داشته باشیم. اگر بدانیم هر كاری كه می‌كنیم یا هر حرفی كه می‌زنیم زن یا شوهرمان به یاد خواهد سپرد، كمتر احتمال دارد دست به اعمال غیرمنطقی بزنیم. صداقت مثل دوربین فیلمبرداری در زندگی ماست. اگر صداقت داشته باشیم می‌دانیم كه می‌خواهیم چه عملی بكنیم و بنابراین، با آگاهی و تعقل بیشتری كار انجام می‌دهیم. در یك رابطه صادقانه، اعمال غیر عقلانی معمولاً تصحیح می‌شوند و عادات بد و رفتارهای ناصحیح یا انجام نمی‌شوند یا اگر صورت گرفتند به سرعت اصلاح یا حذف می‌شوند. پس صداقت در زندگی و در رابطه با دیگران، به ویژه در زندگی خانوادگی، یكی از اصلی‌ترین نیازهای آدمی است و نبودش چون موریانه‌ای بنای زندگی را تهی و آماده فروریزی می‌كند.


سپیده دانایی
 

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
جشن سپندارمزگان یا والنتاین؟

جشن سپندارمزگان یا والنتاین؟

جشن سپندارمزگان یا والنتاین؟


سپندارمزگان(29 بهمن) یا والنتاین؟!



[FONT=tahoma,Andale Mono] شوربختانه چندیست که مردم ایرانزمین برگزاری جشن ها و آیین های بیگانه را نشانه ی پیشرفت, تمدن و فرهنگ می دانند و آرام آرام شاهد برپایی جشن کریسمس و والنتاین و... در کشوری هستیم که خود از هزاران سال پیش تاکنون پیشگام در این گونه مراسم و آیین ها بوده است. امروز به آرامی آراستن درخت کریسمس جای سفره ی هفت سین و خوان جشن مهرگان را می گیرد و یا «والنتاین» جای «سپندارمزگان» را یا کریسمس جای نوروز را. امروز آرام آرام, واژگانی چون hi , time , by , ok , sorry , Thanks , Merci جای واژگانی چون درود, زمان, بدرود, ببخشید!, سپاس را می گیرند! [/FONT]

[FONT=tahoma,Andale Mono]این وادادگی فرهنگی بی گمان به انگیزه ی نداشتن آگاهی کافی جوانان از فرهنگ کهن, اصیل و با شکوه ایران است. بیگفتگوست که اگر جوانان و مردم از ریشه های جشن هایی چون جشن "شب چله, جشن سپندارمزگان, جشن مهرگان, جشن تیرگان, جشن نوروز, جشن سده, جشن چهارشنبه سوری و..." آگاه بودند هیچگاه به سراغ آیین های غیر ایرانی نمی رفتند![/FONT]

[FONT=tahoma,Andale Mono]برای نمونه جشنی به نام والنتاین (Valentine ) در روز 25 بهمن ماه (14 فوریه) چند سالیست چنان در میان ایرانیان گسترش یافته که در این روزها فروشگاه های کالاهای لوکس و کادویی نیز به گونه ای هماهنگ رنگ و بویی دیگر میابند. از هر #### درباره ی این جشن بپرسید, به سادگی داستان پادشاه رومی کلودیوس را بازخواهد گفت که: «کلودیوس بر این باور بود که, سربازهای مجرد سربازهای توانمند و بهتری هستند! بنابراین سربازان رومی را از هر گونه پیوند زناشویی بازمی داشت. در این میان کشیشی به نام والنتیوس(=والنتاین) پنهانی سربازان رومی را با دختران مورد نظرشان عقد می کرد. سرانجام او به زندان افتاده و در زندان دلباخته ی دختر زندانبان می گردد و در پایان نیز او را به جرم عاشقی به دارمی آویزند و از آن پس, این روز را به یاد او گرامی می دارند و روز عشاق نامیده اند!» [/FONT]

[FONT=tahoma,Andale Mono] آیا براستی این داستان و افسانه ی آشفته و بی سر و ته, دَرخور تبدیل شدن به نماد عشق و دلدادگی در میان ایرانیان با آن فرهنگ و شهریگری کهن است؟! آیا با بررسی و تیزنگری در آداب و آیین کهن ایرانی/آریایی نمی توان نمادی زیباتر, خردمندانه تر و کهن تر را از دل فرهنگ سترگ ایرانی بیرون کشید؟ [/FONT]
[FONT=tahoma,Andale Mono] بی گمان چنین خواهد بود. همانگونه که اروپاییان تحت تاثیر آیین کهن و دست کم 8 هزار ساله ی آریایی/میترایی به دروغ و با شیوه ای زیرکانه توانستند زادروز حضرت مسیح را با زادروز مهر/میترا یکی کرده و آیین هایی چون : فدیه, نیاز, روزه, رستاخیز, حساب و میزان, دوزخ و برزخ و... نیز مراسم و آدابی چون عشا ربانی, غسل تعمید, ناقوس زدن و نوازندگی به هنگام نیایش را از آیین مهر ِ ایرانی وام بگیرند, بیگفتگوست که در فرهنگ کهن ایران می توان به جایگزینی دَرخور برای جشن تازه از ره رسیده و بیگانه ی والنتاین برخورد. [/FONT]

[FONT=tahoma,Andale Mono] نخست باید گوشزد نمود که در ایران باستان هر 30 روز ماه, برای خود یک نام ویژه داشتند. برای نمونه: روز یکم هر ماه «اورمزد», روز دوم هر ماه «بهمن», روز شانزدهم هر ماه «مهر» بود که هر زمان, نام ماه جاری با روز آن یکی می گشت, آن روز را جشن می گرفتند. برای نمونه: مهرروز از مهرماه, جشن مهرگان(16 مهر) و یا بهمن روز از بهمن ماه جشن بهمنگان(2 بهمن) و... چنین بود که ایرانیان همواره هر ماه در یک محیط خانوادگی و به دور از هرگونه کژروی, گردهم آمده و با این کار روح شادی و شادابی و همبستگی را گسترش می دادند.[/FONT]

[FONT=tahoma,Andale Mono] با این پیش زمینه و روشنگری کوتاه, به سراغ جشن اسپندگان/سپندارمزگان می رویم. روز پنجم هر ماه در ایران باستان «سپنته آرمئیتی» یا «سپندارمز» نام دارد. پس بنابراین, در آیین کهن ایران, روز پنجم از اسفندماه جشنی برپا می گردد به نام جشن «اسپندگان» یا «سپندامزگان».(امروزه با توجه به وجود شش ماه 31 روزه در گاهشماری کنونی, این جشن در روز 29 بهمن ماه بگزار می گردد)[/FONT]
[FONT=tahoma,Andale Mono] ویژگی این جشن است که به نام «سپنته آرمئیتی» یا فروزه ی از خود گذشتگی و فروتنی و مهر بی پایان ، مزین است. این روز با زمین در پیوند سَرراست و زمین نشانی از عشق, دلدادگی و فروتنی است. زمین در فرهنگ کُهن و پُربار ایرانی نمادی از عشق و دلدادگیست. در این روز رسم بر این است که زنان به شوهران خود هدیه پیشکش کرده و مردان نیز زنان و دختران را گرامی داشته و به آنها هدایایی پیشکش کنند. [/FONT]​
[FONT=tahoma,Andale Mono] پس همانگونه که آشکار شد, ایرانیان خود هزاران سال پیش از دیگر ملتها, آغازگر و بنیانگزار چنین مراسمی بودند و برگزاری آیین های بیگانه و تازه از ره رسیده ی غربی, نشانی از ناآگاهی و خودباختگی فرهنگیست. آشکار است کشور و ملت ایران با شهریگری بیش از 8 هزار سال, نیازی به وام گیری نابخردانه از مراسم و آداب بیگانگان ندارد. تنها بسنده است که به فرهنگ کهن و اصیل ایرانی رجوع و با آن آشنا گردیده و در راه زنده سازی آنها بکوشیم.[/FONT]
 

eder

عضو جدید
کاربر ممتاز
ازدواج و رابطه آن با قیافه

ازدواج و رابطه آن با قیافه

یکی از عواملی که پسر و دختر بدان توجه خاص دارند، قیافه ظاهری است. بعضی از پسران که خود قیافه نازیبایی دارند توجه خاص به دختران زیبا دارند؛ عکس این حالت نیز ممکن است اتفاق بیفتد. البته زیبایی و زشتی قراردادی است و از دیدگاه های مختلف فرق می کند؛ ولی آنچه مطلوب جامعه است معمولاً به صورت مُد مطرح می شود؛ مثلاً ممکن است زمانی اندام بلند و باریک برای دختران و قد بلند و چهارشانه برای مردان مُد روز شود و زمانی دیگر قد متوسط و اندام چاق برای دختران و قد بلند و اندام باریک برای پسران. بنابراین زیبایی پیرو مـُد می گردد و در صورت تطابق با مُد طالب بیشتری پیدا می کند. مسئله زیبایی ، خود بحث مفصلی دارد که در این مقوله نمی گنجد. به هر حال در ازدواج دیدگاه طرفین در پذیرش و اقناع یکدیگر از لحاظ وضعیت جسمانی مهم است.

ازدواج و رابطه آن با قیافه ظاهری
یکی از عواملی که پسر و دختر بدان توجه خاص دارند، قیافه ظاهری است. بعضی از پسران که خود قیافه نازیبایی دارند توجه خاص به دختران زیبا دارند؛ عکس این حالت نیز ممکن است اتفاق بیفتد. البته زیبایی و زشتی قراردادی است و از دیدگاه های مختلف فرق می کند؛ ولی آنچه مطلوب جامعه است معمولاً به صورت مُد مطرح می شود؛ مثلاً ممکن است زمانی اندام بلند و باریک برای دختران و قد بلند و چهارشانه برای مردان مُد روز شود و زمانی دیگر قد متوسط و اندام چاق برای دختران و قد بلند و اندام باریک برای پسران. بنابراین زیبایی پیرو مـُد می گردد و در صورت تطابق با مُد طالب بیشتری پیدا می کند. مسئله زیبایی ، خود بحث مفصلی دارد که در این مقوله نمی گنجد. به هر حال در ازدواج دیدگاه طرفین در پذیرش و اقناع یکدیگر از لحاظ وضعیت جسمانی مهم است.

بحث مهم دیگر سلامت جسم ( از نظر بیماری و معلولیت) است. ممکن است مرد یا زنی معلول (مثلاً لـَنگ ، کر، کور ، بی دست) باشد یا به بیماری های قلبی ، کمردرد و غیره مبتلا باشد. در این موارد ممکن است ازدواج با معلول دیگر با وضع مشابه مشکلی ایجاد نکند؛ ولی چنانچه فرد سالمی بخواهد با فرد معلول یا بیمار ازدواج کند باید وضعیت بیمار با تمام خصوصیات برای طرف مقابل بازگو شود ، تا قبول ازدواج با آگاهی و بصیرت کامل انجام گیرد. در غیر این صورت پس از مدتی احتمال سرد شدن روابط و بالاخره از هم گسیختن خانواده می رود.

▪ نمونه هایی از ازدواج های ناموفق در این زمینه ذکر می شود:
_ بعضی از دختران و پسران شیفته وضعیت ظاهر طرف مقابل می شوند و سایر عوامل را نادیده می گیرند. این حالت نیز پس از مدتی که عوامل دیگر اهمیت خود را نشان می دهند و عامل زیبایی در مرحله بعد قرار می گیرد، خوشی و نشاط را از خانواده می گیرد و چه بسا که زندگی گرم و پرشور اولیه به سردی گراید. خطر دیگری که در مورد تکیه بر زیبایی وجود دارد آن است که زیبایی جنبه ثابت و دایمی ندارد؛ و می تواند در اثر یک حادثه و یا در طول زمان یا بر اثر وجود یک بیماری از بین برود و به زندگی شاد زناشویی آسیب برساند.
_مشکل دیگری که در زیبا رویان وجود دارد آن است که آنان ممکن است به اتکاء جمال خود ، از خود راضی و خودپسند بار آیند و چه بسا فرصت های مناسبی را که در ازدواج برای آنان پیش آید، از دست بدهند و یا در زندگی زناشویی زیبایی خود را به رخ همسر خویش بکشند و احیاناً او را تحقیر کنند و خود را در مرتبه بالاتری قرار دهند. این حالت ممکن است برای شوهر زجرآور باشد و زندگی را به سردی و ناشادی سوق دهد.

● مشاوره ازدواج در رابطه با عوامل جسمانی و ژنتیکی
مُراجعانی که در زمینه عوامل جسمانی و ژنتیکی به مشاور مراجعه می کنند، نمونه هایی از مسائل زیر را مطرح می کنند:
- مردی با قیافه معمولی دختری بسیار زیبا را برای ازدواج در نظر می گیرد ، و دختر نیز با این وصلت موافق است. آیا این ازدواج پایا و عاقبت بخیر خواهد بود؟
- مردی قد بلند، زنی کوتاه قد انتخاب می کند؛ به این امید که بچه هایش متوسط القامه شوند. آیا این انتخاب با این هدف مناسب است؟
- دختری قد بلند، پسری کوتاه قد را برای ازدواج انتخاب می کند؛ تا او در برابرش احساس حقارت کند و دختر در خانه، تعیین کننده باشد.
- پسری چاق در جستجوی ازدواج با دختری باریک اندام است؛ تا به آرزوی خود ( لاغری) در همسرش نایل گردد.
- پسرعمو با دخترعمو و دخترخاله با پسرخاله به این اعتقاد که عقد فامیل های نزدیک در عرش بسته می شود، قصد ازدواج دارند. از نظر ژنتیک چه مشکلی وجود دارد؟
- دختر یا پسری که از نظر ارثی مرض قند دارد، قصد ازدواج دارند. آیا چنین انتخابی مناسب است؟

● مشاور در مقابل موارد فوق چه باید بکند؟
هر یک از این موارد نیاز به بررسی دارد؛ بررسی از نظر شرایط و مقتضیات و از نظر خصوصیات فردی. از این رو نمی توان برای همه آنها حکم واحدی صادر کرد. حکم عمومی درباره مشکلات انسانی نظیر پزشکی است که بیماران زیادی داشت ؛ آنها را دسته بندی کرد؛ به همه تب دارها، یک نسخه و به شکم دردها نسخه دیگری داد و خلاصه آن که همه بیماران را با پنج نسخه ویزیت کرد!
در برابر هر یک از موارد مطروحه بالا باید به طور ویژه عمل نمود:
- مردی که در قبال زیبایی بی حد زن آینده اش حساسیت دارد و چنین فکر می کند که این ازدواج به علت امتیاز زیبایی همسرش پایا و عاقبت به خیر خواهد بود : باید موضوع از جهات مختلف بررسی و با موارد موفق مشابه مقایسه شود تا در مُراجع این حساسیت از بین برود و بتواند عاقلانه تصمیم بگیرد.

- راجع به مردی قد بلند که زن کوتاه قد انتخاب کرده تا بچه هایشان متوسط القامه باشند : باید از او سؤال کرد که علم و اطلاع در زمینه این موضوع را از چه منبعی دریافت نموده است. وانگهی آیا هدفِ ازدواج ، داشتن بچه متوسط القامه است؟
- دختر قد بلندی که قصد دارد با پسر کوتاه قد به خاطر تسلط بر او ازدواج کند. آیا هدفش حاصل خواهد شد و اصولاً غرض از ازدواج "تسلط بر شوهر" است؟
مشاور باید این موارد را با مشارکت مُراجعان از جهات مختلف بررسی کند تا آنها بتوانند با آگاهی ، تصمیم بگیرند.
- در برابر پسر چاقی که می خواهد با دختری باریک اندام به خاطر ارضای آرزوهای خود ازدواج کند: مشاور باید با مُراجع موضوع را ارزیابی کند و بگوید ارضای این آرزو چه نفعی برای او دارد. وانگهی این عمل چنانچه با رعایت جوانب دیگر انجام نشود، ممکن است زندگی وی را به تباهی بکشاند.

- ازدواج پسرعمو با دخترعمو و دخترخاله با پسرخاله به علل ژنتیکی بهتر است انجام نگیرد ولی چنانچه عشق و عاشقی انجام امر را ضروری سازد ، باید قبل از ازدواج با مراجعه به یک متخصص، مشاوره ژنتیکی صورت گیرد و سپس مُراجع تصمیم خود را بگیرد.
- در مورد دختر یا پسری که مریض است، یا بیماری ارثی دارد: اولاً مشاور باید ببیند آیا بیماری او خطرناک است؟ ثانیاً این بیماری به بچه ها نیز منتقل می شود یا خیر؟ به هر حال بهتر است در مورد ازدواج چنین دختر و پسری بررسی پزشکی و تحقیقات لازم انجام گیرد. چنانچه بیماری برای خود فرد خطری نداشته و قابل انتقال به بچه ها نباشد؛ از نظر ازدواج مشکلی وجود نخواهد داشت.

- نظر به این که قیافه ظاهری عاملی عینی است و زیبایی جاذبه بسیاری برای ازدواج دارد، بنابراین احتمال دارد که پسر یا دختر با عشق و علاقه افراطی، دیگر عوامل مؤثر در ازدواج را کنار بگذارند و تنها با توجه به زیبایی به سوی زناشویی کشیده شوند. در این موارد وظیفه مشاور آن است که با تشکیل جلسات مشاوره و بررسی های همه جانبه و مواجه کردن مُراجع با ازدواج های مشابه ناموفق، عشق غیر واقعی وی را تعدیل نماید. چشم واقع بین را برای دیدن عوامل مختلف مؤثر در زناشویی، فعال نماید تا تصمیم گیری در انتخاب همسر، عاقلانه و با توجه به جهات مختلف انجام گیرد.
ماحصل کلام آن که مشاور باید هر مورد را با مشارکت مُراجع از جمیع جهات بررسی کند، با موارد دیگر مقایسه کند و نتایج کار را در هر اقدام پیش بینی نماید. تا بالاخره مراجع با کسب اطلاع و تفکر و بصیرت به تصمیم گیری مناسب نائل گردد.

منبع:newmind
 

Similar threads

بالا