من با زن شمس الله حرف نزدم که،با زن فتح الله حرف زدمای خدااااااااااااااااا از دست این خانموا
بابا کی به تو گفته بین راه وایسی با زن مش شمس الله غیبت کنین که بلیط رو هم گم کنی
حالا بیا یکی دیگه بهت بدم
بیا
بریم خونه
بلیطها تو خونس
(قاضی جااااااااااان ، حاجی من با این خانوم عزیزمون دارم میرم خونه . کاری داشتی زنگ بزن به خونه )
خوب باشه من دمه در وایمیسم زود برو ورش دار بیار که کار دارم باید برم